با وصل تو دست در کمر نتوان کرد
با درد فراق هم بسر نتوان کرد
چون چارهٔ کار غیر بیتابی نیست
جز ناله و آه بیاثر نتوان کرد
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با درد فراق هم بسر نتوان کرد
چون چارهٔ کار غیر بیتابی نیست
جز ناله و آه بیاثر نتوان کرد
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شادم که غمت همره جان خواهد بود
عشقت با دل در آنجهان خواهد بود
هجران تو با کالبدم خواهد ماند
وصل تو حیات جاودان خواهد بود
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشقت با دل در آنجهان خواهد بود
هجران تو با کالبدم خواهد ماند
وصل تو حیات جاودان خواهد بود
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ایمان درست عشق کیشان دارند
هرچند که ظاهری پریشان دارند
مفتاح حقایقی که میجوئی فیض
زیشان غافل مشو که ایشان دارند
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرچند که ظاهری پریشان دارند
مفتاح حقایقی که میجوئی فیض
زیشان غافل مشو که ایشان دارند
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا رب تو مرا بکردهٔ زشت مگیر
از معصیتم بگذر و طاعت بپذیر
چون مهر تو و نبی و اولاد نبی
نزد تو شفاعتم کند دستم گیر
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از معصیتم بگذر و طاعت بپذیر
چون مهر تو و نبی و اولاد نبی
نزد تو شفاعتم کند دستم گیر
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم که روی خوبت از من چرا نهانست
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیانست
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشانست
گفتم مرا غم تو خوشتر زشادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمانیست
گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم
گفت آنکه سوخت او را کی ناله یا فغانست
گفتم فراق تا کی گفتا که تا توهستی
گفتم نفس همین است گفتا سخن همانست
گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگانست
گفتم زفیض بپذیر این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جانست
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیانست
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشانست
گفتم مرا غم تو خوشتر زشادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمانیست
گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم
گفت آنکه سوخت او را کی ناله یا فغانست
گفتم فراق تا کی گفتا که تا توهستی
گفتم نفس همین است گفتا سخن همانست
گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگانست
گفتم زفیض بپذیر این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جانست
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز تو کی توان جدائی چو تو هست و بود مائی
تو چو هست و بود مائی ز تو کی توان جدائی
دل خلق میربائی بکرشمهای پنهان
بکرشمهای پنهان دل خلق میربائی
مه روی اگر نمائی ز جهان اثر نماند
ز جهان اثر نماند مه روی اگر نمائی
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو چو هست و بود مائی ز تو کی توان جدائی
دل خلق میربائی بکرشمهای پنهان
بکرشمهای پنهان دل خلق میربائی
مه روی اگر نمائی ز جهان اثر نماند
ز جهان اثر نماند مه روی اگر نمائی
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دوای درد بیدرمان ما
وی شفای علت نقصان ما
آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
آتشی خوشتر زآب زندگی
کان بود هم جان و هم ایمان ما
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وی شفای علت نقصان ما
آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
آتشی خوشتر زآب زندگی
کان بود هم جان و هم ایمان ما
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از دو عالَم دردت ای دلدار ،بس باشد مرا
کافر عشقم ؛ اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم، وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم ،هر دو عالَم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان، جانم فداخواهد شدن
این قَدَر دانم ،نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و ،جانِ شیرین بیشمار
برتو مِی افشانده باشم ،تا نفس باشد مرا....
#فیض_کاشانی
#شبتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کافر عشقم ؛ اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم، وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم ،هر دو عالَم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان، جانم فداخواهد شدن
این قَدَر دانم ،نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و ،جانِ شیرین بیشمار
برتو مِی افشانده باشم ،تا نفس باشد مرا....
#فیض_کاشانی
#شبتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
🕊
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
چه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنه
مژههای شوخ خود را چه به غمزه آب دادی
دل عالمی ز جا شد چه نقاب بر گشودی
دو جهان به هم بر آمد چه به زلف تاب دادی
در خرمی گشودی چه جمال خود نمودی
ره درد و غم ببستی چه شراب ناب دادی
ز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان را
ز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادی
همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت
به من فقیر و مسکین غم بیحساب دادی
همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت
همه را شراب دادی و مرا سراب دادی
ز لب شکر فروشت دل “فیض” خواست کامی
نه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
چه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنه
مژههای شوخ خود را چه به غمزه آب دادی
دل عالمی ز جا شد چه نقاب بر گشودی
دو جهان به هم بر آمد چه به زلف تاب دادی
در خرمی گشودی چه جمال خود نمودی
ره درد و غم ببستی چه شراب ناب دادی
ز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان را
ز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادی
همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت
به من فقیر و مسکین غم بیحساب دادی
همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت
همه را شراب دادی و مرا سراب دادی
ز لب شکر فروشت دل “فیض” خواست کامی
نه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درخت مهر اهل البیت نور دل به بار آرد
نهال بغض ایشان رنجهای بیشمار آرد
مشو غافل ز جاه سروری وز رتبه ایشان
که درد سرکشی آخر از این مستی خمار آرد
به جای صاحب کوثر، قسیم جنت و نار است
نه آن کز عار بگریزد خلایق را به نار آرد
امام هادی ما را که با نیکان نظر دارد
خدایا در دل اندازش که بر ما هم گذار آرد
بهار ما لقای اوست ورنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل رعنا و چون سوسن هزار آرد
چو او هرگز نبودست و نخواهد بود امامی فیض
فلک هرچند گردد جمعه و لیل و نهار آرد
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نهال بغض ایشان رنجهای بیشمار آرد
مشو غافل ز جاه سروری وز رتبه ایشان
که درد سرکشی آخر از این مستی خمار آرد
به جای صاحب کوثر، قسیم جنت و نار است
نه آن کز عار بگریزد خلایق را به نار آرد
امام هادی ما را که با نیکان نظر دارد
خدایا در دل اندازش که بر ما هم گذار آرد
بهار ما لقای اوست ورنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل رعنا و چون سوسن هزار آرد
چو او هرگز نبودست و نخواهد بود امامی فیض
فلک هرچند گردد جمعه و لیل و نهار آرد
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سپردم جان و دل نزد تو و خود از میان رفتم
کشیدم پای از کوی تو من آهسته آهسته
جهان پر شد ز حرف فیض و رندیهای پنهانش
شدم افسانهٔ هر انجمن آهسته آهسته
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کشیدم پای از کوی تو من آهسته آهسته
جهان پر شد ز حرف فیض و رندیهای پنهانش
شدم افسانهٔ هر انجمن آهسته آهسته
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به عشقت دل نهادم زین جهان آسوده گردیدم
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس بستم خیال تو ، تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس بستم خیال تو ، تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای روان دو جهان آشکارا و نهان
از تو دوری نتوان دورم از خویش مکن
تاج من افسر من سر من سرور من
هادی و رهبر من دورم از خویش مکن
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو دوری نتوان دورم از خویش مکن
تاج من افسر من سر من سرور من
هادی و رهبر من دورم از خویش مکن
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀