💖کافه شعر💖
2.29K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
934 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
من زنم
با ابرها می گریم
نم نم که ببارد
همان می شود
زیرلفظی ام
تا به بغضی پنهان بگویم بله ...

دلتنگ که بشوم
می روم گوشه آسمان ِ تنهایی ام
بی امان می بارم و می بارم ...
ناگاه زمین پر از گل های رنگارنگی می شود که مادر بزرگ برای بازکردن بخت بسته ی دختران آبادی دسته می کند گوشه ی چارقدش ...
و به سمت چشمه می رود تا اشک های مرا از روی گل ها بشوید.

#فریده_یوسفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غزل ؛ مرکب عشق

درد وغم هم عاقبت روزی به پایان میرسد
تاج شاهی آخرش بر دست سلطان میرسد

گردش پرگار گردون؛چرخش مسحورعشق
در فراق عشق مجنون ؛ گریه آسان میرسد

غصه ها گرچه؛ ملامت میکنند ما عاشقان
هر چقدر در را ببندی عشق زانسان میرسد

چند و چون راز عاشق را  نفهمد سنگ دل
آسمان در خود بغرد؛خشم طوفان میرسد

در فراسوی خودت ؛ دنبال عشقی و ولی
عشق با یک صاعقه؛ ازجام سبحان میرسد

مرکب عشق تا قیامت برضمیر ذین ماست
آن سوار خوش خبر از سوی یاران میرسد


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بَر تختہ‌سنگ تڪیہ مےدَهَم،
بہ تپّہ‌ماهورهاے دوردست وُ
در هم تنیده چشم مےدوزم،
تُو از ڪُجا مےآیے؟!

بہ ترنّم آ،
در نبضم بتاز
وَ خُنبِ خالےِ لحظہ‌ها را
بہ شرابِ شایگانِ حضورت پُر ڪُن!

آه! اِےْ ماهِ شنونده!
مَسیرِ مُیَسَّرِ دیدارِ ما ڪُجاست؟

تصدُّقِ صِدقِ صدات شَوَم!
بہ ڪُجا مےبَرے دلم؟!؟

زیرِ سایہ‌ے صنوبرے صبور،
شانہ‌هاے شعر را سفت گرفتہ‌اَم
امّا؛ چیزے نمانده بےقرار بمیرم...!

#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در شبِ چشمان نازت ماه هم گم میشود
پیش لبخند تو غنچه بی تبسم  میشود

تا که گیسو را به دستان نسیمی میدهی
کوچه های شهر مست از بوی گندم میشود


#کمال_جعفری_امامزاده

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوید نی تازه شوی هیچ مخور غم
تازه‌تر از نرگس و گل وقت صباها

گویم ای داده دوا هر دو جهان را
نیست مرا جز لب تو جان دواها

میوه هر شاخ و شجر هست گوایش
روی چو زر و اشک مرا هست گواها


#مـولانـا
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می شود خورشید را در چشم هایت ناز کرد
می شود با تو به اوج آسمان پرواز کرد

می توان در شعرها از عشق از شور تو گفت
می توان هر لحظه با تو زندگی آغاز کرد

می توان باور شد و در مزرع قلبت نشست
می توان با نبض تو آواز بودن ساز کرد

می توان اندوه دل را با نگاه تو زدود
می توان با چشم تو تبریز را شیراز کرد

می توان ساکت شد و در تو سخن ها را شنید
می توان شاعر شد و با نام تو ایجاز کرد

می توان یک شهر را در معرض چشمت گذاشت
گنگ مادرزاد را با آن سخن پرداز کرد

می توان با لمس دستان تو جانی تازه یافت
می توان هر روز با دستان تو اعجاز کرد


#شیدا_التیام

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی زیبا از سامان جلیلی عزیز 😍👌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

با فراقت چند سازم؟ برگ تنهاییم نیست
دستگاه صبر و پایاب شکیباییم نیست

ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
ترس تنهایی‌ست، ورنه بیم رسواییم نیست

مرد گستاخی نی‌ام تا جان در آغوشت کشم
بوسه بر پایت دهم چون دست بالاییم نیست

بر گلت آشفته‌ام بگذار تا در باغ وصل
زاغ‌بانگی می‌کنم چون بلبل‌آواییم نیست

تا مصوّر گشت در چشمم خیال روی دوست
چشم خودبینی ندارم، روی خودراییم نیست

درد دوری می‌کشم گرچه خراب افتاده‌ام
بار جورت می‌برم گرچه تواناییم نیست

طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد
من که را جویم؟ که چون تو طبع هرجاییم نیست

سعدی آتش‌زبانم در غمت سوزان چو شمع
با همه آتش‌زبانی در تو گیراییم نیست


#سعدی    

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


عصر که می شود
تنهایی ، همچون کُولیِ دوره گردی
پشت پنجره ی احساسم
بساط دلتنگی اش را پهن می کند
جار می زند بغض تنهایی ام را
در رساترین صدا
پر از واژه های سکوت،
حراج می کند
واگویه هایم را
در رویای زیبای داشتنت
حسرت نبودنت
دلشوره های عاشقانه ام
قرارِ رفته ی دل بیقرارم
عطر آغوش نداشته ات ؛
اماااا
اماا
افسوس که تو
رهگذرِ نگاهت
به این گذار نمی افتد .....!!



#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنان که با لطافت عشق آشنا شدند
در این جهان ز خوی بهیمی رها شدند

جانمایه تحول عالم شدند چون
در کوره های سوزش جان کیمیا شدند

در بی نشانی خود و دور از ریا و ننگ
ذوب لهیب بوته مهر و وفا شدند

هستند گر چه خون به جگر خنده بر لب اند
با صبر خود به درد خلایق دوا شدند

از غل و غش گذشته و در قله خلوص
الهام بخش مردم اهل صفا شدند

در کار عاشقان جهان قید و شرط نیست
از جان و دل به راه محبت فدا شدند

مهدی بخواه همت از آنان که روح را
سوی بهشت پاکی دل رهنما شدند

این جمع دلنشین پریشان که در زمین
آیینه ظهور صفات خدا شدند

#مهدی_رستگاری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به یاد توام،
در آغوش یادگاری‌ها
به دستان خاطرات
می‌نویسم نام تو را
بر صفحه‌ی زمان.

به یاد توام،
در آوای بادهای پاییزی
به زبان برگ‌ها
می‌خوانم داستان‌های تو
با لبخندی که همیشه در یادم است.

به یاد توام،
در نور خورشید سرخ‌پوست
به چشمان آسمان
می‌نگرم و می‌پرسم
آیا تو هم به یاد منی؟

به یاد توام،
در آغوش شب‌های ستاره‌ای
به زبان نجوم
می‌گویم: «تو را دوست دارم»
و آرام می‌خوابم.

به یاد توام همیشه.


#ثریا_شجاعی_اصل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای خوش آنروز که بینم رُخ زیبای ترا
تاکنم مایه ی جان عطر فریبای ترا

عجبی نیست اگر از پی آرامش جان
 بر سر و دیده نهم خاک کف پای ترا

می کند قامت سرو تو قیامت ایدوست
نازم آن قامت سرو و قدو بالای ترا


#مقدم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیایید بیایید که گلزار دمیده‌ست

بیایید بیایید که دلدار رسیده‌ست

بیارید به یک بار همه جان و جهان را

به خورشید سپارید که خوش تیغ کشیده‌ست

بر آن زشت بخندید که او ناز نماید

بر آن یار بگریید که از یار بریده‌ست

همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد

که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست

چه روزست و چه روزست چنین روز قیامت

مگر نامه اعمال ز آفاق پریده‌ست

بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید

چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست


#مولانا
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بہار مےرسد
با چشمڪِ سبزِ عبورِ تُو ڪہ
سڪوتِ تماشاست.

بہار مےرسد
واژه پوست مےاَندازد
وَ ماهے بہ سطحِ آب بوسہ مےزَنَد.

ارغوان را
در آغوشِ پُرآفتابِ دشت دیدن
حتمےست.

پرنده‌وار بیا وُ بخوان!
ڪنارچہ‌اے از صداے خود را رها ساز
وَ از آن خونِ ڪہن
ڪہ در وجودت ریشہ دارد،
بہ رگ‌هایم روانہ ڪُن
تا پرنده از آستینِ شعر بیرون بیاورم!

بخند
وَ بہ نگاهے
شڪوفہ برقصان
اِےْ نبضِ تپنده‌ے حیات!
اِےْ مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَال!
ڪہ بہار هم
مثلِ شعرهاے من،
بہ چشم‌هاے تُو مدیون‌ است.


#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون چشم سیه بناز می‌گردانی
بر من غم دل دراز می‌گردانی

شوخی است عظیم نرگس بیمارت
خوش می‌گردد چو باز می‌گردانی


#سلمان_ساوجی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تقدیم شما عزیزان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"خیالات تو"

من اینجا از خیالات تو مستم
دلم ساقی و پيمانه است دستم!

زمین مست و زمان مست وغزل مست
میان جمع سرمستان نشستم

به هر جرعه کلامی می چکد از ..
سرانگشت اشاره، پیش شَستم !

ز مینای هواخواهی ات هر بار
چنان نوشم ،تو گویی مِی پرَستم

اگرچه نیستی اندر نگاهم
من اما غرقِ رویای تو هستم

#سپهرم رفته از یاد ِ تو اما ..
من اینجا از خیالات تو مستم

#سپهرRoohi

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀