💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
شاها ز دعای مرد آگاه بترس
وز سوز دل و آه سحرگاه بترس

بر لشکر و بر سپاه خود غره مشو
از آمدن سیل به ناگاه بترس

#ابوسعید_ابوالخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فرمـان بده پیغمبر اعجـــاز برقصم
در چشم چهل رند نظر باز برقصم

تو تار، دوتاری و سه تــاری و سماعی
با شور بخوان گوشه ی شهناز برقصم

نه دف د د دف ...نای نی و عود بیاور
تا یاد بگیرم کــــه به هر ساز برقصم

با دامن پرچین خودم چــــرخ...بچرخم
قلیان بکشی...قل بزنی...باز برقصم

با تن ت ت تن تن ت ت تن شور بگیرم
هی سکّه ی زرکـــوب بیانداز برقصم

از  داغی خرماپـــز اهـــــواز بیایـــــم 
در مستی میخانه ی شیراز برقصم

دیوانه که از حکم وجزا ترس ندارد
مطرب تو بزن باز از آغـــاز برقصم

#ساجده_جبارپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برف بیداری
آرام پا می گیرد
در معبر روزمرگی ها
ببین چگونه
دلواپسی پاکی
یاغی تر از احساس
جاری شده
در رگ و ریشه ی زندگی
زنان بغض آلود
روی دار اندیشه
رج به رج می بافند
نقش الهه ی عشق را
در مقابل چشمانم
قد می کشند
بلوط های آرزو
حتم به یقین
دیگر هیچ کولاکی
زمستانی نمی کند
فصل ناب عاطفه را

#افسانه_کامکار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💃🏻بریم ی رقص زیبا وشادباهم ببینیم 💃🏻


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وادارم کن به دوست داشتنت!
به حرفهایی، که نگفته ام
و به حسی که بی تابم می کند
وادارم کن به آنچه که عشق می نامندش!
وقتی که می آید، در می زند!
مهمان می شود، جا خوش می کند
ردّ پا می گذارد و می ماند
وادارم کن که‌ پیله کنم به تو و به داشتنت
که زیبا شوم که زیبا شوی!
که سیب نخورده، آدم شوم
به قاچی لبخند که ردّ لب هایت را
جا می گذارد روی لب هایم!
وادارم کن به عشق به قرارهایِ بی قراری!
به شبانه هایی، که خاص من و توست!
به هراسی شیرین و دلهره ای از چشم زخم اهریمن!
شب که از پشت پنجره ی رو به اتاقت
چشم گردانی می کند بوسه ی عشق را
وادارم کن ...


#عرفان_یزدانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#عصر
بر روح صندلی می‌نشینم
رنجِ چای را می‌نوشم
خیره می‌شوم به چشم‌هات
و فکر می‌کنم
خدا نزدیک‌تر شده
آن‌قدر
که وقتی درخت را می‌تکانم
ابرها بر روی زمین می‌ریزند


#گروس_عبدالملکیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من لایق تو نیستم آری از این به بعد...
فهمیده ام که دوست نداری از این به بعد...

باران که قید باغچه ها را نمیزند!
باران قرار بود بباری از این به بعد

تا کوچه از حضور شما مفتخر شود
باید دوباره یاس بکاری از این به بعد

یخهای قله های غرور آب میشود
در دشت های سبز تو جاری از این به بعد

چیزی نمانده است از آن روزها بجز
یک زخم چرک کرده کاری از این به بعد

باید تو هم برای خودت زندگی کنی
جز انتظار مانده چه کاری از این به بعد..

#رسول_زاهدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اِستاده‌اند بر سرِ پا شعله‌ها تمام
امشب کدام سوخته مهمان آتش است؟

ایجادِ تن برای سپرداری دل است
خاکستر فسرده نگهبان آتش است


#صائب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برای کوچه های پیچ در پیچ #گیسوانم
می خواهم
شاعران را خبر کنم
قصهٔ گیسوانم سر دراز دارد!
داستان زندگی ام
نیازمند سکانسی است ناب!
می‌خواهم
‌با پرواز بال نگاهم
غبار روی کتاب را بتکانم
و قاصدکهای دلم را
روانهٔ آسمان آبی کنم!
نمی خواهم
‌آن گاه که در گذشتم
ازمن شمش طلا بسازی!
می‌خواهم‌ از من مرکبی بسازی
و با من
سطر به سطر آفرینش هایم را بنویسی
می‌خواهم طعم جاودانگی را
در میان واژه هایت
دریابم و
دوباره زنده بمانم.
می بینی
مژگان به انتظار نشسته ام
در پهنهٔ وسیع چشمانی منتظر

خیس گشته است!
راستی
کجای این نیامدن ها مانده ایی ؟
صدای عقربه‌ها
زخم‌هایم را می‌نوازند!


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا نامِ تـو حُسن میدهد بر سخنم
در حالِ ز بخل و کـبر خالی شدنم

تا یادِ تو لحظه‌ای‌ در افکارِ من‌ است
خالی ز به‌ جز تو حاجتی‌ خواستنم

این‌ موهبت‌ از توست‌ که‌ در یادِ منی
بی لطفِ تو در مانده از احوال‌ِ تنم

دل را بـه نیازمـنـد وابـسـته نکن
چون‌ شیشه‌ به‌ سنگ‌پاره‌ای میشکنم

جـز وصـلِ تو ای نـور ندارم طلبی
با تـو چـه نیازی بـه تن و پیرهنم

بخشنـدهٔ مـهربان و پاینـده تویی
بی مهـرِ تـو ناتوان و بیـچاره منم

از روحِ تـو هستـم کـه اسـیرِ بدنم
تا یاد تـو هسـت در دلم در وطنم
 
#امیر_بهنام

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک بوسه به من داده، طلبکار شده🥰
خواهانِ بغل کردنِ بسیار شده😍


تا زود بگیرد از لبم کامش را🔥
از صبح عَلَی الطّلوع بیدار شده😃

#زهرا_موسی_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
از سر زلف تو پیداست که سر می‌خواهی
از پریشانی یک شهر خبر می‌خواهی

عشق میدان جنون است، نه پس‌کوچه عقل
دل دیوانه مهیاست ا گر می‌خواهی

هستی‌ام عزت و آزادگی‌ام بود، که رفت
از تهیدستی یک سرو ثمر می‌خواهی؟

شاخه خویش شکستم که عصایت باشم
تو ولی، از من افتاده تبر می‌خواهی

عطر گیسوی تو تا ملک سلیمان رفته‌ست
زلف وا کرده‌ای و شانه‌‌ به‌سر می‌خواهی

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
مصلحت نیست که از هر که نظر می‌خواهی

وصف تو کار کسی نیست به‌جز «حافظ» و من
عاشقی اهل دل و اهل هنر می‌خواهی

#پوریا_شیرانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من نمی دانم از
#تــــُو می نوشتم
یا از خود برای 
#تــــُو
من فقط
دلتنگی هایم را
از خواب بیدار می کردم
و عاشقانه هایم‌ را
به لب های کاغذ و قلم
پیوند می دادم ...


#محمد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عاشقی یعنی همین یعنی حسودی می کنم
جز کنار من که بنشینی حسودی می کنم

چهره ای زیباتر از من را؟…زبانم لال..نه!
بر همان چشم و لب و بینی حسودی می کنم

جز لب من از لبان کودکی حتی اگر
بوسه ای کوچک که برچینی حسودی می کنم!

اخم در هم می کشم وقتی کنارم نیستی
باز با یک حس بدبینی حسودی می کنم

#الهام_حق_مرادخانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حالا برقص ، رقص ...درآغــوش من برقص
من مرد می شوم ... و تو مانند زن برقص

دست مرا بگیر کــه گـــم مـی کنم ترا
در تن، تنم، تنت ... تتتن تن تتن برقص


#سید_مهدی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌.
من گم شده‌ام هرچه بگردی خبری نیست
جز این دو سه تا شعر که گفتم اثری نیست

یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم
دیدم به عزیزان گله کردن هنری نیست

دلگیرم از این شهر پس از من که هوایش
آن گونه که در شأن تو باشد بپری نیست

ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید: خبری نیست

هر جا نکنی باز سر درد دلت را
چون دامن تر هست ولی چشم تری نیست

ای کاش که می‌گفت نگاه تو؛ بمانم
این لحظه که حرفت سند معتبری نیست

دل خوش نکنم پشت وداع تو سلامی‌ست
یا پشت خداحافظی من سفری نیست؟

من چند قدم رفتم و برگشتم و دیدم
در بسته شد آن گونه که انگار دری نیست.

#مهدی_فرجی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

"بودن" حضورِ جبر است، مرگِ "نمی‌شه‌ها" باش
هستی ولی چه "هست"ی؟ هستِ همیشه‌ها باش

سنگین نشسته‌ای سرد، بی جنب‌وجوش و بی‌درد
غیرت نداری ای سنگ! کابوس شیشه‌ها باش

حتی اگر نباشی، یا زیر خاک باشی
اثبات کن خودت را، مانند ریشه‌ها باش

در هر نهال کوچک، جریان بگیر چون خون
احیاگر درختان، بنیانِ بیشه‌ها باش

بی دام و دوری و درد، آسان نمی‌شود عشق
عشق است و کوهِ مشکل، فرهادِ تیشه‌ها باش...

#سیروس_عبدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در امتداد حسرت
      زیر سقف آسمان شب ِ احساس
      ب فکر وا می داری مرا
      خدایا جانم ب لب رسیده
      صبر و وعده تا ب کی...؟
      من سوی او مایل
      و او در مقابل من یک غروب ِ غم شده
      در نظرم او آفتابی ست ک
      مرا غرق  خود کرده
      ک در شب های انتظارم
      ستاره ای ست چشمک زن

       
#بهرام__دلداده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اجازه‌ات را از آسمان گَرفته ‌ام
عـوضِ
ستاره‌ی
نداشته ‌ام
#امشب دیوانه ی انحصاری ات باشم
ماه جان
ابر که سهـل است اصلاً پشت خدا
قایـم شـو
جفتتان را خواهم بوسیـد‌‍ ...


#عرفان_پاکزاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀