ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻋﺪﯼ ﺑﺰﻥ، ﺍﺯ ﺑﻐﺾ ﺳﺮﺷﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﺩﺭ نبودِ ﭼﺸﻢِ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﻤﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﺭﻓﺖ ﻭُ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ آن ﻓﺼﻞِ ﮔﺮﻡِ ﺧﺎﻃﺮﻩ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﺤﻮِ ﺗﮑﺮﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ "ﺑﮕﺬﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ"، ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ
ﺭﻫﮕﺬﺭ ﺑﻮﺩﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻝ، ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮ ﺗﻦِ ﻋﺮﯾﺎﻥِ ﺩﺭﺩ
ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ، ﭼﯿﺪﯼ ﺩﻟﻢ؛ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻮﺝ ﺷﺪ ﻫﺮ ﺩﺭﺩِ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺟﺎﻥِ ﺑﯽﺟﺎﻧﻢ ﻭﻟﯽ،
ﺳﻨﮓِ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻦ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﺴﯿﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ...
#مجید_اسدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ﺩﺭ نبودِ ﭼﺸﻢِ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﻤﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﺭﻓﺖ ﻭُ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ آن ﻓﺼﻞِ ﮔﺮﻡِ ﺧﺎﻃﺮﻩ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﺤﻮِ ﺗﮑﺮﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ "ﺑﮕﺬﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ"، ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ
ﺭﻫﮕﺬﺭ ﺑﻮﺩﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻝ، ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮ ﺗﻦِ ﻋﺮﯾﺎﻥِ ﺩﺭﺩ
ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ، ﭼﯿﺪﯼ ﺩﻟﻢ؛ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻮﺝ ﺷﺪ ﻫﺮ ﺩﺭﺩِ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺟﺎﻥِ ﺑﯽﺟﺎﻧﻢ ﻭﻟﯽ،
ﺳﻨﮓِ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻦ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﺴﯿﺎﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ...
#مجید_اسدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
قسم به ضربان قلبی که
در سینه برای تو به یادتو می تپد
و قسم به نفسهایی
که به شوق تو از سینه بر می آید
قسم به
دستان تو که قلممیزند از دل
و میخوانند مرا به معجزه ایی
به نام عـــــــــــــشق...
ای سرآغاز همه خوبیها
ای بهترین بهانه عاشقانه های من
ای زیباترین احساس
دوستت دارم...
#مینو_پناهپور
📘دمی برای خویش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قسم به ضربان قلبی که
در سینه برای تو به یادتو می تپد
و قسم به نفسهایی
که به شوق تو از سینه بر می آید
قسم به
دستان تو که قلممیزند از دل
و میخوانند مرا به معجزه ایی
به نام عـــــــــــــشق...
ای سرآغاز همه خوبیها
ای بهترین بهانه عاشقانه های من
ای زیباترین احساس
دوستت دارم...
#مینو_پناهپور
📘دمی برای خویش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بغل کردم نسیم صبح امروز...
شده مست از هوای یار دلسوز...
هر آن کس عابر کوی تو باشد...
معطر میشود چون عید نوروز...!
#فرزاد_متین
#صبـح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شده مست از هوای یار دلسوز...
هر آن کس عابر کوی تو باشد...
معطر میشود چون عید نوروز...!
#فرزاد_متین
#صبـح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هیس...!!
خورشید چشمانم را
با یک جهان شعر و غزل
در بوم قلبت
به رسم عشق در می آورم
ساحل نگاهت را
به موج نگاهم می،سپارم
عاشق و دلداده
به رسم عشقبازان
در برت پهلو می گیرم
جانم...
با تو بودن
ساعتی عاشقی نمی خواهد
دلی می خواهد
پر از دوستت دارمها...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هیس...!!
خورشید چشمانم را
با یک جهان شعر و غزل
در بوم قلبت
به رسم عشق در می آورم
ساحل نگاهت را
به موج نگاهم می،سپارم
عاشق و دلداده
به رسم عشقبازان
در برت پهلو می گیرم
جانم...
با تو بودن
ساعتی عاشقی نمی خواهد
دلی می خواهد
پر از دوستت دارمها...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمریست که میسوزیم در آتش سوزانی
این قصـــــهی دیرین را میدانم و میدانی
در دامگـــه هســـتی افتــــاده و حیــــرانیم
در بـــاد غـــروریم و در غفلت و نـــادانـــی
چــون خــار بیــابانیم در چنبـــرهی طـــوفـان
میپیچـــد و مــیگــردیم در اوج پـــریشــانی
باحسرت و آه ودرد عمریست که دمسازیم
دنبـــال چــه میگــردیم در این ره ظلمانـــی
ذلت شـــده سهـم مـا از راحتــی و لـــذت
مــاییم و فــراق و غــم ماییم و پشیمــــانی
گر دامن کامـــی هـم روزی به کف آوردیم
چــون قــدر ندانستیم ، دادیم به آســـانــی
با رنجـــش و لجبـــــازی بر بــــاد فـــنا دادیم
آن گــــوهـر پـــاکی و این جـــوهر انســـــانی
در ورطـهی نابــودی، افتاده ، چنان رفتیم
کز ما نه نشـــانی مانــد، نه باور و ایمـــانی
ما خــــانه بدوشانیم در شهـــرو دیار خــود
زان داغ که روزی خورد ازننگ به پیشانی
ما ســوته دلان امــروز، بازنــدهی میدانیم
زان جام که نوشیدیم در خلوت و پنهانی
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این قصـــــهی دیرین را میدانم و میدانی
در دامگـــه هســـتی افتــــاده و حیــــرانیم
در بـــاد غـــروریم و در غفلت و نـــادانـــی
چــون خــار بیــابانیم در چنبـــرهی طـــوفـان
میپیچـــد و مــیگــردیم در اوج پـــریشــانی
باحسرت و آه ودرد عمریست که دمسازیم
دنبـــال چــه میگــردیم در این ره ظلمانـــی
ذلت شـــده سهـم مـا از راحتــی و لـــذت
مــاییم و فــراق و غــم ماییم و پشیمــــانی
گر دامن کامـــی هـم روزی به کف آوردیم
چــون قــدر ندانستیم ، دادیم به آســـانــی
با رنجـــش و لجبـــــازی بر بــــاد فـــنا دادیم
آن گــــوهـر پـــاکی و این جـــوهر انســـــانی
در ورطـهی نابــودی، افتاده ، چنان رفتیم
کز ما نه نشـــانی مانــد، نه باور و ایمـــانی
ما خــــانه بدوشانیم در شهـــرو دیار خــود
زان داغ که روزی خورد ازننگ به پیشانی
ما ســوته دلان امــروز، بازنــدهی میدانیم
زان جام که نوشیدیم در خلوت و پنهانی
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#بخوان
بخوان شعری صدایت دلنواز است ....
بخوان در نغمه ات سوز و گداز است ،
بهای صوت تو ، نی جان و دل هست ..
نوایت را سجود است و نماز است ،
بخوان با من ز لیلی و زمجنون ،
چو مجنونم نوایت را نیاز است ،
به باغ لاله و گل ، رونقی دِه .....
شقایق هم چو عاشق پاکباز است ،
حریم دل نه جای شور و غوغاست ...
بخوان اهسته سوزت جانگداز است ،
بخوان بر مرغ جانم بال و پر دِه ...
بِپرّانم به اوجم ... ره دراز است ،
دلم از تیغ هجرانت دو نیم است ...
فدای چشم تو ، نی وقت ناز است ،
بخوان از شعر مولا ، .... شیخ تبریز ...
که رند و صوفی و عارف ، مُجاز است ،
چو شمع از درد هجران می گدازم ...
بخوان از عشق ، #راحم پاکباز است ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بخوان شعری صدایت دلنواز است ....
بخوان در نغمه ات سوز و گداز است ،
بهای صوت تو ، نی جان و دل هست ..
نوایت را سجود است و نماز است ،
بخوان با من ز لیلی و زمجنون ،
چو مجنونم نوایت را نیاز است ،
به باغ لاله و گل ، رونقی دِه .....
شقایق هم چو عاشق پاکباز است ،
حریم دل نه جای شور و غوغاست ...
بخوان اهسته سوزت جانگداز است ،
بخوان بر مرغ جانم بال و پر دِه ...
بِپرّانم به اوجم ... ره دراز است ،
دلم از تیغ هجرانت دو نیم است ...
فدای چشم تو ، نی وقت ناز است ،
بخوان از شعر مولا ، .... شیخ تبریز ...
که رند و صوفی و عارف ، مُجاز است ،
چو شمع از درد هجران می گدازم ...
بخوان از عشق ، #راحم پاکباز است ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو رعد و برق گمان کردهای، ولی به یقین
صدا، صدای تَرکهای استخوان من است!
نگاه کن به همین پرچم موافقِ باد
که استعارهای از مردمِ زمان من است...!
#حسین_جنتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صدا، صدای تَرکهای استخوان من است!
نگاه کن به همین پرچم موافقِ باد
که استعارهای از مردمِ زمان من است...!
#حسین_جنتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق را باور نداشتم
رویایی بود دوردست...
تا آن هنگام که دستانم را گرفتی و
مرا به سرزمین آغوشت خواندی
نمیدانم بودنت را باور کنم یا نبودنت را
امشب میان خواب و بیداری
دلم بهانهگیر شده است
و من آن پیچک نیلوفری
که دلش از مرداب گرفته است
امشب رابه بلندای شانه های استوارتو
خواهم پیچید...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رویایی بود دوردست...
تا آن هنگام که دستانم را گرفتی و
مرا به سرزمین آغوشت خواندی
نمیدانم بودنت را باور کنم یا نبودنت را
امشب میان خواب و بیداری
دلم بهانهگیر شده است
و من آن پیچک نیلوفری
که دلش از مرداب گرفته است
امشب رابه بلندای شانه های استوارتو
خواهم پیچید...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای که در عالم به زیبایی و لطفت یار نیست
با چنین صورت مگر هم خویش باشی یار خویش
شاید مشغولالذمهی #خواجو شویم اگر از این بیت، ادراکی جز وحدانیت خداوند داشته باشیم؛
گرچه به مذاق مبارکمان خوش نمیآمد، اما خودمانیم، انگار اکثر اوقات حق با معلم ادبیات بود!😁🤷🏻♂️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با چنین صورت مگر هم خویش باشی یار خویش
شاید مشغولالذمهی #خواجو شویم اگر از این بیت، ادراکی جز وحدانیت خداوند داشته باشیم؛
گرچه به مذاق مبارکمان خوش نمیآمد، اما خودمانیم، انگار اکثر اوقات حق با معلم ادبیات بود!😁🤷🏻♂️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حالا کسی نيست ،
تکه تکه روی دست هایش ،
تنهاييم را جدا کند!
وسط روياهايم
خطی سفيد بياندازد !
حالا که داده ام
عکست را در چشم هايم قاب کنند!
این همه سال که وقت کمی نيست''
حالا ياد گرفته ای کفش هايت را ،
اين پا و آن پا
کنی !
بر تَرک خيابان بنشينی...!
چهار راه ها را با خيالت دور بزنی ...!
و تمام ارابّه های سوار
بر دوش زمین
کنار قدم های تو راه بروند...!
حالا که از تو دور مانده ام...
برای مخفی شدن لبخندهايم ،
باچه کسی،
بايد
شير يا خطّ بياندازم؟
این همه سال که وقت کمی نيست''
روبروی آينه بنشینم ،
موهايم را با سر انگشت های تو
نوازش کنم !
دست بکشم به گونه های نَم زده ام !
سنجاق سری
ازستاره های پولکی آسمان
بر کلاف نقره ای آن بچسبانم!
کنارحوض بروم،
صورت ماه را درآب خطّ بياندازم !
و از قول تو،
برای دلتنگيم
گريه کنم...!
#زینب_سادات_حسينی(ترنّم)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تکه تکه روی دست هایش ،
تنهاييم را جدا کند!
وسط روياهايم
خطی سفيد بياندازد !
حالا که داده ام
عکست را در چشم هايم قاب کنند!
این همه سال که وقت کمی نيست''
حالا ياد گرفته ای کفش هايت را ،
اين پا و آن پا
کنی !
بر تَرک خيابان بنشينی...!
چهار راه ها را با خيالت دور بزنی ...!
و تمام ارابّه های سوار
بر دوش زمین
کنار قدم های تو راه بروند...!
حالا که از تو دور مانده ام...
برای مخفی شدن لبخندهايم ،
باچه کسی،
بايد
شير يا خطّ بياندازم؟
این همه سال که وقت کمی نيست''
روبروی آينه بنشینم ،
موهايم را با سر انگشت های تو
نوازش کنم !
دست بکشم به گونه های نَم زده ام !
سنجاق سری
ازستاره های پولکی آسمان
بر کلاف نقره ای آن بچسبانم!
کنارحوض بروم،
صورت ماه را درآب خطّ بياندازم !
و از قول تو،
برای دلتنگيم
گريه کنم...!
#زینب_سادات_حسينی(ترنّم)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لبان تو مرا محتاج گندم می کند امشب
نگاهم رد پايت را تيمم می کند امشب
زبانم گر چه بسته حرفها در سينه می جوشد
همه ذرات جان من تکلم می کند امشب
دلم دريای طوفانی ولی در خويش می نالد
تو را چون ساحلی سنگی تجسم می کند امشب
من و تو آنچنان دوريم از رويای يکديگر
که بيچاره دلم گاهی مرا گم می کند امشب
دراز گيسوانت چون شبی از شانه می ريزد
دلم را پيچ و تابش پر تلاطم می کند امشب
بر اوج برفگير شانه هايت خيره می مانم
تنت ما را اسير خان چندم می کند امشب؟
#جعفر_درویشیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگاهم رد پايت را تيمم می کند امشب
زبانم گر چه بسته حرفها در سينه می جوشد
همه ذرات جان من تکلم می کند امشب
دلم دريای طوفانی ولی در خويش می نالد
تو را چون ساحلی سنگی تجسم می کند امشب
من و تو آنچنان دوريم از رويای يکديگر
که بيچاره دلم گاهی مرا گم می کند امشب
دراز گيسوانت چون شبی از شانه می ريزد
دلم را پيچ و تابش پر تلاطم می کند امشب
بر اوج برفگير شانه هايت خيره می مانم
تنت ما را اسير خان چندم می کند امشب؟
#جعفر_درویشیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امروز ز ما یار جنون میخواهد
ما مجنون و او فزون میخواهد
گر نیست چنین پرده چرا میدرد
رسوا شده او پرده برون میخواهد
#مـولانـا
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما مجنون و او فزون میخواهد
گر نیست چنین پرده چرا میدرد
رسوا شده او پرده برون میخواهد
#مـولانـا
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#باورت هست دگر
دلِ ما #تنگ کسی #نیست که نیست!
ماندهایم بیکس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم میخواهد
از صدای #نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بیخوابترین #خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت #غزلی
زود بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلِ ما #تنگ کسی #نیست که نیست!
ماندهایم بیکس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم میخواهد
از صدای #نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بیخوابترین #خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت #غزلی
زود بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واسونک
گروه رستاک
قطعهی محلی شیرازی
از آلبوم « میان خورشیدهای همیشه »
#موسیقی_محلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گروه رستاک
قطعهی محلی شیرازی
از آلبوم « میان خورشیدهای همیشه »
#موسیقی_محلی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمستان است، چرا برفی و بارانی نمی بارد
زمین خشک است و رعیت در دلش بذری نمی کارد
هوا آلوده و بحرانی و راه نفس بسته
زگفتن ها و نشنیدن، همه فرسوده و خسته
نه ایمانی، نه وجدانی، چه شد اخلاق انسانی
چنان زخمی به جان افتاد، دریغ از راه درمانی
برای التیام درد ها، تجویزشان باشد فراموشی
طرفداران جهل اند، آمران لب به خاموشی
هزاران وعده دنیا و عقبیٰ شان، تو خالی
همه تفسیرشان از دین، سخیف و جعل و پوشالی
مگر این زندگی، جز رحمت یزدان بی همتاست
چو چشمت را بشویی از کدورت، زندگی زیباست
به اصل خویش برگردیم، به اصل آدمیزادی
سفر از این کویر خشک، به قصد آب و آبادی
زنیم بر طبل شادی و بخوانیم از دل و از جان
سرودی خوش، برای صبح آزادی و فردامان
#مسعود_ثروت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمین خشک است و رعیت در دلش بذری نمی کارد
هوا آلوده و بحرانی و راه نفس بسته
زگفتن ها و نشنیدن، همه فرسوده و خسته
نه ایمانی، نه وجدانی، چه شد اخلاق انسانی
چنان زخمی به جان افتاد، دریغ از راه درمانی
برای التیام درد ها، تجویزشان باشد فراموشی
طرفداران جهل اند، آمران لب به خاموشی
هزاران وعده دنیا و عقبیٰ شان، تو خالی
همه تفسیرشان از دین، سخیف و جعل و پوشالی
مگر این زندگی، جز رحمت یزدان بی همتاست
چو چشمت را بشویی از کدورت، زندگی زیباست
به اصل خویش برگردیم، به اصل آدمیزادی
سفر از این کویر خشک، به قصد آب و آبادی
زنیم بر طبل شادی و بخوانیم از دل و از جان
سرودی خوش، برای صبح آزادی و فردامان
#مسعود_ثروت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دوستت دارم
تا زمانی که قلبی در سینهام میتپد
میبوسمت
تا لبی دارم
برای نوشیدن شهد لبهایت
در آغوشت میکشم
تا روزی که دستی
برای به سینه فشردنت
به شانهام آویخته است
اما...
روزی که دیگر
قلب و دست و لبی
نباشد
شعرهایم را بخوان
در هر شعر
هزاران بار عاشقانه دوستت داشتم
هزاران بار بوسیدمت
و سلول هایم
در پختگی گرمای سینهات
به بلوغ رسیدهاند
من در هر عاشقانهای
هزاران بار
مستی را
با شراب ناب چشمانت چشیدهام
#مریم_امینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم
تا زمانی که قلبی در سینهام میتپد
میبوسمت
تا لبی دارم
برای نوشیدن شهد لبهایت
در آغوشت میکشم
تا روزی که دستی
برای به سینه فشردنت
به شانهام آویخته است
اما...
روزی که دیگر
قلب و دست و لبی
نباشد
شعرهایم را بخوان
در هر شعر
هزاران بار عاشقانه دوستت داشتم
هزاران بار بوسیدمت
و سلول هایم
در پختگی گرمای سینهات
به بلوغ رسیدهاند
من در هر عاشقانهای
هزاران بار
مستی را
با شراب ناب چشمانت چشیدهام
#مریم_امینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀