💖کافه شعر💖
2.29K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
934 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گر از جفای تو روزی دلم بیازارد
کمند شوق کشانم به صلح بازآرد

ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود
اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد

تویی که گر بخرامد درخت قامت تو
ز رشک سرو روان را به اهتزاز آرد


#سعدى

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یارب، تو مرا مژدهٔ وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن
بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان

#شیخ_بهایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز هجر او دل من هر زمان به دست غم افتد
تنم ز دوری او در شکنجهٔ ستم افتد

شبی که قصهٔ درد دل شکسته نویسم
ز تاب سینه بسوزم که سوز در قلم افتد

قدم بپرسشم، ای بت، بنه، که چون تو بیایی
زمن دریغ نیاید سری که در قدم افتد

رها مکن که: به یک بارگی ز پای درآیم
که در کمند تو دیگر چو من شکار کم افتد

چو رشته شد تنم از هجر رشتهٔ زلفت
چه خوش بود سر این رشتها، اگر به هم افتد!

اگر به دست من افتد ز طرهٔ تو شکنجی
چنان شناس که: گنجی به دست بی‌درم افتد

چو اوحدی بوجود تو زنده شد به غم تو
وجود او چه تفاوت کند که در عدم افتد

#اوحدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دهان گل شنيدم بر سر بازار گفت
هر که با ناکس نشيند عاقبت رسوا شود

گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی

#صائب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این آهنگ محشره 😍
تقدیم همه شما عزیزان 😊🌹

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غم فزون دارم، به سیلی چهره گلناری کنم
ترس دشمن‌شادی است و خویشتن‌داری کنم

هیچکس آگه ز دردم نیست، این خود نعمتی‌ست
دَم‌به‌دَم شکرانه از این بی‌پرستاری کنم

در قبال دوستی‌ها، می‌کِشم آزارها
زندگی امّا حرامم باد اگر زاری کنم

تا بیاسایم ز رنجِ نامرادی‌های خویش
در پناه باده، گاهی ترک هشیاری کنم

همچو بیدی در کنار صخره‌ها روییده‌ام
این‌همه خواری کشیدم تا سبکباری کنم

تن بکاهم آنقدَر از قیدها، تا همچو کاه
با نسیمی در فنای خویشتن یاری کنم

ای صدف! در پهنه‌ی دریا دهانی باز کن
تا به جای گریه‌ی خونین، گهرباری کنم

بر مزارم لاله‌ها روید ز داغ سینه‌سوز
ذوق من را بین، کجاها فکر گلکاری کنم...!

#رحیم_معینی_کرمانشاهی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دهان گل شنيدم بر سر بازار گفت
هر که با ناکس نشيند عاقبت رسوا شود

گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی

#صائب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
لیلای من باش و برایم شاعری ڪن
تا من شوم مجنون و هی دورت‌بگردم
در بزم چشمانت عزیز نازنینم
مشروب چشمانت بنوشم
مست گردم‌


#لاادری

‌   ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🌹🌹🌹

#صـــدا_بـــزن_منــــو


#کــه_بــار_آخـره👌👌





🌹🌹🌹🌹🌹


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گئجه لر گیزلی کؤنول! آغلا سولانسین کوچه لر
گؤز یاشیمدان دوغولان آه لا، بولانسین کوچه لر

آتدیم آهنگی، خیال ماهنیسی، حسرت ایزینه
دولاشان دم، یوخودان سسله اویانسین کوچه لر

ساریشان خاطیره لر قلبه یانار اود قالاییب
قورخورام جان اودونا من کیمی یانسین کوچه لر

هؤرولن داشلار آهیمدان دیله گلدیکجه یقین
اذن وئرمز اوره ییم سانکی جالانسین کوچه لر

قورخورام عشقیمی ایثبات ائله یم سئوگیلیمه
کیرپیگیمده ن سوزولن قانه بویانسین کوچه لر

ای منیم کؤنلومو تالان ائده ن، آنجاق بو گئجه
«ارغوان» کؤنلو کیمی قویما تالانسین کوچه لر

#ارغوان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و این چند صدمین قهوه ایست

ڪه #عصر به #عصر

به نیت تو سر ڪشیدم
این بار

تلخِ تلخ غرق خواهم شد

تو ته هیچ فنجانے نبودی .


#زهره_سجادے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کاشکی با بوسه ای قلب مرا  مهمان کنی
جرعه جرعه با غزل در شعر من طوفان کنی

دردها دارم به دل از رازهای سر به مُهر
با نفس هایت سکوت سینه را درمان کنی

کاش بگذارم  سرم را بر ستون شانه ات
شانه را از هق هق دل ، بسترِ باران کنی

عهد بستی تا که باشی همدم و هم سایه ام
کاشکی حال خوشت را وقف آن پیمان کنی

می گذارم جان خود را در کف دستان تو 
تا مبادا جان خود را بهر دل قربان کنی

باور خورشید فردا را برویان در دلم
تا تن تردید را سرریز از ایمان کنی

تو فقط تاج سرم باش و نگین افتخار
تا مرا چون شاهباز خطه ی گیلان کنی

#زیبا_حسینی_جیرندهی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کس نیست غم اندوخته‌تر زین که منم
با درد تو آموخته‌تر زین که منم

گفتی که نه‌ای به عشق درپخته هنوز
خامی چه کنی سوخته‌تر زین که منم

#انوری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه نگاه هیز دارم، نه جسارت جوانی
که لبی بخواهم از تو به زبان بی‌زبانی

نه جسارتی که یک روز بپرسم از تو نامی
نه شجاعتی که یک شب بدهم به تو نشانی

عطش زمینی‌ام را تب بوسه چینی‌ام را
به چه حیله‌ای بگویم به دو چشم آسمانی

به تبسمی لبم را به تو دادم و ندیدی
چه کنم؟ نگفته بودم سخنی به این عیانی

به سرم زده برایت غزلی بگویم اما
دودلم که می‌گذاری به حساب مهربانی

#غلامرضا_طریقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون
"دوستت دارم" شده قربانی تکرار‌ها

گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم؟!
بغض کردم،خود خوری کردم،نگفتم... بارها...😔😔


#سیدتقی_سیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با سلام و عرض ادب واحترام خدمت دوستان و همراهان همیشگی کانال کافه شعر 🙏🥰🌸🍃

خیلی سپاسگزارم که با حضور قشنگتون 🥰

ما رو همیشه همراهی کردید 🙏❤️

صمیمانه از شما سپاسگزارم 🙏❤️

❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧

🎁امیدوارم بابانوئل به جای کادوی زیبا

🎄تقدیر زیبا برای تو هدیه بیاره

🎁تقدیر خوب رو نمیتونی الان حس کنی

🎄اما در آینده میفهمی بهترین

🎁آرزو رو برات داشتم

🎄کریسمس مبارک🎈🎁🎈

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖 pinned «با سلام و عرض ادب واحترام خدمت دوستان و همراهان همیشگی کانال کافه شعر 🙏🥰🌸🍃 خیلی سپاسگزارم که با حضور قشنگتون 🥰 ما رو همیشه همراهی کردید 🙏❤️ صمیمانه از شما سپاسگزارم 🙏❤️ ❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧❄️🌧 🎁امیدوارم بابانوئل به جای کادوی زیبا 🎄تقدیر زیبا برای…»
چو آه در تن بی روح نی دمیده شدم
سکوت بودم و با یک نفس شنیده شدم

شبیه سایه، عدم بود هستی‌ام اما
به هر طرف نظر انداخت نور، دیده شدم

همین که چشمه‌ی عشق تو در دلم جوشید
ز کوه صبر به دشت جنون کشیده شدم

تو سیب سرخی و من برگ سبز، خوشحالم
که در کنار تو بودم، که با تو چیده شدم

قسم به آه که فاضل ندارد از خود هیچ
من از اضافه‌ی خاک تو آفریده شدم

#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گوشه‌ی ابرو که با چشمت تبانی می‌کند
این دلِ خاموش را آتش‌فشانی می‌کند

گاه می‌خواهد قلم در شعر تصویرت کند
عفو کن او را اگر گاهی جوانی می‌کند

روی زردی دارم اما کس نمی‌داند درست
آنچه با من عطرِ شالی ارغوانی می‌کند

عاشق چشمت شدم، فرقی ندارد بعد از این
مهربانی می‌کند، نامهربانی می‌کند

ماه من! شعرم زمینی بود اما آخرش
عشق تو، یک روز ما را آسمانی می‌کند

#قاسم_صرافان

‌ ‎‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد

من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم
داغ سودای توام سر سویدا باشد

تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد

از بن هر مژه‌ام آب روان است بیا
اگرت میل لب جوی و تماشا باشد

چون گل و می دمی از پرده برون آی و درآ
که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد

ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد

چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀