💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
بپرس دوستم داری...؟
بگذار بگویم : من...؟ شما را...؟
به جا نمی آورم !
ولی...
شما چقدر زیبایید !
به فنجان قهوه ای دعوتتان کنم ؟
لبخند بزن ، بگو :
با کمال میل...!
بیا دوباره برای اولین بار ببینمت !
در همان دیدار
دلت را ببرم ، بگذار اولین
دوستت دارم را دوباره بگویم...!
باز هم عاشقت شوم...

#حامد_نیازی
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شانه‌های تو
همچو صخره‌های سخت و پر غرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه می‌کشد چو آبشار نور

شانه‌های تو
چون حصارهای قلعه‌ای عظیم
رقص رشته‌های گیسوان من بر آن
همچو رقص شاخه‌های بید در کف نسیم

شانه‌های تو
برج‌های آهنین
جلوه شگرف خون و زندگی
رنگ آن به رنگ مجمری مسین

در سکوت معبد هوس
خفته‌ام کنار پیکر تو بی‌قرار
جای بوسه‌های من به روی شانه‌هات
همچو جای نیش آتشین مار

شانه‌های تو
در خروش آفتاب داغ پر شکوه
زیر دانه‌های گرم و روشن عرق
برق می‌زند چو قله‌های کوه

شانه‌های تو
قبله‌گاه دیدگان پُر نیاز من
شانه‌های تو
مُهر سنگی نماز من.


#فروغ_فرخ‌زاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که‌ پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
که‌تو را #دوست_بدارم_همه_عمر !

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلها مثل رباب و عشق تو کمان
زامد شد این کمانچه دلها نالان

وانگه عمل کمان به مو وابسته است
گر مو شود اندیشه نگنجد به میان

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۴۷۲

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
#بال_کوبان

هرچه گفتم نشنیدی ، تو چه دیدی ای دل ... ؟
ترک ما کردی وُ رفتی ، چه شنیدی ای دل ؟

با که گویم سخنم ، با که بگویم غم خویش ..
زین جهان جز گل اندوه نچیدی ای دل ‌،

طفل شعرم همه دنبال تواست و غم توست ..
محنت عشق ندیدی وُ خریدی ای دل ،

من از این عمر سیه روز به تنگ آمده ام ...
بال کوبان به کجا ؟ بال کشیدی ای دل ،

این همه جور و جفا با منِ رسوا کردی ...
زیر لب خنده زنان ، از چه رهیدی ای دل ،

بعد از این دست من و دامن تو ، صدها غم ...
چیست اینگونه گریبان ، بدریدی ای دل ،

من در این گوشه ز تنهایی خود می نالم ..
نفس از سینه ی ما از چه بریدی ای دل ؟

سوخت جانم ز غمت سوخت دگر طاقت من ،
حیف اما تو ندیدی  ، نشنیدی ای دل ،

"خواب از دیده چنان رفت که هرگز ناید"
چه شد از دیده ی ما دیده بریدی ای دل ،


#راحم___تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خانه من
قلب توست
پس مرا جای بده
که تو را نفس بکشم
به اشتیاق بانگ تو
در جان نحیف
به شور و نشاط
عشق بخوانم
خانه من
قلب توست
پس مرا
غرق کن در مستی
مست دو چشم سیاهت
به شعر بلند آوازم کن
چون خدایان ستودنی
به پاکباز عشق خود در بیاور
قلب من
خانه توست
مرا تنها به خنده
یا به سرخی لبهای خود
بوسه به بوسه از لب بدزد
نگاهت را به جزر و مد دریایی
نگاهم طوفان کن
خانه من
قلب توست
شناورم کن در موج هستی ات
عشقت را رهاتر آواز ده
مبتلایم کن
به خود
به خود
قلب من
خانه توست....❤️🌹🦋

#ثریا_شجاعی_اصل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رندانه زود خیزید غوغا کنیم غوغا
هر جا که عاقلی هست شیدا کنیم شیدا

در پرده چند رقصیم تا خویشتن پرستیم
دستی زنیم دستی افشا کنیم افشا

در کوی نیکنامان نام و نشان نداریم
خود را ز ننگ هستی رسوا کنیم رسوا


#حسن_خراباتی
#صـبح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیدنت از دور کافی نیست من کم طاقتم
من فقط وقتی در آغوشت بمیرم راحتم

با رقیبان می‌نشینی و صدای خنده هات
می‌شود اندوه و می افتد به جان غیرتم

عاقبت یک روز رسوا می‌کند این کوه را
رود غمگینی که راه افتاده روی صورتم

گیرم اصلا شاعر خوبی شدم اما چه سود
بی تو من  فرمانروایی بی سپاه و دولتم

هیچ کس با نیت ماندن نیامد سمت من
مثل مسجدهای بین راه سردم،خلوتم

باتمام بدبیاری های تقدیرم هنوز
راضی ام از اینکه نامت برده شد در قسمتم

گرچه نزدیکی به من اما رهایم میکنی
مثل فروردین و اسفند است با تو نسبتم

نه نیازی نیست عذرم را بخواهی مدتی ست
با همه وابستگی دنبال رفع زحمتم...

#سجاد_صفری_اعظم


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد

هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد

#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیمتووووووون با عشق 💕

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فكّرتُ أمس...
بحبّي لكِ
وأحببتُ التفكيرَ بتفكيري
تذكّرتُ فجأةً
قَطَراتِ العَسَل على شفتيكِ
فلحستُ السُكَّرَ عن جدران ذاكرتي

دیروز بود
که در فکر عمق عشقم به تو بودم
فکر کردن،
فکرکردن به تو دل می‌برد ز من
در خاطرم
از عسل لبان تو خاطره‌ای بدرخشید
ناگهان از نوش شهد خاطره‌ات
مست گشته‌ام

#نزار_قبانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنکه دل می‌بُرد، اگر دلدار می‌شد بد نمی‌شد
آگه از دلدادگانِ زار می‌شد بد نمی‌شد

آنکه در دل سال‌ها بنْهفته‌ام اسرار عشقش
یک‌دَمم گر همدم اسرار می‌شد بد نمی‌شد

آنکه از عشقش، تهی کردم دل از مهرِ دو عالم
محفلش گر خالی از اغیار می‌شد بد نمی‌شد

عمر من بُگذشت در این محنتِ هجران -خدا را-
گر میسّر دولتِ دیدار می‌شد بد نمی‌شد...

#فصل‌بهار_خانم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


باران را دوست دارم
آنهنگام که می بارد " تو "
در اندیشه های من شناور میشوی
و پیکر احساس مرا
با خود به قصر رویاها میبری ؛
با چشم دل تماشا کن
چه نوازش زیبایی ست
بین باران و گلها ،
باران و درختان ،
باران و دشت و کوه ،!
باران که می بارد
قلب مرا خیال تو نوازش می کند ...!!

#پارس



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

جرعه ای شعر بریز جام نمی‌خواهم من
بنشین حرف بزن کام نمی‌خواهم من

چاره‌ی ما کن و مگذار چنین زار شوم
که مرا خاص تویی عام نمی‌خواهم من

#راحم‌_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب شد و رؤیای تو روحم به یغما می برد
شمع جانم حال شاعر را تماشا می کند

دل که نه دریای احساس است و عشق و معرفت
شعر من دل را به یادت باز شیدا می کند


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بگذار بمیرد ... که تو را خواب نبیند
این چشمه ی خشکیده ، به خود آب نبیند
 
تا چشم پر از حسرت دریا شدنم را
یک رود که وصل است به مرداب نبیند
 
بگذار که شب کور شود ... کور شود ... کور
لبخند تو را بر لب مهتاب نبیند ...
 
برداشته ام عکس تو را از تن دیوار
تا روی تو را در قفس قاب نبیند
 
بگذار بمیرد که کسی هر شب و هر روز
اینقدر مرا خسته و بی تاب نبیند ...

#علیرضا_خجو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلا رعنایی سرو از چمن پرس
نسیم طره ی یار از سمن پرس

حدیث آن لب و دندان شیرین
ز مرجان جوی و از درّ عدن پرس

پریشان حالی و دلتنگی من
گهش از زلف و گاهی از دهن پرس


#ابن_حسام_خوسفی
#صـبح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀