💖کافه شعر💖
2.49K subscribers
4.33K photos
2.89K videos
11 files
992 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
مرا بُگذار و بُگذر از دل خوش باورم امشب
که از لطف فلک لبریز غم شد ساغرم امشب

حساب عمر را این قلب ساده، سخت پس داده
قیامت کرده یادت،،، گشته روز محشرم امشب

به آب و آفتاب و خاک گلدانت نیازم نیست
که از باد پریشانی دوباره پرپرم امشب

برو ای یار دیوانه که آهی در بساطم نیست
به جز وامانده قلبی که، به مسلخ میبَرم امشب

مرا امید فردایی نمانده سخت غمگینم
تو ای رؤیای پر حسرت بِکش دست از سرم امشب

گرفتم خو به تنهایی در این کنج غم آلوده
قفس را وا مکن، دانی که بی بال و پرم امشب

به خوابی تا ابد رفته ست چشم بی فروغ من
بخوان اندوه را از پلکهای دفترم امشب

خدایا خسته ام از زندگی از عالم و آدم
بِکش رخت سفید آخرت را در برم امشب


#حامد_بیدل💞


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محسن_چاوشی 👌❤️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شده #امروز
ببین
#سبدی از تپش ثانیه
در دست من است
#شعر_من
در دل پر عاطفه اش
از تو پنهان شده است!
در میان سبد فاصله ها
#میوه_ای را چیدم
تا به هنگام طلوع
#زندگی را بخوریم
و صدایی
که به گوشم می خواند:
کاش و ای کاش میانِ #سبدت
دل بی حاشیه و عاشق و خوب
در کنارش
همه در حال نفس بخشیدن
#زندگی زیبا بود.
#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

صدایم کن
ای که صدایت آشناست
چرا که من دوستت دارم
نگاهم از نگاه تو روشن می شود
صدایم از صدای تو
به آواز عاشقانه می خواند
آغوشم به نوازش سرانگشتان تو
به مرز لبخند می رسد
صدایم کن
ای که صدایت آشناست....


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ثمر ندیده وجودم، درختِ کاجم من
و ارغوانِ غم‌الودِ #ابتهاجم من...

در این زمانه کسی پاک‌دامنی نخرید
عزیزِ مصرم و این روزها حراجم من

طبیب و نسخه و دارو گره‌گشایت نیست
دُچار من شده‌ای، دردِ لا‌علاجم من

نگیر خُرده چرا خیره در تو می‌نگرم
شبیهِ ماهیِ در صید، هاج و واجم من

نخند، عشوه نیا، دم به دم رهام نکن...
عبوس و خیره‌سر و دمدمی مزاجم من

غریق را چه سخن غیر دست و پا زدن است؟
نبین سکوتِ مرا، غرق احتیاجم من

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوختن غم‌هایت در آتش چهارشنبه سوری آرزوی من است

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


روح پریشان کدامین پرنده؛
خواب را از چشمانم  ربوده؛

که نبضِ بیقرارِ ثانیه ها
          شب هایم را دزدیده؛

و من به انتظارِ بهار
تمامِ شب را؛ نخوابیده ام!!


#فرح_فریماااا_معمای_عشق

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در ایـن دیوانسرا گاهی، ز هـجـر یار می رقـصـم
به خود می پیچم از غـمهـا، شبـیه مار میرقصـم

من آن دیوانـه ی مستم ، قــدح افـتاده از دستم
میـان جمـع سر مستم ، ولی هــشیار می رقصم

چو محکومم به زندانش، بدور ازبـرق چشمانش
کجـا گیرم گــریبانش ، فقط  نا چار می رقـصم

فـلک بر چیـده جامم را ، شـراب خـام  خامـم را
ز کـف دادم دوامـم را، ولی دشـــوار می رقـصم

کجا شد عشق و دمسازی ؟ یکی مرغ هـمـآوازی
جدا از یار هـمـرازی ، چـه پر تـکرار  می رقصـم

بـگو آن شــور شـیدا کو ، قـرین و یـار زیبــا کـو
شـراب جـام میـنا کو ، بـه عشــق یار می رقصم

مـن آن مـرغ پــریـشـانـم ، درون سیـنـه نـالانــم
ز بی مهری گـریزانـم ،که صوفی وار می رقـصم

بــــه دل دارم هـوای تـو ، بـه سر نـاز و ادای تـو
دلـم پــر زد بــرای تــو ، شـب دیدار می رقـصـم


#علی‌_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد

هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد

#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


خداوندا به آن نور نظر در دیده جا بنما
به قدر انتظار ما جمال مدعا بنما

نه رنگی از طرب‌داریم و نی ازخرمن بویی
چمن‌گم‌کرده‌ایم آیینهٔ ما را به ما بنما

شفیع‌جرم مهجوران‌به‌جز حیرت‌چه می‌باشد
به حق دیدهٔ بیدل‌که ما را آن لقا بنما

#بيدل_دهلوى

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیآ تا گل برافشآنیم و مِی در سآغر اندازیم
فلک رآ سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد ک خون عآشقان ریزد
مَن و سآقی بهم سآزیم و بنیادش براندازیم
و ....


#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیوانه نبودی، نه به اندازه‌ی کافی!
هر شب ننشستی که خیالات ببافی

بی‌حدّیِ غم، شوق رسیدن به تو را برد
هرگز نشود اشک به دیدار تلافی

بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را
من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی

من ماندم و یک حسرت و یک قصّه‌ی کوتاه
من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه

فرق است میان من و تو، ساده بگویم
من بنده‌ی مضمونم و تو بند قوافی...

#سید_تقی_سیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#ساعت_نشمرده

بر گلوی قلمم بغض گره خورده پر است
کاسه ی صبر دل شاعر آزرده پر است

شهر طاعون زده و ملت درگیر نفاق!
هر کجا مینگرم آدم دل مرده پر است

زیر چنگال جفا  بندِ حیا پاره شده...
پشت دیوار وفا عاشق افسرده پر است

تا به کی دشت محبت غمِ باران بخورد؟
زیر هر دیده‌ی تر لاله ی پژمرده پر است

کاش آن روز ابد از دل محشر برسد...
چوب خطهای ستم برتن‌واین گُرده پر است

نخورم حسرت عمرم که زمان رفته دگر
روی تقویم غمم ساعت نشمرده پر است


#محمد_امیری┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی‌وفا دیدی نهایت همدمم سیگار شد
تکیه‌گاهِ گریه‌هایم شانه‌ی دیوار شد

بی تو این کاشانه‌ام ویران‌سرایی خالی است
نیستی و سقف غم‌ها بر سرم آوار شد

گرمیِ هر روزم از خورشیدِ چشمان تو بود
رفتی و شب‌های من بی روی ماهت ‌تار شد

بی‌تو در پستوی سینه، جز متاع آه نیست
بغضِ‌ها سر رفت و ماتم در دلم انبار شد

همچنان شمسی که از اندیشه‌ی تبریز رفت
رفتی و از زندگی داوود تو بیزار شد

#داوود_شمسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در انتظار بوسه ایی
رنگ باختمُ لب فرو بسته پژمردم
با آغوشی گشوده چشم براه ِ باران
عاشقانه سر به فلک کشیده
خشکیدم
واژه واژه ریختم و همچون برگ
زیر پای ِ شعر
له شدم
تا بسرایم شعری
که بیت بیت ِ غزلش صدای خش خش
خورد شدن استخوان های احساسم باشد زیر بارش ِ رویاهای ناممکن ؛؛
نوای سوزناک ِ ترک برداشتن ِ پیله ی انارهای سرخ برای عیان کردن درد دلشان انعکاس
ترانه ی حزین پائیزانه ایست
که در اقلیم خزان شده ی قلبم مدام سروده میشود ...!!


#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بادها ديگر نگفتند از پريشان بالی ام
شرح هجران را که می‌داند که چیست

هردمی با یاد توحالم دگرگون می شود
درد یاران را  که می داند که چیست

زنده ام از شوق تو باورکن ای مجنون من 
حال باران را که می‌داند که چیست

دفتر شعر من از اشک قلم دریایی است
موج طوفان را که می‌داند که چیست

این حوالی عاشقی در جستجویت آمده
حال حیران را که می‌داند که چیست

دلبر دانای من فرسنگ ها دور از توام
کنج زندان را که می داند که چیست

من شدم یک شهرمتروک ازچه می ترسانی ام
شهر ویران را که می‌داند که چیست

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

باز هم حریر خیالت
پیچیده بر پیکر رنجور تنهایی ام
حبس شده ام
در رویای خواستنت،
قرارِ دل بیقرارم
درون چشمان زیبایت
جا مانده است ؛
کاش می آمدی
و من دلتنگی هایم را
در پس هر نگاه تو گم می کردم
دستانم را
عاشقانه در دستانت می گرفتی
و بوسه هایت
مژده ی ماندنت را می دادند
آن گاه من
مالک زیباترین عشق جهان می شدم
عشقی تهی از دلتنگی ...


#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وشب را دوست می‌دارم
از آن رو که آدم هایش بی نقابند...
دیگر خبری از لبخندهای مصلحتی و آدمک های قوی و قهرمان های بی عیب و نقصِ روز نیست!
شب که طلوع می‌کند
بشر
- این اندکِ فراوان رنج کشیده -
فارغ از غرورِ همیشه اش برای آنچه که هست و نیست،
در فراسوی کوششی بیهوده برای حفظ استقامتِ شکننده اش در برابر رنج های ناتمام،
آزاد است که خودش باشد؛
سراسر بغض،
خسته،
مملو از امیدهای به یاس نشسته،
دلتنگ،
دلتنگ،
و دلتنگ...

#طاهره_اباذری_هریس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀