سہ شنبه آمد.
و من هنوز
دوستت دارم
این
همان بلندترین قصیده ے
عاشقانہ است...

#عاطفه عزیزے
‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎

💖🧚‍♂️🧚‍♀️💖

@Kafee_sheerr💖💖

یک تکه هایی از خودت را بگذار برای من
همان هایی که دوستشان نداری
هیچ کجا همراهت نمی‌بری
همان هایی که پنهان‌شان می‌کنی بین لباس‌ها
آویزان می‌کنی به چوب رختی
همان هایی که مدتهاست قاب کرده ای به دیوار
کنار ساعت قدیمی پدربزرگ که سال‌هاست خاک می‌خورد
همان تکه های ناجور که وصل تنت نمی‌شود...
 
همان ها را بگذار برای من
این تکه ها شبیه توست
شبیه کسی که رفتن نمی‌دانست
این تکه ها نمی‌روند
می‌مانند کنار من
تا باهم خستگی دَر کنیم
با یک چای داااغ
وسط زمستان رفتنت...

#عاطفه_حاجی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

.


بامن ازچشمانت بگو ،
ڪه میخانه ای‌ست درنهانِ جانم
از باد بڪَو
از باران، از آب و آینه
برای زنی
ڪه سالهاست اشتیاقِ معتڪف شدن
در معبد چشمانت را ،
به انتظار یڪ شب مستی است...


#عاطفه_دادویی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

یک پنجره از دور تو را می‌خواهم
با یک دل پرشور تو را می‌خواهم

من پای تمام عهدهایم هستم
حتّی شده با زور تو را می‌خواهم!
‏
#عاطفه_پورابراهیم

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

.
پدر من یک نجار است
او هر روز تنهایی هایش را
به لولای پنجره هایش میدوزد !
درب هایش را به
امید آمدن مهمان
می سازد ....
و غصه هایش را در
قفسه های چوبی
آشپزخانه قایم میکند
تا مادرم آن هارا پیدا کند
و بهانه ی چایی هل دار غروبشان
جور شود
پدر من خدا نیست
اما
در و تخته ی زندگیمان را
جور میکند !
داستانت ابدی باشد پدر مهربانم !

#عاطفه_ارزانی🌹

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

.
مَنزِلِ یارِ سفر کردهِ من، ماه کجاست؟
آسمانم بی او، بی فروغَست هر دم
کارم اینست هر شب، که تنی بی رمق و بی جان را
بر لبِ پنجرهِ عشق کشانم هر دم...
من تو را دلتنگم...
کیست تا این سخنم را به تو پیغام بَرَد...
من تو را دلتنگم
آسمانم بی تو، بی فروغَست هر دم...
کاش تا قاصدک نامه بری یافت شود،
تا که شرح دل من را به تو پیغام برد
یا که هدد خوش خبری، ناجی من بشود
خبری از دل دلبر، برساند به دلم...
کاش تا معجزای بس شیرین، در میان اینهمه غم
سر زده، سر بزند بر دلِ غم زده ام...

#عاطفه_روستا

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

.
در سرزمین رنج که نامش را زمین نهادند،
محکوم شده ایم به تکرار.
مجازاتی برای همگان...
در زندانی که راه گریزی از آن نبود،
خود را در سیاه چاله این حکم محبوس کردیم...
اندیشه ای در افکارم رژه می رود...
به راستی راهی برای گریز نیست؟
نجوای واژه ای در گنبد این گودال به گوش می رسد،
"در پی معنا باش ، معنایی برای رنج"....
شاید این همان راهی باشد که در پی آنم!

#عاطفه_روستا

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

برخورد دل یک اتفاق خیس و بارانی
در یک نظر عاشق شدن،در یک دم آنی

زیبایی تصویر تو طراحی قالی
چون طرح گلهای اصیل فرش کاشانی

این غنچه لبهایت پر از شهد عسل گشته
نوشیدن از لبهای تو درسِروِطولانی

شب را برای دیدن چشم تو می خوابم
چشمی که بی خوابی کشید از نابسامانی

آرامش دل هستی و بر درد ها کافیست 
تنها همین که غصه هایم را تو می دانی

رنجیده ای و باز هم خیره به چشمانت
خندیدنت بر چشم های خیس و گریانی

همسو به دنبالت، ندیدی خط به خط رفتم ؟
عشقی که رد شد از مسیر خط پایانی

پژواک های سرد سد شد در گلو آیا 
در انتظار این صدای سرد می مانی؟

#عاطفه_پور_ابراهیم

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

و شاید
مرگ شقایق ها
آخرین خیال کهنه ی
زنی ست عاشق

که ساعت های معاشقه اش را
گم می کند
در هیاهویی غریب.

#عاطفه_دادویی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

#جانمازم_رابه_سمتت_بی_وضوواکرده_ام
من خـدای گمشـــده را تازه پیـــدا کرده ام

سوی مسجد رفته ام هربار،مقصودم تویی
من تعهّـد با تو در این خـــانه امضـــا کرده ام

در دلم پیچیـده عطـرت بر تنــم دستانِ تو
سفت آغوشت گرفتـم یادِ بـودا کرده ام !

صـد هـــزاران راه را بیراهـه می پیــموده ام
حـال امّـا کـفشِ ایمــان را ببین پـا کرده ام

رازِ آن دیـوارِ کج از خـشـــتِ اول بر ملاست
مـن ، تقــلّا بر بنـــــایش تا ثریــــا کرده ام

مثلِ گـــرمای تنِ مــــادر پُـر از آرامشـــی
یــادِ دورانِ قشـــنگِ کــــودکی را کرده ام

#عاطفه_بابائی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

.
من حاصل پیوند پاییز و بهارم
من مادرم را مثل بابا دوست دارم

یک اتفاق عاشقانه بلخ و مشهد
زیباترین تقدیر در این روزگارم

امنیت من رنگ آرامش ندارد
قربانی اندوهِ‌سرخِ انتحارم

بعد از خبرهای مهیب ناگهانی
تعداد اقوام خودم را می شمارم..

دلبسته ی ایرانم و دلخوش به مشهد
در اشتیاق دیدن بلخ و تخارم

اصلا چه فرقی میکند اهل کجایم
پشتون، بلوچ و فارس،ازبک یا هزاره ام

ای کاش روزی جنگ ها پایان بگیرد
من روزگار صلح را در انتظارم..

#عاطفه_جعفری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️