💖کافه شعر💖
2.44K subscribers
4.3K photos
2.87K videos
11 files
975 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
ای بوسه‌ات شراب و از هر شراب خوش‌تر
ساقی اگر تو باشی، حالم خراب خوش‌تر

بی‌ تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن از هر شباب خوش‌تر

جز طرح چشم مستت بر صفحه‌ی امیدم
خطی اگر کشیدم نقش بر آب خوش‌تر

خورشید گو نخندد صبحی تتق نبندد
ای برق خنده‌هایت از آفتاب خوش‌تر

هر فصل از آن جهانی‌ست، هر برگ داستانی
ای دفتر تن تو از هر کتاب خوش‌تر

چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه‌گاهی
آغوش مهربانت از هر جواب خوش‌تر

خامش نشسته شعرم در پیش دیدگانت
ای شیوه‌ی نگاهت از شعر ناب خوش‌تر

#استادحسین_منزوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باید که ز داغم خبری داشته باشد ،
هر مرد که با خود جگری داشته باشد

حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد !

حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل
بازیچه ی دست تبری داشته باشد

سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
فرزند تو دین دگری داشته باشد !

آویخته از گردن من شاه کلیدی
این کاخ کهن بی که دری داشته باشد

سردرگمی ام داد گره در گره اندوه
خوشبخت کلافی که سری داشته باشد!


#حسین_جنتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درودی معطر چو زلفین یار
سلامی مفرح چو باد بهار

زصبح ازل تا به عصر شمار
ز ما باد بر خاک احمد نثار

ز بحر شرق گوهر پاک او
مطاف فلک توده خاک او

بدو نازش آفرینش مدام
بدو دفتر آفرینش تمام


#یغمای_جندقی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برآ، ای آفتاب
ای توشه امید
برآ، ای خوشهٔ خورشید!
تو جوشان چشمه‌ای
من تشنه‌ای بی تاب.
برآ، سر ریز کن،
تا جان شود سیراب.
چو پا در کام مرگی تند خو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی
پرخاش‌جو دارم
به موج روشنایی
شست و شو خواهم
ز گلبرگ تو
ای زرینه گل
من رنگ و بو خواهم.

#سیاوش_کسرایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهی ای فلک چون مو زبون شی

دلت همچون دل مو غرق خون شی

اگر یک لحظه ام بی غم بوینی

یقین دانم کزین غم سرنگون شی

#بابا_طاهر


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در میان چشم ها عشق است تنها چشم تو
چشـــم هــایم را درآورده ست از پا چشـم تو

از همــــان درس دبستــــان چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چنـــدین آب بابا چشــم تو!

شاڪے اند از برق چشمت ڪل دنیا مثل من
مـــــاه عینک مــــی زند وقتی شود وا چشم تو

پلک هایم ابر، وقت گریه ام با یک نگاه
باردارش می کـــــند این ابرها را چشم تو

طاق ابروی تو قدس و کعبه ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو

چشم من وقت سحر چشم انتظار چشم تو
چشـــم تو وا که شــود حی علی تا چشــم تو

کاش میشد لحظه ای با چشم تو خلوت کنم
ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو...


#روح‌اله_عسگری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من ندیدم به دو عالم ز تو خوشتر یاری ....
ای فدایت سر و جان ، تا به ابد دلداری،

من به تو عاشقم و عشق ز تو میخواهم ..
زین سبب از خرد و عقل گذشتیم اری ،

خلق گویند حذر کن ، که رهت بسیار است ....
عشق گوید که خوشست ، جان به رهش بسپاری ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر دل خون من دمی،دیده نظر نمی کند
بر لب خشک من نَمی،دیده ی تر نمی کند

سوخت ز عشقش این جگر، نیست مرا ز خود خبر
آهن و آتشم دگر ،هیچ اثر نمی کند

گرده ی باد زین من، کینه خصم دین من
سینه آهنین من فکر سپر نمی کند

خون گلوی عاشقان،آب وضوی عاشقان
زانکه به کوی عاشقان عقل گذر نمی کند

بیهده نیست عاشقی،وای که چیست عاشقی
بی خبری است عاشقی،عشق خبر نمی کند

جمله زبان و بی سخن،سوز چو شمع و دم مزن
جز به درون خویشتن،شمع سفر نمی کند

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#میثم_ابراهیمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی ميان همهمه ها بی صدا شدی
يعنی به عشق و دردسرش مبتلا شدی

مَنعم مكن ز گريه كه اين گريه‌ی‌ غم است
تو اشك شوق بودی و از من جدا شدی

با رفتنت اگرچه كنار آمدم ولی
با دشمنم چگونه ؟ كجا آشنا شدی؟

دنيا هميشه دار مكافات بوده است
من بی وفا قبول، تو هم بی وفا شدی

ای بغض مانده كنج گلويم چه كرده‌ای
همچون صدف دهان كه گشودم رها شدی

پيراهنت شبيه دعا بر تن من است
خيلی عجيب نيست برايم خدا شدی


#سعید_شیروانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من که در کوچه‌ی تنهایی خود گم شده‌ام
من در آوای پریشانی خود گم شده‌ام
‌ ‌
من همانم که در این قافیه‌ها پیر شدم
من میان تو و این فاصله زنجیر شدم
‌ ‌ ‌
من که بازیچه‌ی یک عشق خیالی بودم
صفحه‌ی چندمِ یک دفترِ خالی بودم
‌ ‌ ‌
من همانم که خودم از خودِ من جا مانده
و در این مرحله از زندگی تنها مانده
‌ ‌ ‌
من همانم که کسی یاد مرا یاد نکرد
دلِ غم‌دیده‌ی من را کَمَکی شاد نکرد
‌ ‌ ‌
من همانم که خبر از اثرم نیست عزیز
تو چه می‌دانی در این سینه چه آهی‌ست عزیز
‌ ‌ ‌
من همانم که خودم قاتل و خود مقتولم
من همان مسئله‌ی ساده ولی مجهولم
‌ ‌ ‌
من همانم که خودم مرشد و جاهل شده‌ام
من پیِ بی‌خبران بودم و غافل شده‌ام
‌ ‌ ‌
من همانم که به دادم کسی جز من نرسید
من همانی که صدایم به رسیدن نرسید
‌ ‌ ‌
من برای دل خود قفل و قفس ساخته‌ام
من همانی که دو صد بار به خودم باخته‌ام
‌‌‌ ‌
#وحید_عیسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باز #عصر و بوے یاس
خیال تو
مست شدن احساسم بر
پیچڪ تنهائے من
در بے ڪران شراب چشمان
تو
شُرشُر دلتنگے بر بام شعر
من
رقص واژہ ها و دلبرے قاصدڪ
نگاہ تو
#عصرے پاییزے و بے نهایت خزان
در امتداد حریر رد پاے تو
بر چشمان من



#سیامڪ_جعفرے‌‌
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
«دوستت دارم»
در زبان مردان
شکل‌های مختلفی دارد

بعضی‌ها با یک شاخه گل
بعضی‌ها با یک چشمک در یک مهمانی شلوغ
برخی با بوسه‌ای آتشین در نیمه‌های شب
عده‌ای با گفتن:
«خانم، آستینم را تا میزنی؟»

اما فقط تعداد اندکی از آن‌ها
بجای گفتن دوستت دارم
برای معشوقه‌شان شعر می‌سرایند..

با این تفاوت که می‌خواهند
تمام دنیا از این دوست داشتن
باخبر شوند..!!!!

#فریبرز_پورشفیع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اي روزگار سفله ي نام و نشان شناس
بي اعتنا به سوخته گان جهان شناس

از دولت تو نعمت بسيار يافتند
جمعي زمين شناس و گروهي زمان شناس

مي ، ريختي به ساغر بد مست بي هنر
هي ريختي به پاي سگ استخوان شناس

سوزانده است جان جوانان شهر را
هُرم تنور تافته ي قوم نان شناس

آه اي خداي گمشده ما را مصون كن از
دزدان آشنا شده ي پاسبان شناس

#عبدالجبار_کاکائی     

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Forwarded from 🌼مولانای جان🌼 (👑پرشین Cat👑)
عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست

هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست

شاخ عشق اندر ازل دان بیخ عشق اندر ابد

این شجر را تکیه بر عرش و ثری و ساق نیست

عقل را معزول کردیم و هوا را حد زدیم

کاین جلالت لایق این عقل و این اخلاق نیست

تا تو مشتاقی بدان کاین اشتیاق تو بتی است

چون شدی معشوق از آن پس هستیی مشتاق نیست

مرد بحری دایما بر تخته خوف و رجا است

چونک تخته و مرد فانی شد جز استغراق نیست

شمس تبریزی تویی دریا و هم گوهر تویی

زانک بود تو سراسر جز سر خلاق نیست


#مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄🌼┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
هرچند که رخسار تو در دید نباشد
در تابش بی‌وقفه‌یِ آتشکده‌تردید نباشد

در منظره یِ پُر ‌ شررِ شعله یِ رویت
رازی‌ ست که درچهره‌یِ خورشید نباشد

تا دشمن اندیشه فروشنده‌یِ یأس‌است
از زنده به‌گورانِ فلاکت زده امیدنباشد

خونریز ترین‌ نسلِ بشر ناشرِ دینند
اسلافِ ‌ عرب قابلِ تمجید نباشد

در مدرسه یِ علم و خِرَد تابع عقلیم
در مذهبِ ما مرجعِ تقلید نباشد

دیری ست که در‌ میهنِ پهناورِ کوروش
در حفظ وطن لشکرِ جاوید نباشد

وحشی صفتان آینه ها ‌ را بشکستند
تا جامِ جم از دوره یِ جمشید نباشد

بانو عسلم قصه یِ این غصه درازست
یک روز نبوده ست که تهدید نباشد

#علی_قیصری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چو نماز شام هرکس بنهد چراغ و خوانی

منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی

چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم

در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی

#حضرت_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀