This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مستی هر نگاه تو به ز شراب و جام می
کی ز سرم برون شود یک نفس آرزوی تو…
آواز: #همایون_شجریان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کی ز سرم برون شود یک نفس آرزوی تو…
آواز: #همایون_شجریان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با طلوعت رنگ گندمزار یادم می رود
بوی شب بو در شب دیدار یادم می رود
می شود زخمی خیالم از خدنگ خاطرات
با خیالت خون و زخم خار یادم می رود
میزندچشمان توچهچه چنان تیهوی مست
با صدایت ، سِحر ساز سار یادم می رود
مست شهلای خمارت می شودرویای من
خواب هم با بوی تو انگار یادم می رود
ریزد از کنج لبت شهد عسل با هر غزل
می شود حیران لبم اشعار یادم می رود
یوسفم!در چاه چشمت حبس کن روح مرا
با شمیم پیرهن دیوار یادم می رود
رخ نما ای ماه بی تکرار شب های وصال
با طلوعت ، رنگ شب بسیار یادم می رود
#زیبا_حسینی_جیرندهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوی شب بو در شب دیدار یادم می رود
می شود زخمی خیالم از خدنگ خاطرات
با خیالت خون و زخم خار یادم می رود
میزندچشمان توچهچه چنان تیهوی مست
با صدایت ، سِحر ساز سار یادم می رود
مست شهلای خمارت می شودرویای من
خواب هم با بوی تو انگار یادم می رود
ریزد از کنج لبت شهد عسل با هر غزل
می شود حیران لبم اشعار یادم می رود
یوسفم!در چاه چشمت حبس کن روح مرا
با شمیم پیرهن دیوار یادم می رود
رخ نما ای ماه بی تکرار شب های وصال
با طلوعت ، رنگ شب بسیار یادم می رود
#زیبا_حسینی_جیرندهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا منصف باشیم !
معامله ای عاشقانه،
تو...
برایِ همیشه کنارم بمان
و من
تا به ابد به دورِ حضورت می گردم!
تو....
برایِ همیشه بارانی بپوش،
من تا همیشه باران می شوم می بارم به
لحظه هایت...
تو بغض کن ،
من اشک می شوم
تو...بخند،
من شوق می شوم.
توببین،
من از نگاهت،
مست می شوم
بیا منصف باشیم !
تو...
برایم تب کن،
من برایت می میرم....
#عادل_دانتیسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
معامله ای عاشقانه،
تو...
برایِ همیشه کنارم بمان
و من
تا به ابد به دورِ حضورت می گردم!
تو....
برایِ همیشه بارانی بپوش،
من تا همیشه باران می شوم می بارم به
لحظه هایت...
تو بغض کن ،
من اشک می شوم
تو...بخند،
من شوق می شوم.
توببین،
من از نگاهت،
مست می شوم
بیا منصف باشیم !
تو...
برایم تب کن،
من برایت می میرم....
#عادل_دانتیسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را برای تو
و خاطره هایم را با تو دوست دارم
لبخندت در لبخند من جاریست
و نگاهت سکوت نگاهم را می نوازد
قلب زلالت تاریکی را از ذهنم دور می کند
آرامش ات شبهای من و مهتاب نیلگون را
به رقص پروانه دور شمع می چرخاند
و در لرزش پرده به نوازش باد
عطر گلهای بهار را به مشامم می اورد
تا در عشق
در نور
در تپش قلب
خیسی طره ی گیسوی ام را
در زیبایی
در پیدا و پنهانم
در آغوش مهر
با زبان شعر
در اشک
در لبخند
به تماشاگه رویاندن برساند...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را برای تو
و خاطره هایم را با تو دوست دارم
لبخندت در لبخند من جاریست
و نگاهت سکوت نگاهم را می نوازد
قلب زلالت تاریکی را از ذهنم دور می کند
آرامش ات شبهای من و مهتاب نیلگون را
به رقص پروانه دور شمع می چرخاند
و در لرزش پرده به نوازش باد
عطر گلهای بهار را به مشامم می اورد
تا در عشق
در نور
در تپش قلب
خیسی طره ی گیسوی ام را
در زیبایی
در پیدا و پنهانم
در آغوش مهر
با زبان شعر
در اشک
در لبخند
به تماشاگه رویاندن برساند...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بین جمع دوستدارانت مرا جایی بده
آبرویی تازه بر شیدای رسوایی بده
زمهریر یاءس را از قصه ا م بیرون ببر
از اجاق روشن امّید گرمایی بده
جای ماندن نیست اینجا؛ پای رفتن نیز نیست
اشتیاق رفتنم را ناگهان پایی بده
با اشارات نهان بیگانه بودن ننگ بود
ساحت اندیشه ام را فهم ایمایی بده
منکرم پیش تو بی پروا وجود خویش را
روح انکار مرا دیوار حاشایی بده
مرگ مطلق بود ما را زیستن بی مهر تو
مرده ام را جان دیگر ازمسیحایی بده
تا بنوشم از لب دلدار خود آب حیات
بر سبیل مجتهد بنشین و فتوایی بده
ماهِ رویت را من بی چشمِ اعما سالهاست:
سخت دلتنگم بیا اذنِ تماشایی بده...
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آبرویی تازه بر شیدای رسوایی بده
زمهریر یاءس را از قصه ا م بیرون ببر
از اجاق روشن امّید گرمایی بده
جای ماندن نیست اینجا؛ پای رفتن نیز نیست
اشتیاق رفتنم را ناگهان پایی بده
با اشارات نهان بیگانه بودن ننگ بود
ساحت اندیشه ام را فهم ایمایی بده
منکرم پیش تو بی پروا وجود خویش را
روح انکار مرا دیوار حاشایی بده
مرگ مطلق بود ما را زیستن بی مهر تو
مرده ام را جان دیگر ازمسیحایی بده
تا بنوشم از لب دلدار خود آب حیات
بر سبیل مجتهد بنشین و فتوایی بده
ماهِ رویت را من بی چشمِ اعما سالهاست:
سخت دلتنگم بیا اذنِ تماشایی بده...
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خرابم
ویرانم
واژه برایم بیاور بیانصاف
چه تند میزند این نبض بیقرار
باید برای عبور از اینهمه بیهودگی
بهانه بیاورم
بحث دیگری هم هست
یک شب
یک نفر شبیه تو
از چشمه انار
برایم پیاله آبی آورد
گفت
تشنگیهای تو را
آسمان هزار اردیبهشت هم
تحمل نخواهد کرد...
#سیدعلی_صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ویرانم
واژه برایم بیاور بیانصاف
چه تند میزند این نبض بیقرار
باید برای عبور از اینهمه بیهودگی
بهانه بیاورم
بحث دیگری هم هست
یک شب
یک نفر شبیه تو
از چشمه انار
برایم پیاله آبی آورد
گفت
تشنگیهای تو را
آسمان هزار اردیبهشت هم
تحمل نخواهد کرد...
#سیدعلی_صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در چشمهای او هزاران درخت قهوه بود
که بیخوابی مرا تعبیر مینمود
باران بود که میبارید
و او بود که سخن میگفت
و من بود که میشنود
او میگفت: باید قلبهای خود را
عشق بیاموزیم
و من میگفت: عشق غولی است
که در شیشه نمیگنجد
باران بود که بند آمده بود
و در بود که بازمانده بود
و او بود که رفته بود
#کیومرث_منشیزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که بیخوابی مرا تعبیر مینمود
باران بود که میبارید
و او بود که سخن میگفت
و من بود که میشنود
او میگفت: باید قلبهای خود را
عشق بیاموزیم
و من میگفت: عشق غولی است
که در شیشه نمیگنجد
باران بود که بند آمده بود
و در بود که بازمانده بود
و او بود که رفته بود
#کیومرث_منشیزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح گدا و شام ز خورشید روشن است
گر قادری ببخش چراغی به شام ما
ما را به کام خویش بدید و دلش بسوخت
دشمن که هیچ گاه مبادا به کام ما
#عرفی_شیرازی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر قادری ببخش چراغی به شام ما
ما را به کام خویش بدید و دلش بسوخت
دشمن که هیچ گاه مبادا به کام ما
#عرفی_شیرازی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همچون شعر سپید زیباست
و رویای شیرین ِ
خواب های مرا ...
به صبح غزل خوان پیوند می زند
بانوی گیسو بلند شعرهای من
چشم های تو
بهار جاودان است
در تن پوش زیبای گل ها
یاد تو
شمیم عشق است
که می پیچد
در هوای جان ِ آدینه هایم
تو شعری ،
شعری بر خواسته از اعماق قلبم جاری بر خطوط ارغوانی کتاب عشق...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و رویای شیرین ِ
خواب های مرا ...
به صبح غزل خوان پیوند می زند
بانوی گیسو بلند شعرهای من
چشم های تو
بهار جاودان است
در تن پوش زیبای گل ها
یاد تو
شمیم عشق است
که می پیچد
در هوای جان ِ آدینه هایم
تو شعری ،
شعری بر خواسته از اعماق قلبم جاری بر خطوط ارغوانی کتاب عشق...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هوای #پنج_شنبهها
سرشار از دلتنگیست
مدهوشم
از خیالی رویاگونه
که تمام مرا در بر گرفته است!
من #تیهو_دخترکی
در جزیرۀ مجنون
سوار بر کشتی بدون ناخدا
غوطه ورم
میان دریای طوفانی افکارم ..
می روم
بر بلندایِ بادبانِ کشتی
دراوجِ طوفان ها،
تا بر روی گونه هایِ باد
پیغامِ بغض آلودِ عشق را
به گوش جانِ تو برسانند..
چه زیباست حوالی آن دورها
کسی را با شعفی صادقانه
با دلت احساس کنی،
آنجا که فقط اوست
و از همه نزدیکتراست!
نگاه کن
تصنیف کلامم در واژه هایِ شعرم
رنگ یاقوتیِ عشق گرفته است!
ای افسوسِ عجین شده در بغصم ،
تو نفس بکش من زنده می مانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرشار از دلتنگیست
مدهوشم
از خیالی رویاگونه
که تمام مرا در بر گرفته است!
من #تیهو_دخترکی
در جزیرۀ مجنون
سوار بر کشتی بدون ناخدا
غوطه ورم
میان دریای طوفانی افکارم ..
می روم
بر بلندایِ بادبانِ کشتی
دراوجِ طوفان ها،
تا بر روی گونه هایِ باد
پیغامِ بغض آلودِ عشق را
به گوش جانِ تو برسانند..
چه زیباست حوالی آن دورها
کسی را با شعفی صادقانه
با دلت احساس کنی،
آنجا که فقط اوست
و از همه نزدیکتراست!
نگاه کن
تصنیف کلامم در واژه هایِ شعرم
رنگ یاقوتیِ عشق گرفته است!
ای افسوسِ عجین شده در بغصم ،
تو نفس بکش من زنده می مانم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ عاشقانه
تا دیدمت عاشق شدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا دیدمت عاشق شدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تَر کرده اشک من همهشب بالش مرا
بردهست گریه بعد تو آسایش مرا
ماهیّ سرخِ عشق قدمرنجه کرده و
بر هم زدهست برکهی آرامش مرا
هرقدر غصّه میخورم این روزها، کم است
تغییر داده عشق تو گنجایش مرا
کوهِ غرور بودم و در هم شکستیام
دیدی فروشکستن و فرسایش مرا
سرگشتهی دیار عدم بود، بودِ من
عشق تو داد رخصت پیدایش مرا
امشب بخوان به جای غزل از نگاه من
شوق نوازش و عطشِ خواهش مرا...
#مرجان_بیگیفر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بردهست گریه بعد تو آسایش مرا
ماهیّ سرخِ عشق قدمرنجه کرده و
بر هم زدهست برکهی آرامش مرا
هرقدر غصّه میخورم این روزها، کم است
تغییر داده عشق تو گنجایش مرا
کوهِ غرور بودم و در هم شکستیام
دیدی فروشکستن و فرسایش مرا
سرگشتهی دیار عدم بود، بودِ من
عشق تو داد رخصت پیدایش مرا
امشب بخوان به جای غزل از نگاه من
شوق نوازش و عطشِ خواهش مرا...
#مرجان_بیگیفر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگ می نویسم
و دلگرفته از دوریت
اهنگ نفس هایم را
به غم می نشانم
بریده بریده
کنار گلدان چینی خاطراتم
به حجله ی آشنایی می رسم
کبوتر احساسم را
به سویش روانه می کنم
با اشک بر گونه می گویم
تو با من نبودی
من به اهنگ دروغ گوش می دادم
تو علاقه ی ساده نبودی
من به سرودنت
به فاصله ها قناعت می کردم
تو .تو نبودی
من به خاموشی نفس های تو را
شمارش می کردم
هر صبح بخیری که می گفتی
از ان سوی تمام دلم را می گرفت
تو برای من یک علاقه ی ساده نبودی....
#بانو_ثریا_شجاعی_اصل_عزیز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگ می نویسم
و دلگرفته از دوریت
اهنگ نفس هایم را
به غم می نشانم
بریده بریده
کنار گلدان چینی خاطراتم
به حجله ی آشنایی می رسم
کبوتر احساسم را
به سویش روانه می کنم
با اشک بر گونه می گویم
تو با من نبودی
من به اهنگ دروغ گوش می دادم
تو علاقه ی ساده نبودی
من به سرودنت
به فاصله ها قناعت می کردم
تو .تو نبودی
من به خاموشی نفس های تو را
شمارش می کردم
هر صبح بخیری که می گفتی
از ان سوی تمام دلم را می گرفت
تو برای من یک علاقه ی ساده نبودی....
#بانو_ثریا_شجاعی_اصل_عزیز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بگویم ؟
برایت بگویم
نبودنت
چه بر سر روزهای
من می آورد ؟
با لبخندم چه می کند
و چطور
آبی آسمانم را
به سردی و تاریکی
می کشاند ؟
هیچ می دانستی
آخرین بار
رنگین کمان را
با تو دیده ام
#مسعود_نادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگویم ؟
برایت بگویم
نبودنت
چه بر سر روزهای
من می آورد ؟
با لبخندم چه می کند
و چطور
آبی آسمانم را
به سردی و تاریکی
می کشاند ؟
هیچ می دانستی
آخرین بار
رنگین کمان را
با تو دیده ام
#مسعود_نادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
معاشران گره از زلفِ یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است
چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
نَخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرف است
که از مُصاحبِ ناجِنس اِحتِراز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید
وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ
حَوالَتَش به لبِ یارِ دلنواز کنید
#حضرت_حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند
وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند
که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
میانِ عاشق و معشوق فَرق بسیار است
چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
نَخست موعظهٔ پیرِ صحبت این حرف است
که از مُصاحبِ ناجِنس اِحتِراز کنید
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید
وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ
حَوالَتَش به لبِ یارِ دلنواز کنید
#حضرت_حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلامت رازیست پر از اندوه
اما صدایت جانی دارد
تا شعری را
و مردی را
در اسارت چشمهای تو زنده کند
دستهایت دو آتشفشان خاموش
و لبهایت آبشخور پرندهای تشنه
مرا ببخش که در انتظار ضیافت باران
از دهان تو آب میخورم
#آرش_برزگر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما صدایت جانی دارد
تا شعری را
و مردی را
در اسارت چشمهای تو زنده کند
دستهایت دو آتشفشان خاموش
و لبهایت آبشخور پرندهای تشنه
مرا ببخش که در انتظار ضیافت باران
از دهان تو آب میخورم
#آرش_برزگر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من حسرت عمیق شعر را در چشمانت خلاصه میکنم
مختصر واژه هایی عجین شده به بند ِ ترد احساس
بر گرفته از سوز ِ غمناک دلم
که بغض ِ اندوه را در حنجرهء دردآلودم خفه
میکند
دردناک ست
حصاری که جز سراب
پیله ی تلخ انزوایش را احاطه نکرده است ؛
نگاهِ مایوسی خیره به راه
غروبی دلتنگ
چشمانی پر از اشک
من و جای خالی تو و شعر سپیدی مملو از حسرت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مختصر واژه هایی عجین شده به بند ِ ترد احساس
بر گرفته از سوز ِ غمناک دلم
که بغض ِ اندوه را در حنجرهء دردآلودم خفه
میکند
دردناک ست
حصاری که جز سراب
پیله ی تلخ انزوایش را احاطه نکرده است ؛
نگاهِ مایوسی خیره به راه
غروبی دلتنگ
چشمانی پر از اشک
من و جای خالی تو و شعر سپیدی مملو از حسرت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشـق ورزیدن نـگارا ! بهترین کار من است
دل به سودای تو دادن اصل اقرار من است
ترسم از عشقت عزیزم! راهی صحرا شـوم
بد جـنونی نازنین در قلب بیـمار من اسـت
می سـرایم خال هندوی تو را در هـر غزل
این همه دلدادگی از حسرت یار مـن است
با دل پـر درد خـود ،دارم هـزاران آه و غم
زآنکه آن مستانه دلبر ، فـکر آزار من است
سال ومـاهی روزه ام تنهـا به سـودای لبت
خندهء مستانه ات خرمای افطار من است
چنگ ودف را واگذار و پنچه دردستم گذار
مـوی افـشان تو دلبر ، تــار گیتار من است
از سـر بی مـهـری ات دیوانه میخوانی مرا
این جنون،عشق من وگرمای بازار من است
عقل و دل با هم گلاویزند، ومن درمانده که
مـن گرفـتار دلـم ، یـا دل گـرفـتار مـن است
واژگانم صف کشـیده ، تا غـزل شـیوا شود
در هوایت دل سپردن لطف اشعار من است
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل به سودای تو دادن اصل اقرار من است
ترسم از عشقت عزیزم! راهی صحرا شـوم
بد جـنونی نازنین در قلب بیـمار من اسـت
می سـرایم خال هندوی تو را در هـر غزل
این همه دلدادگی از حسرت یار مـن است
با دل پـر درد خـود ،دارم هـزاران آه و غم
زآنکه آن مستانه دلبر ، فـکر آزار من است
سال ومـاهی روزه ام تنهـا به سـودای لبت
خندهء مستانه ات خرمای افطار من است
چنگ ودف را واگذار و پنچه دردستم گذار
مـوی افـشان تو دلبر ، تــار گیتار من است
از سـر بی مـهـری ات دیوانه میخوانی مرا
این جنون،عشق من وگرمای بازار من است
عقل و دل با هم گلاویزند، ومن درمانده که
مـن گرفـتار دلـم ، یـا دل گـرفـتار مـن است
واژگانم صف کشـیده ، تا غـزل شـیوا شود
در هوایت دل سپردن لطف اشعار من است
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀