💖کافه شعر💖
2.35K subscribers
4.29K photos
2.84K videos
11 files
957 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.

هرروز مرا عشق تو افزون باید ،
از ناله ی من دو چشم جیحون باید ،

نقد دل ما چه میکنی ؟ مجنونست ،
عاقل نشود ، دلی که مجنون باید ،


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ دلتنگت که می شوم
زبان شعرم باز می شود
خودکار
بی اراده من
می دود می نشیند
روی خطوط دفترم
و تو را ربط می دهد
به پاییز و باران
و گل و بوسه
تو را ربط می دهد
به نفس های من
و به حزن غم انگیز
درختان خشک باغچه
و صندلی تنهایی
که در ایوان تاب می خورد
و ثانیه های نبودنت را
یک به یک
شمارش می کند،
دلتنگت که می شوم
زبان شعرم باز می شود
و همه چیز شاعرانه است
حتی فنجان قهوه نیم خورده ات
که هنوز روی میز تراس
جا مانده

#مسعود_نادری🖊

#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


به سرم نیست سایه ی ابری
دلتنگم،.. !
دلتنگ باران
مانند آتیش
درصحرای بی آب
ای ماه!
با من از آسمان بگو...
از خاطرات دور
از ریزش تگرگهای بی امان
با من ازدریا بگو...
از موج های سرکش
که اینک
دهان خشک ساحل را
زبانه می کشد
دلتنگم..."
به سرم نیست سایه ی ابری...

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتی که : حرفت سخت و بیتت دیر می آید
طبـــعِ جوانت با عصـــــا چـــــون پیـــــــر می آید

وقتـــــی تمامِ شاعـــــرانِ شــــهر در خــــوابند
ذوقِ تــــو آهســـــــته پـــــیِ نخـــــجیر می آید

گفتم : شگفتا ! حالِ من را خوب می دانی
شعــــرم دقیقـــــا با همیـــن تفســـیر می آید

آن ساغری کز رعشه هایم سخت لبریز است
در آخـــــــرِ شب یــــا ســــــرِ شبگـــــــیر مـــی آید

بیت الغزل هایی که کُنــجِ دفتر افتاده است
وقتِ اذان در کشفِ و در تســــخیر می آید...

گفتی: بمانم هفته ای!؟گفتم: به هر صورت
یک بیتِ شعــرِ بابِ دنــــــدان ، گیـــــر می آید

در نیمه ی بهمن ز شعرم بو نخــواهی برد!
با نــــوبهـــــار امــــــــا پر از تصـــــویــــر می آید

با من بمـــانی غنچـــــه هایم باز می گردند
مـن مثــل نــارنجــــم بهـــارم دیــــــر می آید ...

#علیرضا_کاشف

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک بغل شب بو ، میان ِ خرمن ِ موهای توست
چشمه ی شعرم ، به زیر طاق ِ ابروهای توست

نغمه ی زنگ ِ شترداران ِ اقلیم ِ حجاز
ذره ای از سازِ زیبای ، النگوی های‌توست

باغ ِ رضوانی که در قرآن نویدش می دهند
گوشه ای از سرزمینِ دنج ِ بازوهای توست

آنچه می گیرد رگ خوابم به آسانی ، به دست
قدرت ِ چشم ِ تو و طوفان ِ جادوی های توست

راندن ِ کِشتی میان ِموج ِ دریا، سخت نیست
سخت بودن،دلبری در موج ِگیسوی های توست

برترین بخش ِ کتاب ِ کهنه ی تاریخ ِ عشق
بی گمان ، پاراگراف ِ باغ ِ لیموهای توست

قبض ِ روحم می کنی، وقتی که پیش ِ چشم ِ من
یک سر ِ مجنون ِ دیگر ، روی زانوهای توست

#محمد_علی_شیردل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ماه می گردد به دنبال تو هر شب سو به سو
در نگاه ساکت نیمایی ات جا مانده ام

این غزل سوخت دلم سوخت کمی راه بیا
مثل قایق در دل دریایی ات وا مانده ام

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح دم زد ساقیا هین الصبوح
خفتگان را در قدح کن قوت روح

در قدح ریز آب خضر از جام جم
باز نتوان گشت ازین در بی فتوح

توبه بشکن تا درست آیی ز کار
چند گویی توبه‌ای دارم نصوح


#عطار
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ خیره میشوم به نقطه‌ایی کور
در آنسوی ِ
چشم انداز ِ نگاهم
و با تو به گفتگو می پردازم
دلم از فاصله‌ها گرفته است
نای سخن گفتن ندارم
و تمام ِ
شکوه‌ام را
در چشمانم ریخته‌ام ؛
تو نگاهم را نمی‌ بینی
که درد دلم را بخوانی
و چه میدانی
چگونه ایام بر من میگذرد
جان دلم ،
تو اینگونه حال مرا آرام بدان
و در آرامش خاطر
به زیستن خود ادامه بده
که آسایش تو
تنها خواسته‌ء قلبی من است ...!!

#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه، در به در، جستمت و نیافتم

آه ! که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه‌ی تقوئی که من در همه‌عمر بافتم

بر دل من ز بس که جا تنگ شد از جدایی‌ات
بی‌تو به دست خویشتن سینه‌ی خود شکافتم

از تَفِ آتش غمم، صد ره اگرچه تافتی
آینه‌سان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم


یک‌ره از او نشد مرا کار دلِ حزین روا
هاتف ! اگرچه عمرها در ره او شتافتم...




#هاتف_اصفهانی     

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ در جامعه چطور شکل می‌گیرد ؟

شما در فرهنگ سازی چقدر نقش دارید ؟

#ارسالی #اندیشه #مهربانی #تربیتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
💥💥نام من

نام من عشق است و غوغا کرده ام
پیش از این صد فتنه بر پا کرده ام

نیمه   شب ها    مثلِ   ماهِ   نقره ای
جلوه   در  اینجا   و  آنجا   کرده ام

هم   درونِ   کعبه   جا   انداختم
هم  سر  از  میخانه   پیدا   کرده ام

مثل  ایمان  و  غم   و  ترس  و  امید
خویش را  در  سینه ها  جا  کرده ام

من  به   اسمِ   عشق   بازی    بارها
اشک  در  هر  دیده  دریا  کرده ام

شعله  افروز  و  حسود  و  حیله  گر
با  چنین  وصفی  خطا   نا  کرده ام

در    خورِ   نامم   تقلا    کرده ام !!
نام من عشق است و غوغا کرده ام

#رحمانی_شاهد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از حال ما مپرس، تو خوبی اگر بس است
از روز ما همین که نداری خبر بس است

شمعیم و شب‌نشین دل داغ‌دار خویش
ما را همین که صورت سرخ است و تر بس است

یک عمر می‌دویّ و به بویش نمی‌رسی
ای آرزوی رفته به بادم سفر بس است

کوهم که ایستاده پس از سنگلاخ‌ها
دیدم وفای رود و شکستم کمر بس است

یک تار موی توست به پیراهنم هنوز
از لشکر تو مانده مرا یک نفر بس است

موجی خطر نکرده به ساحل نمی‌رسد
سر را به صخره کوب که پروای سر بس است

گیرم که رو نمی‌‌کنی اما دلم گواست
گاهی تو هم به یاد منی، در گذر بس است

#رحمان_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


ای عشق
که به جان می دمی
شمس و ماه را
در مشتم می گذاری
موی بلندم را
به رج دستانت می بافی
چشمان آبی ام را
به سنگ سرمه آغشته می سازی
لبانم را به لذت خوردن انار
در باغ های ساوه می بری
غزل غزل ترانه عاشقانه را
به گوشم می نوازی
رویا را در بالای پلکهایم
به بیداری می کشانی
می خواهم تو را
در زیباترین نقطه ی قلبم مکان دهم
عشق تو را به فریاد
عشق تو را به معجزه
عشق تو را به شکوفه بهارنارنج
در وجودم حل کنم
تا یکی شویم در میان جان و روح
که از هم رهایی نداریم...


#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#چشمان تو
یک شیراز را مست میڪند
و#لبانت
یک گلستان #مریم را
واداربه تعظیم و عطرافشانے ؛
بیهوده است
اگر فڪر ڪنی
نباید بتو #دل بست..


#امیرحافظ_طبیبیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم را دل نمی گویم ، که با یارِ دگر باشد ،

ز کارِ بندگی خیزد ، پیِ کارِ دگر باشد ،

به آتش افکنم دل را ، ز کویت روی گرداند ،

ز جانم دست می شویم ، خریدار دگر باشد ،

به امیدی مرا خوابست ، که تو بر خواب من آیی ،

خوشست ان خواب و بیداری که دیدار دگر باشد ،



#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی از بوی زلف یار
سخن به میان می آید
دیوانه می شوم
دست خودم نیست
در حیرتم که چرا این چنین ،
جنون،
به سراغم می آید
وای به لحظه ای که شمیم خوش زلف نگارم،
به مشامم برسد
دیگر هیچ مگو و مپرس ؟!!


#روحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#در_همین_لحظۀ ناب
باز کن پنجره را
پشت این پنجره
آغوش شقایق باز است
شطّ گرمای عجیبی به
دل
#خاطره_ها میریزد
سُهرۀ سینه سپید
بی هوا میخواند
تو خودت می دانی
#زندگی شعر خداست
وزن آن
#آگاهی است
واژه هایش همه مِهر
مملو از سِرّ نهانی
که بشر مبهوت است
تو سفر کن
و بیا
به فضایی که در آن
باورِ تو
شفاف است،
پای بگذار
در این وادی
#عشق
معتقد باش به نیروی سپاس
پشت این پنجره باران محبت جاریست.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM