💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
لا أستطيع أن أقول لك:
"أحبك"...
لكني أستطيع كتابة الكلمة بشفتي
فوق جبينك، بصمت
وأنت نائم..
لتلتقطها أصابع أحلامك!...


نمی‌توانم به تو بگویم:
"دوستت دارم"...
اما می‌توانم وقتی به خواب رفته‌ای
در سکوت
با لب‌هایم روی پیشانی‌ات بنویسمش
تا انگشتان رویاهایت آن را بردارند...

#غادة‌_السمان
#اسماء_خواجه‌‌زاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زمانیکه لبخند تورا
باهمان احساس خاص در خیالم تصور می کنم
قلبم دست به دامان قلم میشود
و قلم آنقدر عاشقانه
با ناب ترین واژه هایی برخواسته از اعماق وجودم تو را ترسیم
میکند در شعر
که دلم میخواهد
میان همین واژه ها تو را در آغوش بگیرم
خیره در نگاهت شوم
و مست از جام چشمان تو
این اندوه دلگیر
را با این حس زیبا و ناب به اتمام برسانم ...!!


#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با خصمِ مَنَت ، همیشه دمسازی‌هاست
با ما سخنت ز روی طنازی‌هاست

بر عِز خود و ذلت من بیش مناز
کاندر پس پردهٔ فلک بازی‌هاست
 

#مهستی_گنجوی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مسلمانانم از بی‌مایگی کافر می‌انگارند...
خداناباورانم پورِ پیغمبر می‌انگارند!

به رفعِ تشنگی لب می‌گذارم بر لبی گاهی،
یکی صهبای کوثر، وآن‌یکی ساغر می‌انگارند!

اگر دَر می‌گشایم فرقه‌ای دیوار می‌بینند...
وگر دیوار بگذارم گروهی دَر می‌انگارند!

به مستان می‌رسم، با خویش می‌گویند: شیخ آمد!
به مسجد می‌روم آتش‌زنِ منبر می‌انگارند!

اگر گُل بشکفم، نمرود در آبم می‌اندازد...
وگر آتش درآرَم، شاخِ نیلوفر می‌انگارند...

الفبای عصا افکنده‌ام در کار و می‌بینم،
که این ناباورانم راست جادوگر می‌انگارند!

چه در آیینه‌ی شعر است؟ جبراییل، یا شیطان؟!
چه باک از دیگران؟ چون تا ابد دیگر می‌انگارند...

کلیمی در گریبان کرده‌ام پنهان و خاموشم
دهان‌های وقاحت گرچه صد دفتر می‌انگارند...


#حسین_جنتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تلفیق زیبای هنر خطاشی (ترکیب خطاطی و نقاشی) و موسیقی

🪕 "نغمه مراد آبادی"

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای ز عکس رخ تو، آینه ماه
شاهِ حُسنیّ و عاشقانْتْ سپاه

هر کجا بنگری، دمد نرگس
هر کجا بُگذری، برآید ماه

روی و موی تو، نامه‌ی خوبی‌ست
چه بُود نامه جز سپید و سیاه؟

به لب و چشم، راحتیّ و بلا
به رخ و زلف، توبه‌ایّ و گناه

دست ظالم ز سیم کوته بِه
ای به رخ سیم، زلف کن کوتاه!

#کسایی_مروزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀



موسیقی سکوت می نوازم
دیگر هیج اشکی نمی ریزم
آسمـانی می شوم
و دل خسته خود را
به آییـنه زندگی
وچشمان مــتروکه خــود را
بـه انتـظار تــولـدی دیگر می سپارم
با نوای دل غمبارم
مرثیه ای سر مـی دهم ـ!
ســتاره‌ ی کنج تاریکی شـبـهای دلم را
خاموش می کنم
از پشت ابر دلتنگی برمی خیزم
دوباره طلوع می کنم...


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شـور بپـا کـن دلا ، عاقل و هشیار بـاش
بــر در هـر میکـده ،  منـتـظـر یـار بـاش

در پی او کن سـفــر، گـر چـه ندارد ثـمر
در نظـرش جلـوه گـر ، یار وفـا دار باش

گر بـه دلش دل دهی ،سر به بـیابان نهی
در ره دلداده ات ، صابر و غمخـوار باش

عیب مکن دیگران ، سخت نگیر بر زمان
یارزخویشت مران،چون گل بی خارباش

راز مگو بر کسان ، گویمت ای جان جان
قـفل بزن بـر دهان ، محـرم اســرار باش

عـمـر بــده بر هـدر ،،، تا که بیـابی ظفـر
تا بـه وصالش رسی، طالب دیـدار بـاش

ای ز جهان بی خبر ،عاشق خونین جگر
چشـم به ره تـا سحر، در پی دلدار باش

ای دل شیدای مـن ، باز شـنو این سخـن
گــرد رخ دلبـــرت ، گـردش پـرگار بـاش

ناصـح زیبـا سـخـن ، در بـر هـر انجـمـن 
هیـچ مگو جـان من ، در پی انــکار باش

#علی‌_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#زندگی
برای #شادی_ات
برتن گلبرگها ‌
شبنم ‌خیرات می کند
و خورشید
آب می‌کند یخ تنهاییت را
دلم می‌خواهد
گلدان های لبخندت را
در حیاط نگاهت‌ بگذارم
و پلکهای خسته ات را جارو کنم
بیا و
چشم های ‌زیبایت را
آب بزن
#عشق را بنوش
و‌طلوعی دیگر در پیش گیر.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
توی شیرینی ، تو اول ، قند دوم می شود
مزه سوهان اعلا پیش تو گم می شود


بین قطاب و گز و نقل محلی ساده است
حدس اینکه طعم لب های تو چندم می شود



#جواد‌منفرد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شمع ازلست عالم افروزی من
زان شاهد اعظم است پیروزی من

بی‌شاهد و شمع ازل چون باشم
آری چکنم چو این بود روزی من


#مـولانـا
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌
وقتی که خواب نیست، ز رؤیا سخن مگو
آن‌جا که آب نیست، ز دریا سخن مگو

پاییزها به دور و تسلسل رسیده‌اند
از باغ‌های سبز شکوفا سخن مگو

دیری است دیده غیر حقارت ندیده است
بیهوده از شکوه تماشا سخن مگو

یاد از شراب ناب مکن؛ آتشم مزن
خشکیده بیخ تاک، حریفا! سخن مگو

چون نیک بنگری همه زو بی‌وفاتریم
با من ز بی‌وفایی دنیا سخن مگو

آن‌جا که دست موسی و هارون به خون هم
آغشته گشته، از ید بیضا سخن مگو

وقتی خدا صلیب به دوش آمد و گذشت
از وعده ی ظهور مسیحا سخن مگو

آری هنوز پاسخ آن پرسش بزرگ
با شام آخر است و یهودا، سخن مگو

این باغ مزدکی است، بهل باغ عیسوی!
حرف از بشر بزن ز چلیپا، سخن مگو


#حسین_منزوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶تقدیم به قلب مهربونتون🎶موزیک
ویدیوعالی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دست عزیزان چه بگویم ؟ گله ای نیست
گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم
 هرلحظه جز این دست، مرا مشغله ای نیست

دیری ست که از خانه خرابان جهانم
 برسقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست

در حسرت دیدار تو ، آواره ترینم
 هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست

بگذشته ام از خویش ولی از تو گذشتن
مرزی ست که مشکلتر از آن مرحله ای نیست

 سرگشته ترین کشتی دریای زمانم
می کوچم و در رهگذرم اسکله ای نیست

من سلسله جنبان سر عاشق خویشم
بر زندگیم سایه ای از سلسله ای نیست

 یخ بسته، زمستان زمان، در دل بهمن
رفتند عزیزان و مرا قافله ای نیست

#بهمن_رافعی
 
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در نگاهم بهتـرینی  ، آخـریـن آرامشی
مرهمی بر قلب زخمی انتهای خواهشی

هر چقدر این حال ناکوکم مرا بد میکند
درصدِ بالای عشقی ، در تب و افزایشی

تا دلم می گیرد از این نامرادی ها دلت !
ناگهان سر میرسد مسئول این پیرایشی

با تو لبریز از ، هوای مهربانی می شوم
بی تو روحم خالی و پیمانهِ گنجایشی

بی سوادم در ادای ، عشق و مرزِ دلبری
با دو چشم مست خود آمادهِ رزمایشی

بند بند پیکرم ، مثل گُسل خورده ترک؛
روی آن بی تابی و چون زلزله در رانشی

ابتدای راهم و احساس را سر می کشم
وامدار شعر و یک دیوان زلال از دانشی

پونه ای خوشرنگ در دستان آرام توام ؛
هاله ی رنگین کمانی و ، سراپا  فاحشی

ابتدای من ! سرانجامم فقط با تو خوش است
هم تمامم می شوی ،  هم علتِ پیدایشی !

#افسانه_احمدی_پونه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قیامت بر پا کن
شراب هزار ساله را
در تابش سوزان خورشید
با دستانت روی لبم بنواز
تقدیر را رقم بزن
یگانه ترین عشق را
آیه آیه به خط سُهش
بر قلبم بنویس.
و در آتش عشق
به انگور لبانم بوسه بزن
من غرق در بی تابی
تو غرق در آغوش چشمانم
اعجاز عشق را
به حس سبز ماندن برسانیم
پر از فریاد دوستت دارمی...!
من تو را
عشق تو را
گلبرگ به گلبرگ گل سرخ را
به پیشانی ات جوان خواهم ساخت
و در بهشت نگاهت جاودانه خواهم ماند.

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀