تمام ِ احساسم را در شعرهایم ریختم
تا به تو بفهمانم چقدر دوستت دارم ،،،
به چشمانت بگو
ناب ترین واژه های شعرم برای توست
هر سروده ام خالصانه ترین عشقی ست
که در دلم میپرورانم
و با زبان شعر بیانش میکنم
از کنار این واژه ها به آسانی گذر مکن
که در هر بیت اش
از عمق جانم تو را می خواند ،،،
من درون سیاههء چشمان تو
پرواز هزاران چکاوک عاشق را می نگرم
که در سرای قلبم
عاشقانه نغمه سر میدهند
تو درون اشعارم زیبایی های خود را به تماشا بنشین
و از برق چشمانم دوستت دارم را بخوان ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا به تو بفهمانم چقدر دوستت دارم ،،،
به چشمانت بگو
ناب ترین واژه های شعرم برای توست
هر سروده ام خالصانه ترین عشقی ست
که در دلم میپرورانم
و با زبان شعر بیانش میکنم
از کنار این واژه ها به آسانی گذر مکن
که در هر بیت اش
از عمق جانم تو را می خواند ،،،
من درون سیاههء چشمان تو
پرواز هزاران چکاوک عاشق را می نگرم
که در سرای قلبم
عاشقانه نغمه سر میدهند
تو درون اشعارم زیبایی های خود را به تماشا بنشین
و از برق چشمانم دوستت دارم را بخوان ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برایم بنویس؛
هروقت و هرچقدر که دوست داشتی
تنهایم نگذار عزیزم!
آدم همیشه نیرومند نیست؛
هرچقدر هم فکر کند تواناست،
ممکن است نتواند
بر رنجهایش چیره شود
وقتهایی که آدم
خود را بیچارهترین حس میکند،
فقط نیروی عشق است
که میتواند او را نجات دهد...
#آلبر_کامو
#خطاب_به_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هروقت و هرچقدر که دوست داشتی
تنهایم نگذار عزیزم!
آدم همیشه نیرومند نیست؛
هرچقدر هم فکر کند تواناست،
ممکن است نتواند
بر رنجهایش چیره شود
وقتهایی که آدم
خود را بیچارهترین حس میکند،
فقط نیروی عشق است
که میتواند او را نجات دهد...
#آلبر_کامو
#خطاب_به_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرچیز که بسیار شود خوار شود
گر خوار شود به خانهٔ پار شود
گر سیر شود از همه بیزار شود
یارش به بهای جان خریدار شود
#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر خوار شود به خانهٔ پار شود
گر سیر شود از همه بیزار شود
یارش به بهای جان خریدار شود
#رباعی_مولانا
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح، لبخند تو را دارد!
و عطر تو را و بوسه ای، که
بر گونه ی عشق، می نشیند!
و از همه ی این ها تو هم چنان
مانند خورشیدی، که
بر صورت صبح، می تابی!
من مشتاقانه دوست داشتنت را
در پشت پرده ی صبح
با فنجانی از طعم حضورت می نوشم!
تو، صبحی در چشمان من!
تا هر روز نگاهم به دیدنت روشن شود!
هر روز با قطعه ای
از غزل شورانگیز عشق ...
#عرفان_یزدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و عطر تو را و بوسه ای، که
بر گونه ی عشق، می نشیند!
و از همه ی این ها تو هم چنان
مانند خورشیدی، که
بر صورت صبح، می تابی!
من مشتاقانه دوست داشتنت را
در پشت پرده ی صبح
با فنجانی از طعم حضورت می نوشم!
تو، صبحی در چشمان من!
تا هر روز نگاهم به دیدنت روشن شود!
هر روز با قطعه ای
از غزل شورانگیز عشق ...
#عرفان_یزدانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همه مستیم ولی کیست که عاشق باشد؟
بـا دلِ گم شده از خویـش مـوافق باشد؟
بسترِ باغچه گرم است، که مریم شده ایم
کیست در داخلِ مُرداب، شقـایق بـاشد؟
وقتِ شـادی همه لبخندِ تو را می بوسند
خوشترآن دوست که هم شانهٔ هق هق باشد
فرصتِ آینـه سنـگ است ، بـزن تا شاید
پشـتِ آیینـه، خـداونـدِ حقـایـق بـاشد
عشق دریاۍجنون است وخطر میبایست
دل در این ورطه ی پُر حادثـه، قایق باشد
گوهرت را به کسی بخش کـه لایق باشد
نـه کـه دل دل زدنت ، آینـهی دق بـاشد
#هخا_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بـا دلِ گم شده از خویـش مـوافق باشد؟
بسترِ باغچه گرم است، که مریم شده ایم
کیست در داخلِ مُرداب، شقـایق بـاشد؟
وقتِ شـادی همه لبخندِ تو را می بوسند
خوشترآن دوست که هم شانهٔ هق هق باشد
فرصتِ آینـه سنـگ است ، بـزن تا شاید
پشـتِ آیینـه، خـداونـدِ حقـایـق بـاشد
عشق دریاۍجنون است وخطر میبایست
دل در این ورطه ی پُر حادثـه، قایق باشد
گوهرت را به کسی بخش کـه لایق باشد
نـه کـه دل دل زدنت ، آینـهی دق بـاشد
#هخا_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیره در خندۀ #برف
من نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای #نگاهت شده ام
اشکهایم همه #شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که #بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من نوشتم با اشک:
ای تو ای زندگی ام
در هیاهوی
#نفس_های_پر از اشک ببین
غرق رویای #نگاهت شده ام
اشکهایم همه #شعر
خیره در قاب خیال
همچنان منتظر معجزه ام
من از این فاصله
نزدیک ترین فرد به دنیای تو ام
که #بیایی و
بپیچی در باد
وصدایم بزنی
دل به یک واژه
پُر از عشق شود
و درودی که ندارد پایان.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سیاوش_قمیشی
دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه جامعه سلطنتی هنر لندن هستش،
و قبل از انقلاب در لندن همراه گروه هایی مثل insects و avengers خوانندگی و نوازندگی میکرد
.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه جامعه سلطنتی هنر لندن هستش،
و قبل از انقلاب در لندن همراه گروه هایی مثل insects و avengers خوانندگی و نوازندگی میکرد
.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
همچون دیوانی که در بر دارنده ی شعر است
مرا ورق بزن
و بیت بیت اشعار عاشقانه را در بند بند وجودم احساس کن
بنشین و در چشمانم خیره شو
و زیبایی خود را در عمق نگارش نوشته هایم ببین ...
کتاب عشق آسمانی من
سرشار از واژه هاییست ناب،
پر از جملاتی ست که با نبض احساسم برای تو سروده ام
شاه بیت شعر هایم کوتاه ست
"دوستت دارم"
و همچون مرواریدی گرانبها پنهان ست درون صدف قلبم
بیا و به اعماق وجودم نفوذ کن
و دلچسب ترین واژهء این گسترهء کلمات دل انگیز عشق "دوستت دارم" را
در اقیانوس آرام احساسم صید کن ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همچون دیوانی که در بر دارنده ی شعر است
مرا ورق بزن
و بیت بیت اشعار عاشقانه را در بند بند وجودم احساس کن
بنشین و در چشمانم خیره شو
و زیبایی خود را در عمق نگارش نوشته هایم ببین ...
کتاب عشق آسمانی من
سرشار از واژه هاییست ناب،
پر از جملاتی ست که با نبض احساسم برای تو سروده ام
شاه بیت شعر هایم کوتاه ست
"دوستت دارم"
و همچون مرواریدی گرانبها پنهان ست درون صدف قلبم
بیا و به اعماق وجودم نفوذ کن
و دلچسب ترین واژهء این گسترهء کلمات دل انگیز عشق "دوستت دارم" را
در اقیانوس آرام احساسم صید کن ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانم کدامین جرم من این بوده تاوانش
که باید سر کنم یک عمر با اندوه فقدانش
چه ساده عمرمان طی شد بدون هم بدون عشق
جوانی حیف تنها یک دو روزی هست مهمانش
عیان شد راز "بیدل" گشتنم در تنگنای غم
دل خوش باور ساده، مکن کوشش به کتمانش
تمام لحظه های عمر من افسوس، انگاری
نمایشنامه ی غم بود و غصّه کارگردانش
خدایا دور کن شرِّ حسودان را که میترسم
شود این مهربان، زخمیِ تیغِ تیز بهتانش
نگاهم بر در و مویم سفید از غصّه ی دوری
خدایا کِیْ کند یوسف دوباره یادِ کنعانش!؟؟؟
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که باید سر کنم یک عمر با اندوه فقدانش
چه ساده عمرمان طی شد بدون هم بدون عشق
جوانی حیف تنها یک دو روزی هست مهمانش
عیان شد راز "بیدل" گشتنم در تنگنای غم
دل خوش باور ساده، مکن کوشش به کتمانش
تمام لحظه های عمر من افسوس، انگاری
نمایشنامه ی غم بود و غصّه کارگردانش
خدایا دور کن شرِّ حسودان را که میترسم
شود این مهربان، زخمیِ تیغِ تیز بهتانش
نگاهم بر در و مویم سفید از غصّه ی دوری
خدایا کِیْ کند یوسف دوباره یادِ کنعانش!؟؟؟
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه اتفاق ِ قشنگیست دوست داشتنت
قشنگ؛ مثل گل ِ سرخ ِ روی پیرهنت
دوباره حرف بزن با ستارهی سردم
مرا به عشق ببر با سفینهی سخنت
کجایی ابر سفرکرده!؟ جنگلم خشکید
ببار باز به آغوش ِ تشنهی وطنت
سکوت ِ کلبهی تنهایی مرا بشکن
به نیمههای شبی با صدای در زدنت
بیا که زنده شود خانهی غمانگیزم
به نغمههای صدایت، به بوی عطر تنت
چه اتفاق ِ قشنگیست عاشقت شدن و
چه آرزوی محالی؛ همیشه داشتنت
#ابوالفضل_حسن_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قشنگ؛ مثل گل ِ سرخ ِ روی پیرهنت
دوباره حرف بزن با ستارهی سردم
مرا به عشق ببر با سفینهی سخنت
کجایی ابر سفرکرده!؟ جنگلم خشکید
ببار باز به آغوش ِ تشنهی وطنت
سکوت ِ کلبهی تنهایی مرا بشکن
به نیمههای شبی با صدای در زدنت
بیا که زنده شود خانهی غمانگیزم
به نغمههای صدایت، به بوی عطر تنت
چه اتفاق ِ قشنگیست عاشقت شدن و
چه آرزوی محالی؛ همیشه داشتنت
#ابوالفضل_حسن_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باورت هست که من
دورِ احساسِ تو
پروانه شدن را بلدم!
که بیایی و بتابی
تو به تقویم دلم!
پس بخوان قلب مرا
و به عشقی که
در آن میرقصد
به سرودی که
همین برگِ سحر میخواند،
خاطرت آسوده
من فقط منتظرم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دورِ احساسِ تو
پروانه شدن را بلدم!
که بیایی و بتابی
تو به تقویم دلم!
پس بخوان قلب مرا
و به عشقی که
در آن میرقصد
به سرودی که
همین برگِ سحر میخواند،
خاطرت آسوده
من فقط منتظرم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و ای بهانۀ شیرینتر از شکر قندم
به عشق پاک کسی جز تو دل نمیبندم
به دین این همه پیغمبر احتیاجی نیست
همین بس است که اینک تویی خداوندم
همین بس است که هر لحظهای که میگذرد
گسستنی نشود با دل تو پیوندم
مرا کمک کن از این پس که گامهای زمین
نمی برند و به مقصد نمیرسانندم
همیشه شعر سرودم برای مردم شهر
ولی نه! هیچ کدامش نشد خوشایندم
تویی بهانۀ این شعر خوب باور کن
که در سرودن این شعرها هنرمندم
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به عشق پاک کسی جز تو دل نمیبندم
به دین این همه پیغمبر احتیاجی نیست
همین بس است که اینک تویی خداوندم
همین بس است که هر لحظهای که میگذرد
گسستنی نشود با دل تو پیوندم
مرا کمک کن از این پس که گامهای زمین
نمی برند و به مقصد نمیرسانندم
همیشه شعر سرودم برای مردم شهر
ولی نه! هیچ کدامش نشد خوشایندم
تویی بهانۀ این شعر خوب باور کن
که در سرودن این شعرها هنرمندم
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز کویَت رفتم و الماسِ طاقت بر جگر بستم
تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم
همان بهتر که روگردان شوم از خیل مژگانش
به غیر از خونِ دل خوردن چه طرف از نیشتر بستم
به هر چوبِ قفس، پیوندِ دیگر بود بالم را
به زور، این قوّتِ پرواز را بر بال و پر بستم
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم
همان بهتر که روگردان شوم از خیل مژگانش
به غیر از خونِ دل خوردن چه طرف از نیشتر بستم
به هر چوبِ قفس، پیوندِ دیگر بود بالم را
به زور، این قوّتِ پرواز را بر بال و پر بستم
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تویی حقم از این دنیا
به تعداد نفسهایم
به آن اندازه که یادت
شده همراه و همپایم
پرستش درخورِ #حق است
خدا داند نی ام کافر
ولی عشقت چنانم کرد
که سر بر سجده ات سایم
چنان مجنون شدم بر تو
چنان هوش از سرم رفته
که باهر صوت سوزانی
هماهنگ و هم آوایم
تو ای معشوق بی همتا
تو ای یار دلارامم
نشانی از تو میجویم
به هر کوی و به هر جایم
نفس در سینه میکوبد
قفس گردیده این دنیا
غمـم افسانهء بغضی
که مانده در بُــن نایَــم
سکوتم زادهء درد است
منم فریاد یک #نجوا
رسد آندم که بی پروا
به لبخندی بیاسایم
#مینا_نجوا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به تعداد نفسهایم
به آن اندازه که یادت
شده همراه و همپایم
پرستش درخورِ #حق است
خدا داند نی ام کافر
ولی عشقت چنانم کرد
که سر بر سجده ات سایم
چنان مجنون شدم بر تو
چنان هوش از سرم رفته
که باهر صوت سوزانی
هماهنگ و هم آوایم
تو ای معشوق بی همتا
تو ای یار دلارامم
نشانی از تو میجویم
به هر کوی و به هر جایم
نفس در سینه میکوبد
قفس گردیده این دنیا
غمـم افسانهء بغضی
که مانده در بُــن نایَــم
سکوتم زادهء درد است
منم فریاد یک #نجوا
رسد آندم که بی پروا
به لبخندی بیاسایم
#مینا_نجوا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب ما روز نباشد مگر آن گاه که تو
از شبستان به درآیی چو صباح از دیجور
زندگان را نه عجب گر به تو میلی باشد
مردگان بازنشینند به عشقت ز قبور
آن بهایم نتوان گفت که جانی دارد
که ندارد نظری با چو تو زیبامنظور
#سعدی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از شبستان به درآیی چو صباح از دیجور
زندگان را نه عجب گر به تو میلی باشد
مردگان بازنشینند به عشقت ز قبور
آن بهایم نتوان گفت که جانی دارد
که ندارد نظری با چو تو زیبامنظور
#سعدی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دل من هر صبح
خورشیدی طلوع می کند
به وسعت دیدگانت...
روزی سرشار از عشق
به زیبایی لبخندت
برایم رقم می خورد ،
با دیدن چشمانت
غم از دلم
تاریکی از چشمم می رود
روزی نو آغاز می شود..
گرم و نورانی ...
سبز و بارانی ...
خالی از اندوه زمان ...
چرا که من
شب را با بوسه بر چشمان تو
بدورد گفته ام....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خورشیدی طلوع می کند
به وسعت دیدگانت...
روزی سرشار از عشق
به زیبایی لبخندت
برایم رقم می خورد ،
با دیدن چشمانت
غم از دلم
تاریکی از چشمم می رود
روزی نو آغاز می شود..
گرم و نورانی ...
سبز و بارانی ...
خالی از اندوه زمان ...
چرا که من
شب را با بوسه بر چشمان تو
بدورد گفته ام....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کمر بر قتل عشّاق آن نگار تندخو بندد
خدا یارش بُود، کز بهرِ قتل من نکو بندد
نمیخواهد مگر یک لحظهام آید نفس بیرون
که پیوسته غمش در سینهام راه گلو بندد؟
نمیخواهد مگر تا پر فشاند وقت جان دادن
که مرغِ بِسملِ دل را چنین محکم به مو بندد؟
ز حُسنت هر که دارد گفتوگویی بر گمان خود
نقاب آن بِه که بُگشایی که لب از گفتوگو بندد
به جز زلف پریشانت که زندانِ دل ما شد
نبیند هیچکس چوگان که ره بر سِیرِ گو بندد
امیدم بر دهانت بود، نازت بست بر من در
که را بر هیچ امّید است، باید در بر او بندد؟
ندانم بر سر صلح است با من یار یا بر کین
که گَه بر چشم «مونس» رو گشاید، گاه رو بندد
#مونس_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خدا یارش بُود، کز بهرِ قتل من نکو بندد
نمیخواهد مگر یک لحظهام آید نفس بیرون
که پیوسته غمش در سینهام راه گلو بندد؟
نمیخواهد مگر تا پر فشاند وقت جان دادن
که مرغِ بِسملِ دل را چنین محکم به مو بندد؟
ز حُسنت هر که دارد گفتوگویی بر گمان خود
نقاب آن بِه که بُگشایی که لب از گفتوگو بندد
به جز زلف پریشانت که زندانِ دل ما شد
نبیند هیچکس چوگان که ره بر سِیرِ گو بندد
امیدم بر دهانت بود، نازت بست بر من در
که را بر هیچ امّید است، باید در بر او بندد؟
ندانم بر سر صلح است با من یار یا بر کین
که گَه بر چشم «مونس» رو گشاید، گاه رو بندد
#مونس_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنگاه که عشق تو را میخواند،
بهراهش گام بگذار!
هرچند راهی پرنشیب
آنگاه که تو را زیر
گسترهی بالهایش پناه میدهد،
تمکین کن!
هرچند تیغِ پنهانش جانکاه
آنگاه که با تو سخن آغاز کند،
بدو ایمان آور!
حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم کوبد،
مانند باد شرطه که بوستانی را...
#جبران_خلیل_جبران
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بهراهش گام بگذار!
هرچند راهی پرنشیب
آنگاه که تو را زیر
گسترهی بالهایش پناه میدهد،
تمکین کن!
هرچند تیغِ پنهانش جانکاه
آنگاه که با تو سخن آغاز کند،
بدو ایمان آور!
حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم کوبد،
مانند باد شرطه که بوستانی را...
#جبران_خلیل_جبران
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀