دلم
یک کافه دنج می خواهد
یک میز دو نفره
دو فنجان چای داغ و
یک بزم خودمانی
فقط من باشم و توووو
خوب ببینمت
خوب ببوسمت
و آنقدر محو تو شوم که دوباره چایم
سرد شود
دلم یک عالمه
به اندازه تمام دنیا برایت تنگ است
و این روزها که دیگران را
دست در دست هم می بینم
بیشتر جای خالی دست هایت به چشمم می آیند
دلم یک آلاچیق آرام می خواهد
یک من باشم و یک توووو
و یک عالمه حرف نگفته
که برایت شعر کنم و تقدیمت دارم
دلم
تو را
و فقط تو را
و فقط تو را
می خوااااااهد
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک کافه دنج می خواهد
یک میز دو نفره
دو فنجان چای داغ و
یک بزم خودمانی
فقط من باشم و توووو
خوب ببینمت
خوب ببوسمت
و آنقدر محو تو شوم که دوباره چایم
سرد شود
دلم یک عالمه
به اندازه تمام دنیا برایت تنگ است
و این روزها که دیگران را
دست در دست هم می بینم
بیشتر جای خالی دست هایت به چشمم می آیند
دلم یک آلاچیق آرام می خواهد
یک من باشم و یک توووو
و یک عالمه حرف نگفته
که برایت شعر کنم و تقدیمت دارم
دلم
تو را
و فقط تو را
و فقط تو را
می خوااااااهد
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای عزیز دورم
که چون جان قلبم را
به خواستنی بی انتها کشاند
مینویسم
نور چشمهایم
عزبز بهتر از جانم
تو را در میان واژه های گنگ
جستجو می کردم
یافتم شدی جان شیرین
گرمای وجودت چون خورشید
بر جسم و جان من تابید
و قلبم را به تمنای
وجودت کشاند
واژه در واژه
نفس در نفس
بوسه در بوسه
ماندی و ماندنی شدی
خواستم و خواستنی شدی
و در ورق رنگین احساسم
ملودی عشق را نواختی...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که چون جان قلبم را
به خواستنی بی انتها کشاند
مینویسم
نور چشمهایم
عزبز بهتر از جانم
تو را در میان واژه های گنگ
جستجو می کردم
یافتم شدی جان شیرین
گرمای وجودت چون خورشید
بر جسم و جان من تابید
و قلبم را به تمنای
وجودت کشاند
واژه در واژه
نفس در نفس
بوسه در بوسه
ماندی و ماندنی شدی
خواستم و خواستنی شدی
و در ورق رنگین احساسم
ملودی عشق را نواختی...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به ذوقِ گرد رهت میدوم سراسر باغ
ز بوی گل نمکی میزنم به زخمِ دماغ
سزد که بیخودیام بخشد از بهار سراغ
پیِ شکستن رنگی رسیده است به باغ
به فکر عافیت از سر گذشتهام، لیکن
چو شمع یافتهام زیر پای خویش سراغ
در آفتابِ یقین، چرخ و انجمش عدم است
چو شب گمان تو طاووس بسته بر پر زاغ
چراغ رهگذرِ باد در نمیگیرد
در این چمن چهقدر سعیِ لاله سوخت دماغ!
ز دور چرخ در این انجمن که دارد یاد؟
به هوش باش که مستان شکستهاند ایاغ
چه کوری است که خفّاشطینتانِ دلیل
به سیر خانهٔ خورشید میبرند چراغ؟
#بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز بوی گل نمکی میزنم به زخمِ دماغ
سزد که بیخودیام بخشد از بهار سراغ
پیِ شکستن رنگی رسیده است به باغ
به فکر عافیت از سر گذشتهام، لیکن
چو شمع یافتهام زیر پای خویش سراغ
در آفتابِ یقین، چرخ و انجمش عدم است
چو شب گمان تو طاووس بسته بر پر زاغ
چراغ رهگذرِ باد در نمیگیرد
در این چمن چهقدر سعیِ لاله سوخت دماغ!
ز دور چرخ در این انجمن که دارد یاد؟
به هوش باش که مستان شکستهاند ایاغ
چه کوری است که خفّاشطینتانِ دلیل
به سیر خانهٔ خورشید میبرند چراغ؟
#بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نسبت شاعری به من دادی
کاش دشنام میفرستادی!
عاشقم، عاشقی که در غم عشق
لذّتی یافت بهتر از شادی
منِ تنها اسیر تُنگم و تو
ماهی آبهای آزادی
از پریزادگان و سنگدلان
دل ربودیّ و آدمیزادی
گرچه یادی نمیکنی از من
رفتی و تا همیشه در یادی
سایهات را خدا نگه دارد
ای غم! ای نعمت خدادادی...
#سجاد_سامانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش دشنام میفرستادی!
عاشقم، عاشقی که در غم عشق
لذّتی یافت بهتر از شادی
منِ تنها اسیر تُنگم و تو
ماهی آبهای آزادی
از پریزادگان و سنگدلان
دل ربودیّ و آدمیزادی
گرچه یادی نمیکنی از من
رفتی و تا همیشه در یادی
سایهات را خدا نگه دارد
ای غم! ای نعمت خدادادی...
#سجاد_سامانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این میم مالکیت خیلی دلچسبه...
تا جایی که جناب #سعدی هم تو قرن هفتم یه اشاره ای بهش کرده:
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی
سر این دارم اگر طالع آنم باشد...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا جایی که جناب #سعدی هم تو قرن هفتم یه اشاره ای بهش کرده:
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی
سر این دارم اگر طالع آنم باشد...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی تابِ چشمهای تو بودم که ناگهان
در گوش من صدای تو پیچید: شب بخیر!
با چشم خیس خواندم و با حسرتی غریب:
ای کاش تا سحر تو... ببخشید شب بخیر
#پژمان_اصلانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در گوش من صدای تو پیچید: شب بخیر!
با چشم خیس خواندم و با حسرتی غریب:
ای کاش تا سحر تو... ببخشید شب بخیر
#پژمان_اصلانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بشکفت گلها در چمن، ای گلسِتان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من بیا
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلسِتان من بیا
حیف است دیدن بیرُخَت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من بیا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من بیا
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلسِتان من بیا
حیف است دیدن بیرُخَت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من بیا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح که شعرم بیدار می شود
می بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه ...
عشق تو آفتاب است
آنگاه که درونم طلوع می کنی
و می بینمت
آن هنگام هم که می روی
نمیبینمت
سایهی تنم می شوی و ابر خیالم
پا به پایم راه می افتی
و همراهم می شوی ...
#شیرکو_بیکس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه ...
عشق تو آفتاب است
آنگاه که درونم طلوع می کنی
و می بینمت
آن هنگام هم که می روی
نمیبینمت
سایهی تنم می شوی و ابر خیالم
پا به پایم راه می افتی
و همراهم می شوی ...
#شیرکو_بیکس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آفتاب را به من بسپار
و فرداها را به دست هایم
دیروز ها را در جیب هایم بریز
و به این حرفهای سرد و وارونه ی مردم
فکر نکن
هوا آن قدرها هم بد نیست
برای تو
و برای دوست داشتن
همیشه صبح است.....
#رضا_باقری_فرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آفتاب را به من بسپار
و فرداها را به دست هایم
دیروز ها را در جیب هایم بریز
و به این حرفهای سرد و وارونه ی مردم
فکر نکن
هوا آن قدرها هم بد نیست
برای تو
و برای دوست داشتن
همیشه صبح است.....
#رضا_باقری_فرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دعایی بی اجابت هستی اما در مذاق من
نمیدانم چرا اینقدر شیرین است تکرارت..!
#وحید_پولایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانم چرا اینقدر شیرین است تکرارت..!
#وحید_پولایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این همه اشفته حالی ❤️🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلک من شعله برجسته این نه لگن است
شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است
تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام
دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است
به که مقراض به سررشته امید زنم
زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است
زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند
کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است
به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر
بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است
نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش
کوتهی زینت شایسته زلف سخن است
سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق
لب او می مکم و آتشم اندر دهن است
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است
تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام
دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است
به که مقراض به سررشته امید زنم
زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است
زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند
کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است
به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر
بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است
نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش
کوتهی زینت شایسته زلف سخن است
سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق
لب او می مکم و آتشم اندر دهن است
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا ساقیا، می بگردش در آر
که می خوش بود خاصه در بزم یار
مئی بس فروزانتر از شمع و روز
می و ساقی و بادهٔ جام سوز
#رضیالدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که می خوش بود خاصه در بزم یار
مئی بس فروزانتر از شمع و روز
می و ساقی و بادهٔ جام سوز
#رضیالدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می خواهم #تـღـو_را
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون #دوست_داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون #دوست_داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
حضرت حافظ
استاد شجریان ❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
حضرت حافظ
استاد شجریان ❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا پیش آر باز آن آب آتشفام را
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
لعبتان گلرخ و حوران سیم اندام را
#سوزنی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
لعبتان گلرخ و حوران سیم اندام را
#سوزنی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀