💖کافه شعر💖
2.67K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
هست شب
-یک شب دَم‌کرده- و خاک
رنگِ رخ باخته‌است

باد، نوباره‌ی کوه، از برِ کوه
سوی من تاخته‌است

هست شب
همچو ورم‌کرده تنی، گرم در اِستاده هوا
هم از این‌روست نمی‌بیند اگر گمشده‌ای راهش را

با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را مانَد در گورش تنگ
به دلِ سوخته‌ی من مانَد
به تنم خسته که می‌سوزد از هیبت تب!

هست شب
آری، شب...

#نیما_یوشیج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست

دبیری که بی دست و لوح و قلم
بسی مختلف نقش ها زد رقم

یکی را برازندهٔ تاج کرد
یکی را به دریوزه محتاج کرد

یکی را همه عیش در گل سرشت
یکی را همه رنج بر سرنوشت


#یغمای_جندقی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر صبح لبخند بی ریای
نگاهت به سوی پنجره
قلبم می تابد و روح شاعرانگی ام را
زنده میدارد تا تمام واژه های
عشق را به وسعت آسمان بیکران
مهر برای تو بسرایم،
ترنم باران را در اولین سطر
دفتر احساسم می نویسم
و در میان کوچه باغ چشمانت
قدم میزنم،
عطر نفسهایت را
نفس به نفس مرور میکنم
تا در بهشت آغوشت آرام بگیرم
جایی که نقطه امن تمام
گل واژه های عشق
در آن‌ شکوفه اش مرا به
بلندای شعر می برد...

#سالارنامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاییز شد؛  نگار  بیاید خداکند !
آیا شود که حاجتِ مارا روا کند؟

تنگ است از فراقِ  نگاهش دلم کنون
طوری دلم گرفته که باید دعا کند

با اینکه دل یکیست و دلدار هم یکیست
افسوس قادراست یکی را دوتا کند

شیطان حسادتش به حوا بود ، چون نخواست
خودرا برای سجده ی آدم رها کند

باسیب های شیطنت آلود خواست تا
آدم بهشت را به حوا نارسا کند

دیگر نمی کند نظری بر نگاهِ من
انصاف نیست اینهمه جورو جفا کند

#یحیی_ماندگار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به خاطر تو روئيده ام
بر بادم ده
اقاقيای من سرشار از تمنای پر پر
شدن در دستهای توست ...

به خاطر تو گل داده ام
مرا بچين
غنچه سوسن من مردد بود ميان شمع شدن و شکفتن ...

به خاطر تو جاری شده ام
مرا بنوش
بلور رشک می برد به زلال چشمه سار من ...

به خاطر تو بال در آورده ام
شکارم کن
پروانه شبم پر می زند
بر گرد شعله بی شکيب تو ...

به خاطر تو رنج خواهم برد
متبرک باد زخم عشق تو
متبرک باد تبر و تيشه کمند و دام
و ستوده باد صليب و عطش ...


#خوانا_دایباربورو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسیح: با نگه‌داشتن این نفرت در دلت چه احساسی داری؟
- برشی از فیلم سینمایی «مریم مجدلیه»

#سکانس_فیلم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با عصای عقل رفتم تا بیابم راز عشق،


تا رسیدم کوی عشق ....
عقل از سرم افتادو رفت ،



#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه مغرورم، نه دلسنگم، نه از تحقیر می ترسم
پر از بغضم ولی از اشک بی تاثیر می ترسم

حریفی خسته ام، شطرنج بازی که کم آورده
که از پیچیده بازی های این تقدیر می ترسم

میایی، چای می نوشی، برایت شعر می خوانم
من از سردرد این رویای بی تعبیر می ترسم

هم از تهران پر جمعیت آشفته بیزارم
هم از تنها شدن در خانه ی دلگیر می ترسم

دلم صحرا و دریا را به آتش می کشد روزی
ازین دیوانه ، این مجنون بی زنجیر می ترسم


#حسین_دهلوى

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سهراب پاکزاد 😍

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀



موسیقی سکوت
می نوازم
و دیگر هیج
اشکی نمی ریزم
آسمـان می شوم
و دل خسته خود را
به آییـنه زندگی
و چشمان متروکه ام را
بـه انتـظار تولدی
دیگر می سپارم
و با نوای هـر تار
مرثیه ای سر مـی دهم
ستاره‌ ی کنج تاریکی
شـبـهای دلم را
خاموش می کنم
می بارم و
پنهان می مانم
پشت ابر دلتنگی


#ثریا_شجاعی_اصل


‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

یاد باد روزی که دلبر مست در گلزار بود ..
جادوی سحر نگاهش نقش در پندار بود ،

عطر گل بوی چمن در باغ خاطر مینشاند ...
از رخ و زلفش سخن در کوی و در بازار بود ،

چشم مست نیمه خوابش مستِ مستم کرده بود ،
نی ، که بالاتر از این ، میخانه ی خَمّار بود ،

دست در زلف و سبو در کف نگاهم مست او ..
نسخه ی شعرم همه از وصف چشم یار بود ،

شرح مجنون بود و ذکر لیلی و جام شراب ..
اختر بخت منِ مسکین عجب بیدار بود ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

دلم‌ می‌خواست‌ تو را
در عصرِ شمع‌ دوست‌ می‌داشتم‌!
در عصر هیزم‌ و بادبزن‌های‌ اسپانیایی‌
و نامه‌های‌ نوشته‌ شده‌ با پَر
و پیراهن‌های‌ تافته‌ی‌ رنگارنگ‌!
نه‌ در عصر دیسکو،
ماشین‌های‌ فِراری‌ و شلوارهای‌ جین‌!
دلم‌ می‌خواست‌،
تو را در عصرِ دیگری‌ می‌دیدم‌!
عصری‌ که‌ در آن‌،
گنجشکان‌، پلیکان‌ها
و پریان‌ دریایی‌ حاکم‌ بودند !
            عصری‌ که‌ از آن‌ِ نقاشان‌ بود ...
            از آن‌ِ موســــیقی‌دان‌ها ...
            عاشـــــــقان‌،
            شــــاعران‌،
            کودکان‌
            و دیوانگان‌..

#نزارقبانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه راضی‌ام به تظاهر، نه شیوه‌ام این است...
هرآنچه می‌کشم از عقلِ مصلحت‌بین است!

چه باک اگر به منِ مست تازیانه زدند؟
که حرفِ راست بهایش همیشه سنگین است!

شکست اگر دل عاشق، به عشق خرده مگیر
مگر گناه مسلمان به گردن دین است؟!

به شادی و غم دنیا نمی‌توان دل بست
در این زمانه که لبخندها نمادین است!

ببخش اگر غزل تازه‌ای نمی‌گویم
که معنی غم تو برتر از مضامین است

#نفیسه‌_سادات_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای شعلهٔ حسنت را، جان ها شده پروانه
در حلقهٔ زلفت دل، مجنون و سیه خانه

شب تا به سحر ای شمع از شوق وصال تو
آغوش دلم باز است همچون پر پروانه

هرگاه به ما ساقی از غمزه اشارت کرد
از کف دل پرخون را دادیم چو پیمانه


#سلیم_تهرانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شنیدمت
در لحنِ مُلَیِّنِ ستارگانِ سَخے:
تَڪین وُ دلگشا.
بوییدمت
در عطرِ ڪلِماتیس‌ها،
در صُراحےِ یاس:
روح‌پرواز وُ بےپَروا.
یڪ دست بَر دامن وُ
دستِ دیگر سایہ‌بانِ پیشانے!
دیدمت ڪہ بازمےگَشتے
زمزمہ‌نوش،
با ڪرباسے سپید
در مشایعتِ شعرها.
بَعد از این وَ تا هماره
اِےْ امانتِ زیبا...!
اینگونہ خواهد بود:
تفاخُرڪُنان
من پاسدارِ تُو!
من بےقرارِ تُو...!


#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر پگاهی که تنِ  ‌پنجره‌ ات‌‌  باز‌‌ شود
صبحِ زیبای من از‌ دیدنت آغاز  شود

بر سرِ  زلف رهایت بزند‌ بوسه نسیم
که گلِ روی تو از شرم و حیا ناز شود

آن‌ چنان در تب و تابم که به آوازِ بلند
آنچه در دل بنِهفتم  به تو ابراز شود


#علی_قیصری
#صبـح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوستت دارم را
در پر تکرارترین واژه ها
و در گویاترین سکوت
هر بار عاشقانه تر از قبل به زبان آورده ام
دفتر سپید اشعارم
پر است از رمز و رازهای عشق
که با خواندن و قلم زدن در آن
تمام حروف و هجاهایش را
سرمه ی چشمانم می کنم
تا همگان بدانند نور چشمم
از عشقی ست اهورایی
که به دیدگانم جلا و جبروتی داده ابدی ؛

ای تک نگاره ی جاودانِ قلبم
حس خوب بودن تو
معجزه ایی ست
برای شکوفه دادن درخت خزان گرفته ی وجودم
در پاییز سرد و یخبندان
بی مهری ها و تنهایی ها ....


#باران_مقدم


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀