چو صبح از آفتابی طلعتی یک دم هوس دارم
برآید کام من شاید بکوشم تا نفس دارم
تمنّای گلستانم نگیرد دامن رغبت
که من شاخ گلی با خود ز هر چوب قفس دارم
ز شاخ همّتم با دست کوته میل گلچینی است
هوای اوج عنقا با پرو بال مگس دارم
#فیاض_لاهیجی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برآید کام من شاید بکوشم تا نفس دارم
تمنّای گلستانم نگیرد دامن رغبت
که من شاخ گلی با خود ز هر چوب قفس دارم
ز شاخ همّتم با دست کوته میل گلچینی است
هوای اوج عنقا با پرو بال مگس دارم
#فیاض_لاهیجی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همه آرزویم این است
که هر روز با شراره های حضور تو سبز شوم
و همچون شقایقی سرخ
در دشت عاشقانه های قلبت به رویم...
خورشید تابان نگاهت بر من بتابد
و چشم باز کنم
در انعکاس نور وجودت..
شوق زندگی در رگهای من جاری شود
قلبم جانی دوباره بگیرد
به یُمن عشق زیبایت...
من به دوست داشتنت
و عشقی که تمام جانم را فرا گرفته
ایمان بیاورم ....
با همه وجودم تو را میخواهم ؛
غایت آرزویم می شود
ملکه بودن در امپراطوری عشق تو
عشقی که
آرامشش التیام بخش همه ی
دردها و دلتنگی های من است ...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که هر روز با شراره های حضور تو سبز شوم
و همچون شقایقی سرخ
در دشت عاشقانه های قلبت به رویم...
خورشید تابان نگاهت بر من بتابد
و چشم باز کنم
در انعکاس نور وجودت..
شوق زندگی در رگهای من جاری شود
قلبم جانی دوباره بگیرد
به یُمن عشق زیبایت...
من به دوست داشتنت
و عشقی که تمام جانم را فرا گرفته
ایمان بیاورم ....
با همه وجودم تو را میخواهم ؛
غایت آرزویم می شود
ملکه بودن در امپراطوری عشق تو
عشقی که
آرامشش التیام بخش همه ی
دردها و دلتنگی های من است ...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک کبوتر در هوایت پر زد و حیران نشست
مثل من بُغ کرد و او هم گوشهی ایوان نشست
هر کسی با نیّت قُربت به سویت آمدهست
در بلای امتحان افتاد و در هجران نشست
باد و باران در نبودت خودنمایی می کنند
آفتابا هر زمان برخاستی، طوفان نشست
آمدی گُل را ببویی، بعد از آن هم رفته ای
عطر شیرینت ولی در خاطرِ گلدان نشست
کاش مثلِ کودکان می شد برایت گریه کرد
آنچنان تا لحظه ای بر پای آن دامان نشست
شعر نابی خواندم از مصراع های چشم تو
لذّتی بردم از آن که تا ابد در جان نشست
#محمد_فرخ_طلب_فومنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل من بُغ کرد و او هم گوشهی ایوان نشست
هر کسی با نیّت قُربت به سویت آمدهست
در بلای امتحان افتاد و در هجران نشست
باد و باران در نبودت خودنمایی می کنند
آفتابا هر زمان برخاستی، طوفان نشست
آمدی گُل را ببویی، بعد از آن هم رفته ای
عطر شیرینت ولی در خاطرِ گلدان نشست
کاش مثلِ کودکان می شد برایت گریه کرد
آنچنان تا لحظه ای بر پای آن دامان نشست
شعر نابی خواندم از مصراع های چشم تو
لذّتی بردم از آن که تا ابد در جان نشست
#محمد_فرخ_طلب_فومنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که نقش بند سراپرده رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پاییز است
من زاده ی پاییز
متولد شده از جوانه ی درد
لبهایم خشک است
انگشتانم به صبر می نویسد
قلبم از درد ناعلاجی رنج می برد
گاهی خودم را
در سرزمینی می نشانم
دستانم را به وحشت
به سوی آسمان می گیرم
از رگ دستانم
شاخه شاخه گناه
به هذیان تب
به سوی آسمان
خیز برمی دارد
زندگی ام در پرده تن ابر
آغاز می شود
می گذرم...
از مسیر ماه و خورشید
لمس می کنم
هوای گرفته شده
در آسمان را
نوازش بارانه
از اعماق وجودم
پروانه ای پر می گیرد
صدایم روی لب هایم
طنین انداز می شود
من ملاقات می شوم با نور
با هر بار دیدن
قلبم چون اهو می لرزد
در اطرافم ابرها
به پچ پچ می افتند
نور گونه هایم را
نوازش می دهد
دوباره متولد می شوم
در پاییز
با گیسوانی باز
و چشمانی سبز
شمع خاموش....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من زاده ی پاییز
متولد شده از جوانه ی درد
لبهایم خشک است
انگشتانم به صبر می نویسد
قلبم از درد ناعلاجی رنج می برد
گاهی خودم را
در سرزمینی می نشانم
دستانم را به وحشت
به سوی آسمان می گیرم
از رگ دستانم
شاخه شاخه گناه
به هذیان تب
به سوی آسمان
خیز برمی دارد
زندگی ام در پرده تن ابر
آغاز می شود
می گذرم...
از مسیر ماه و خورشید
لمس می کنم
هوای گرفته شده
در آسمان را
نوازش بارانه
از اعماق وجودم
پروانه ای پر می گیرد
صدایم روی لب هایم
طنین انداز می شود
من ملاقات می شوم با نور
با هر بار دیدن
قلبم چون اهو می لرزد
در اطرافم ابرها
به پچ پچ می افتند
نور گونه هایم را
نوازش می دهد
دوباره متولد می شوم
در پاییز
با گیسوانی باز
و چشمانی سبز
شمع خاموش....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این آهنگ عاشقانه تقدیم حضور پر گرمتون
ممنونم که هستید ❤❤❤🙏🏻🙏🏻
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ممنونم که هستید ❤❤❤🙏🏻🙏🏻
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
الهی ای فلک چون مو زبون شی
دلت همچون دل مو غرق خون شی
اگر یک لحظه ام بی غم بوینی
یقین دانم کزین غم سرنگون شی
#بابا_طاهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلت همچون دل مو غرق خون شی
اگر یک لحظه ام بی غم بوینی
یقین دانم کزین غم سرنگون شی
#بابا_طاهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اؤیله سرمستم کی، ایدراک ائتمزم دنیا نهدیر،
من کیمم، ساقی اولان کیمدیر، مئی و صهبا نهدیر.
گرچی جاناندان دل شئیدا ایچون کام ایسترم،
سورسا جانان، بیلمزم کام دل شئیدا نهدیر.
وصلدن چون عاشقی موستغنی ائیلر بیر وصال،
عاشقه معشوقدن هردم بو ایستیغنا نهدیر؟
حکمت دنیا و مافیها بیلن عارف دئگیل،
عارف اولدیر، بیلمهیه دنیا و مافیها نهدیر.
آه و فریادین، فضولی، اینجیدیبدیر عالمی،
گر بلای عشق ایله خوشنود ایسن، غوغا نهدیر؟
#فضولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من کیمم، ساقی اولان کیمدیر، مئی و صهبا نهدیر.
گرچی جاناندان دل شئیدا ایچون کام ایسترم،
سورسا جانان، بیلمزم کام دل شئیدا نهدیر.
وصلدن چون عاشقی موستغنی ائیلر بیر وصال،
عاشقه معشوقدن هردم بو ایستیغنا نهدیر؟
حکمت دنیا و مافیها بیلن عارف دئگیل،
عارف اولدیر، بیلمهیه دنیا و مافیها نهدیر.
آه و فریادین، فضولی، اینجیدیبدیر عالمی،
گر بلای عشق ایله خوشنود ایسن، غوغا نهدیر؟
#فضولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با باده خرابم کن دیوانه و مستم کن
هوشیار کجا باشم جاییکه تو بیداری
این راز بکن پنهان ،محرم به کجا باشد
عشق است و ، جنون است این کو محرم اسراری
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هوشیار کجا باشم جاییکه تو بیداری
این راز بکن پنهان ،محرم به کجا باشد
عشق است و ، جنون است این کو محرم اسراری
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میهمانم کن
به پیاله ای قهوه تلخ
یک دل سیر آغوش
یک آسمان خنده
آن هم کنار دریای آرام
عجب عصر دلچسبی می شود
درست کنار تو
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به پیاله ای قهوه تلخ
یک دل سیر آغوش
یک آسمان خنده
آن هم کنار دریای آرام
عجب عصر دلچسبی می شود
درست کنار تو
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبیه قطره بارانی که آهن را نمی فهمد
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد
نگاهی شیشه ای دارم، به سنگ مردمک هایت
الفبای دلت معنای «نشکن»! را نمی فهمد
هزاران بار دیگر هم بگویی «دوستت دارم»
کسی معنای این حرف مبرهن را نمی فهمد
من ابراهیم عشقم، مردم اسماعیل دلهاشان
محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد
چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر
نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد
دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد
برای خویش دنیایی شبیه آرزو دارم
کسی من را نمی فهمد، کسی من را نمی فهمد
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد
نگاهی شیشه ای دارم، به سنگ مردمک هایت
الفبای دلت معنای «نشکن»! را نمی فهمد
هزاران بار دیگر هم بگویی «دوستت دارم»
کسی معنای این حرف مبرهن را نمی فهمد
من ابراهیم عشقم، مردم اسماعیل دلهاشان
محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد
چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر
نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد
دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد
برای خویش دنیایی شبیه آرزو دارم
کسی من را نمی فهمد، کسی من را نمی فهمد
#نجمه_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غَرقِ تمنّاست: پاییز!
ڪہ بہ بالِ رنگ مےپیچد.
دیوانہاےست
ڪہ از یڪ سو
حزنِ بےبانگِ
تمامےِ درختان را
بہ سوگ مےنشیند
وَ از سویے دیگر
از حیاے عریانِ سایہها
در برگْبارانش
تولّدے بہ بُلنداےِ
ترانہے ؏شق
پا مےگیرد!
اینها را از چشمانِ
؏اشقے خواندم
ڪہ پاییز را
هر سال
زودتَر از دیگران
دیدار مےڪَرد...!!!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪہ بہ بالِ رنگ مےپیچد.
دیوانہاےست
ڪہ از یڪ سو
حزنِ بےبانگِ
تمامےِ درختان را
بہ سوگ مےنشیند
وَ از سویے دیگر
از حیاے عریانِ سایہها
در برگْبارانش
تولّدے بہ بُلنداےِ
ترانہے ؏شق
پا مےگیرد!
اینها را از چشمانِ
؏اشقے خواندم
ڪہ پاییز را
هر سال
زودتَر از دیگران
دیدار مےڪَرد...!!!
#آرش_شاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نشتر به جانم می زند رنگِ رخ غمبارِ شب
وقتی شدم آشفته دل با هجمه ی آوارِ شب
در کوچه های خاطره با کوله باری دلهره
پرسه ز حیرت ها زدن شد قصه ی تکرارِ شب
قلبم یتیمِ بی کسی درمانده از دلواپسی
حالا چه چاره سازمش در سایه ی دیوارِ شب
بر گونه ام جاری شده امواجی از سیلاب اشک
شاید رها گرداندم از دیدگان تارِ شب
در گیر و دار عاشقی گر باختم دار و ندار
در خواب می بینم تو را شادم از این دیدارِ شب
از دوری ات نالان غزل از ناله ام ویلان غزل
اما چه همدم می شود شعرم به هر سیگارِ شب
#فیروز_احمد_سعیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی شدم آشفته دل با هجمه ی آوارِ شب
در کوچه های خاطره با کوله باری دلهره
پرسه ز حیرت ها زدن شد قصه ی تکرارِ شب
قلبم یتیمِ بی کسی درمانده از دلواپسی
حالا چه چاره سازمش در سایه ی دیوارِ شب
بر گونه ام جاری شده امواجی از سیلاب اشک
شاید رها گرداندم از دیدگان تارِ شب
در گیر و دار عاشقی گر باختم دار و ندار
در خواب می بینم تو را شادم از این دیدارِ شب
از دوری ات نالان غزل از ناله ام ویلان غزل
اما چه همدم می شود شعرم به هر سیگارِ شب
#فیروز_احمد_سعیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق یک دنیای دیگر را نشانم داده است
کودکی هستم که دستش ذره بین افتاده است
بی شک از « فرهاد » در عشقم به تو « مجنون » ترم
مادرم روزی مرا بالفطره عاشق، زاده است
عشق ضرب چشمهای توست در چشمان من
عاشقی تنها دو دو تا چار تایی ساده است
باز خواهم گشت هر قدر از خودت دورم کنی
موجم و سنگی اگر باشد سرم آماده است
فکر مقصد نیستم فهمیده ام گاهی سفر
لذتش تنها به بودن در میان جاده است
پیش پایت روی خاک افتاده ام بانو ولی
سایه ات هستم که بر روی زمین افتاده است
#محمد_رفیعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کودکی هستم که دستش ذره بین افتاده است
بی شک از « فرهاد » در عشقم به تو « مجنون » ترم
مادرم روزی مرا بالفطره عاشق، زاده است
عشق ضرب چشمهای توست در چشمان من
عاشقی تنها دو دو تا چار تایی ساده است
باز خواهم گشت هر قدر از خودت دورم کنی
موجم و سنگی اگر باشد سرم آماده است
فکر مقصد نیستم فهمیده ام گاهی سفر
لذتش تنها به بودن در میان جاده است
پیش پایت روی خاک افتاده ام بانو ولی
سایه ات هستم که بر روی زمین افتاده است
#محمد_رفیعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز امشب به در بسته ی حاشا زده ای
بی هراس از خطر موج، به دریا زده ای
کرده ای نیت رسوایی ما در همه شهر
آستین را به همین واسطه بالا زده ای
سخت دلگیری و در آینه بی منت چشم
به صد اندیشه خودت رابه تماشا زده ای
گاهی از وحشت کابوس حقیقت خود را
نیمه شب خسته به پس کوچه ی رویا زده ای
از جماعت چه رسیدت که پی راحت خویش
به دل خلوت شیرین فرادی زده ای
ای دل نازکِ غمگینِ من ای مظهر درد
که خودت را به پر و پای مدارا زده ای؛
باغت آباد که در زیر و بم شهر شلوغ
از تولای دروغین به تبری زده ای
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی هراس از خطر موج، به دریا زده ای
کرده ای نیت رسوایی ما در همه شهر
آستین را به همین واسطه بالا زده ای
سخت دلگیری و در آینه بی منت چشم
به صد اندیشه خودت رابه تماشا زده ای
گاهی از وحشت کابوس حقیقت خود را
نیمه شب خسته به پس کوچه ی رویا زده ای
از جماعت چه رسیدت که پی راحت خویش
به دل خلوت شیرین فرادی زده ای
ای دل نازکِ غمگینِ من ای مظهر درد
که خودت را به پر و پای مدارا زده ای؛
باغت آباد که در زیر و بم شهر شلوغ
از تولای دروغین به تبری زده ای
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقی، ز کرم پر کن این جام مصفا را
آن روح مقدس را، آن جان معلا را
روزی که دهی جامی، از بهر سرانجامی
یک جرعه تصدق کن آن واعظ رعنا را
خواهی که برقص آید ذرات جهان از تو
در رقص برافشانی آن زلف چلیپا را
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن روح مقدس را، آن جان معلا را
روزی که دهی جامی، از بهر سرانجامی
یک جرعه تصدق کن آن واعظ رعنا را
خواهی که برقص آید ذرات جهان از تو
در رقص برافشانی آن زلف چلیپا را
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من به فواره ی امروز
#نفس خواهم داد
در نگاهم باران
در صدایم احساس!
تو بیا
زندگی را ببریم
بر لب این ساحل #عشق
با صدف های خیال
روی شن
عکس اقاقی بکشیم
باورتهست جهان
منتظر ماست
بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#نفس خواهم داد
در نگاهم باران
در صدایم احساس!
تو بیا
زندگی را ببریم
بر لب این ساحل #عشق
با صدف های خیال
روی شن
عکس اقاقی بکشیم
باورتهست جهان
منتظر ماست
بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀