.
درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری
دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و علیمی و قدیری
خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری
سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری
دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و علیمی و قدیری
خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری
سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس
ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا
#شهریار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا
#شهریار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ای که می‌پرسی ز من کیفیت چشم غزالم
من از این پیمانه مستم، من در این افسانه لالم
گر به خیل او در آیم خسرو فیروز بختم
ور به دام وی درافتم، طایر فرخنده فالم
#فروغی_بسطامی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
من از این پیمانه مستم، من در این افسانه لالم
گر به خیل او در آیم خسرو فیروز بختم
ور به دام وی درافتم، طایر فرخنده فالم
#فروغی_بسطامی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
#نجمه_زارع
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- دریا! -تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهـــاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی “من عاشقت هستم” شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
ناگهان- دریا! -تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
در دلم فریاد زد فرهـــاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه، هی “من عاشقت هستم” شکست
بعد ِ تو آیینه های شعر، سنگم می زدند
دل به هر آیینه، هر آیینه ای بستم شکست
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمی دانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ناز ڪمتر ڪن ڪه من اهل تمنّا نیستم
زنده با عشقم اسیر سودوسودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا نادیده ای
تا بدانے اینقدَرها هم شڪیبا نیستم ...
#رحیم_معینی_ڪرمانشاهی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
زنده با عشقم اسیر سودوسودا نیستم
اشک گرم و خلوت سرد مرا نادیده ای
تا بدانے اینقدَرها هم شڪیبا نیستم ...
#رحیم_معینی_ڪرمانشاهی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
بعد عمرے از لب لعل تو بوسے خواسته است
این قدر از صائبِ گستاخ ، رنجیدن چرا؟
#صائب_تبریزے
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
این قدر از صائبِ گستاخ ، رنجیدن چرا؟
#صائب_تبریزے
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد
از دیده من پرس که خواب شب مستی
چون خاستن و خفتن بیمار نباشد
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد
از دیده من پرس که خواب شب مستی
چون خاستن و خفتن بیمار نباشد
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
رخسار یار گونه آتش از آن گرفت
کاین لاله را ز خون جگر آب داده ایم
آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
جان در هوای گوهر نایاب داده ایم
کامی نبرده ایم از آن سیمتن رهی
از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم
#رهی_معیری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
رخسار یار گونه آتش از آن گرفت
کاین لاله را ز خون جگر آب داده ایم
آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
جان در هوای گوهر نایاب داده ایم
کامی نبرده ایم از آن سیمتن رهی
از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم
#رهی_معیری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
دوش گیسوی ترا ریخته دیدم بر دوش
خاطر آشفته ام امشب ز پریشانی دوش
عجب از رشته عقلی که نپیچد در پای
زان سیه سلسه گیسو که تو داری بر دوش
#شهریار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خاطر آشفته ام امشب ز پریشانی دوش
عجب از رشته عقلی که نپیچد در پای
زان سیه سلسه گیسو که تو داری بر دوش
#شهریار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ما به دل شادیم از باغ و بهار ما مپرس
در جهان عشق زادیم از دیار ما مپرس
وقت ما آئینه رخساره معشوق ماست
حسن روی او نگر از روزگار ما مپرس
دوش در یک بزم با او تا سحر می خورده
ایم نرگس مخمور او بین از خمار ما مپرس
چشم گریان آوریم و جان پر حسرت بریم
دیگر از آغاز و از انجام کار ما مپرس
قصه ما را نظیری نیست هرگز انتها
بحر بی پایان عشقیم از کنار ما مپرس
نظیری_نیشابوری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
در جهان عشق زادیم از دیار ما مپرس
وقت ما آئینه رخساره معشوق ماست
حسن روی او نگر از روزگار ما مپرس
دوش در یک بزم با او تا سحر می خورده
ایم نرگس مخمور او بین از خمار ما مپرس
چشم گریان آوریم و جان پر حسرت بریم
دیگر از آغاز و از انجام کار ما مپرس
قصه ما را نظیری نیست هرگز انتها
بحر بی پایان عشقیم از کنار ما مپرس
نظیری_نیشابوری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
به من می‌گفت: "چشمهای تو مرا به این روز انداخت. این نگاه تو کار مرا به اینجا کشانده. تاب و تحمل نگاههای تو را نداشتم. نمیدیدی که چشم به زمین میدوختم؟
" به او میگفتم:
"در چشمهای من دقیقتر نگاه کن! جز تو هیچ چیزی در آن نیست"
می‌گفت: "نه، یک دنیای مرموز در این نگاه نهفته، من آدم خجولی بودم، چشمهای تو به من جرأت دادند."
#بزرگ_علوی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
" به او میگفتم:
"در چشمهای من دقیقتر نگاه کن! جز تو هیچ چیزی در آن نیست"
می‌گفت: "نه، یک دنیای مرموز در این نگاه نهفته، من آدم خجولی بودم، چشمهای تو به من جرأت دادند."
#بزرگ_علوی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
اى خوش بحال و روز كسانى كه گاه گاه
دارد به لب تبسمى از لطف ، يارشان
من نيستم حسود ، ولى رشك ميبرم
بر آن كسان كه يار بود در كنارشان
آنانكه دل به يار ِ سفر كرده مى دهند
آواره مى شوند چو ما از ديارشان
اى باد صبحدم به عزيزان من بگو
دل گويدم كه كار ندارم به كارشان
سوزد دلم ز دورى و در ديده مى كشم
روزى اگر نسيم بيارد غبارشان
ما داغ هجر ديده و خورديم خون دل
از دست مردمى كه تفو بر تبارشان
عشّاق داغديده نخواهند لوح گور
بعد از وفات لاله دمد بر مزارشان .
مهدی_اخوان_ثالث
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
دارد به لب تبسمى از لطف ، يارشان
من نيستم حسود ، ولى رشك ميبرم
بر آن كسان كه يار بود در كنارشان
آنانكه دل به يار ِ سفر كرده مى دهند
آواره مى شوند چو ما از ديارشان
اى باد صبحدم به عزيزان من بگو
دل گويدم كه كار ندارم به كارشان
سوزد دلم ز دورى و در ديده مى كشم
روزى اگر نسيم بيارد غبارشان
ما داغ هجر ديده و خورديم خون دل
از دست مردمى كه تفو بر تبارشان
عشّاق داغديده نخواهند لوح گور
بعد از وفات لاله دمد بر مزارشان .
مهدی_اخوان_ثالث
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
دیگر بـه شانـه های تو خو کرده ام، مرو
دل در کمنـدِ حلقـه ی مـو کـرده ام مرو
نقـدِ جـوانـی و مـن و یک عمـر انتظار!
ایـن عطـر را ز کوی تـو بـو کرده ام، مرو
بـا کولـه بارِ غم بـه سفرهای دور دست
تـن داده و بـه سوی تـو رو کرده ام مرو
قامت بـه روی قبله ی عشقِ تو بسته ام
با اشکِ چشمِ خویش وضو کرده ام مرو
گویـا بها و قیمتِ عشق است خونِ دل
چون باده خونِ دل به سبو کرده ام، مرو
#کمـال_پیـری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
دل در کمنـدِ حلقـه ی مـو کـرده ام مرو
نقـدِ جـوانـی و مـن و یک عمـر انتظار!
ایـن عطـر را ز کوی تـو بـو کرده ام، مرو
بـا کولـه بارِ غم بـه سفرهای دور دست
تـن داده و بـه سوی تـو رو کرده ام مرو
قامت بـه روی قبله ی عشقِ تو بسته ام
با اشکِ چشمِ خویش وضو کرده ام مرو
گویـا بها و قیمتِ عشق است خونِ دل
چون باده خونِ دل به سبو کرده ام، مرو
#کمـال_پیـری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
نمےلرزد نگاهم با نگاهے جز نگاه تو
مراآغوش ميگيرے؟!ڪه باشم درپناه تو
تمام جسم وجانم راتلاطم غرق خواهدڪرد
اگردرحوض چشمانم بيفتدروےماه تو
شنيدم خنده هاےتوقرارازشهرمےگيرد
بخندتاآشنا گردم ڪمےبا اين سلاح تو
توگيسومےفشانےوشب ازنومےشودپيدا
عجب آرامشے دارد شب زلف سياه تو
رباعےمثنوےقطعه,غزل ياشعر نيمايے
چگونه وصف توگويم ڪه باشددلبخواه تو
تمام جاده رابودم به يادت تاڪه يادم رفت
پياده ميشدم بايدگلم در ایستگاه تو
توآن آيينه اےبودےڪه با(هاآآ)پاڪ ميڪردم
توآن را(آآاه)مےديدے امان ازاشتباه تو
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
مراآغوش ميگيرے؟!ڪه باشم درپناه تو
تمام جسم وجانم راتلاطم غرق خواهدڪرد
اگردرحوض چشمانم بيفتدروےماه تو
شنيدم خنده هاےتوقرارازشهرمےگيرد
بخندتاآشنا گردم ڪمےبا اين سلاح تو
توگيسومےفشانےوشب ازنومےشودپيدا
عجب آرامشے دارد شب زلف سياه تو
رباعےمثنوےقطعه,غزل ياشعر نيمايے
چگونه وصف توگويم ڪه باشددلبخواه تو
تمام جاده رابودم به يادت تاڪه يادم رفت
پياده ميشدم بايدگلم در ایستگاه تو
توآن آيينه اےبودےڪه با(هاآآ)پاڪ ميڪردم
توآن را(آآاه)مےديدے امان ازاشتباه تو
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
چو از داغِ فراقت شعلهٔ حسرت به جـان افتد
چنان آهۍکِشم از دل که آتش در جهان افتد
#هـلالی_جغتـایی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
چنان آهۍکِشم از دل که آتش در جهان افتد
#هـلالی_جغتـایی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️