الهی ای فلک چون مو زبون شی
دلت همچون دل مو غرق خون شی
اگر یک لحظه ام بی غم بوینی
یقین دانم کزین غم سرنگون شی
#بابا_طاهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلت همچون دل مو غرق خون شی
اگر یک لحظه ام بی غم بوینی
یقین دانم کزین غم سرنگون شی
#بابا_طاهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در میان چشم ها عشق است تنها چشم تو
چشـــم هــایم را درآورده ست از پا چشـم تو
از همــــان درس دبستــــان چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چنـــدین آب بابا چشــم تو!
شاڪے اند از برق چشمت ڪل دنیا مثل من
مـــــاه عینک مــــی زند وقتی شود وا چشم تو
پلک هایم ابر، وقت گریه ام با یک نگاه
باردارش می کـــــند این ابرها را چشم تو
طاق ابروی تو قدس و کعبه ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو
چشم من وقت سحر چشم انتظار چشم تو
چشـــم تو وا که شــود حی علی تا چشــم تو
کاش میشد لحظه ای با چشم تو خلوت کنم
ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو...
#روحاله_عسگری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشـــم هــایم را درآورده ست از پا چشـم تو
از همــــان درس دبستــــان چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چنـــدین آب بابا چشــم تو!
شاڪے اند از برق چشمت ڪل دنیا مثل من
مـــــاه عینک مــــی زند وقتی شود وا چشم تو
پلک هایم ابر، وقت گریه ام با یک نگاه
باردارش می کـــــند این ابرها را چشم تو
طاق ابروی تو قدس و کعبه ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو
چشم من وقت سحر چشم انتظار چشم تو
چشـــم تو وا که شــود حی علی تا چشــم تو
کاش میشد لحظه ای با چشم تو خلوت کنم
ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو...
#روحاله_عسگری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من ندیدم به دو عالم ز تو خوشتر یاری ....
ای فدایت سر و جان ، تا به ابد دلداری،
من به تو عاشقم و عشق ز تو میخواهم ..
زین سبب از خرد و عقل گذشتیم اری ،
خلق گویند حذر کن ، که رهت بسیار است ....
عشق گوید که خوشست ، جان به رهش بسپاری ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای فدایت سر و جان ، تا به ابد دلداری،
من به تو عاشقم و عشق ز تو میخواهم ..
زین سبب از خرد و عقل گذشتیم اری ،
خلق گویند حذر کن ، که رهت بسیار است ....
عشق گوید که خوشست ، جان به رهش بسپاری ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر دل خون من دمی،دیده نظر نمی کند
بر لب خشک من نَمی،دیده ی تر نمی کند
سوخت ز عشقش این جگر، نیست مرا ز خود خبر
آهن و آتشم دگر ،هیچ اثر نمی کند
گرده ی باد زین من، کینه خصم دین من
سینه آهنین من فکر سپر نمی کند
خون گلوی عاشقان،آب وضوی عاشقان
زانکه به کوی عاشقان عقل گذر نمی کند
بیهده نیست عاشقی،وای که چیست عاشقی
بی خبری است عاشقی،عشق خبر نمی کند
جمله زبان و بی سخن،سوز چو شمع و دم مزن
جز به درون خویشتن،شمع سفر نمی کند
#قیصر_امین_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر لب خشک من نَمی،دیده ی تر نمی کند
سوخت ز عشقش این جگر، نیست مرا ز خود خبر
آهن و آتشم دگر ،هیچ اثر نمی کند
گرده ی باد زین من، کینه خصم دین من
سینه آهنین من فکر سپر نمی کند
خون گلوی عاشقان،آب وضوی عاشقان
زانکه به کوی عاشقان عقل گذر نمی کند
بیهده نیست عاشقی،وای که چیست عاشقی
بی خبری است عاشقی،عشق خبر نمی کند
جمله زبان و بی سخن،سوز چو شمع و دم مزن
جز به درون خویشتن،شمع سفر نمی کند
#قیصر_امین_پور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی ميان همهمه ها بی صدا شدی
يعنی به عشق و دردسرش مبتلا شدی
مَنعم مكن ز گريه كه اين گريهی غم است
تو اشك شوق بودی و از من جدا شدی
با رفتنت اگرچه كنار آمدم ولی
با دشمنم چگونه ؟ كجا آشنا شدی؟
دنيا هميشه دار مكافات بوده است
من بی وفا قبول، تو هم بی وفا شدی
ای بغض مانده كنج گلويم چه كردهای
همچون صدف دهان كه گشودم رها شدی
پيراهنت شبيه دعا بر تن من است
خيلی عجيب نيست برايم خدا شدی
#سعید_شیروانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
يعنی به عشق و دردسرش مبتلا شدی
مَنعم مكن ز گريه كه اين گريهی غم است
تو اشك شوق بودی و از من جدا شدی
با رفتنت اگرچه كنار آمدم ولی
با دشمنم چگونه ؟ كجا آشنا شدی؟
دنيا هميشه دار مكافات بوده است
من بی وفا قبول، تو هم بی وفا شدی
ای بغض مانده كنج گلويم چه كردهای
همچون صدف دهان كه گشودم رها شدی
پيراهنت شبيه دعا بر تن من است
خيلی عجيب نيست برايم خدا شدی
#سعید_شیروانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من که در کوچهی تنهایی خود گم شدهام
من در آوای پریشانی خود گم شدهام
من همانم که در این قافیهها پیر شدم
من میان تو و این فاصله زنجیر شدم
من که بازیچهی یک عشق خیالی بودم
صفحهی چندمِ یک دفترِ خالی بودم
من همانم که خودم از خودِ من جا مانده
و در این مرحله از زندگی تنها مانده
من همانم که کسی یاد مرا یاد نکرد
دلِ غمدیدهی من را کَمَکی شاد نکرد
من همانم که خبر از اثرم نیست عزیز
تو چه میدانی در این سینه چه آهیست عزیز
من همانم که خودم قاتل و خود مقتولم
من همان مسئلهی ساده ولی مجهولم
من همانم که خودم مرشد و جاهل شدهام
من پیِ بیخبران بودم و غافل شدهام
من همانم که به دادم کسی جز من نرسید
من همانی که صدایم به رسیدن نرسید
من برای دل خود قفل و قفس ساختهام
من همانی که دو صد بار به خودم باختهام
#وحید_عیسوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من در آوای پریشانی خود گم شدهام
من همانم که در این قافیهها پیر شدم
من میان تو و این فاصله زنجیر شدم
من که بازیچهی یک عشق خیالی بودم
صفحهی چندمِ یک دفترِ خالی بودم
من همانم که خودم از خودِ من جا مانده
و در این مرحله از زندگی تنها مانده
من همانم که کسی یاد مرا یاد نکرد
دلِ غمدیدهی من را کَمَکی شاد نکرد
من همانم که خبر از اثرم نیست عزیز
تو چه میدانی در این سینه چه آهیست عزیز
من همانم که خودم قاتل و خود مقتولم
من همان مسئلهی ساده ولی مجهولم
من همانم که خودم مرشد و جاهل شدهام
من پیِ بیخبران بودم و غافل شدهام
من همانم که به دادم کسی جز من نرسید
من همانی که صدایم به رسیدن نرسید
من برای دل خود قفل و قفس ساختهام
من همانی که دو صد بار به خودم باختهام
#وحید_عیسوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز #عصر و بوے یاس
خیال تو
مست شدن احساسم بر
پیچڪ تنهائے من
در بے ڪران شراب چشمان
تو
شُرشُر دلتنگے بر بام شعر
من
رقص واژہ ها و دلبرے قاصدڪ
نگاہ تو
#عصرے پاییزے و بے نهایت خزان
در امتداد حریر رد پاے تو
بر چشمان من
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیال تو
مست شدن احساسم بر
پیچڪ تنهائے من
در بے ڪران شراب چشمان
تو
شُرشُر دلتنگے بر بام شعر
من
رقص واژہ ها و دلبرے قاصدڪ
نگاہ تو
#عصرے پاییزے و بے نهایت خزان
در امتداد حریر رد پاے تو
بر چشمان من
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
«دوستت دارم»
در زبان مردان
شکلهای مختلفی دارد
بعضیها با یک شاخه گل
بعضیها با یک چشمک در یک مهمانی شلوغ
برخی با بوسهای آتشین در نیمههای شب
عدهای با گفتن:
«خانم، آستینم را تا میزنی؟»
اما فقط تعداد اندکی از آنها
بجای گفتن دوستت دارم
برای معشوقهشان شعر میسرایند..
با این تفاوت که میخواهند
تمام دنیا از این دوست داشتن
باخبر شوند..!!!!
#فریبرز_پورشفیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در زبان مردان
شکلهای مختلفی دارد
بعضیها با یک شاخه گل
بعضیها با یک چشمک در یک مهمانی شلوغ
برخی با بوسهای آتشین در نیمههای شب
عدهای با گفتن:
«خانم، آستینم را تا میزنی؟»
اما فقط تعداد اندکی از آنها
بجای گفتن دوستت دارم
برای معشوقهشان شعر میسرایند..
با این تفاوت که میخواهند
تمام دنیا از این دوست داشتن
باخبر شوند..!!!!
#فریبرز_پورشفیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اي روزگار سفله ي نام و نشان شناس
بي اعتنا به سوخته گان جهان شناس
از دولت تو نعمت بسيار يافتند
جمعي زمين شناس و گروهي زمان شناس
مي ، ريختي به ساغر بد مست بي هنر
هي ريختي به پاي سگ استخوان شناس
سوزانده است جان جوانان شهر را
هُرم تنور تافته ي قوم نان شناس
آه اي خداي گمشده ما را مصون كن از
دزدان آشنا شده ي پاسبان شناس
#عبدالجبار_کاکائی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بي اعتنا به سوخته گان جهان شناس
از دولت تو نعمت بسيار يافتند
جمعي زمين شناس و گروهي زمان شناس
مي ، ريختي به ساغر بد مست بي هنر
هي ريختي به پاي سگ استخوان شناس
سوزانده است جان جوانان شهر را
هُرم تنور تافته ي قوم نان شناس
آه اي خداي گمشده ما را مصون كن از
دزدان آشنا شده ي پاسبان شناس
#عبدالجبار_کاکائی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Forwarded from 🌼مولانای جان🌼 (👑پرشین Cat👑)
عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست
هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست
شاخ عشق اندر ازل دان بیخ عشق اندر ابد
این شجر را تکیه بر عرش و ثری و ساق نیست
عقل را معزول کردیم و هوا را حد زدیم
کاین جلالت لایق این عقل و این اخلاق نیست
تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است
چون شدی معشوق از آن پس هستیی مشتاق نیست
مرد بحری دایما بر تخته خوف و رجا است
چونک تخته و مرد فانی شد جز استغراق نیست
شمس تبریزی تویی دریا و هم گوهر تویی
زانک بود تو سراسر جز سر خلاق نیست
#مولانا
┄✨❊🌼❊✨┄
هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست
شاخ عشق اندر ازل دان بیخ عشق اندر ابد
این شجر را تکیه بر عرش و ثری و ساق نیست
عقل را معزول کردیم و هوا را حد زدیم
کاین جلالت لایق این عقل و این اخلاق نیست
تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است
چون شدی معشوق از آن پس هستیی مشتاق نیست
مرد بحری دایما بر تخته خوف و رجا است
چونک تخته و مرد فانی شد جز استغراق نیست
شمس تبریزی تویی دریا و هم گوهر تویی
زانک بود تو سراسر جز سر خلاق نیست
#مولانا
┄✨❊🌼❊✨┄
هرچند که رخسار تو در دید نباشد
در تابش بیوقفهیِ آتشکدهتردید نباشد
در منظره یِ پُر شررِ شعله یِ رویت
رازی ست که درچهرهیِ خورشید نباشد
تا دشمن اندیشه فروشندهیِ یأساست
از زنده بهگورانِ فلاکت زده امیدنباشد
خونریز ترین نسلِ بشر ناشرِ دینند
اسلافِ عرب قابلِ تمجید نباشد
در مدرسه یِ علم و خِرَد تابع عقلیم
در مذهبِ ما مرجعِ تقلید نباشد
دیری ست که در میهنِ پهناورِ کوروش
در حفظ وطن لشکرِ جاوید نباشد
وحشی صفتان آینه ها را بشکستند
تا جامِ جم از دوره یِ جمشید نباشد
بانو عسلم قصه یِ این غصه درازست
یک روز نبوده ست که تهدید نباشد
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در تابش بیوقفهیِ آتشکدهتردید نباشد
در منظره یِ پُر شررِ شعله یِ رویت
رازی ست که درچهرهیِ خورشید نباشد
تا دشمن اندیشه فروشندهیِ یأساست
از زنده بهگورانِ فلاکت زده امیدنباشد
خونریز ترین نسلِ بشر ناشرِ دینند
اسلافِ عرب قابلِ تمجید نباشد
در مدرسه یِ علم و خِرَد تابع عقلیم
در مذهبِ ما مرجعِ تقلید نباشد
دیری ست که در میهنِ پهناورِ کوروش
در حفظ وطن لشکرِ جاوید نباشد
وحشی صفتان آینه ها را بشکستند
تا جامِ جم از دوره یِ جمشید نباشد
بانو عسلم قصه یِ این غصه درازست
یک روز نبوده ست که تهدید نباشد
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چو نماز شام هرکس بنهد چراغ و خوانی
منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی
چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم
در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی
#حضرت_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی
چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم
در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی
#حضرت_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای از جمال روی تو تابنده آفتاب
وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب
تا در هوای عشق تو رقصان چو گرد شد
مرغ دلم رمید ز سودای خاک و آب
تو آفتاب حسنی و ما سایه توایم
ای آفتاب حسن ازین سایه رو متاب
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب
تا در هوای عشق تو رقصان چو گرد شد
مرغ دلم رمید ز سودای خاک و آب
تو آفتاب حسنی و ما سایه توایم
ای آفتاب حسن ازین سایه رو متاب
#قاسم_انوار
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح می شود
و کیمیای عشق تو
جان می بخشد به زندگی ام
خورشید نگاهت
گرم می کند زمهریر جانم را
شکوفه چشمانت شعری می شود
و بر دفتر دلم می ریزد
تبسم که بر لبانت نقش می بندد
همراه می شوم با نسیم
برای رسیدن به خدا
تا شکرگزار باشم برای شادمانیت
آهنگ خوش نوای صدایت
که بر گوش جانم می پیچد
معجزه ایی از عشق
حک می شود بر روی لبانم
دلم غنج می رود برای خواستنت
و ایمان می آورم به اینکه چقدر دوستت دارم....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و کیمیای عشق تو
جان می بخشد به زندگی ام
خورشید نگاهت
گرم می کند زمهریر جانم را
شکوفه چشمانت شعری می شود
و بر دفتر دلم می ریزد
تبسم که بر لبانت نقش می بندد
همراه می شوم با نسیم
برای رسیدن به خدا
تا شکرگزار باشم برای شادمانیت
آهنگ خوش نوای صدایت
که بر گوش جانم می پیچد
معجزه ایی از عشق
حک می شود بر روی لبانم
دلم غنج می رود برای خواستنت
و ایمان می آورم به اینکه چقدر دوستت دارم....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در میان همه گلها سخن از بوی تو بود
باد، انگار پریشان شده ی موی تو بود
روز، پنهان شده خورشید جهان پشت رُخت
شب مهتاب، گل ماه، غزلگوی تو بود
رفتم از خویش بگیرم خبر امّا افسوس
آینه محو قد و قامت دلجوی تو بود
مُرد از رشک، دل کعبه چو فهمید چرا
جهت قبله نمایم همه جا سوی تو بود
شدم انگشت نما چونکه پلنگ دل من
صید معصومیت چشم چو آهوی تو بود
خواستم مصرع شعری بنویسم که نشد
واژه از فرط جنون در به در کوی تو بود
شده ام مسخ تو و لکنت شعرم گویاست
که سراپا قلمم بسته ی جادوی تو بود
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باد، انگار پریشان شده ی موی تو بود
روز، پنهان شده خورشید جهان پشت رُخت
شب مهتاب، گل ماه، غزلگوی تو بود
رفتم از خویش بگیرم خبر امّا افسوس
آینه محو قد و قامت دلجوی تو بود
مُرد از رشک، دل کعبه چو فهمید چرا
جهت قبله نمایم همه جا سوی تو بود
شدم انگشت نما چونکه پلنگ دل من
صید معصومیت چشم چو آهوی تو بود
خواستم مصرع شعری بنویسم که نشد
واژه از فرط جنون در به در کوی تو بود
شده ام مسخ تو و لکنت شعرم گویاست
که سراپا قلمم بسته ی جادوی تو بود
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
رو نمیتابیم از سیلاب، دریاییم ما
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رو نمیتابیم از سیلاب، دریاییم ما
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀