ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دیدن
بی روی دلارایش عالم نتوان دیدن
بازآی که بازآید در دیده مرا نوری
چون روی ترا بینم در صورت جان دیدن
هم دیده شود روشن هم روح بیفزاید
در سرو نظر کردن در آب روان دیدن
#جهان_ملک_خاتون
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بی روی دلارایش عالم نتوان دیدن
بازآی که بازآید در دیده مرا نوری
چون روی ترا بینم در صورت جان دیدن
هم دیده شود روشن هم روح بیفزاید
در سرو نظر کردن در آب روان دیدن
#جهان_ملک_خاتون
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دیدن
بی روی دلارایش عالم نتوان دیدن
بازآی که بازآید در دیده مرا نوری
چون روی ترا بینم در صورت جان دیدن
هم دیده شود روشن هم روح بیفزاید
در سرو نظر کردن در آب روان دیدن
#جهان_ملک_خاتون
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بی روی دلارایش عالم نتوان دیدن
بازآی که بازآید در دیده مرا نوری
چون روی ترا بینم در صورت جان دیدن
هم دیده شود روشن هم روح بیفزاید
در سرو نظر کردن در آب روان دیدن
#جهان_ملک_خاتون
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی می کنی
با وجود بی وفایی دلبریایی می کنی
روشنای چشم مایی کی روا باشد چنین
کز من دلداده آهنگ جدایی می کنی
من به ظلمات شب هجران تو گشتم اسیر
شمع مایی جای دیگر روشنایی می کنی
#جهان_ملک_خاتون
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با وجود بی وفایی دلبریایی می کنی
روشنای چشم مایی کی روا باشد چنین
کز من دلداده آهنگ جدایی می کنی
من به ظلمات شب هجران تو گشتم اسیر
شمع مایی جای دیگر روشنایی می کنی
#جهان_ملک_خاتون
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سحرگهان سوی بستان گذار باید کرد
تفرّجی به جهان در بهار باید کرد
نظر به قدرت بیچون وی چگونه به جان
به چشم هوش در این لاله زار باید کرد
که گل ز خار برآورد و لاله را از خاک
نظر به صانع پروردگار باید کرد
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تفرّجی به جهان در بهار باید کرد
نظر به قدرت بیچون وی چگونه به جان
به چشم هوش در این لاله زار باید کرد
که گل ز خار برآورد و لاله را از خاک
نظر به صانع پروردگار باید کرد
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در صبح صبا چمن بیاراست ز گل
بستان به رخ خوب تو زیباست چو گل
گل دید رخ خوب تو و ز رشک رخت
بس ناله و فریاد که برخاست ز گل
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بستان به رخ خوب تو زیباست چو گل
گل دید رخ خوب تو و ز رشک رخت
بس ناله و فریاد که برخاست ز گل
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یارب به درت شب نیازست امشب
با دوست مرا نوبت رازست امشب
قلبست و خلاص خواهم از دل زان روی
در بوته عشق در گدازست امشب
#جهان_ملک_خاتون
با دوست مرا نوبت رازست امشب
قلبست و خلاص خواهم از دل زان روی
در بوته عشق در گدازست امشب
#جهان_ملک_خاتون
بنده ی باد صبایم که به هر صبحدمی
هم پیامی به برم از بر جانان آورد
شکر معبود که شد دیده ی جانم روشن
تا صبا سوی جهان بوی گریبان آورد
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هم پیامی به برم از بر جانان آورد
شکر معبود که شد دیده ی جانم روشن
تا صبا سوی جهان بوی گریبان آورد
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یارب تو مرا دولت بینایی ده
واندر ره طاعتم توانایی ده
آن دم که رسد مرا به لب جان عزیز
بر یاد توأم زبان گویایی ده
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واندر ره طاعتم توانایی ده
آن دم که رسد مرا به لب جان عزیز
بر یاد توأم زبان گویایی ده
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد نسیم
جان و دل خواهم کنم ایثار پای او نه سیم
جان چه باشد دل که گوید در جهان نامش مبر
زآنکه جانها بیش ارزد صحبت یار قدیم
آن چنان یاری که پیش جان نمی آید به هیچ
دلپذیری دلبری شیرین زبانی بس ندیم
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان و دل خواهم کنم ایثار پای او نه سیم
جان چه باشد دل که گوید در جهان نامش مبر
زآنکه جانها بیش ارزد صحبت یار قدیم
آن چنان یاری که پیش جان نمی آید به هیچ
دلپذیری دلبری شیرین زبانی بس ندیم
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشقبازیست کنون با رخ تو پیشهٔ ما
از سر لطف نگارا بکن اندیشهٔ ما
رهروان ره عشقیم و بیابان فراق
از لب لعل خدا را تو بده توشهٔ ما
ماه شبگرد من آن جان جهان پیمایم
بانگ در داد که زنهار مچین خوشهٔ ما
سرو جانی تو بیا بر سر و جانم بنشین
چون سراییست یقین خوش بود این گوشهٔ ما
گلبن وصل تو با شحنهٔ هجران میگفت
لطف فرما و مکن از دو جهان ریشهٔ ما
گفتم اندیشه وصلی بکن آخر گفتا
بازگردد ز حیا شیر نر از بیشهٔ ما
باشدم سرو صفت راست ثبات قدمی
دلبرا در دو جهان نیست جز این پیشهٔ ما
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از سر لطف نگارا بکن اندیشهٔ ما
رهروان ره عشقیم و بیابان فراق
از لب لعل خدا را تو بده توشهٔ ما
ماه شبگرد من آن جان جهان پیمایم
بانگ در داد که زنهار مچین خوشهٔ ما
سرو جانی تو بیا بر سر و جانم بنشین
چون سراییست یقین خوش بود این گوشهٔ ما
گلبن وصل تو با شحنهٔ هجران میگفت
لطف فرما و مکن از دو جهان ریشهٔ ما
گفتم اندیشه وصلی بکن آخر گفتا
بازگردد ز حیا شیر نر از بیشهٔ ما
باشدم سرو صفت راست ثبات قدمی
دلبرا در دو جهان نیست جز این پیشهٔ ما
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
افتاده در دلم ز دو زلف تو تابها
زان هر شبم ز غصّه پریشانست خوابها
مهمان دیده است همه شب خیال تو
آرم برای بزم خیالت شرابها
خون دل از دو دیدهٔ مهجور میکنم
اندر پیاله وز جگر خود کبابها
گفتم نظر به حال من خستهدل فکن
از روی لطف دوست شنیدم جوابها
گفتم مکن جفا به من خسته بیش ازین
کز دیده رفت در غم هجرم شرابها
تابم ببردی از دل مجروح ناتوان
دادی مرا به دست غم هجر تابها
مه در نقاب مینتوان دید در جهان
بگشا به لطف از رخ چون مه نقابها
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زان هر شبم ز غصّه پریشانست خوابها
مهمان دیده است همه شب خیال تو
آرم برای بزم خیالت شرابها
خون دل از دو دیدهٔ مهجور میکنم
اندر پیاله وز جگر خود کبابها
گفتم نظر به حال من خستهدل فکن
از روی لطف دوست شنیدم جوابها
گفتم مکن جفا به من خسته بیش ازین
کز دیده رفت در غم هجرم شرابها
تابم ببردی از دل مجروح ناتوان
دادی مرا به دست غم هجر تابها
مه در نقاب مینتوان دید در جهان
بگشا به لطف از رخ چون مه نقابها
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در غم عشقت دل تنگم بسوخت
بی رخ تو دیده ز عالم بدوخت
نام رخت بردم و در بوستان
گل ز جفای رخ تو برفروخت
دل نتواند صنما در غمت
یک سر مویت به دو عالم فروخت
ای که چو پروانه به شمع رخت
زآتش عشقت پر و بالم بسوخت
پیرهن وصل تو خیاط بخت
بر قد و بالای دل من بدوخت
خاک سر کوی تو آبم ببرد
آتش عشق تو جهانی بسوخت
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی رخ تو دیده ز عالم بدوخت
نام رخت بردم و در بوستان
گل ز جفای رخ تو برفروخت
دل نتواند صنما در غمت
یک سر مویت به دو عالم فروخت
ای که چو پروانه به شمع رخت
زآتش عشقت پر و بالم بسوخت
پیرهن وصل تو خیاط بخت
بر قد و بالای دل من بدوخت
خاک سر کوی تو آبم ببرد
آتش عشق تو جهانی بسوخت
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دل فصل خزان
#من_نگاهم خیس است
کمی بارانی و سبز!
باورت هست زمین دلگیر است!
خسته از کبر غرور
از نبودِ عاطفه
شعر و شعور
خسته از مرگ صداقت
مهربانیهای پوچ!
#کاش تا شب نشده
کمی از فاصلهها دور شوم
از همین لحظه
نقاب از رخ دل بردارم
بین این مردم شهر
از دلِ کاسۀ مهر
نفسِ تازه
صفا پخش کنم
شاید این بار #جهان
مملو از #شادی_و_عشق
رنگ فردای دلش #سبز شود.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#من_نگاهم خیس است
کمی بارانی و سبز!
باورت هست زمین دلگیر است!
خسته از کبر غرور
از نبودِ عاطفه
شعر و شعور
خسته از مرگ صداقت
مهربانیهای پوچ!
#کاش تا شب نشده
کمی از فاصلهها دور شوم
از همین لحظه
نقاب از رخ دل بردارم
بین این مردم شهر
از دلِ کاسۀ مهر
نفسِ تازه
صفا پخش کنم
شاید این بار #جهان
مملو از #شادی_و_عشق
رنگ فردای دلش #سبز شود.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀