نی هرکه کند رقص و جهد بالا او
در فقر بود گزیده و والا او
مسجود ملک تا نشود چون آدم
عالم نشود به عالم اسما او
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در فقر بود گزیده و والا او
مسجود ملک تا نشود چون آدم
عالم نشود به عالم اسما او
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آمدم تا پایه ی اجبارها را بشکنم
بی تأمل در کنارت دارها را بشکنم
با صبوریهای بی اندازه عمر از دست رفت
کاش از امروز این بسیارها را بشکنم
شیوه هایی بس غلط در عشق جا افتاده است
پس کمک کن با تو این معیارها را بشکنم
قهوه ی چشمت ننوشیدم که در فال وصال
با تحکّم سنّت قاجارها را بشکنم
در حریر بوسه هایت خویش را پنهان کنم
با سکوتم قدرت گفتارها را بشکنم
شاعرانه در میان بیتهای عاشقم
بی تکلّم، با قلم، هنجارها را بشکنم
در مصاف فاصله گر همره و همدل شوی
می توانم صف به صف دیوارها را بشکنم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی تأمل در کنارت دارها را بشکنم
با صبوریهای بی اندازه عمر از دست رفت
کاش از امروز این بسیارها را بشکنم
شیوه هایی بس غلط در عشق جا افتاده است
پس کمک کن با تو این معیارها را بشکنم
قهوه ی چشمت ننوشیدم که در فال وصال
با تحکّم سنّت قاجارها را بشکنم
در حریر بوسه هایت خویش را پنهان کنم
با سکوتم قدرت گفتارها را بشکنم
شاعرانه در میان بیتهای عاشقم
بی تکلّم، با قلم، هنجارها را بشکنم
در مصاف فاصله گر همره و همدل شوی
می توانم صف به صف دیوارها را بشکنم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زبانم را
حُکم به خاموشی میدهم
تا عاشقانهای برایت زمزمه نکند
چشمانم را به زمین میدوزم
زیباییات سحرم نکند
دستانم را زیر چانه گره میزنم
به هوایت به پرواز در نیاید
و حواسم را
به این سو و آن سو پرت میکنم
که حوالی خیالت پرسه نزند
اما...
با عصیانِ خوابهایم
چه کنم؟
#مریم_امینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حُکم به خاموشی میدهم
تا عاشقانهای برایت زمزمه نکند
چشمانم را به زمین میدوزم
زیباییات سحرم نکند
دستانم را زیر چانه گره میزنم
به هوایت به پرواز در نیاید
و حواسم را
به این سو و آن سو پرت میکنم
که حوالی خیالت پرسه نزند
اما...
با عصیانِ خوابهایم
چه کنم؟
#مریم_امینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل رویسیه مانده ز گلزار جدا
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بلبل رویسیه مانده ز گلزار جدا
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح ...
برخاستن از سکوت
و رها شدن
از خیالات دروغین شب است
بیداریست در باور وجود .
لطافتِ
احساس است
در انعکاس پیدایش نور ...
کجایی؟؟
طلوع کن که من زیبایی
سپیده دم را
در چشمان تو دیده ام
بیا و لبریزم کن
از دوست داشتن ،
مرا بخوان
با آهنگ جانبخش صدایت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برخاستن از سکوت
و رها شدن
از خیالات دروغین شب است
بیداریست در باور وجود .
لطافتِ
احساس است
در انعکاس پیدایش نور ...
کجایی؟؟
طلوع کن که من زیبایی
سپیده دم را
در چشمان تو دیده ام
بیا و لبریزم کن
از دوست داشتن ،
مرا بخوان
با آهنگ جانبخش صدایت ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر روز
"صبـح" ،
بودنِ بوسہهاے
تـو الزامیسـت
تا مـرا بدرقه ڪُنند
بہ سوے جـهانی ڪه خستڪَیهایِ
روزمره پیدایم نڪُنند....!
و
چقـدر
دلنشین خـواهد بود
صبحی ڪه با بوسہهاے تـو
شروع شـود.....!!
#عباس_عظیم_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"صبـح" ،
بودنِ بوسہهاے
تـو الزامیسـت
تا مـرا بدرقه ڪُنند
بہ سوے جـهانی ڪه خستڪَیهایِ
روزمره پیدایم نڪُنند....!
و
چقـدر
دلنشین خـواهد بود
صبحی ڪه با بوسہهاے تـو
شروع شـود.....!!
#عباس_عظیم_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"شبنم"
در نشیب پُرشتاب برگها
شبنمی هستم سراپایم نگاه
اشک شب بودم شدم لبخند صبح
بر لب گل میشوم تصویر آه
لرزش جان مرا اندک مبین
پیکرم گهوارهی خورشیدهاست
سینهی تنگم پر از توفان و موج
چشم من لبریز از امیدهاست
در دلم فریاد تندرهای خشم
در سرم اندیشهی دریا شدن
از بلورینْ جامه بیرون آمدن
پَر شدن، آواشدن، صحرا شدن
سایهی هستی به سیمایم چنان
نقشهای دلکش رنگینکمان
خنده، خالی از بدیهای زمین
سینه، سرشار از نگاه آسمان
من دمی از روزگارم، بیدرنگ
کَنده از دیروز و در فردا نهان
گرچه مرگم کام بگشوده است باز
شبنمم خندان به راه خود روان
#سیاوش_کسرایی
«از دفترِ خون سیاوش»
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در نشیب پُرشتاب برگها
شبنمی هستم سراپایم نگاه
اشک شب بودم شدم لبخند صبح
بر لب گل میشوم تصویر آه
لرزش جان مرا اندک مبین
پیکرم گهوارهی خورشیدهاست
سینهی تنگم پر از توفان و موج
چشم من لبریز از امیدهاست
در دلم فریاد تندرهای خشم
در سرم اندیشهی دریا شدن
از بلورینْ جامه بیرون آمدن
پَر شدن، آواشدن، صحرا شدن
سایهی هستی به سیمایم چنان
نقشهای دلکش رنگینکمان
خنده، خالی از بدیهای زمین
سینه، سرشار از نگاه آسمان
من دمی از روزگارم، بیدرنگ
کَنده از دیروز و در فردا نهان
گرچه مرگم کام بگشوده است باز
شبنمم خندان به راه خود روان
#سیاوش_کسرایی
«از دفترِ خون سیاوش»
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امید دلگــشایی داشتم از گـــــریهی خونین
ندانستم که چون تَر شد گره، دشوار بگشاید
#صائب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ندانستم که چون تَر شد گره، دشوار بگشاید
#صائب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اکسیر_عشق
#غزلی_از_سعدی_با_خوانش_رشید_کاکاوند
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشـتن اسـیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسـیر عشـق بر مسم افتاد و زر شدم
#سعدی
#ادبیات
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#غزلی_از_سعدی_با_خوانش_رشید_کاکاوند
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشـتن اسـیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسـیر عشـق بر مسم افتاد و زر شدم
#سعدی
#ادبیات
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتي بگوي عاشق و بيمار کيستي ؟
من عاشق توام تو بگو يار کيستي ؟
بستي ميان به کينه ، کشيدي ز غمزه تيغ
جانم فدات در پي آزار کيستي ؟
دارم دلي ز هجر تو هر دم فگارتر
تا خود تو مرهم دل افگار کيستي ؟
هر شب من و خيال تو و کنج محنتي
تو با که اي و مونس و غمخوار کيستي ؟
من با غم تو يار بعهد و وفاي خويش
اي بي وفا تو وفادار کيستي ؟
تاچند گرد کوي تو گردم ؟ گهي بپرس :
کاينجا چه مي کني و طلبکار کيستي ؟
جامي مدار چشم خلاصي ز قيد عشق
انديشه کن ببين که گرفتار کيستي ؟
#جامي
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من عاشق توام تو بگو يار کيستي ؟
بستي ميان به کينه ، کشيدي ز غمزه تيغ
جانم فدات در پي آزار کيستي ؟
دارم دلي ز هجر تو هر دم فگارتر
تا خود تو مرهم دل افگار کيستي ؟
هر شب من و خيال تو و کنج محنتي
تو با که اي و مونس و غمخوار کيستي ؟
من با غم تو يار بعهد و وفاي خويش
اي بي وفا تو وفادار کيستي ؟
تاچند گرد کوي تو گردم ؟ گهي بپرس :
کاينجا چه مي کني و طلبکار کيستي ؟
جامي مدار چشم خلاصي ز قيد عشق
انديشه کن ببين که گرفتار کيستي ؟
#جامي
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هان ای تن خاکی سخن از خاک مگو
جز قصهٔ آن آینهٔ پاک مگو
از خالق افلاک درونت صفتی است
جز از صفت خالق افلاک مگو
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جز قصهٔ آن آینهٔ پاک مگو
از خالق افلاک درونت صفتی است
جز از صفت خالق افلاک مگو
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
« دوستت دارم » را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم – به خدا –
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.
تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
« دوستم داری » را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو...
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
« دوستت دارم » را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم – به خدا –
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.
تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
« دوستم داری » را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو...
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فصل دوست داشتنات که برسد
درختان که هیچ
جنگلها هم شکوفه میدهند
عروسی گنجشکها
لای شاخههای بهارنارنج میشود
ابرها میرقصند
رودها ولوله به پا میکنند و
سراسیمه از اندام سنگها رد میشوند.
فصل دوست داشتنات که برسد
میدانم باید سورمهدانم را بردارم و
چشمانام را به رنگ عشق درآورم
میدانم روحم باید عریان شود
جوانیتر شوم و صبورتر.
فصل دوست داشتنات که برسد
ماهیها دریا را فتح میکنند
کبوتران آسمان را
و من مستتر از تنگ شراب
لبانت را تر میکنم به مستی
فقط فصل دوست داشتنات
باید برسد.
#سمیه_تاج_الدین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درختان که هیچ
جنگلها هم شکوفه میدهند
عروسی گنجشکها
لای شاخههای بهارنارنج میشود
ابرها میرقصند
رودها ولوله به پا میکنند و
سراسیمه از اندام سنگها رد میشوند.
فصل دوست داشتنات که برسد
میدانم باید سورمهدانم را بردارم و
چشمانام را به رنگ عشق درآورم
میدانم روحم باید عریان شود
جوانیتر شوم و صبورتر.
فصل دوست داشتنات که برسد
ماهیها دریا را فتح میکنند
کبوتران آسمان را
و من مستتر از تنگ شراب
لبانت را تر میکنم به مستی
فقط فصل دوست داشتنات
باید برسد.
#سمیه_تاج_الدین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خلخالی از بوسه میبستم
به پایت اگر اینجا بودی
و طعم تازه میگرفت زندگیام
با دو شاه بلوط چشمانت ...
اگراینجا بودی
تقویم رومیزیام را دور میانداختم
و میگذاشتم ساعت دیوارے
به خواب رود
پس میزان میکردم زندگیام را
با نفسهاے تو
و هیچ عزا و عید و جمعهاے
تعطیل نمیکرد علاقه ے مرا ...
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به پایت اگر اینجا بودی
و طعم تازه میگرفت زندگیام
با دو شاه بلوط چشمانت ...
اگراینجا بودی
تقویم رومیزیام را دور میانداختم
و میگذاشتم ساعت دیوارے
به خواب رود
پس میزان میکردم زندگیام را
با نفسهاے تو
و هیچ عزا و عید و جمعهاے
تعطیل نمیکرد علاقه ے مرا ...
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پای دل بستم به تو؛ شور و شرم بر باد رفت
حل شدم در حوض چشمت؛ جوهرم بر باد رفت
در گلویم بغض تلخی بود لبریز از غزل
در نبود شانه ات اما سرم بر باد رفت
کفتر جلد تو بودم عمری اما آنقدر
در به رویم وا نکردی تا پرم بر باد رفت
لحظهی دیدار یادت رفت آسان من ولی
سوختم در حسرت و خاکسترم بر باد رفت
برق چشمت بود سوگندم ولی از چشمهات
بسکه بی مهری چشیدم؛ باورم بر باد رفت
در گذار عمر از بس دیر کردی مثل کاه
ذره ذره تار و پود پیکرم بر باد رفت
کشتی بی سرنشین بودم که دور از دستهات
تا شدم محتاج تسکین؛ لنگرم بر باد رفت
منتظر ماندم برایت دیر کردی؛ دیر شد
شور مستی از لبان ساغرم بر باد رفت
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حل شدم در حوض چشمت؛ جوهرم بر باد رفت
در گلویم بغض تلخی بود لبریز از غزل
در نبود شانه ات اما سرم بر باد رفت
کفتر جلد تو بودم عمری اما آنقدر
در به رویم وا نکردی تا پرم بر باد رفت
لحظهی دیدار یادت رفت آسان من ولی
سوختم در حسرت و خاکسترم بر باد رفت
برق چشمت بود سوگندم ولی از چشمهات
بسکه بی مهری چشیدم؛ باورم بر باد رفت
در گذار عمر از بس دیر کردی مثل کاه
ذره ذره تار و پود پیکرم بر باد رفت
کشتی بی سرنشین بودم که دور از دستهات
تا شدم محتاج تسکین؛ لنگرم بر باد رفت
منتظر ماندم برایت دیر کردی؛ دیر شد
شور مستی از لبان ساغرم بر باد رفت
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💖کافه شعر💖 pinned «خلخالی از بوسه میبستم به پایت اگر اینجا بودی و طعم تازه میگرفت زندگیام با دو شاه بلوط چشمانت ... اگراینجا بودی تقویم رومیزیام را دور میانداختم و میگذاشتم ساعت دیوارے به خواب رود پس میزان میکردم زندگیام را با نفسهاے تو و هیچ عزا و عید و جمعهاے…»