عشق آن باشد که خلق را دارد شاد
عشق آن باشد که داد شادیها داد
زاده است مرا مادر عشق از اول
صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق آن باشد که داد شادیها داد
زاده است مرا مادر عشق از اول
صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
○
می توان؛
برای تنِ خسته ات
برای روحِ عریان و زخمی ات
برایِ آرزوهایِ گمشده ات
برای چشمانِ ماهت
جهانی شعر سرود
می توان؛
در دریایِ اندوهِ
نگاهت غرق شد
و از درد و شرمندگی مرد
می توان؛
فریادِ معصومیتِ تو را؛
بر سر ظالمانِ
جهلِ انسانیت کوفت؛
می توان؛
با اندوهِ نگاهت؛
در چشمانِ بی گناه و زیبایت؛
دشتی؛ از گل هایِ نرگس، رویاند
شاید؛ فریادِ تو را؛ ببویند
و عطرِ تلخِ تنهایی ات را؛
در جهانِ فراموش شده ات؛
بپراکنند
می توان؛ آنقدر گریست
که تمامیِ جهان را؛ سیلابِ
اندوه ببرد!
شاید جهانی دیگر بروید؛
جهانی بی خار!... جهانی بیدار
برایِ تو؛ برای من؛ برایِ ما!!...
#فرح_فریماااا_معمای_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می توان؛
برای تنِ خسته ات
برای روحِ عریان و زخمی ات
برایِ آرزوهایِ گمشده ات
برای چشمانِ ماهت
جهانی شعر سرود
می توان؛
در دریایِ اندوهِ
نگاهت غرق شد
و از درد و شرمندگی مرد
می توان؛
فریادِ معصومیتِ تو را؛
بر سر ظالمانِ
جهلِ انسانیت کوفت؛
می توان؛
با اندوهِ نگاهت؛
در چشمانِ بی گناه و زیبایت؛
دشتی؛ از گل هایِ نرگس، رویاند
شاید؛ فریادِ تو را؛ ببویند
و عطرِ تلخِ تنهایی ات را؛
در جهانِ فراموش شده ات؛
بپراکنند
می توان؛ آنقدر گریست
که تمامیِ جهان را؛ سیلابِ
اندوه ببرد!
شاید جهانی دیگر بروید؛
جهانی بی خار!... جهانی بیدار
برایِ تو؛ برای من؛ برایِ ما!!...
#فرح_فریماااا_معمای_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر بخواهی ریخت خونم باک نیست
من درین خون ریختن یار توام
بر دل و جانم مکن زور ای صنم
کز دل و جان عاشقِ زار توام
#عطار_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من درین خون ریختن یار توام
بر دل و جانم مکن زور ای صنم
کز دل و جان عاشقِ زار توام
#عطار_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب ادامه می دهد موهایت را بر شانه های شهر
کنجِ تنهایی ام را تار می زنم
گوشه گوشه دشتی
دلتنگی ات را جیغ میکشند
کبودیهای شب
واژه ها از دستم سُر می خورند
پاشویه ی خیال پر است از اشک ماهی ها
سر می روم از هوای نبودنت
شعر ملودیِ آه میشود
تیمچه ی مسی
ماه را سر می کشد
........و دوباره
سحر
روی طاقچه ی دلم
یاسین میخواند
.... والقرآن الحکیم
#اکرم_نورانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کنجِ تنهایی ام را تار می زنم
گوشه گوشه دشتی
دلتنگی ات را جیغ میکشند
کبودیهای شب
واژه ها از دستم سُر می خورند
پاشویه ی خیال پر است از اشک ماهی ها
سر می روم از هوای نبودنت
شعر ملودیِ آه میشود
تیمچه ی مسی
ماه را سر می کشد
........و دوباره
سحر
روی طاقچه ی دلم
یاسین میخواند
.... والقرآن الحکیم
#اکرم_نورانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوشا مرز ایران عنبر نسیم
که خاکش گرامی تر از زر و سیم
زمینش همه عنبر و مشک ناب
به جوی اندرش آب در خوشاب
فضایش چو مینو به رنگ و نگار
به یک سو زمستان و دگر سو بهار
#میرزا_آقاخان_کرمانی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که خاکش گرامی تر از زر و سیم
زمینش همه عنبر و مشک ناب
به جوی اندرش آب در خوشاب
فضایش چو مینو به رنگ و نگار
به یک سو زمستان و دگر سو بهار
#میرزا_آقاخان_کرمانی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذار تمامِ این شعرها
فِدیِہے چشمهاے تُو باشد.
من دچارم، دچار!
وَ مےخواهم
در چار موسم،
شڪوفہے بڪرِ تَن وُ
گیسوانِ عطرساےِ تُو
چارهاَم شود...!
بیا...! بیا وَ بہ طبِّ نگات
اَندوهِ ناتمامَم را
دوا ڪُن!
دوستم اگر دارے بگو!
مےخواهم از گُلِ ڪلامت
گُلاب بگیرم...!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فِدیِہے چشمهاے تُو باشد.
من دچارم، دچار!
وَ مےخواهم
در چار موسم،
شڪوفہے بڪرِ تَن وُ
گیسوانِ عطرساےِ تُو
چارهاَم شود...!
بیا...! بیا وَ بہ طبِّ نگات
اَندوهِ ناتمامَم را
دوا ڪُن!
دوستم اگر دارے بگو!
مےخواهم از گُلِ ڪلامت
گُلاب بگیرم...!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق وقتی در دل احساس منزل می کند
هر چه را عاقل به دست آورده باطل می کند
خانه ات را در مسیر رود اگر برپا کنی
زحمتت را سیل ویران کار زایل می کند
جنگ با جمع خودی جز غم ندارد حاصلی
شادی پیروزی ات را هم هلاهل می کند
فکر می کردی فقط ما مسخ یک گندم شدیم!
ماه حتی ماهیان را جذب ساحل می کند
با مدارا سوره ی تقدیر را آغاز کن
دین اهل ذوق را الهام کامل می کند
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر چه را عاقل به دست آورده باطل می کند
خانه ات را در مسیر رود اگر برپا کنی
زحمتت را سیل ویران کار زایل می کند
جنگ با جمع خودی جز غم ندارد حاصلی
شادی پیروزی ات را هم هلاهل می کند
فکر می کردی فقط ما مسخ یک گندم شدیم!
ماه حتی ماهیان را جذب ساحل می کند
با مدارا سوره ی تقدیر را آغاز کن
دین اهل ذوق را الهام کامل می کند
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاری بزن با ساز دل ، آتش بزن بر راز دل
وانگه همین پیمانه را ، لبریز کن با ناز دل
چنگی به دلداری زنی ، سازی به غمخواری بزن
دلدار را پیمانه شو ، سر ریزشو با ساز دل
#ناشناس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وانگه همین پیمانه را ، لبریز کن با ناز دل
چنگی به دلداری زنی ، سازی به غمخواری بزن
دلدار را پیمانه شو ، سر ریزشو با ساز دل
#ناشناس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا به بودن خود، باوری که باید نیست
اگرچه مینهم آیینه را برابر خویش
هنوز هستیِ من با زمانه در جنگ است
هنوز میطلبم مرگ را به سنگر خویش
درختِ جنگلم امّا مقیم شهرِ حصار
دریغ! وسعت دنیای سایهگستر خویش
سرِ ترانه ندارد سخنسرای زمان
سیاهنامهی اندوه کرده دفتر خویش
چگونه دست محبّت به دوست پیش آرَم
چو زیر جامه نهان کردهاست خنجر خویش؟
صفای ساقیِ این روزگار را نازم
که شهد و زهر درآمیخته به ساغر خویش...
#بهمن_رافعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا به بودن خود، باوری که باید نیست
اگرچه مینهم آیینه را برابر خویش
هنوز هستیِ من با زمانه در جنگ است
هنوز میطلبم مرگ را به سنگر خویش
درختِ جنگلم امّا مقیم شهرِ حصار
دریغ! وسعت دنیای سایهگستر خویش
سرِ ترانه ندارد سخنسرای زمان
سیاهنامهی اندوه کرده دفتر خویش
چگونه دست محبّت به دوست پیش آرَم
چو زیر جامه نهان کردهاست خنجر خویش؟
صفای ساقیِ این روزگار را نازم
که شهد و زهر درآمیخته به ساغر خویش...
#بهمن_رافعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من شاعر که نه!!!
اما عشق را از چشمهایَت میخوانم
رازِ زیبایی برقِ آن را فاش
دوست داشتنت را به بلندایِ شب جار
مُهرِ سکوتِ لَبَت را بوسه بوسه باز
لحظهلحظهها را کوک میزنَم ساز...
میرقصانم تو را
دَست به دَست میدهم تاب...
خط به خط میکشم
آغوشت را بر آغوشم
میاندازم سایهوار.
من تو را اینگونه شَرح خواهم داد!?
دیوانهوار
#فرزانه_طالبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما عشق را از چشمهایَت میخوانم
رازِ زیبایی برقِ آن را فاش
دوست داشتنت را به بلندایِ شب جار
مُهرِ سکوتِ لَبَت را بوسه بوسه باز
لحظهلحظهها را کوک میزنَم ساز...
میرقصانم تو را
دَست به دَست میدهم تاب...
خط به خط میکشم
آغوشت را بر آغوشم
میاندازم سایهوار.
من تو را اینگونه شَرح خواهم داد!?
دیوانهوار
#فرزانه_طالبی_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو همانی که دل از دیدن تو سیر نشد
جاودان عشق تودرسینه ی من پیرنشد
بارها زخم زدند ، خسته شدم ، نالیدم
از همه خسته ولی از تو که دلگیر نشد
بامن عاشق دلخسته چه کردی که چنین
زندگی بعد تو جز دلهره تفسیر نشد
روز وشب سوخته ام ساخته ام با غم تو
از فراق تو مگر اشک سرازیر نشد
هرکجا مینگرم غیر رُخت نیست که نیست
به جز عکس تو درآینه تصویر نشد
آخر قصه ی ما بیکسی زود رس است
آخر قصه از اول که نفس گیر نشد
با که گویم غم بی حد تو را سنگ صبور
دل او با دل تو بسته به زنجیر نشد
#جواد_الماسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جاودان عشق تودرسینه ی من پیرنشد
بارها زخم زدند ، خسته شدم ، نالیدم
از همه خسته ولی از تو که دلگیر نشد
بامن عاشق دلخسته چه کردی که چنین
زندگی بعد تو جز دلهره تفسیر نشد
روز وشب سوخته ام ساخته ام با غم تو
از فراق تو مگر اشک سرازیر نشد
هرکجا مینگرم غیر رُخت نیست که نیست
به جز عکس تو درآینه تصویر نشد
آخر قصه ی ما بیکسی زود رس است
آخر قصه از اول که نفس گیر نشد
با که گویم غم بی حد تو را سنگ صبور
دل او با دل تو بسته به زنجیر نشد
#جواد_الماسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دیرگاهیست که ویران و پریشانِ دلم ...
بشکفد غنچه ی صد اشک ز چشمان دلم ،
ماه مطلق شده وُ... تابش نور است مرا ...
ز چه افروخت خیالش به رخِ جانِ دلم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیرگاهیست که ویران و پریشانِ دلم ...
بشکفد غنچه ی صد اشک ز چشمان دلم ،
ماه مطلق شده وُ... تابش نور است مرا ...
ز چه افروخت خیالش به رخِ جانِ دلم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح را با شفق برآمیزی
آب و آتش به هم درآمیزی
زلف شب را نقاب روز کنی
مهر و مه را جهان فروز کنی
فلک از ماه و مهر چهرهفروز
داغها دارد از غمت شب و روز
#هلالی_جغتایی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آب و آتش به هم درآمیزی
زلف شب را نقاب روز کنی
مهر و مه را جهان فروز کنی
فلک از ماه و مهر چهرهفروز
داغها دارد از غمت شب و روز
#هلالی_جغتایی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عزیز دل تو را با خویشتن یکدل نمیبینم
بجز خون دل از این عشق بیحاصل نمیبینم
هزاران جهد کردم تا به راهت آورم لیکن چه حاصل
چه حاصل چون تو را در همرهی مایل نمیبینم
به زیبایی و دلداری ندیدم چون تو در خوبان
ولی افسوس یکدم همرهت با دل نمیبینم
مرا بی خویش کن ساقی که یک همدرد بیپروا
بجز پروانه ی بی دل در این محفل نمیبینم...
#حضرت_عماد_خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بجز خون دل از این عشق بیحاصل نمیبینم
هزاران جهد کردم تا به راهت آورم لیکن چه حاصل
چه حاصل چون تو را در همرهی مایل نمیبینم
به زیبایی و دلداری ندیدم چون تو در خوبان
ولی افسوس یکدم همرهت با دل نمیبینم
مرا بی خویش کن ساقی که یک همدرد بیپروا
بجز پروانه ی بی دل در این محفل نمیبینم...
#حضرت_عماد_خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خدای معبدی، دور تو میگردند کاهن ها
و من هم شاعری در جمع مشتاقان و مومن ها
تو هرگز شعرهایم را نمیخوانی ولی روزی
به گوشت میرسانند این غزل ها را موذن ها
نه تنها شهر من آوازه ی چشم تو پیچیده
میان شاعران رووم تا پاریس و آتن ها
به حدی دوستت دارم که یادم میرود گاهی
پریشانیست دل بستن به بعضی غیر ممکن ها
تصور میکنم اینجایی اما باز غمگینم
که دلتنگی نخواهد شد مداوا با مسکن ها
رهایم میکنی در این خیال لعنتی هرشب
و من میمانم و قلبی که حک کردیم بر شن ها
خیالی نیست باشی یا نباشی ، من دلم مرده
برای صفرها فرقی ندارد جمع یا منها
#سجاد_صفری_اعظم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و من هم شاعری در جمع مشتاقان و مومن ها
تو هرگز شعرهایم را نمیخوانی ولی روزی
به گوشت میرسانند این غزل ها را موذن ها
نه تنها شهر من آوازه ی چشم تو پیچیده
میان شاعران رووم تا پاریس و آتن ها
به حدی دوستت دارم که یادم میرود گاهی
پریشانیست دل بستن به بعضی غیر ممکن ها
تصور میکنم اینجایی اما باز غمگینم
که دلتنگی نخواهد شد مداوا با مسکن ها
رهایم میکنی در این خیال لعنتی هرشب
و من میمانم و قلبی که حک کردیم بر شن ها
خیالی نیست باشی یا نباشی ، من دلم مرده
برای صفرها فرقی ندارد جمع یا منها
#سجاد_صفری_اعظم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀