همچون شعر سپید زیباست
و رویای شیرین ِ
خواب های مرا ...
به صبح غزل خوان پیوند می زند
بانوی گیسو بلند شعرهای من
چشم های تو
بهار جاودان است
در تن پوش زیبای گل ها
یاد تو
شمیم عشق است
که می پیچد
در هوای جان ِ آدینه هایم
تو شعری ،
شعری بر خواسته از اعماق قلبم
جاری بر خطوط ارغوانی کتاب عشق ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و رویای شیرین ِ
خواب های مرا ...
به صبح غزل خوان پیوند می زند
بانوی گیسو بلند شعرهای من
چشم های تو
بهار جاودان است
در تن پوش زیبای گل ها
یاد تو
شمیم عشق است
که می پیچد
در هوای جان ِ آدینه هایم
تو شعری ،
شعری بر خواسته از اعماق قلبم
جاری بر خطوط ارغوانی کتاب عشق ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درکوی خرابات کسی را چه نیاز است
هشیاری و مستیش همه عین نماز است
اسرار خرابات به جز مست نداند
هشیار چه داند که در این کوی چه راز است
خواهی که درونِ حرمِ عشق خرامی
در میکده بنشین که رهِ کعبه دراز است
از میکده ها نالهی جانسوز برآمد
در زمزمهی عشق ندانم که چه ساز است
#عراقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هشیاری و مستیش همه عین نماز است
اسرار خرابات به جز مست نداند
هشیار چه داند که در این کوی چه راز است
خواهی که درونِ حرمِ عشق خرامی
در میکده بنشین که رهِ کعبه دراز است
از میکده ها نالهی جانسوز برآمد
در زمزمهی عشق ندانم که چه ساز است
#عراقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی که می فهمی یقین هم شک بر انگیز است
وقتی که می فهمی زمین هم سنگ ناچیــز است
وقتـــی کلاغان جهــــان هــــــم خـوب می دانند
جای من و تو یک مترسک مرد جالیـــــز است
وقتـــی کــــه می بینـــــی تمام تیــــغ هــا را که
تنهـــــا برای گــــردن مـــا و شما تیــــــز است
وقتـــــی خـــروس خانه هم تا ظهـــر می خوابد
وقتی که کرکس اولین شخص سحر خیــز است
وقتـــی که معنـــی می شود رنگین کمان یعنی :
دستان خورشیـــدی که با باران گلاویــــز است
وقتــی که در بـــاران به دنیا آمـــدی حتـــــی –
فصلی که عاشق می شوی همواره پاییـــز است
#مهدی_رحیمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی که می فهمی زمین هم سنگ ناچیــز است
وقتـــی کلاغان جهــــان هــــــم خـوب می دانند
جای من و تو یک مترسک مرد جالیـــــز است
وقتـــی کــــه می بینـــــی تمام تیــــغ هــا را که
تنهـــــا برای گــــردن مـــا و شما تیــــــز است
وقتـــــی خـــروس خانه هم تا ظهـــر می خوابد
وقتی که کرکس اولین شخص سحر خیــز است
وقتـــی که معنـــی می شود رنگین کمان یعنی :
دستان خورشیـــدی که با باران گلاویــــز است
وقتــی که در بـــاران به دنیا آمـــدی حتـــــی –
فصلی که عاشق می شوی همواره پاییـــز است
#مهدی_رحیمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبری #هیچ_که_هیچ!
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ولی ای #کاش که
#امشب کسی از کوچهٔ دل
ردبشود
#عشق، در قلبِ دقایق بزند
تیرگی را بِبَرَد
باغی از عشق بکارد
برسد
ظرفی از شادی و مهر
به تعارف بِبَرَد!
زندگی
قهوهٔ تلخ است
که عکسِ من و تو
در دلش می رقصد
#کاش
زیر باران محبت
دنیا ،
عاشقی را به تماشا بِبَرَد
#زندگی
#می_گذرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من ندانم که ره آورد کدام آئین است
که دلم در به کف آوردن تو خوش بین است
بیدل و دین شده ام در طلبت تا به ابد
در تمنّای تو مرغم به ره آمین است
رهزنی بوده به هر مکتب و عصری منفور
این همه دلبریت رسم کدامین دین است؟
محو زیبایی تو گشته همه مُلک وجود
چه طلسمی است که در زلف کج پرچین است؟
بی سبب نیست اگر ماه پس از رؤیت تو
شد هلالی که خجالت زده در تحسین است
شاعر و شاهد و ساقی همه شب دست افشان
عالمی در یَد فرمان تو در تمکین است
خطر عشق من امّا به دل عاشقِ تو
پا نهادن وسط دشت سراسر مین است...
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که دلم در به کف آوردن تو خوش بین است
بیدل و دین شده ام در طلبت تا به ابد
در تمنّای تو مرغم به ره آمین است
رهزنی بوده به هر مکتب و عصری منفور
این همه دلبریت رسم کدامین دین است؟
محو زیبایی تو گشته همه مُلک وجود
چه طلسمی است که در زلف کج پرچین است؟
بی سبب نیست اگر ماه پس از رؤیت تو
شد هلالی که خجالت زده در تحسین است
شاعر و شاهد و ساقی همه شب دست افشان
عالمی در یَد فرمان تو در تمکین است
خطر عشق من امّا به دل عاشقِ تو
پا نهادن وسط دشت سراسر مین است...
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
#یاسر_قنبرلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
#یاسر_قنبرلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شکوهِ عاشقی با مرگ کین آغاز خواهد شد
دری از مهربانی، روی دنیا باز خواهد شد
پس از عمری حقارت، پای خواهش های حیوانی:
دوباره آدمیت، غرق در اعزاز خواهد شد
حریم آسمان هرچند ناامن است میدانم: کبوتر را دوباره عرصه پرواز خواهد شد...
میان آسمان تیره از تردیدها روزی
طلوع ماه مهدی مظهر اعجاز خواهد شد
به طرز مبهمی گل در سراب درد خواهد رست
میان دردمندان، صحبت از این راز خواهد شد
پس از یک خواب مرگ آلود، کابوسی جنون افزا
جهان با نغمه ی بیداری اش دمساز خواهد شد
نسیم صبح جارو میزند این کوچه را روزی
بشوی از دل غبار غم؛ که عشق آغاز خواهد شد
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دری از مهربانی، روی دنیا باز خواهد شد
پس از عمری حقارت، پای خواهش های حیوانی:
دوباره آدمیت، غرق در اعزاز خواهد شد
حریم آسمان هرچند ناامن است میدانم: کبوتر را دوباره عرصه پرواز خواهد شد...
میان آسمان تیره از تردیدها روزی
طلوع ماه مهدی مظهر اعجاز خواهد شد
به طرز مبهمی گل در سراب درد خواهد رست
میان دردمندان، صحبت از این راز خواهد شد
پس از یک خواب مرگ آلود، کابوسی جنون افزا
جهان با نغمه ی بیداری اش دمساز خواهد شد
نسیم صبح جارو میزند این کوچه را روزی
بشوی از دل غبار غم؛ که عشق آغاز خواهد شد
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یادته اون روز اومدی
گفتی شما؟
پرسیدم شما؟
با تک بیت شعری خندیدی و گفتی
عاشقم عشفت سزاوارم نمی دانی بدان
اخم کردم و گفتم
عاشقی مجنون گرفتاری ،نمی خواهم بدان
بلند شدی
بغض کردی
گفتی مگر می شود تو را دید و نخواست
خندیدم و گفتم
عشق سیری چند؟
روزی می آیند و روزی می روند
نزدیکتر شدی و غم و درون چشمام دیدی
گفتی کسی هست که بتونه بیشتر از
من تو را بخواد؟
عمیق تر شدم به نگاهت و حرفت
گفتم من می روم تو ثابت کن
آدم ماندن هستی
رفتم و هنوز به اثباتش منتظرم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتی شما؟
پرسیدم شما؟
با تک بیت شعری خندیدی و گفتی
عاشقم عشفت سزاوارم نمی دانی بدان
اخم کردم و گفتم
عاشقی مجنون گرفتاری ،نمی خواهم بدان
بلند شدی
بغض کردی
گفتی مگر می شود تو را دید و نخواست
خندیدم و گفتم
عشق سیری چند؟
روزی می آیند و روزی می روند
نزدیکتر شدی و غم و درون چشمام دیدی
گفتی کسی هست که بتونه بیشتر از
من تو را بخواد؟
عمیق تر شدم به نگاهت و حرفت
گفتم من می روم تو ثابت کن
آدم ماندن هستی
رفتم و هنوز به اثباتش منتظرم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این است ، سرود من و بلبل به چمنها
فریاد ز بیمهری این عهدشکنها
نشنیده کس ، از غنچهٔ مستور تو حرفی
امّا به زبانها ز تو افتاده سخنها
روزی که دهد زلف تو ، بر باد، غبارم
در خاک شود غالیهبو، جیب کفنها
چون خاک سر کوی تو گیرند در آغوش
در حشر نیارند ز جان یاد ، بدنها
#حزین_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فریاد ز بیمهری این عهدشکنها
نشنیده کس ، از غنچهٔ مستور تو حرفی
امّا به زبانها ز تو افتاده سخنها
روزی که دهد زلف تو ، بر باد، غبارم
در خاک شود غالیهبو، جیب کفنها
چون خاک سر کوی تو گیرند در آغوش
در حشر نیارند ز جان یاد ، بدنها
#حزین_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا کی در انتظار گذاری به زاریام؟
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریام
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیهروزگاریام
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریام
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شبزندهداریام
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریام
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریام
#شهریار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریام
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیهروزگاریام
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریام
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شبزندهداریام
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریام
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریام
#شهریار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"تنهایی"
″عاشق
همیشه تنها ست″
و معشوق
غنوده در معابرِ والا
خود به خویشیِ خویش
تنها؛
معشوق
عاشقی ست
که تنها ست
در عشق خویش
و عشق
جایگاه و رستنگاهِ ابدیِ
جهانهای نامتقاطع.
من
در تمامِ ابرهای نشسته به باران
و تمامیِ رعدعای شلاقی
نشان از درد مییابم.
من در کنارِ خنیاگری مغموم
و غریبی تکیهزده
به دیوارِ همسایه
همیشه
حس میکنم
فورانِ طوفانی خاموش را
در بُنِ گلوگاه.
جهان
تنها ست
و تن
پیچیده در شتابی گیج
مارپیچوار
خویش را
به دیوارهای نادیدنی
میکوبد.
#عیسیاسدیمیم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
″عاشق
همیشه تنها ست″
و معشوق
غنوده در معابرِ والا
خود به خویشیِ خویش
تنها؛
معشوق
عاشقی ست
که تنها ست
در عشق خویش
و عشق
جایگاه و رستنگاهِ ابدیِ
جهانهای نامتقاطع.
من
در تمامِ ابرهای نشسته به باران
و تمامیِ رعدعای شلاقی
نشان از درد مییابم.
من در کنارِ خنیاگری مغموم
و غریبی تکیهزده
به دیوارِ همسایه
همیشه
حس میکنم
فورانِ طوفانی خاموش را
در بُنِ گلوگاه.
جهان
تنها ست
و تن
پیچیده در شتابی گیج
مارپیچوار
خویش را
به دیوارهای نادیدنی
میکوبد.
#عیسیاسدیمیم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون برسی به بحر ما واقف حال ما شوی
تا نرسی به ما چو ما عارف ما کجا شوی
موج و حباب را بمان آب چو تشنگان بجو
تا که به عین ما چو ما واصل عین ما شوی
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا نرسی به ما چو ما عارف ما کجا شوی
موج و حباب را بمان آب چو تشنگان بجو
تا که به عین ما چو ما واصل عین ما شوی
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم مےخواهد بنویسم
از قطار زندگے ڪه از آن جا ماندهام
در برزخے نا عادلانه مے پوسم
از بهارے ڪه شڪوفه هایش داغے شده
است بر دلم و نوبرانه هایش زهرے بر گلو ..
از نوازش دستانے ڪه هیچوقت سهم
من نخواهدبود و از شیرینے
بوسه هایے ڪه هیچوقت نخواهم چشید..
اما دلم میخواهد بنویسم
از چشمهایت
آه چشمهایت
همان دو گوے بلورین ڪه
وقتے آنسوے خیابان
با نڪَاهے رفتن مرا بدرقه میڪنی
مے درخشند و من
از دلتنگے تاب دیدنت را ندارم ...
وچارهاے ایے ندارم جز ناسزا ڪَفتن به
شلوغے خیابانها ے ڪه هیچڪدام
از رهگذرانش مرهم دردهایم
نخواهند بود..!..
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از قطار زندگے ڪه از آن جا ماندهام
در برزخے نا عادلانه مے پوسم
از بهارے ڪه شڪوفه هایش داغے شده
است بر دلم و نوبرانه هایش زهرے بر گلو ..
از نوازش دستانے ڪه هیچوقت سهم
من نخواهدبود و از شیرینے
بوسه هایے ڪه هیچوقت نخواهم چشید..
اما دلم میخواهد بنویسم
از چشمهایت
آه چشمهایت
همان دو گوے بلورین ڪه
وقتے آنسوے خیابان
با نڪَاهے رفتن مرا بدرقه میڪنی
مے درخشند و من
از دلتنگے تاب دیدنت را ندارم ...
وچارهاے ایے ندارم جز ناسزا ڪَفتن به
شلوغے خیابانها ے ڪه هیچڪدام
از رهگذرانش مرهم دردهایم
نخواهند بود..!..
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو آن احدی که احدی نیست مثالت
واقف نبود هیچ کس از هیچ کمالت
دستی نرسیده است به دامان جلالت
نی بوده و نی باشدو نی هست همالت
عالم همگی ریزەخور خان نوالت
در سلطنت و پادشهی نیست زوالت
جود و کرم و بخشش و عفو است خصالت
با آنکه نهانست ز انظار جمالت
#صامت_بروجردی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واقف نبود هیچ کس از هیچ کمالت
دستی نرسیده است به دامان جلالت
نی بوده و نی باشدو نی هست همالت
عالم همگی ریزەخور خان نوالت
در سلطنت و پادشهی نیست زوالت
جود و کرم و بخشش و عفو است خصالت
با آنکه نهانست ز انظار جمالت
#صامت_بروجردی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو دلگیرم
از تویی که به دقایقم
رنگ دلتنگی پاشیده ای..
از تویی دلگیرم
که به خیالاتم پرِ پرواز می دهی
که سراغ از عاشقانه هایی بگیرد
که با تو هیچ گاه نخواهم داشت
قلمم را محصور دوست داشتن خود کرده ای
که در آغوش سطر به سطر دفترم
اشک بریزد ....
در دلم خواستنت بیقراری می کند
از تو دلگیرم که قرار از جانم برده ای...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تویی که به دقایقم
رنگ دلتنگی پاشیده ای..
از تویی دلگیرم
که به خیالاتم پرِ پرواز می دهی
که سراغ از عاشقانه هایی بگیرد
که با تو هیچ گاه نخواهم داشت
قلمم را محصور دوست داشتن خود کرده ای
که در آغوش سطر به سطر دفترم
اشک بریزد ....
در دلم خواستنت بیقراری می کند
از تو دلگیرم که قرار از جانم برده ای...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گل نیلوفر از دلتنگی مرداب می ترسد
شب تاریک ما از رویت مهتاب می ترسد
کویر ذهنهای قهر با آوازه ی جنگل
به تکرارِ سراب از داستانِ آب می ترسد
به جا مانده ست عکسی خیس از لبخندها اما:
نگاهِ عکس هم از تنگنای قاب می ترسد
چه پنهان است در پشت ندامت از خطاکاری
که ابلیس از دروغ توبه ی تواب می ترسد
به صدق نیت زاهد مردد مانده شیطان هم
نماز از قامت شیطانِ در محراب می ترسد
گدا را واژه ی سلطان، نخواهد کرد شاه ای دل
که شاهِ عالم از بی اصلی القاب می ترسد
رسیده وقت بیداری به فردا شک نکن ای دل
که صبحِ روشن از قلبی که شد در خواب می ترسد
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب تاریک ما از رویت مهتاب می ترسد
کویر ذهنهای قهر با آوازه ی جنگل
به تکرارِ سراب از داستانِ آب می ترسد
به جا مانده ست عکسی خیس از لبخندها اما:
نگاهِ عکس هم از تنگنای قاب می ترسد
چه پنهان است در پشت ندامت از خطاکاری
که ابلیس از دروغ توبه ی تواب می ترسد
به صدق نیت زاهد مردد مانده شیطان هم
نماز از قامت شیطانِ در محراب می ترسد
گدا را واژه ی سلطان، نخواهد کرد شاه ای دل
که شاهِ عالم از بی اصلی القاب می ترسد
رسیده وقت بیداری به فردا شک نکن ای دل
که صبحِ روشن از قلبی که شد در خواب می ترسد
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای باد چو عزم آن زمین خواهی کرد
رخ در رخ یار نازنین خواهی کرد
از ماش بسی دعا و خدمت برسان
گو یاد ز دوستان چنین خواهی کرد؟
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رخ در رخ یار نازنین خواهی کرد
از ماش بسی دعا و خدمت برسان
گو یاد ز دوستان چنین خواهی کرد؟
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم شما دوستان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ثمر عشق
هرچند به چشم تو شدم از دگران کم
درعشق تو کی بوده ام از سینه دران کم؟
با من سخن از عاشقی و عشق نگویند
در بی خبری نیستم از باخبران کم
من زخمی پا بسته ی صحرای تو هستم
یک لحظه نبودم که ازین همسفران کم
''سی مرغ'' شدن چیست مگر؟،تاخود''سیمرغ''
بی واهمه خود را کنی از بی خطران کم
موجی به سر صخره سرش را زد و میگفت
در شور و شری نیستم از شور و شران کم
با شوق تو ای سبزتر از هرچه بهاران
چون برگ شدم در قدم رهگذران کم
بالاتر ازین چیست ثمر مات تو هستم؟
خود را همه آن کردم ازین بی ثمران کم
#امیرابوالفضل_عباسیان_امیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرچند به چشم تو شدم از دگران کم
درعشق تو کی بوده ام از سینه دران کم؟
با من سخن از عاشقی و عشق نگویند
در بی خبری نیستم از باخبران کم
من زخمی پا بسته ی صحرای تو هستم
یک لحظه نبودم که ازین همسفران کم
''سی مرغ'' شدن چیست مگر؟،تاخود''سیمرغ''
بی واهمه خود را کنی از بی خطران کم
موجی به سر صخره سرش را زد و میگفت
در شور و شری نیستم از شور و شران کم
با شوق تو ای سبزتر از هرچه بهاران
چون برگ شدم در قدم رهگذران کم
بالاتر ازین چیست ثمر مات تو هستم؟
خود را همه آن کردم ازین بی ثمران کم
#امیرابوالفضل_عباسیان_امیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀