یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست
بردار که بیحاصلی از حاصل ماست
الحمد که چون تو رهنمایی داریم
کز گمشدگانیم که غم منزل ماست
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بردار که بیحاصلی از حاصل ماست
الحمد که چون تو رهنمایی داریم
کز گمشدگانیم که غم منزل ماست
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوسیدمش در جاده های مُرده ی بی روح
بوسیدمش در کوچه های پشت “لیلا کوه”
بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که
توی خیابان های خیسِ “لنگرود”ی که
بارید از من مثل ابر خسته از باران
بارید از من تا خودِ “استخر لاهیجان”
خندید با من در جدال گرم بازی ها
خندید با من به تمام حال و ماضی ها
خندید با من در مسیر رفت تا برگشت
خندید با من در تمامِ پارک های “رشت”
بوسیدمش در کافه های خسته ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق
آغوش وا کردیم اگر چه ترس هر سو بود
در سینما که شاهدِ عشقِ من و او بود
بوسیدمش هر شب سرِ پل های صدساله
بوسیدمش تا ساحلِ دریای “چمخاله”
بوسیدمش در روز های تلخ و سختی که
بوسیدمش بر کنده ی خشک درختی که
سخت و غریبانه گذر کردیم شب ها را
شامِ غریبان بود و می خوردیم لب ها را
با قلب های خسته ی حالی به حالی مان
با آن نگاه و لهجه ی بغضِ شمالی مان
بوسیدمش در کافه های خسته ی در راه
بوسیدمش از غم جلوی درب دانشگاه
بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق
#شاهین_نجفی
#مزدک_نظافت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوسیدمش در کوچه های پشت “لیلا کوه”
بوسیدمش هی زیر هر ابرِ کبودی که
توی خیابان های خیسِ “لنگرود”ی که
بارید از من مثل ابر خسته از باران
بارید از من تا خودِ “استخر لاهیجان”
خندید با من در جدال گرم بازی ها
خندید با من به تمام حال و ماضی ها
خندید با من در مسیر رفت تا برگشت
خندید با من در تمامِ پارک های “رشت”
بوسیدمش در کافه های خسته ی در راه
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق
آغوش وا کردیم اگر چه ترس هر سو بود
در سینما که شاهدِ عشقِ من و او بود
بوسیدمش هر شب سرِ پل های صدساله
بوسیدمش تا ساحلِ دریای “چمخاله”
بوسیدمش در روز های تلخ و سختی که
بوسیدمش بر کنده ی خشک درختی که
سخت و غریبانه گذر کردیم شب ها را
شامِ غریبان بود و می خوردیم لب ها را
با قلب های خسته ی حالی به حالی مان
با آن نگاه و لهجه ی بغضِ شمالی مان
بوسیدمش در کافه های خسته ی در راه
بوسیدمش از غم جلوی درب دانشگاه
بوسیدمش در “رودسر” بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر بعد از خوردنِ شلاق
#شاهین_نجفی
#مزدک_نظافت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من که صد راز مگو در دل تنها دارم
بی سبب نیست اگر میل به صحرا دارم
دانی از مطلع چشمان تو شاعر شده ام
بزم شعری همه شب با دل شیدا دارم
شعله ی عشق به جان می خرم و باکی نیست
کی از این آتش افروخته پروا دارم
چشم بستم که نبیند دل عاشق بی تو
روز تاریکتری از شب یلدا دارم
منم آن شمع که در اشک خودم غرق شدم
باز هم بهر عزا نور، مهیّا دارم
بر وفایم سند محکم اگر میخواهی
پای این عاشقی از خون خود امضاء دارم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی سبب نیست اگر میل به صحرا دارم
دانی از مطلع چشمان تو شاعر شده ام
بزم شعری همه شب با دل شیدا دارم
شعله ی عشق به جان می خرم و باکی نیست
کی از این آتش افروخته پروا دارم
چشم بستم که نبیند دل عاشق بی تو
روز تاریکتری از شب یلدا دارم
منم آن شمع که در اشک خودم غرق شدم
باز هم بهر عزا نور، مهیّا دارم
بر وفایم سند محکم اگر میخواهی
پای این عاشقی از خون خود امضاء دارم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا جانانهای باید که باشد غم گسارِ من
میانِ نازکش باشد همه شب در کنارِ من
چه خوش باشد دل آرامی که چون از خواب برخیزد
به غمزه چشمِ مستِ او کند دفعِ خمار من
اگر باشد قیامت باشد اللّهمَّ ارزُقنا
همین از بخت و دولت چشم دارد انتظارِ من
#حکیم_نزاری_قهستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میانِ نازکش باشد همه شب در کنارِ من
چه خوش باشد دل آرامی که چون از خواب برخیزد
به غمزه چشمِ مستِ او کند دفعِ خمار من
اگر باشد قیامت باشد اللّهمَّ ارزُقنا
همین از بخت و دولت چشم دارد انتظارِ من
#حکیم_نزاری_قهستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بغضِ مجنون دلم کاش به لیلا برسد
قاصدک منتظرم زود به آنجا برسد
فرصتی ده به نگاهش بنگارم غزلی
مطلع ام مست، به گلواژه ی صحرا برسد
موج مویش به سرم شور و شر انداخته است
تا که دیوانگی ام به حد اعلا برسد
ساحل امن تنش بستر خوابم بشود
کشتی بختم اگر تا تهِ دریا برسد
شربت سرخ لبانش شده ویرانیِ جان
کاش این قصه به آن دختر زیبا برسد
قرص آرامش و اعصاب ندارد ثمری
واله ام کرده مرا،، دل به دل آیا؟ برسد
هنگ کردم که نشد پاسخ خود را بدهم
آخر این قسمت ما تا به کجاها برسد
#فیروز_احمد_سعیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قاصدک منتظرم زود به آنجا برسد
فرصتی ده به نگاهش بنگارم غزلی
مطلع ام مست، به گلواژه ی صحرا برسد
موج مویش به سرم شور و شر انداخته است
تا که دیوانگی ام به حد اعلا برسد
ساحل امن تنش بستر خوابم بشود
کشتی بختم اگر تا تهِ دریا برسد
شربت سرخ لبانش شده ویرانیِ جان
کاش این قصه به آن دختر زیبا برسد
قرص آرامش و اعصاب ندارد ثمری
واله ام کرده مرا،، دل به دل آیا؟ برسد
هنگ کردم که نشد پاسخ خود را بدهم
آخر این قسمت ما تا به کجاها برسد
#فیروز_احمد_سعیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رفتی از خلوت من
همره شبهای که باشی ❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همره شبهای که باشی ❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من «وارث تمام نبودن های توام»
جایی در پستوی تنهایی ام
نشسته ام و بر روی دیوار قلبم
چوب خط روزهای دوری ات را
میکشم
و مشتاقانه به امید آن هستم که
آب در دست بیایی و
تمام این
نقش های بدشکل نبودت را از
قلبم پاک کنی....!
#الهام_رازقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جایی در پستوی تنهایی ام
نشسته ام و بر روی دیوار قلبم
چوب خط روزهای دوری ات را
میکشم
و مشتاقانه به امید آن هستم که
آب در دست بیایی و
تمام این
نقش های بدشکل نبودت را از
قلبم پاک کنی....!
#الهام_رازقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بے رخ دوست مرا عشرت ایّام ڪجاست
تا دلارام نباشد دلِ آرام ڪجاست
من و سوداے شب وصل تو در سر پختن
عاشق سوختہ جان را طمع خام ڪجاست
دل گرفتم ز تو خرسند پیغامے گشت
آنڪہ در ڪوے تو دارد رہ پیغام ڪجاست
نہ من اندر خم زلف تو گرفتارم و بس
خستہ بالے ڪہ نیافتادہ درین دام ڪجاست
من و از شهد لبت بوسهٔ شیرین هیهات
تلخڪامان غمت را طمع ڪام ڪجاست
دلم از مسجد و افسانهٔ واعظ بگرفت
راہ میخانہ ڪجا رند مے آشام ڪجاست
در بدر گشتم و ڪس با من سرگشتہ نگفت
ڪہ رہ خانهٔ آن ماہ گل اندام ڪجاست
همہ گم ڪردہ رهانند درین بادیہ ڪیست
تا بپرسم ڪہ سر ڪوے دلآرام ڪجاست
اهل این بادیہ ڪافر صفتانند سنا
از ڪہ پرسے ڪہ رہ ڪعبهٔ اسلام ڪجاست.
#جلال_الدین_همایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا دلارام نباشد دلِ آرام ڪجاست
من و سوداے شب وصل تو در سر پختن
عاشق سوختہ جان را طمع خام ڪجاست
دل گرفتم ز تو خرسند پیغامے گشت
آنڪہ در ڪوے تو دارد رہ پیغام ڪجاست
نہ من اندر خم زلف تو گرفتارم و بس
خستہ بالے ڪہ نیافتادہ درین دام ڪجاست
من و از شهد لبت بوسهٔ شیرین هیهات
تلخڪامان غمت را طمع ڪام ڪجاست
دلم از مسجد و افسانهٔ واعظ بگرفت
راہ میخانہ ڪجا رند مے آشام ڪجاست
در بدر گشتم و ڪس با من سرگشتہ نگفت
ڪہ رہ خانهٔ آن ماہ گل اندام ڪجاست
همہ گم ڪردہ رهانند درین بادیہ ڪیست
تا بپرسم ڪہ سر ڪوے دلآرام ڪجاست
اهل این بادیہ ڪافر صفتانند سنا
از ڪہ پرسے ڪہ رہ ڪعبهٔ اسلام ڪجاست.
#جلال_الدین_همایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بیچاره مردها
نه شاعری از دل بی قرارشان می گوید
نه نویسنده ای از بغض خفه شده اشان می نویسد
نه نقاشی از چشمهای چروک شده از پس انتظار بیخودشان،
نقاشی می کشد
مرد است دیگر
متهم به زمخت بودن
دوست نداشتن
خیانت کردن
مرد است دیگر
شامش را بگذار جلویش
فوتبالش را تماشا کند
تخمه اش را بشکند
مرد است دیگر
حق گریه ندارد
حق غرق شدن در تنهایی خودش را ندارد
مرد ایده آل این روزهای شما
محدود به شما باشد
شما رو محدود به خودش نکند
چه قدر روشن فکر شده اید
زنان عصر تمدن
#سجاد_بیرامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیچاره مردها
نه شاعری از دل بی قرارشان می گوید
نه نویسنده ای از بغض خفه شده اشان می نویسد
نه نقاشی از چشمهای چروک شده از پس انتظار بیخودشان،
نقاشی می کشد
مرد است دیگر
متهم به زمخت بودن
دوست نداشتن
خیانت کردن
مرد است دیگر
شامش را بگذار جلویش
فوتبالش را تماشا کند
تخمه اش را بشکند
مرد است دیگر
حق گریه ندارد
حق غرق شدن در تنهایی خودش را ندارد
مرد ایده آل این روزهای شما
محدود به شما باشد
شما رو محدود به خودش نکند
چه قدر روشن فکر شده اید
زنان عصر تمدن
#سجاد_بیرامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای #حال امروزم
#دلم یک کلبه می خواهد
میان جنگلی زیبا
کنارش چشمه ای پُر آب
یه شومینه پُر از آتش
صدای نم نم #باران
یه فنجان چای آویشن
هوای تازه حال خوش
لبی پر #خنده میخواهد
من و این حال رویایی
چه غوغایی شود در من.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دلم یک کلبه می خواهد
میان جنگلی زیبا
کنارش چشمه ای پُر آب
یه شومینه پُر از آتش
صدای نم نم #باران
یه فنجان چای آویشن
هوای تازه حال خوش
لبی پر #خنده میخواهد
من و این حال رویایی
چه غوغایی شود در من.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گرگ"ام و دربدر خصلت "حیوانی" خویش
ضرر اندوختم از این همه "چوپانی" خویش
تا نفهمند "خلایق" که چه در "سر" دارم
سالیانی زده ام "مهر" به "پیشانی" خویش!
منم آن ارگ! که از خواب غرور انگیزش
چشم واکرده "سحرگاه" به ویرانی خویش
رد شدی از بغل مسجد و حالا باید...
یا بچسبیم به "تو" یا به "مسلمانی" خویش
گاه دین باعث دل "سنگی" ما آدم هاست
"حاجیان" رحم ندارند به "قربانی" خویش
توبه گیریم که بازست درش! سودش چیست؟!
من که اقرار ندارم به پشیمانی خویش!
مُهر را پس بده ای شیخ که من بگذارم
سر بی حوصله بر نقطه ی پایانی خویش!
#حسین_زحمتکش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ضرر اندوختم از این همه "چوپانی" خویش
تا نفهمند "خلایق" که چه در "سر" دارم
سالیانی زده ام "مهر" به "پیشانی" خویش!
منم آن ارگ! که از خواب غرور انگیزش
چشم واکرده "سحرگاه" به ویرانی خویش
رد شدی از بغل مسجد و حالا باید...
یا بچسبیم به "تو" یا به "مسلمانی" خویش
گاه دین باعث دل "سنگی" ما آدم هاست
"حاجیان" رحم ندارند به "قربانی" خویش
توبه گیریم که بازست درش! سودش چیست؟!
من که اقرار ندارم به پشیمانی خویش!
مُهر را پس بده ای شیخ که من بگذارم
سر بی حوصله بر نقطه ی پایانی خویش!
#حسین_زحمتکش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💖کافه شعر💖
تا گنی برو ❤ ابی عالی ◁❚❚▷ ◉──── ❤ ❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼 ❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀ – آبی عالی - تا گنی برو Ebi Aali - Ta Gani Bero Offincial
دلِ بَزومه دریا تو می کشتی بَووشی ♪♩
زیارت بَوِردِمه تِره که مشتی بَووشی ♬
خواستگاری کِمه تِره من تی ماره جا ♯
مستی مستی کِمه تی چشمون خمار دا ♬
دل با تو دل بَوِیه ♪♩
خاره بیه گل بَوِیه ♯
تا تِره بَدیه دست و لنگ سریع شِل بَوِیه ♬
تا گِنی بِرو من تی روبرو ♪♩
چشمک بَزوئی عشقِ هاکِردی شروع ♬
تا گِنی هوا گِمه وارِشه ♯
آسمون وَر کِمه تی سفارشه ♪♩
هرجا شونی می سایه اِنه پا به پای تو ♬
سوال و جواب قلب این ریکا به پای تو ♯
رنگ پرچم عشق تی چشِ جور آبیه ♪♩
قبل تو دنیای من تک رنگ فقط سیاه بیه ♬
دل با تو دل بَوِیه ♯
خاره بیه گل بَوِیه ♪♩
تا تِره بَدیه دست و لنگ سریع شِل بَوِیه ♬
تا گِنی بِرو من تی روبرو ♪♩
چشمک بَزوئی عشقِ هاکِردی شروع ♬
تا گِنی هوا گِمه وارِشه ♪♩
آسمون وَر کِمه تی سفارشه
ترجمه آهنگ: ❤
دل به دریا زدم تا تو کشتی من بشی
تورو زیارت بردم که مشتی بشی
تورو از مادرت خواستگاری میکنم
مستی مستی میکنم فدای چشمون خمار تو
دل با تو دل شده
خاره بود گل شده
تا تورو دید دست و پاش سریع شل شده
تا میگی بیا من روبروی تو هستم
چشمک زدی عشق رو شروع کردی
تا میگی هوا میگم بارونه
پیش آسمون سفارش تورو میکنم
هرجا میری سایه من پا به پای تو میاد
سوال و جواب قلب این پسر به پای تو
رنگ پرچم عشق مثل چشم تو آبیه
قبل تو دنیای من تک رنگ فقط سیاه بود
دل با تو دل شده
خاره بود گل شده
تا تورو دید دست و پاش سریع شل شده
تا میگی بیا من روبروی تو هستم
چشمک زدی عشق رو شروع کردی
تا میگی هوا میگم بارونه
پیش آسمون سفارش تورو میکنم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیارت بَوِردِمه تِره که مشتی بَووشی ♬
خواستگاری کِمه تِره من تی ماره جا ♯
مستی مستی کِمه تی چشمون خمار دا ♬
دل با تو دل بَوِیه ♪♩
خاره بیه گل بَوِیه ♯
تا تِره بَدیه دست و لنگ سریع شِل بَوِیه ♬
تا گِنی بِرو من تی روبرو ♪♩
چشمک بَزوئی عشقِ هاکِردی شروع ♬
تا گِنی هوا گِمه وارِشه ♯
آسمون وَر کِمه تی سفارشه ♪♩
هرجا شونی می سایه اِنه پا به پای تو ♬
سوال و جواب قلب این ریکا به پای تو ♯
رنگ پرچم عشق تی چشِ جور آبیه ♪♩
قبل تو دنیای من تک رنگ فقط سیاه بیه ♬
دل با تو دل بَوِیه ♯
خاره بیه گل بَوِیه ♪♩
تا تِره بَدیه دست و لنگ سریع شِل بَوِیه ♬
تا گِنی بِرو من تی روبرو ♪♩
چشمک بَزوئی عشقِ هاکِردی شروع ♬
تا گِنی هوا گِمه وارِشه ♪♩
آسمون وَر کِمه تی سفارشه
ترجمه آهنگ: ❤
دل به دریا زدم تا تو کشتی من بشی
تورو زیارت بردم که مشتی بشی
تورو از مادرت خواستگاری میکنم
مستی مستی میکنم فدای چشمون خمار تو
دل با تو دل شده
خاره بود گل شده
تا تورو دید دست و پاش سریع شل شده
تا میگی بیا من روبروی تو هستم
چشمک زدی عشق رو شروع کردی
تا میگی هوا میگم بارونه
پیش آسمون سفارش تورو میکنم
هرجا میری سایه من پا به پای تو میاد
سوال و جواب قلب این پسر به پای تو
رنگ پرچم عشق مثل چشم تو آبیه
قبل تو دنیای من تک رنگ فقط سیاه بود
دل با تو دل شده
خاره بود گل شده
تا تورو دید دست و پاش سریع شل شده
تا میگی بیا من روبروی تو هستم
چشمک زدی عشق رو شروع کردی
تا میگی هوا میگم بارونه
پیش آسمون سفارش تورو میکنم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا رَه توشه برداریم
قدم در راه بگذاریم
کجا؟ هر جا که پیش آید,
بدآنجایی که میگویند خورشیدِ غروبِ ما,
زند بر پردهٔ شبگیرشان تصویر,
کجا؟ هر جا که پیش آید,
به آنجایی که میگویند
چو گلْ روییده شهری روشن از دریای تردامان,
و در آن چشمههایی هست,
که دائم روید و روید گل و برگِ بلورین بالِ شعر از آن,
و مینوشد از آن مردی که میگوید:
"چرا بر خویشتن هموار باید کرد رنجِ آبیاری کردن باغی
کز آن گل کاغذین روید؟"
#مهدی_اخوان_ثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قدم در راه بگذاریم
کجا؟ هر جا که پیش آید,
بدآنجایی که میگویند خورشیدِ غروبِ ما,
زند بر پردهٔ شبگیرشان تصویر,
کجا؟ هر جا که پیش آید,
به آنجایی که میگویند
چو گلْ روییده شهری روشن از دریای تردامان,
و در آن چشمههایی هست,
که دائم روید و روید گل و برگِ بلورین بالِ شعر از آن,
و مینوشد از آن مردی که میگوید:
"چرا بر خویشتن هموار باید کرد رنجِ آبیاری کردن باغی
کز آن گل کاغذین روید؟"
#مهدی_اخوان_ثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذار شبی گوشه ی ان بام بمیرم ،
مستانه ی تو ، بی مِِی و بی جام بمیرم ،
پرسند زتو ، گو که ندانم ..نشناسم ،
دیوانه ی تو ، بی دل وُ بی نام بمیرم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مستانه ی تو ، بی مِِی و بی جام بمیرم ،
پرسند زتو ، گو که ندانم ..نشناسم ،
دیوانه ی تو ، بی دل وُ بی نام بمیرم ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نسیم صبح چو برگ سمن فروریزد
جگر ز نالهٔ مرغ چمن فروریزد
فلک نظر به که دارد که نیش غمزهٔ او
هزاز ناوک جادوفکن فروریزد
اجل به صیدگه ناز او شود پامال
ز بس بر سر هم جان وتن فروریزد
#عرفی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جگر ز نالهٔ مرغ چمن فروریزد
فلک نظر به که دارد که نیش غمزهٔ او
هزاز ناوک جادوفکن فروریزد
اجل به صیدگه ناز او شود پامال
ز بس بر سر هم جان وتن فروریزد
#عرفی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#کاش
اولِ سطرِ کتابِ زندگانی
#عشق را
با محبت، سادگی
یکسان کشیم
من و تو
کمی
از بارش احساس بباریم
همگی ما بشویم
#کاش
زندگی ساده
دلی تنگ نبود
خوشی
از بام خدا می بارید
#کاش
این واژهٔ چرکینِ اگر کاش
نبود
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اولِ سطرِ کتابِ زندگانی
#عشق را
با محبت، سادگی
یکسان کشیم
من و تو
کمی
از بارش احساس بباریم
همگی ما بشویم
#کاش
زندگی ساده
دلی تنگ نبود
خوشی
از بام خدا می بارید
#کاش
این واژهٔ چرکینِ اگر کاش
نبود
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از کوچهی صبح
صدای قدمهای نور میآید..
و دستان گرم آفتاب
بر ساقههای منتظر
چه عاشقانه میپیچید..
نور دوباره طلوع میکند ؛
دوباره زندگی میبخشد..
#نگار_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صدای قدمهای نور میآید..
و دستان گرم آفتاب
بر ساقههای منتظر
چه عاشقانه میپیچید..
نور دوباره طلوع میکند ؛
دوباره زندگی میبخشد..
#نگار_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آسوده کسی است کو در این دیر
ناسوده بُوَد چو ماه در سیر
در خانۀ غم بقا نگیرد
چون برق بزاید و بمیرد
آنکس که در این دهش مقام است
آسودهدلی بر او حرام است
آن مرد کزین حصار جان برد
آن مرد در این نه این در آن مرد
سرو تو در این چمن دریغ است
کابش نمک و گیاش تیغ است
تا چند غم زمانه خوردن؟
تازیدن و تازیانه خوردن؟
عالم خوش خور که عالم این است
تو در غم عالمی غم این است
#نظامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ناسوده بُوَد چو ماه در سیر
در خانۀ غم بقا نگیرد
چون برق بزاید و بمیرد
آنکس که در این دهش مقام است
آسودهدلی بر او حرام است
آن مرد کزین حصار جان برد
آن مرد در این نه این در آن مرد
سرو تو در این چمن دریغ است
کابش نمک و گیاش تیغ است
تا چند غم زمانه خوردن؟
تازیدن و تازیانه خوردن؟
عالم خوش خور که عالم این است
تو در غم عالمی غم این است
#نظامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀