امروز هم روز دیگری
برای دوست داشتن تو آغاز شد
تا شعری دیگر
بسرایم پر از واژه هایِ عشق
برای آن چشمان رویایی
که تا بر من می تابند آرام می گیرد
قلب بیقرارم،
سبز می شوم و گرم
در این زمهریر زمستانی ،
بتاب با گرمای بودنت
بر منی که
از خزان تنهایی گذشته ام
با زرد و نارنجی های احساسم
عبور کرده ام از کوچه های
باران خورده ی تنهایی
و سرمایی بر جان دارم
از دلتنگی ؛
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای دوست داشتن تو آغاز شد
تا شعری دیگر
بسرایم پر از واژه هایِ عشق
برای آن چشمان رویایی
که تا بر من می تابند آرام می گیرد
قلب بیقرارم،
سبز می شوم و گرم
در این زمهریر زمستانی ،
بتاب با گرمای بودنت
بر منی که
از خزان تنهایی گذشته ام
با زرد و نارنجی های احساسم
عبور کرده ام از کوچه های
باران خورده ی تنهایی
و سرمایی بر جان دارم
از دلتنگی ؛
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶تقدیم به قلب مهربونتون🎶موزیک ویدیومرتضی اشرفی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به خـــداوند نـــگاه تو قســـم ، دلتنگم
و به چشمان سیاه تو قسم ، دلتنگم
صورتت مـــاه دلارای شب تــــــاریکم
به همان صورت ماه تو قسم دلتنگم
گرچه از حسرت دیرینه ی خود میگویی
من به ان حسرت و اه تو قسم دلتنگــم
اینکه در عشق خودت حس گناهی داری
به همـــان حس گنــاه تــو قســم ، دلتنگم
مانده ام اینکه بخواهی و نخواهی من را
به همین خواه و نخواه تو قــسم دلتنگم
ای که هر جا گل زیبا سر زلفت داری
به گل زلف ســیاه تو قســم ، دلتنگم
دل سرگشته ی من مانده به راهت گل من
بـــه دل مانـــــده به راه تـــو قســــم دلتنگــــم
#اسماعیل_حاج_علیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و به چشمان سیاه تو قسم ، دلتنگم
صورتت مـــاه دلارای شب تــــــاریکم
به همان صورت ماه تو قسم دلتنگم
گرچه از حسرت دیرینه ی خود میگویی
من به ان حسرت و اه تو قسم دلتنگــم
اینکه در عشق خودت حس گناهی داری
به همـــان حس گنــاه تــو قســم ، دلتنگم
مانده ام اینکه بخواهی و نخواهی من را
به همین خواه و نخواه تو قــسم دلتنگم
ای که هر جا گل زیبا سر زلفت داری
به گل زلف ســیاه تو قســم ، دلتنگم
دل سرگشته ی من مانده به راهت گل من
بـــه دل مانـــــده به راه تـــو قســــم دلتنگــــم
#اسماعیل_حاج_علیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیشکش ما به چشم یار نیامد
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم گرفته و می خواهمت
چرا تو اینجا نیستی
دارم تنهایی شعر فروغ را می خوانم
چرا تو نیستی
زنگ می زنم ،
صدای بوق بوق بوق ِ نبودنت را
در آن طرفِ خط می شنوم
چرا در دسترس نیستی
شعرهای پُر احساس شاملو
که برای آیدایش گفته را از بَرم
چرا عشقِ من
تو در کنارم نیستی
به گوشی همراهم خیره ام
به عکس دوتایی مان به روی صفحه اش
در حیرتم
امشب کجا مانده ای
چرا تو در آغوشم نیستی
سکوتِ خانه و تیک تاک شبانه است
مُردم از دلشوره
خیره مانده ام به آیینه
می ترسم از چشم های خیسم
از انعکاس بغض و صدای لرزانم
کجا مانده ای تو
چرا در کنارم نیستی....
#پریناز_ارشد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چرا تو اینجا نیستی
دارم تنهایی شعر فروغ را می خوانم
چرا تو نیستی
زنگ می زنم ،
صدای بوق بوق بوق ِ نبودنت را
در آن طرفِ خط می شنوم
چرا در دسترس نیستی
شعرهای پُر احساس شاملو
که برای آیدایش گفته را از بَرم
چرا عشقِ من
تو در کنارم نیستی
به گوشی همراهم خیره ام
به عکس دوتایی مان به روی صفحه اش
در حیرتم
امشب کجا مانده ای
چرا تو در آغوشم نیستی
سکوتِ خانه و تیک تاک شبانه است
مُردم از دلشوره
خیره مانده ام به آیینه
می ترسم از چشم های خیسم
از انعکاس بغض و صدای لرزانم
کجا مانده ای تو
چرا در کنارم نیستی....
#پریناز_ارشد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از من اگر تنها نگاهی بمانَد ،
آینه را شخم خواهم زد روزی
و در آن بهاری خواهد رُست
از جنس فوّاره و جنون و فریاد
که سیه خواهد کرد:
موی پیران و روی پیری را !
#سجاد_حاجی_نیا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آینه را شخم خواهم زد روزی
و در آن بهاری خواهد رُست
از جنس فوّاره و جنون و فریاد
که سیه خواهد کرد:
موی پیران و روی پیری را !
#سجاد_حاجی_نیا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
تو را به عشق قسم ، دگر مرنجانم ...
هوای کوی تو دارم ، تویی همه جانم ،
هزار بار مرا رانده ای ، ملالی نیست ...
هزار بار تو را گفته ام که بی تو نتوانم ،
ز بس که اشتیاق تو دارم ز خود بریدم من ...
نه بر کسی نطری وُ ، نه در گلستانم ،
کجا گمان ببرم ، کجا روم بی تو ؟
شکسته بال تو هستم به سینه ویرانم ،
ز هجر تو گر سینه می دَرَم سهلست ،
فقیر عشق تو هستم به دیده گریانم ،
هماره با مِی و باده به یاد تو مستم ،
بیا ، بیا ، که به پایت ، فتاده قربانم ،
حذر کن ای شه خوبان چنین جفا تاکی ؟
هزار پند بگویی ، ز عشق حیرانم ،
به هر نفس که بِرَم پیش بسی فراق افتد ...
اسیر دام تو هستم. ، دگر نپرّانم ،
نظر به صورت زردم مکن که فصل پاییزم ...
هزار پاره گشته دلم ، بدان پریشانم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را به عشق قسم ، دگر مرنجانم ...
هوای کوی تو دارم ، تویی همه جانم ،
هزار بار مرا رانده ای ، ملالی نیست ...
هزار بار تو را گفته ام که بی تو نتوانم ،
ز بس که اشتیاق تو دارم ز خود بریدم من ...
نه بر کسی نطری وُ ، نه در گلستانم ،
کجا گمان ببرم ، کجا روم بی تو ؟
شکسته بال تو هستم به سینه ویرانم ،
ز هجر تو گر سینه می دَرَم سهلست ،
فقیر عشق تو هستم به دیده گریانم ،
هماره با مِی و باده به یاد تو مستم ،
بیا ، بیا ، که به پایت ، فتاده قربانم ،
حذر کن ای شه خوبان چنین جفا تاکی ؟
هزار پند بگویی ، ز عشق حیرانم ،
به هر نفس که بِرَم پیش بسی فراق افتد ...
اسیر دام تو هستم. ، دگر نپرّانم ،
نظر به صورت زردم مکن که فصل پاییزم ...
هزار پاره گشته دلم ، بدان پریشانم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایه پرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه تو
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایه پرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه تو
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو نشاطِ نفسِ صبح پس از بارانی
جنگلِ ابری و در خاطرهها پنهانی
اگر از بام تو پرواز کنم یا نکنم
باز هم در قفسِ یاد توام زندانی
شرحِ دلبستن و دلکندنِ ما آسان نیست
تا کجا خانه نو ساختن از ویرانی!
#علی_مقیمی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جنگلِ ابری و در خاطرهها پنهانی
اگر از بام تو پرواز کنم یا نکنم
باز هم در قفسِ یاد توام زندانی
شرحِ دلبستن و دلکندنِ ما آسان نیست
تا کجا خانه نو ساختن از ویرانی!
#علی_مقیمی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوش صورت و خوش قامت و خوش آب و هوایی
خوش خنده و با معرفتی، اهل کجایی؟
با دیدن لبخند تو هوش از سرِ من رفت
آن طرز نگاهِ تو مرا کرده هوایی
تأثیرِ نگاهِ تو و چشمانِ تو بوده
اکنون تو اگر در دلِ دیوانه ی مایی
تا دید تورا این دلِ دیوانه به ما گفت
تو نیمه ی گم گشته ی پنهانی مایی
با بودنِ روی تو چه حاجت به طبیب است
بر زخم ِ دلِ من تو خودت مثل شفایی
لبخندِ تو آرامش این قلبِ مریض است
تو جلوهای از قدرت زیبای خدایی
حقّا که به افتادن ِ در دام نگاهت
چیزی نتوان گفت به جز عشق و رهایی..
#سعید_غمخوار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوش خنده و با معرفتی، اهل کجایی؟
با دیدن لبخند تو هوش از سرِ من رفت
آن طرز نگاهِ تو مرا کرده هوایی
تأثیرِ نگاهِ تو و چشمانِ تو بوده
اکنون تو اگر در دلِ دیوانه ی مایی
تا دید تورا این دلِ دیوانه به ما گفت
تو نیمه ی گم گشته ی پنهانی مایی
با بودنِ روی تو چه حاجت به طبیب است
بر زخم ِ دلِ من تو خودت مثل شفایی
لبخندِ تو آرامش این قلبِ مریض است
تو جلوهای از قدرت زیبای خدایی
حقّا که به افتادن ِ در دام نگاهت
چیزی نتوان گفت به جز عشق و رهایی..
#سعید_غمخوار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو کلیپ فوق العاده زیبا👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کنارِ خطّ پایان نقطهء آغاز می بینم
تمام ِ راه های بسته را هم باز می بینم
تو آذین بسته ای این قابِ قلبِ و قالب ِ تن را
تو را زیباترین تصویرِ چشم انداز می بینم
شکسته انحنای خطِ چشمان تو،خوابم را
تو را در نسخِ نستعلیق همممتاز می بینم
خیالم چرخ می زد در مدارِ مشرقِ مهرت
من اما ماه را نامحرم از این راز می بینم
چه می شد یک دل سیر از سکوتت قصه می گفتم؟
تو را اسطوره ء اِطناب در ایجاز می بینم
در این اجبارِ جانفرسا دوام آورده ای عمری
من اما ساز خاموشت پر از آواز می بینم
دلم می لرزد از هرگام تو وقتی که دلتنگم
طنینش را چه خوش با سازدل دمساز می بینم
ردیف ِ چشمهایت بست طرح ِشعرِ موزونی
نگاهت در قفایش، قافیه پرداز می بینم
مرا در آسمانِ آرزویت بال و پر دادی
قفس را مانعِ دل کندن از پرواز می بینم
در این دنیای ناآرام ،جادوهاست؛اما من،
مقامِ عشق را بالاتر از اعجاز می بینم
#بهار_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام ِ راه های بسته را هم باز می بینم
تو آذین بسته ای این قابِ قلبِ و قالب ِ تن را
تو را زیباترین تصویرِ چشم انداز می بینم
شکسته انحنای خطِ چشمان تو،خوابم را
تو را در نسخِ نستعلیق همممتاز می بینم
خیالم چرخ می زد در مدارِ مشرقِ مهرت
من اما ماه را نامحرم از این راز می بینم
چه می شد یک دل سیر از سکوتت قصه می گفتم؟
تو را اسطوره ء اِطناب در ایجاز می بینم
در این اجبارِ جانفرسا دوام آورده ای عمری
من اما ساز خاموشت پر از آواز می بینم
دلم می لرزد از هرگام تو وقتی که دلتنگم
طنینش را چه خوش با سازدل دمساز می بینم
ردیف ِ چشمهایت بست طرح ِشعرِ موزونی
نگاهت در قفایش، قافیه پرداز می بینم
مرا در آسمانِ آرزویت بال و پر دادی
قفس را مانعِ دل کندن از پرواز می بینم
در این دنیای ناآرام ،جادوهاست؛اما من،
مقامِ عشق را بالاتر از اعجاز می بینم
#بهار_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این #روزها
میان واژگانِ آشنا
اما #غریب،
هوا در مِنهای تو
یخبندان استُ
اشک در منفیِ نگاهت
به انجماد رسیده است!
من میان خواستنها
و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از
هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که
تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو!
خدایا
مرا ببین دست خسته ام
روز و شب نوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند،
کاغذِ چروک شده
از گریه های من در حصار جمله
دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان واژگانِ آشنا
اما #غریب،
هوا در مِنهای تو
یخبندان استُ
اشک در منفیِ نگاهت
به انجماد رسیده است!
من میان خواستنها
و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از
هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که
تمامِ
سرمایه شان چشمهایی است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو!
خدایا
مرا ببین دست خسته ام
روز و شب نوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند،
کاغذِ چروک شده
از گریه های من در حصار جمله
دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
منآن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم نَنَهد عاشق صادق
آن را که به دل عشق بُوَد خواب نباشد
در پیش قَدَت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بی تاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد
#مهدی_سهیلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم نَنَهد عاشق صادق
آن را که به دل عشق بُوَد خواب نباشد
در پیش قَدَت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بی تاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد
#مهدی_سهیلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هیچ شرابی به تلخی ِ نبودن تو نیست
عصرها میان خوشه های انگور تاک
خاطراتت
مست خیال میشوم
و جام بلورین دلتنگی را
از یاقوت های به هم پیوسته ء
چشمان سیاه تو
پر می کنم
و در مسلک تنهایی خویش سر میکشم ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصرها میان خوشه های انگور تاک
خاطراتت
مست خیال میشوم
و جام بلورین دلتنگی را
از یاقوت های به هم پیوسته ء
چشمان سیاه تو
پر می کنم
و در مسلک تنهایی خویش سر میکشم ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهی جام و می مینای توام
تو به تحریک فلک فتنهی دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
میتوان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهی گیسوی سمنسای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرتزدهی صورت زیبای توام
تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است
بس که شوریدهدل از لعل شکرخای توام
مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست ؟
من که افتادهی بالای دلارای توام
سر مویی به خود از شوق نپرداختهام
تا گرفتار سر زلف چلیپای توام
بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد
مو به مو با خبر از عالم سودای توام
زیر شمشیر تو امروز فروغی میگفت
فارغ از کشمکش شورش فردای توام
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهی جام و می مینای توام
تو به تحریک فلک فتنهی دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
میتوان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهی گیسوی سمنسای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرتزدهی صورت زیبای توام
تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است
بس که شوریدهدل از لعل شکرخای توام
مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست ؟
من که افتادهی بالای دلارای توام
سر مویی به خود از شوق نپرداختهام
تا گرفتار سر زلف چلیپای توام
بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد
مو به مو با خبر از عالم سودای توام
زیر شمشیر تو امروز فروغی میگفت
فارغ از کشمکش شورش فردای توام
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا، باده بیاور، که خرابیم همه
مرد هشیار برین در مگذاری، زنهار!
کار از شیخی و مولا صفتی ناید راست
جهد آن کن که بیک بار ببری زنار
جهد کن، جهد، که خود را بشناسی بیقین
که بغیر از تو درین دار ندیدم دیار
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرد هشیار برین در مگذاری، زنهار!
کار از شیخی و مولا صفتی ناید راست
جهد آن کن که بیک بار ببری زنار
جهد کن، جهد، که خود را بشناسی بیقین
که بغیر از تو درین دار ندیدم دیار
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀