This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نفرین
#آرتوش
آهنگساز: پرویز مقصدی
ترانهسرا: پرویز وکیلی
بدون شک این صحنه، یکی از تکرارنشدنیهای تاریخ موسیقی ایران است.
«آندرانیک» بزرگ در حال کیبورد زدن است و سلطان جاز ایران «ویگن» در کناری گوش به صدای مخملین «آرتوش» سپرده که بعد از سالها غیبت و دوری از صحنهی موسیقی، اینبار در کنسرت او و هزاران کیلومتر دور از وطن دوباره میخواند:
ای شکسته خاطر من، روزگارت شادمان باد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#آرتوش
آهنگساز: پرویز مقصدی
ترانهسرا: پرویز وکیلی
بدون شک این صحنه، یکی از تکرارنشدنیهای تاریخ موسیقی ایران است.
«آندرانیک» بزرگ در حال کیبورد زدن است و سلطان جاز ایران «ویگن» در کناری گوش به صدای مخملین «آرتوش» سپرده که بعد از سالها غیبت و دوری از صحنهی موسیقی، اینبار در کنسرت او و هزاران کیلومتر دور از وطن دوباره میخواند:
ای شکسته خاطر من، روزگارت شادمان باد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💖کافه شعر💖
#نفرین #آرتوش آهنگساز: پرویز مقصدی ترانهسرا: پرویز وکیلی بدون شک این صحنه، یکی از تکرارنشدنیهای تاریخ موسیقی ایران است. «آندرانیک» بزرگ در حال کیبورد زدن است و سلطان جاز ایران «ویگن» در کناری گوش به صدای مخملین «آرتوش» سپرده که بعد از سالها غیبت و دوری…
آرتوش، در سال ۱۳۴۴ در روابط عمومی کارخانجات تازه تاسیسشدهی «قو» به کار مشغول شد و دو ترانهی تبلیغاتی «افسانهی قو» و «نیلوفر دریا» را خواند. این ترانهها هم به رغم تبلیغاتی بودن، مورد توجه قرار گرفتند.
با این حال آرتوش که بسیار محبوب بود و آیندهی درخشانی در خوانندگی برای او تصور میشد در سال ۱۳۴۵ به یکباره ناپدید شد و سر از اروپا و بعد ارمنستان در آورد.
بیست و چند سال بعد او ترانههایی از ساختههای «پرویز مقصدی» را تحت عنوان آلبوم «نفرین» در لسآنجلس منتشر کرد و در چند برنامه و شوی تلویزیونی ظاهر شد.
آلبوم «نفرین» آلبومی بیگانه با فضای موزیک خالتور لسآنجلسی بود. پس از آن بار دیگر آرتوش به انزوا رفت و بیست و چند سال بعد، یکی دو ترانه از جمله «تهران» از او منتشر شد.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آرتوش، در سال ۱۳۴۴ در روابط عمومی کارخانجات تازه تاسیسشدهی «قو» به کار مشغول شد و دو ترانهی تبلیغاتی «افسانهی قو» و «نیلوفر دریا» را خواند. این ترانهها هم به رغم تبلیغاتی بودن، مورد توجه قرار گرفتند.
با این حال آرتوش که بسیار محبوب بود و آیندهی درخشانی در خوانندگی برای او تصور میشد در سال ۱۳۴۵ به یکباره ناپدید شد و سر از اروپا و بعد ارمنستان در آورد.
بیست و چند سال بعد او ترانههایی از ساختههای «پرویز مقصدی» را تحت عنوان آلبوم «نفرین» در لسآنجلس منتشر کرد و در چند برنامه و شوی تلویزیونی ظاهر شد.
آلبوم «نفرین» آلبومی بیگانه با فضای موزیک خالتور لسآنجلسی بود. پس از آن بار دیگر آرتوش به انزوا رفت و بیست و چند سال بعد، یکی دو ترانه از جمله «تهران» از او منتشر شد.
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش می دانستی
#من_تو_را
در کنجِ دنجِ شعرهایم
پنهان کرده ام
تا تو را
با ساز باور #احساس
لابه لای
ساقه های تکیدهٔ موهایم
بنوازم
کاش می دانستی
قافیه ها بر بام شعر
کنار ردیفها
یکی یکی پیاده می شوند و
هراسان در پیِ غزلها
می دوند
آدرست را گمکرده اند!
#کاش_قطب_نمای_احساس
در جستجوی عشق
#ضربان_قلبت را
امضای تمام شعرهایمکند!
کاش می دانستی
کاش می دانستم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#من_تو_را
در کنجِ دنجِ شعرهایم
پنهان کرده ام
تا تو را
با ساز باور #احساس
لابه لای
ساقه های تکیدهٔ موهایم
بنوازم
کاش می دانستی
قافیه ها بر بام شعر
کنار ردیفها
یکی یکی پیاده می شوند و
هراسان در پیِ غزلها
می دوند
آدرست را گمکرده اند!
#کاش_قطب_نمای_احساس
در جستجوی عشق
#ضربان_قلبت را
امضای تمام شعرهایمکند!
کاش می دانستی
کاش می دانستم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر چند که یار سر گرانست به تو
غمگین نشوی که مهربانست به تو
دلدار مثال صورت آینه است
تا تو نگرانی نگرانست به تو
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غمگین نشوی که مهربانست به تو
دلدار مثال صورت آینه است
تا تو نگرانی نگرانست به تو
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باورت کردم، نماندی،،، باورم را باد برد
سوخت از هجرانْ دل و خاکسترم را باد برد
خواستم از عشق شعری تازه گویم،،، یاد تو
شعله بر قلب قلم زد، دفترم را باد برد
نیمه جان، پرپر زنان، چشمم به راهت بود و حیف
شوق پرواز شکسته در پرم را باد برد
درد هشیاری تمام روح و جسمم را گرفت
عطر و مستی نهان در ساغرم را باد برد
غم مخور هر آنچه باد آورده آخر میبرد
آنچه آورده غم دل بر سرم، را باد برد"
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سوخت از هجرانْ دل و خاکسترم را باد برد
خواستم از عشق شعری تازه گویم،،، یاد تو
شعله بر قلب قلم زد، دفترم را باد برد
نیمه جان، پرپر زنان، چشمم به راهت بود و حیف
شوق پرواز شکسته در پرم را باد برد
درد هشیاری تمام روح و جسمم را گرفت
عطر و مستی نهان در ساغرم را باد برد
غم مخور هر آنچه باد آورده آخر میبرد
آنچه آورده غم دل بر سرم، را باد برد"
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آلاچیق دنج آغوشت را
به دوست داشتنم
اختصاص بده
هوس کرده ام
امروز عصر
با چاشنی چای و بوسه
لبخند را میهمان
بزم دو نفره مان نمایم
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به دوست داشتنم
اختصاص بده
هوس کرده ام
امروز عصر
با چاشنی چای و بوسه
لبخند را میهمان
بزم دو نفره مان نمایم
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می خواهم گوشواره هایم گل انار باشد
با انگشتان رویایت آن را بچینی
دانه دانه کنی
به آواز چکاوک
به تنم عطر بهار بپاشی
نامم را صدا بزنی
از هر حروف نامم
عشق جاری شود
در آغوشت بگیری
در آغاز تاریخی
به نام شعر بگویی
«جان بده تا باشدت آرام جان»
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با انگشتان رویایت آن را بچینی
دانه دانه کنی
به آواز چکاوک
به تنم عطر بهار بپاشی
نامم را صدا بزنی
از هر حروف نامم
عشق جاری شود
در آغوشت بگیری
در آغاز تاریخی
به نام شعر بگویی
«جان بده تا باشدت آرام جان»
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
_وقتی تنهایی
به همهچیز و همهکس پناه میبری
پخش میشوی
در کوچه و خیابان
به جاهایی میروی که نباید بروی
به آدمهایی سلام میکنی که نباید.
محبوب من!
بیا دست مرا بگیر و مرا بیرون بکش!
از کافههای دود و نیشخند
از گلوی شبها
از گِل و لای روزها
من پراکنده شدهام
بیا مرا جمع کن از کوچه و خیابان
بیا مرا جمع کن از دیگران!
#رسول_یونـــــــــــــان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به همهچیز و همهکس پناه میبری
پخش میشوی
در کوچه و خیابان
به جاهایی میروی که نباید بروی
به آدمهایی سلام میکنی که نباید.
محبوب من!
بیا دست مرا بگیر و مرا بیرون بکش!
از کافههای دود و نیشخند
از گلوی شبها
از گِل و لای روزها
من پراکنده شدهام
بیا مرا جمع کن از کوچه و خیابان
بیا مرا جمع کن از دیگران!
#رسول_یونـــــــــــــان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم می دوزم
به دوردستها
فاصله نگاهم را
کوتاهتر می کنم
می اندیشم
به غم درونم
که هر بار با
دود کردن سیگاری
زجرم را بیشتر
و بیشتر می کند
خودم را دوباره
می پروانم
این بار در لانه ماری
ساکن می شوم
بار شانه هایم را
به نیش مار می سپارم
خلاف قائده زندگی
غمگین بودن را
به نابهنجاری
زجراور می رسانم
خودم را کشان کشان
به جنگل می برم
در لمس تنه درخت
با کینه ی درون
حک می کنم
این جهان پر
از خاطرات تلخی است
که رگ به رگ قلب را
با چاقوی تیز
زخم می زند
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به دوردستها
فاصله نگاهم را
کوتاهتر می کنم
می اندیشم
به غم درونم
که هر بار با
دود کردن سیگاری
زجرم را بیشتر
و بیشتر می کند
خودم را دوباره
می پروانم
این بار در لانه ماری
ساکن می شوم
بار شانه هایم را
به نیش مار می سپارم
خلاف قائده زندگی
غمگین بودن را
به نابهنجاری
زجراور می رسانم
خودم را کشان کشان
به جنگل می برم
در لمس تنه درخت
با کینه ی درون
حک می کنم
این جهان پر
از خاطرات تلخی است
که رگ به رگ قلب را
با چاقوی تیز
زخم می زند
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یه وقتایی نمیشه گفت "بگذریم"
از بعضی آدما
از بعضی خاطرهها
از بعضی دوست داشتن ها
نمیشه آسون گذشت
نمیشه روزت رو
بی "یادش بخیر" شب کنی
نمیشه از کوچهاے بگذرے
صداے قدماش
صداے خندههاش
نپیچه تو پس کوچه هاے دلتنگیت
نمیشه بی خیال شد نمیشه گذشت....
#لیلا_مقربی♥️
#به_شب_سلام👋🏻🌙
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از بعضی آدما
از بعضی خاطرهها
از بعضی دوست داشتن ها
نمیشه آسون گذشت
نمیشه روزت رو
بی "یادش بخیر" شب کنی
نمیشه از کوچهاے بگذرے
صداے قدماش
صداے خندههاش
نپیچه تو پس کوچه هاے دلتنگیت
نمیشه بی خیال شد نمیشه گذشت....
#لیلا_مقربی♥️
#به_شب_سلام👋🏻🌙
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای درخشان ز رخت مهر سپهر عالی
سایه ات از رخ ذرّات مبادا خالی
ما چو ذرّه همه در سایه خورشید توایم
بر مدار از سر ما سایه ز فارغ بالی
دلم از زلف تو پیوسته پریشان حالست
گرچه جمعست در آن جمع پریشان حالی
#شمس_مغربی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سایه ات از رخ ذرّات مبادا خالی
ما چو ذرّه همه در سایه خورشید توایم
بر مدار از سر ما سایه ز فارغ بالی
دلم از زلف تو پیوسته پریشان حالست
گرچه جمعست در آن جمع پریشان حالی
#شمس_مغربی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون آفتاب آهسته
بر چشمان تار من بتاب
و رخ چون ماهت را
درون حوضچه ی قلبم
پدیدار ساز
تا ساز دلم کوک شود
در عمق قلب پرتپشم
تو را چون قوی سفید
در آغوش بگیرم
خوابم ارغوانی شود
دلم در تنگی نفست بلرزد
دهانم به حلوای نابی شیرین شود
حواسم پرت دنیای درونت گردد
ارام
عاشقانه
بوسه بر لبان
گلابتون رویت را گشایم
ابرو از نگاهت بگیرم
دنیا زیبا شود
دنیا روشن شود..
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون آفتاب آهسته
بر چشمان تار من بتاب
و رخ چون ماهت را
درون حوضچه ی قلبم
پدیدار ساز
تا ساز دلم کوک شود
در عمق قلب پرتپشم
تو را چون قوی سفید
در آغوش بگیرم
خوابم ارغوانی شود
دلم در تنگی نفست بلرزد
دهانم به حلوای نابی شیرین شود
حواسم پرت دنیای درونت گردد
ارام
عاشقانه
بوسه بر لبان
گلابتون رویت را گشایم
ابرو از نگاهت بگیرم
دنیا زیبا شود
دنیا روشن شود..
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل برد دلبر و در دام بلاش اندازد
دل ما برد، ندانم به کجاش اندازد
هرکجا مرغ دلی بال گشاید، فی الحال
به کمان مهره ابرو ز هواش اندازد
خوش کمندی است سر زلف شکن بر شکنش
وه چه خوش باشد اگر بخت بماش اندازد!
#سلمان_ساوجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل ما برد، ندانم به کجاش اندازد
هرکجا مرغ دلی بال گشاید، فی الحال
به کمان مهره ابرو ز هواش اندازد
خوش کمندی است سر زلف شکن بر شکنش
وه چه خوش باشد اگر بخت بماش اندازد!
#سلمان_ساوجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یار برداشت ز رخ، پرده برای دلِ من
برد از من دل و بنشست به جای دلِ من
#صفای_اصفهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برد از من دل و بنشست به جای دلِ من
#صفای_اصفهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشق شدنم حاصلِ چشمانِ شما بود...!!
از عشق سرودن، همه از لطفِ خدا بود...
عاشق که شدم دیدنِ رویت کوپنی شد
سهمیّهیِ بیچاره دلم، قهر وُ جفا بود...!
قلبم «عَمَلی» شد، به تو معتاد شدم من
این عادتِ بد، تشنهیِ یک ذرّه وفا بود...!
من سادهتر از سادگیام، عکسِ شواهد!
این سادگیام منشاءِ هر خبط وُ خطا بود...!
از غیرتِ مردانهیِ ما واهمه کردی
انگار که در غیرتمان مارِ بوآ بود...!
حالا که تو دل بردی وُ من غیرتِ محضم
یادت نرود وعدهیِ ما حُجب و حیا بود...!
بیشوخی اگر دلبر و عشقم تو نبودی
دنیایِ من وُ آخرتم رویِ هوا بود...!!
#محمد_صادق_زمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از عشق سرودن، همه از لطفِ خدا بود...
عاشق که شدم دیدنِ رویت کوپنی شد
سهمیّهیِ بیچاره دلم، قهر وُ جفا بود...!
قلبم «عَمَلی» شد، به تو معتاد شدم من
این عادتِ بد، تشنهیِ یک ذرّه وفا بود...!
من سادهتر از سادگیام، عکسِ شواهد!
این سادگیام منشاءِ هر خبط وُ خطا بود...!
از غیرتِ مردانهیِ ما واهمه کردی
انگار که در غیرتمان مارِ بوآ بود...!
حالا که تو دل بردی وُ من غیرتِ محضم
یادت نرود وعدهیِ ما حُجب و حیا بود...!
بیشوخی اگر دلبر و عشقم تو نبودی
دنیایِ من وُ آخرتم رویِ هوا بود...!!
#محمد_صادق_زمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️ لحظه هاتون شاد دوستان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نباشم جزء کورانی، که تنها چشم سر دارم
و یا امید دل بستن به خورشید سحر دارم
من آن ققنوس مغرورم، میان عشق و آتش مست
برای فتح هر قلّه، همیشه بال و پر دارم
شب و مهتاب و تنهایی، سکوتم با شکیبایی
سخن گوید از آن رازی، که با قرص قمر دارم
اگر بی عشق در قلبم هزاران دانه می کارم
به وقت رفتن از دنیا، نهال بی ثمر دارم
مذاب خون دل هر دم، شود از دیده ام جاری
که چون آتشفشان دردی از اعماق جگر دارم
بدون عشق و آزادی نخواهم رفت از دنیا
اگر چه از خدای خود تمنّای سفر دارم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و یا امید دل بستن به خورشید سحر دارم
من آن ققنوس مغرورم، میان عشق و آتش مست
برای فتح هر قلّه، همیشه بال و پر دارم
شب و مهتاب و تنهایی، سکوتم با شکیبایی
سخن گوید از آن رازی، که با قرص قمر دارم
اگر بی عشق در قلبم هزاران دانه می کارم
به وقت رفتن از دنیا، نهال بی ثمر دارم
مذاب خون دل هر دم، شود از دیده ام جاری
که چون آتشفشان دردی از اعماق جگر دارم
بدون عشق و آزادی نخواهم رفت از دنیا
اگر چه از خدای خود تمنّای سفر دارم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀