💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.07K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
نخستین بار كه عشق به سراغم آمد، 
ادعایِ مالكیت جهانِ را كردم!
و همه چیز و همه‌كس را متعلق به خود دانستم،
امروز كه تهی از خودخواهی‌ها و تصاحب‌ها،
نگاهی عاشقانه به زندگی دارم،
از هرچه هست،
تنها مالکِ تنهاییِ خویشم...
و فروتنانه غیابِ حضورم را اعلام می‌كنم...
این است نظام عشق:

هیچكس نبودن...

#ایران_درودی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به اندازه ی غم های دلم پیر شدم
از تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم


عقل می خواست که بعد از تو جوان باشم و شاد
من ولی با غمِ عشق تو زمین گیر شدم


#زهراسلیم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم شما دوستان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سینه ام دکان عطاریست
دردت چیست ؟
شمبلیله، رازیانه، شاهی و گشنیز
اهل آویشن، نبیذ سرخِ شورانگیز
سینه‌ام دکان عطاریست
دردت چیست؟
تو اگر جسمت بهاران است اما
جان تو پاییز
عازم مسجد سلیمانی ولیکن میرسی تبریز
عاشقی تو عاشقی تو

سینه ام دکان عطاریست، دردت چیست؟
من برای عاشق بیکس
من برای عاشق بی چیز
راه رفتن، گریه کردن زیر باران می‌کنم درمان
نازبوها، بوی نعناع، ​​بوی یاس، پیرهن چاکی، در آمیدن لباس...
سینه‌ام دکان عطاریست،دردت چیست؟...

#محمدصالح_علا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#غزل

برای خلقت تو، من خدا را دوست می دارم
«تو» که نه ماه من! «بنده، شما را دوست می دارم!»

عروسِ بندری! بر لوحِ ناخن ها بزن نقشی
که بر دست تو، آثار حنا را دوست می دارم

به رقص آور دوباره اَبروی زیبای خود را که...
اشارات لطیف و بی صدا را دوست می دارم

سیاهیِّ شب و دریا و سَرو و برکه ی مهتاب
برای وصف تو این واژه ها را دوست می دارم!

تو و طوفان، تو و برف و کویر و نم نمِ باران
تو که باشی کنارم... هر هوا را دوست می دارم

اگرچه کافرم کرده سیاهی های گیسویت
برای خلقت تو...من خدا را دوست می دارم


#پژمان_اصلانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎵عالم یکرنگی

باصدای:هایده


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با اینکه تیرگی همه جا بی تو با من است
در من چراغ یادِ تو هر لحظه  روشن است

چشم تو این توهم گم کرده راه را
گنجینه ی همیشه ی آیات متقن است

ای مژده ی شکفتنِ من در بهار عمر!
باغ! دلم بدون تو درگیر بهمن است

در من کبوتریست که بی‌ بال و پر مدام؛
در فکرِ تا حوالی تو پر گشودن است

با من که جز غمِ تو رفیقی نداشتم؛
این روزها زمین و زمان نیز  دشمن است

گلزار واژه های غزل بی حضور تو
ماوایِ بلبلی است که در حال شیون است

سر می کشد به عرش خدا  با تو شعر من
از بس حروف نام بلندت مطنطن است

ای عشق ای بهانه ی شیرین زیستن
تکلیف من بدون تو با مرگ روشن است

#زهرا_وهاب_ساقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بغیر ته دگر یاری ندیرم
به اغیاری سر و کاری ندیرم

بدکان ته آن کاسد متاعم
که اصلا روی بازاری ندیرم

#باباطاهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به وقت عصر
مرا میهمان کن
به نوشیدن قهوه چشمانت
تا شیرین شود کام تلخ احساسم..
و حسی خوشایند فرا گیرد وجودم را..
تا عشقت،
مملو از آرامش کند
وجب به وجب قلبم را...

#یسنا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تپیدنهای دلها، ناله شد، آهسته آهسته
رساتر گر شود این ناله ها، فریاد می گردد

ز اشک و آه مردم، بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش، دشنۀ فولاد می گردد

ز بیدادِ فزون،آهنگری گمنام و زحمتکش
علمدارِ عَلم،چون کاوۀ حداد می گردد

علَم شد در جهان فرهاد،در جانبازی شیرین
نه هر کس کوهکن شد در جهان، فرهاد می گردد

به ویرانی این اوضاع، هستم مطمئن، زان رو
که بنیان جفا و جور، بی بنیاد می گردد

دلم از این خرابیها بُوَد خوش زآنکه می دانم
خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد

#فرخی_یزدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خسته ام
خسته ی روزهای رفته
خسته ی روزهای نیامده
چشم می دوزم به تیک تاک ساعت
در لرزشش کلمه رفتن را
در امتداد زمان
به طول نفسم می اورم
راهی می شوم
با بال و پری شکسته
با دلی گریزان
می رسم به خاک
می رسم به مردن
می رسم به زندگی دوباره....

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سالهاست
ک دردهایم را
ب آغوش کشیده ام.
نوازششان میکنم.
از دردهایم برایشان
سخن میگویم.
من حیرانم!
و به حیرانی
نامم را بر تن روزگار
حک خواهم کرد.
من
سمجترین زاییده شعرم.
جان سختترین نوزادهء جهان.
تو را دوست میدارم و
عشق خواهم ورزید.
زندگی خواهم کرد.
و همچنان
درد خواهم کشید
تا روزگار بداند
با که
طرف شده است.

#حیران_قزلباش


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"محتاجم امشب"

به رویای تو بد محتاجم امشب
به تیر ِ تیز ِ غم، آماجم امشب

درختی سبز بودم هر زمستان
بریده با تبر چون کاجم امشب

به عشق سرزمینت شاه بودم
ولی مغلوبم و بی تاجم امشب

به درگاه آمده داروغه ی خواب
که برگیرَد ز خوابت باجم امشب!

به چاه خاک کنعان حسرتَم بود
چو یوسُف بَرده ای حرّاجم امشب

پَیَمبر وار در غار خیالت ..
نشستم تا رسد معراجم امشب!

#سپهرم دارد امشب صد بهانه
به رویای تو بد محتاجم امشب ...

#سپهرRoohi
#شب_خوش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاها اساس ملک به تو استوار باد
عمر تو همچو دور فلک پایدار باد

هر آرزو که در دل اندیشه بگذرد
همچون عروس ملک تورا در کنار باد

هر گل که راحتی به دل آرد نسیم او
درچشم دشمن تو ز نکبت چو خار باد


#ظهیر_فاریابی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا در آن حلقه ی زلف تو گرفتار شدم
سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود
بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم

  #شاطر_عباس_صبوحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا بدید و نَپُرسید آن نِگار، چرا؟
تُرُش تُرُش بِگُذشت از دَریچه یار، چرا؟

سَبَب چه بود، چه کردم که بَد نِمود زِ من؟
که خاطِرَش بِگرفت‌ست این غُبار، چرا؟

زِ بامْدادْ چرا قَصدِ خونِ عاشق کرد؟
چرا کَشید چُنین تیغ ذواَلْفَقار، چرا؟

چو دیدم آن گُلِ او راکه رنگ ریخته بود
دَمید از دلِ مِسکینْ هزار خار، چرا؟

چو لب به خنده گُشایَد، گُشاده گردد دل
در آن لَب است همیشه گُشادِ کار، چرا؟

میانِ ابرویِ خود چون گِرِه زَنَد از خشم
گِرهْ گِره شود از غَم دلِ فَگار، چرا؟

زِهی تَعَلُّقِ جان با گُشاد و خنده او
یکی دَمَش که نَبینَم شَوَم نِزار، چرا؟

جهان سِیَه شود آن دَم که رو بِگَردانَد
نه روز مانَد و نی عقلْ بَرقَرار، چرا؟

یکی نَفَس که دلِ یارِ ما زِ ما بِرَمید
چرا رَمید زِ ما لُطْفِ کِردگار، چرا؟

مَگَر که لُطْفِ خُدا اوست ما غَلَط کردیم
وَگَر نه خوبیِ او گشت بی‌کِنار، چرا؟ ...

#دیوان شمس
#غزل ۲۳۵

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در عشق تو زارتر ز موی تو شدیم
خاک قدم سگان کوی تو شدیم

روی دل هر کسی به روی دگری است
ماییم که بت‌پرست روی تو شدیم

#عراقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استادگرانقدر_کلهر
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عصر که می شود
دلتنگی نداشتنت که به اوج می رسد
برایت از این راه دور شعر می گویم
شعر می خوانم
و با این کلمات الکن می نویسم
هر چند دوری
اما تا همیشه دوستت دارم حضرت جانم
و تا همیشه خاطرخواه دوست داشتنت می مانم

#امـیرعبـاس_خالق_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀