💖کافه شعر💖
2.22K subscribers
4.24K photos
2.76K videos
11 files
911 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
" بايست "

مثل آدم باش سیبی خورده ای پایش بايست!
مثل مجنون باش و بر لیلا و رویایش بايست

گر که نقش ساحلی داری ز کوهِ زندگی.!
پیش روی موج‌های سختِ دریایش بايست

کشتی دل را به اقيانوس حیرانی مَران
عقل را کن ناخدا و ، با خدا جایش بايست !

در بیابان گم شدی گر ، روزگاری تشنه لب..
می‌شود یک کاروان از دور پیدایش‌، بايست

گر به چاه انداختندَت آن برادرها ز کین
خواهد آمد عزت مصر و زلیخایش، بايست

تو شکوفه خواهی ات زد، زود می آید بهار
بر زمستان و زغال و روی رُسوایش بايست!

صبح نزدیک است جانا ای #سپهرم صبر کن
در شب طولانی ِ یلدا و ، غم هایش بايست

#سپهر_Roohi

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ شاد ترکی 👌👌
  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کجایی تو ای ماه ابرو کمانم
ببین رنگ یلدا گرفته جهانم

نبینم که بیمار و زار و نحیفی
ببین که غم تو بریده امانم

من و درد و حسرت، تو و رنج و محنت
خدایا بریدم،،، نمانده توانم

تو دانی که بی او مرا طاقتی نیست
مزن زخم هجران به روح و روانم

خدایا به دوری و هجران و حسرت
مکن امتحانم مکن امتحانم


#حامد_بیدل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه لطیف است قبا بر تن چون سرو روانت

           "سعدی شیرازی"


ای که کشته ست جهان را خم ابروی کمانت
دل ببندم به بهارِ غم تو  یا به خزانت

به امان تو سپردم؛ سرِ بی سایه ی خود را
سنگ آشوب زد آسان؛ به سرم باز  امانت

از ازل محو تماشای جهانی و جهانی،
خالی از چشم نشسته ست چو کوران نگرانت

بسکه در کاسه ی چشمان بشر نیست نگاهی
بیم دارم که بدوزند زمین را به زمانت

شعله در دامن شعرم بزن ای قند مکرر
که‌ چنین لال نشسته ست به توصیفِ دهانت

جان به در هم برم از دست اجل؛ می کشد آخر
عاشق بی سر و پایی چو مرا؛ زخم زبانت

از سر مهر بکش بر سر دل، دست محبت
که طلب کرده همه عمر، فزون از دگرانت

مانده در وادی وحشت دل سرگشته ام آیا
می کشاند به کجا؛ کار مرا نام و نشانت

#زهرا_وهاب_ساقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشقے چنان
آن‌گونہ ڪہ زمان باز ایستد
و در عمق زمستان
گشودن رگ‌هاے شڪوفه‌ها را بشنوی

عشقیِ چنان
ڪہ تو را بہ هفده‌سالگے برگرداند
و سیاهے را بہ تارهاے سپیدِ ڪنارِ شقیقه‌ات

عشقے چنان
ڪہ ذائقه‌ات را سرشار ڪند
و بہ یادت بیاورد
ڪیفیتِ آفتاب و
خاڪ و
سیب را...

#الیاس_علوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مهربانی پر زد و با قلب آن پروانه رفت
شعر خوب زندگی از ذهن اهل خانه رفت

بعد او دیگر نمی بیند به خود روز خوشی
خنده بر لب خشک و شادی از تنِ کاشانه رفت

تاک تنها ناامید و شاخه ی سبزش شکست
شوق مستی از لبان ساقی و پیمانه رفت

فکر آن بودم که شاید قسمت ما بوده غم
دیدم اما اشتیاق از خویش و هم بیگانه رفت

چون پرستویی که جا می ماند از کوچیده ها
مانده ام بی یار و تنها ، دلبرِ دردانه رفت

#فرانک_ساتکنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


گفتش چه شود معنی معنای نظر بازی
در خویش سفر کردی آن قافیه میبازی

گفتم که بدو این است احوال دل لیلی
کآن قافله میبازیم تا عشق شود راضی

احکام دل مجنون دیوانگیش پیداست
عاقل چه قدر فهمد خود را بکند قاضی

درکوچ شب مجنون لیلی ندهدحکمش
آن مستی جانان است با دل بکند بازی

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#رقص آن برگ درخت
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شده‌ای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خنده‌ایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که
#خودم
از خودمم بی‌خبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل
#دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.

#فریبا_قربان_کریمی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم

حیات سعدی آن باشد که بر خاک درت میرد
دری دیگر نمی‌دانم مکن محروم از این بابم


#سعدی
#صـبح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀



با تو عاشق شدم
بگذار برایت بخندم
بگذار صدایت بزنم
بگذار اشتیاق درونم را
به رخ خورشید بکشم.
لبخندم در کنار تو زیباست
آه را از گلوی من کاستی،
عشق را بر قلب من آوردی
صدایم کردی ای که
صدایت آشناست
به اندازه شادی از یاد رفته ام
ذوقی در گستردگی چشمهایم افکندی
که وجودم را اندازه ی
بیکرانه هستی وسیع تر کردی
صدایم زدی
و برایم از تولد آرزو هایم گفتی
با صدای آشنایت
نامم را به تمام آینه ها گفتی
من را از مرگ ثانیه ها دور کردی
نگاهم کردی و نگاهت را دیدم
ومن غرق در چشمهای آبیت
به تماشایت نشستم...


#ثریا_شجاعی_اصل


‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک دم بــیا زیـبای من، محـو ســراپایت شوم
در کوره راه عـاشـقی، شیـدای شیدایت شوم

دستی بکش برزلف،خود چرخی بزن ای دلربا
گاهی بـیا در بـزم مـا شمـع شـب آرایت شـوم

در خواب و رویایی منی ،پنهان و پیدای منی
گر ساغر مستانه ای ، من باده پیمـایت شــوم

چون بگذری ازپیش من،در وادی ودشت دمن
با دیـده ی جـان بنـگرم ،محو تماشایت شـوم

امشب میان واژگان،صد نکته دارم،جان جان
گر عاشقی با من بیا ، تـا غـرق رویـایت شوم

من ذره ای مستـانـه ام ، دلداده ای دیوانـه ام
گــر ساحــل قلبم شـوی ،امواج دریایت شوم

درگیر احساست منـم  ،عطـر گل یاسـت منـم
با راه و رسم عـاشـقی، مجنـون لیلایت شـوم

"ناصح"غزل را ختم کن،کتمان سرّرا حتم کن
ترسم که پیرانه سرم ،رسـوای رسوایت شوم

#علی_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بکرد خلقت خدایت یا محمد
دوعالم را برایت یا محمد
تمام کائنات و عرش و فرش است
منور از ضیایت یا محمد
بود قاصر زبانم از ثنایت
خدا داند ثنایت یا محمد
تویی شهر علوم غیب و مشهود
درش شد، مرتضایت یا محمد
فدای دین نمودی مال و جانت
سرم بادا فدایت یا محمد
رضای حق بود اندر رضایت
نخواهم جز رضایت یا محمد
ولای حضرتت دارم به رگ رگ
مگیر از من ولایت یا محمد
گدای خاک درگاهت منم من
کرم کن بر گدایت یا محمد
عطا بنما به این زار حزینت
به امید عطایت یا محمد
به هر صبح و مساء خواهم ز یزدان
وصال دلربایت یا محمد
طلب فرما تمام عاشقان را
حریم با صفایت یا محمد
در شوریده ام هر دم بجوید
ضریح دلگشایت یا محمد
خوش آن لمحه که باشم میهمانت
سرای پارسایت یا محمد
ز عشقت طاير دل گشته شیدا
زند پر در هوایت یا محمد
صراط مستقیمم رفت از دست
هماره کن هدایت یا محمد
ز بار معصیت پشتم شده خم
ندارم جز سوایت یا محمد
در آن روزیکه کس را نیست یاری
مکش دست از حمایت یا محمد
ز فرط معصیت کارم تباه است
ندارم جز خدایت یا محمد
در امواج گنه در حال غرقم
بود دیدت کفایت یا محمد
خوشا آندم کشم بر دیده از شوق
غبار خاک پایت یا محمد
چه نیکو است گاه احتضارم
به چشم آید لقایت یا محمد
در آن روزیکه گرما بر سر ماست
مکش ظل لوایت یا محمد
چه خوش باشد که گیرم من ز دستت
صبوح جانفزایت یا محمد
بحق فاتح خیبر امیرم
بگردان آشنایت یا محمد
به (سامع )کن نظر در روز محشر
به وی بنما عنایت یا محمد
 
#سید‌مصطفی_سامع
#مبعث_مبارک

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ شاد و بسیار زیبا😘


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و جایت در غزلهایم چہ خالے میشود گاهی
سرایم مأمن آشفتہ حالے میشود گاهی

پس از عمرے قرار عاشقانہ تازہ فهمیدم
شِڪر با قهوہ ے یادت چہ عالے میشود گاهی

جدا از سرزمین طور چشمانت نفس هایم
بہ سان دورہ گردے لاٱبالے میشود گاهی

اگر چہ شادم از عطر حضورت در دلم اما
هواے شرجے چشمم شمالے میشود گاهی

گل احساس این غمدیدہ دور از عطر آغوشت
بہ سان غنچہ اے بر دار قالے میشود گاهی

شبے گفتے بہ خلوت بے نهایت عاشقم هستی
از آن ساعت دلم حالے بہ حالے میشود گاهی

تو گفتے با منے اما نگفتے در غیاب من
دلت دلتنگ خوبان اهالے میشود گاهی

زمین بایر دلدادگے هایم پس از ڪوچت
دچار ضربہ هاے خشڪسالے میشود گاهی

و سقف آرزوهایم ، سُفالے میشود گاهی
و شعر از واژہ ے احساس خالے میشود گاهی

#یلدا_ڪولیوند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

تو...
تو با من چه ڪرده اے
که از یادم نمی روی؟!
دیر آمدی... درست!
پرستار پروانه و ارغوان بوده ای ، درست !
مراقب خوانا ترین ترانه
از هق هق گریه بوده ای ، درست ‍!
رازدار آواز اهل باران بوده ای ، درست !
خواهر غمگین ترین خاطرات دریا بوده ای، درست !
اما از من و این اندوه پرسینه
بی خبر، چرا...؟


#سید_علی_صالحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#بخوان

بخوان شعری صدایت دلنواز است ....
بخوان در نغمه ات سوز و گداز است ،

بهای صوت تو ، نی جان و دل هست ..
نوایت را سجود است و نماز است ،

بخوان با من ز لیلی و زمجنون ،
چو مجنونم نوایت را نیاز است ،

به باغ لاله و گل ، رونقی دِه .....
شقایق هم چو عاشق پاکباز است ،

حریم دل نه جای شور و غوغاست ...
بخوان اهسته سوزت جانگداز است ،

بخوان بر مرغ جانم بال و پر دِه ...
بِپرّانم به اوجم ... ره دراز است ،

دلم از تیغ هجرانت دو نیم است ...
فدای چشم تو ، نی وقت ناز است ،

بخوان از شعر مولا ، .... شیخ تبریز ...
که رند و صوفی و عارف ، مُجاز است ،

چو شمع از درد هجران می گدازم ...
بخوان از عشق ،  #راحم پاکباز است ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق آن باشد که خلق را دارد شاد
عشق آن باشد که داد شادیها داد

زاده است مرا مادر عشق از اول
صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد


#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

می توان؛
برای تنِ خسته ات
برای روحِ عریان و زخمی ات
برایِ آرزوهایِ گم‌شده ات
برای چشمانِ ماهت
جهانی شعر سرود

می توان؛
در دریایِ اندوهِ
نگاهت غرق شد
و از درد و‌ شرمندگی مرد

می توان؛
فریادِ معصومیتِ تو را؛
بر سر ظالمانِ
جهلِ انسانیت کوفت؛
می توان؛
با اندوهِ نگاهت؛
در چشمانِ بی گناه و زیبایت؛
دشتی؛ از گل هایِ نرگس، رویاند
شاید؛ فریادِ تو را؛ ببویند
و عطرِ تلخِ تنهایی ات را؛
در جهانِ فراموش شده ات؛
بپراکنند
می توان؛ آنقدر گریست
که تمامیِ جهان را؛ سیلابِ
اندوه ببرد!

شاید جهانی دیگر بروید؛
جهانی بی خار!... جهانی بیدار
برایِ تو؛ برای من؛ برایِ ما!!...


#فرح_فریماااا_معمای_عشق

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀