💖کافه شعر💖
2.65K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
این همه آشفته حالی این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو از تو دارم از تو دارم

این غرور و عشق و مستی خنده بر غوغای هستی
ای سیه چشم ِسیه مو از تو دارم از تو دارم

این تو بودی کز ازل خواندی به من درس وفا را
این تو بودی کآشنا کردی به عشق این مبتلا را

من که این حاشا نکردم از غمت پروا نکردم
دین من دنیای من از عشق جاویدان تو رونق گرفته

سوز من سودای من از نور بی پایان تو رونق گرفته
من خود آتشی که مرا داده رنگ فنا میشناسم

من خود شیوه نگه چشم مست تو را میشناسم
دیگر ای برگشته مژگان از نگاهم رو مگردان

دین من دنیای من از عشق جاویدان تو رونق گرفته
سوز من سودای من از نور بی پایان تو رونق گرفته


#معینی_کرمانشاهی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فصل سرماست ولى كوچه‌ى ما امشب هم
رنگ گل‌هاى لباس تو به تن پوشيده

نوبهارست زمين، عشق اگر غنچه دهد
چه غم از اينكه بيابانم و او دل چيده ...


#محمد_علی_ناطقی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در تعلق هر رگ جان را بدو انسی بُود
پاکبازان را به‌دلبر‌میل جانی‌خوش‌تر است

گرچه پیغام از نسیم صبح با دلبر نکوست
درد دل با‌دلبران گفتن زبانی‌خوش‌تر است


#صاحب_بلخی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ‌ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
قایق از تور تهی
و دل از آرزوی مروارید،
هم‌ چنان خواهم راند.
نه به آبی‌ ها دل خواهم بست
نه به دریا-پریانی که سر از خاک به در می‌آرند
و در آن تابش تنهایی ماهی‌ گیران
می‌ فشانند فسون از سر گیسوهاشان.
هم‌ چنان خواهم راند.
هم‌ چنان خواهم خواند:
“دور باید شد، دور.”
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری، سرخوشی‌ ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره‌هاست.”
هم‌ چنان خواهم خواند.
هم‌ چنان ..........


#سهراب_سپهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهستی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گم کرده چشمم جای پاهای خدایم را
یا که خدا گم کرده در تاریخ جایم را

رد می‌شوم از یک خیابان بی‌کسی شاید
پیدا کند همصحبتی رد عصایم را

یخ بسته احساسم تمام باورم سرد است
باید نگه دارد یکی این‌جا هوایم را

یخچال من مثل لِگوی کودکان رنگی ست
از بس که در آن چیده‌ام قرص و دوایم را

خوردم تمام قرص‌ها را زود خوابیدم
تا نشنود همسایه‌ام بغضِ صدایم را

حال غریبی داشتم وقتی که فرزندم
پیش رفیقانش عصا می‌زد ادایم را

حسرت به دل ماندم بگویم می‌روم امّا
پشت سر خود نشنوم «دیگر نیایم»را

این ماجرا را گوش کن شاید تو هم روزی
تعریف کردی پیش طفلت ماجرایم را


#کامیاب_مهری_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بوی تو را...!
نفس تو را...!
√از بوی باران بیشتر دوست دارم√
در میان خاک باران خورده
در آبی آسمان گستر
ماهی قرمز قلبم را شناور می کنم
نفس واژه ها را به نارنجی برگ درختان
در پاییز به تکاپو می اندازم
همزمان با ستاره ی قلبت
در غزل های شبانه
نازکی انگشتانم را
برای عاشقانه سرودن
به عریانی ترین موسیقی آغوش می نوازم
تا شبنم نشسته بر روی تنت
در دنج ترین حالت احساس
هزاران
هزار آلاله را
به لهجه ی فصیح عشق
در تار و پود تن
در دم و بازدم
برای پرواز به پروانگی برساند...

#ثریا_شجاعی_اصل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زان شاه که او را هوس طبل و علم نیست

دیوانه شدم بر سر دیوانه قلم نیست

از دور ببینی تو مرا شخص رونده

آن شخص خیالست ولی غیر عدم نیست

پیش آ و عدم شو که عدم معدن جانست

اما نه چنین جان که به جز غصه و غم نیست

من بی‌من و تو بی‌تو درآییم در این جو

زیرا که در این خشک به جز ظلم و ستم نیست

این جوی کند غرقه ولیکن نکشد مرد

کو آب حیاتست و به جز لطف و کرم نیست


#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کسی چه شکرکند دولت تمنا را

به عالمی‌که تویی ناله می‌کشد ما را

ندرد انجمن یأس ما شراب دگر

هم از شکست مگرپرکنیم مینا را

به عالمی‌که حلاوت نشانهٔ ننگ است

دو نیم چون نشود دل ز غصه خرما را

هنوز ارهٔ دندان موج در نظر است

گوهر به دامن راحت چسان‌کشد پا را

درشت‌خو چه خیال است نرم‌گو باشد؟

شرارخیزی محض است طبع خارا را

سلامت آینهٔ اعتبار امکان نیست

شکسته‌اند به صد موج رنگ دریا را

صفای دل به‌کدورت مده ز فکر دویی

که عکس‌، تنگ برآیینه کند جا را

برون لفظ محال است جلوهٔ معنی

همان زکسوت‌اسما طلب مسما را

رسیده‌ایم ز اسما به فهم معنی خویش

گرفته‌ایم ز عنقا سراغ عنقا را

هزار معنی پیچیده در تغافل تست

به ابروی تو چه نسبت‌زبان‌گویا را

سبکروان به هوایت چنان ز خود رفتند

که چون نفس نرساندند برزمین پا را

همیشه تشنه لب خون ما بود بیدل‌

چوشیشه هرکه به دست آورد دل ما را

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر آنکه واقف دم نیست بی شک آدم نیست
نه آدم است هر آنکس که واقف دم نیست

ز جسم رایحه روح می کن استشمام
چه حاصل است ز روحی که او مجسم نیست

بروب خانه دل پاک از محبت غیر
در این حرم به خدا غیر دوست محرم نیست


#حاجب_شیرازی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به‌ هرجا رو کنی‌ در روشنی چون ماه مشهوری
بهرجا پا نهی در راستی چون سرو یکتایی

چنین روشن ندیدم رخ یقین دارم که خورشیدی
بدین نرمی نیفتد تن گمان دارم که دیبایی


#قاآنی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل، در گروِ چند هنر داشتم، این شد...
ای بی‌سپران! من که سپر داشتم این شد!

رودی که به سَد خورد، زِ اندوه ورم کرد...
یعنی عطشِ سیر و سفر داشتم این شد!

خاکسترِ گردوبُنِ پیری به چناری،
می‌گفت که بسیار ثمر داشتم این شد!

با خاکِ سیه، جمجمه‌ی خالیِ جمشید،
فرمود زِ افلاک خبر داشتم این شد!

نی گفت که تلخ است جهان، گفتمش این نیست...
نالید که من بارِ شِکَر داشتم این شد!!


#حسین_جنتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"هیچ است"

عید، بی عاطفه ، بی مهر و محبت هیچ است
بی من و بی تو و آیین ِ رفاقت هیچ است!

مثل ايام دگر بی ثمر و بی بار است
به دل اَر عشق نباشد همه سالَت هیچ است

عمرمان می گذَرد بی هدف و بیهوده
گذر ثانیه و گردش ِ ساعت هیچ است‌

روزه و راز و نیاز و، سر به سجاده و مُهر
دل اگر بشکنی هفتاد عبادت هیچ است!

گر که صد مِی بخوری، بِه ز یکی نان بِبُری !
دست گیری نکنی آنهمه طاعت هیچ است

توکه از حال #سپهر، سیصد و شصت بی خبری!
پنج روزی مکن از حال سوالت، هیچ است !!

#سپهر_Roohi

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه کرده با تو مگر این صدای خسته‌ی ما
که باز قفل زدی بر دهان بسته‌ی ما؟!

به جمعِ جیره‌خورانت فزون نخواهی کرد
هرآنچه کم کنی از خیلِ دار و دسته‌ی ما

به دانه‌های حقیرِ تو فضله می‌ریزند
پرندگان غیورِ ز دام رَسته‌ی ما

رسد شبی که زمین را به آسمان ببرند
عقاب‌های به کُنج قفس نشسته‌ی ما

بعید نیست که یک روز، آتشی بشوند
جرقّه‌های به انبار کاه، جَسته‌ی ما

به طعنه گفت: چه کس خواهد ایستاد آن‌روز؟!
جواب دادمش: این قامت شکسته‌ی ما...


#محمدرضا_طاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اینجا دلِ بی عشق چون یک سینه پرآه است
یک بـرکه ی متروکه و بی جلـوه ی ماه است

صـد واژه در گنجـینه ی ذهـنش فــرو مـانده
شـاعر نگاهـش گیـر یک تعبـیر دلخـواه است

شــعـر از عبـــور  واژگان گـریان و نـالان شد
شاید که فهمیده نگاهش سرد وجانکاه است

از تــو ســرودم ، تا دلم راحت شود ،هر چند
در چشمهایم خیره گفتند، اینکه گمراه است

یک سـو ردیف و قـافـیه، یک ســو دلی تـنها
شـاید برایـم شـاعـری ،آسـان ترین راه است

شرط وفا داری مگر ماندن به پیـمان نیست
دردا که عمـر عـاشقـی ، کـوتاه کـوتاه اسـت

در زیــر بــاران غـمــش صــد جلـوه دارد دل
چون شبنمی که محو خورشیدسحرگاه ست

ناصح میان  واژگان غم را نهان کـرده اسـت
گـویـا ز مـضـمـون نــگاه ، دلبــر آگاه اســت

#علی_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀