💖کافه شعر💖
2.37K subscribers
4.29K photos
2.85K videos
11 files
964 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
شرمی‌ست در نگاه من، اما هراس نه
کم صحبتم میان شما، کم حواس نه

چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت
درخواست می‌کنم نروی، التماس نه

از بی‌ستارگی‌ست دلم آسمانی است
من عابری فلک زده‌ام، آس و پاس نه

من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ما
با هم موازی است و لیکن مماس نه

پیچیده روزگار تو، از دور واضح است
از عشق خسته می‌شوی اما خلاص نه

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بیش از این‌ها از دعای خود توقع داشتم

بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد
زرد می‌شد مطمئناً کاج اگر می‌کاشتم

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردن
بیـن روح و بدن ات فاصله تعیین کردن

نقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد "شک"
نتوانست،  بنا  کـــرد  بــــه  توهیـــن کردن

زیـــر بار غم تـو داشت کسـی له می شد
عشق بین همه برخاست به تحسین کردن

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام
که نمانده است توانایی نفرین کردن

"با وفا" خواندم ات از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیــاز است به تلقین کردن

"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست"
خط مزن نقش مرا مـوقـــع تمریــن کردن!

وزش باد شدید است و نخ ام محکم نیست!
اشتباه  است  مرا  دورتر  از  ایـــن  کردن

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خبرِ خیرِ تو از نَقلِ حریفان سخت است
حفظِ حالاتِ من و طعنه‌ی آنان سخت است

لحظه‌ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دلِ ابر، نگهداریِ باران سخت است

کشتیِ کوچکِ من هر چه که محکم باشد
جَستن از عرصه‌ی هول‌آورِ طوفان سخت است

ساده عاشق شده‌ام ، ساده‌تر از آن، رسوا
شهره‌ی شهر شدن با تو چه آسان... سخت است

ای که از کوچه‌ی ما می‌گذری ،معشوقه !
بی‌محلی سرِ این کوچه دوچندان سخت است

زيرِ باران که به من زُل بزنی خواهی دید:
فَن تشخیصِ نَم از چهره‌ی گریان سخت است

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خبر خیر تو از نقل حریفان سخت است
حفظِ حالات من و طعنه ی آنان سخت است

لحظه ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر ، نگهداری باران سخت است

کشتیِ کوچک من هرچه که محکم باشد
جَستن از عرصهٔ هول آور طوفان سخت است

ساده عاشق شده‌ام ساده تر از آن رسوا
شهرهٔ شهر شدن با تو چه آسان سخت است

ای که از کوچه ی ما می گذری، معشوقه!
بی محلی سر این کوچه دو چندان سخت است

زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید:
فن تشخیص نم از چهرهٔ گریان سخت است

کوچه ی مهر ــ سر نبش ، کماکان باران...
دیدنِ حجله ی من اول آبان سخت است

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در جمعشان بودم که پنهانی دلم رفت
باور نمی کردم، به آسانی دلم رفت !

از هم سراغش را رفیقان می گرفتند
در وا شد و آمد به مهمانی... دلم رفت !

رفتم کنارش... صحبتم یادم نیامد
پرسید شعرت را نمی خوانی؟؟ دلم رفت !

مثل معلم ها به ذوقم آفرین گفت
مانند یک طفل دبستانی دلم رفت …

من از دیار منزوی، او اهل فردوس
یک سیب و یک چاقوی زنجانی... دلم رفت

ای کاش آن شب دست در مویش نمی برد
زلفش که آمد روی پیشانی دلم رفت

ای کاش من اصلا نمی رفتم کنارش
اما چه سود از این پشیمانی!؟ دلم رفت

دیگر دلم -رخت سفیدم- نیست در بند
دیروز طوفان شد، چه طوفانی! دلم رفت !

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گِردش همه جمع‌اند ولی جان‌به‌لبی نیست
تحویل نگیرند مرا هم عجبی نیست

چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است
ابرند و شبی نیست نبارند، شبی نیست

انداخت مرا دور و کسی نیست بگوید
این جامْ عتیقه‌ست شکستی، حلبی نیست

بی‌علت و یک‌باره دلم خون نشد از دوست
نومید شد از وصل، همین کم سببی نیست

این شورشی از سلطه‌ی او خسته شد اما
یک ذره به دنبال جدایی‌طلبی نیست

سَم خوردم و رفتم به درش با گله و اشک
گفتند که رفته‌ست سفر، چند شبی نیست!

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
لذت مرگ نگاهي ست به پايين کردن
بين روح و بدن ات فاصله تعيين کردن

نقشه مي ريخت مرا از تو جدا سازد «شک»
نتوانست، بنا کرد يه توهين کردن

زير بار غم تو داشت کسي له مي شد
عشق بين همه برخاست به تحسين کردن

آن قدر اشک به مظلوميتم ريخته ام
که نمانده است توانايي نفرين کردن

«باوفا» خواندمت از عمد که تغيير کني
گاه در عشق نياز است به تلقين کردن

«زندگي صحنه ي يکتاي هنرمندي ماست»
خط مزن نقش مرا موقع تمرين کردن!

وزش باد شديد است و نخم محکم نيست!
اشتباه است مرا دورتر از اين کردن


#کاظم_بهمنی          

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
 
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
 
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
 
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
 
...
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
 
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
 
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
 
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
 
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀