مگر دیوانه ام بگویم دوستت دارم.
نمیدانی و
خیالم راحت است
اگر
گفتم و لبخند زدی و دلم بیشتر ریخت چه،
اصلا گفتم و نامهربان شدی چه،
بیخیال؛
سری که درد نمیکند را دستمال نبندیم،
اصلا دوستت ندارم.
#حامد_نیازی♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانی و
خیالم راحت است
اگر
گفتم و لبخند زدی و دلم بیشتر ریخت چه،
اصلا گفتم و نامهربان شدی چه،
بیخیال؛
سری که درد نمیکند را دستمال نبندیم،
اصلا دوستت ندارم.
#حامد_نیازی♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصر که می شود
تو را بی قرارم
تماشایت را چشم انتظارم
بیشتر از همیشه دوستت دارم
و حاضر نیستم عشقم را
به غیر خودت بسپارم
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را بی قرارم
تماشایت را چشم انتظارم
بیشتر از همیشه دوستت دارم
و حاضر نیستم عشقم را
به غیر خودت بسپارم
#امـیرعبـاس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آغوش بهشت بی قرار من و توست
لبخند همیشه وامدار من و توست
برخیز و به ساز آرزوهات برقص
چشمان امید، امیدوار من و توست
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لبخند همیشه وامدار من و توست
برخیز و به ساز آرزوهات برقص
چشمان امید، امیدوار من و توست
#زهرا_وهاب_ساقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ناز چشم تو اگر قیمت صدها جان بود
زخمهای دلِ محزون مرا درمان بود
میروی روح جدا میشود از تن، امّا
نیست باکی که جهان بی تو مرا زندان بود
پس فرستاد نگاهت دل بی صاحب را
دو سه روزی دل من نزد شما مهمان بود
سرخوش و مست و خرامان همه جا میگردی
سهمم از عشق تو درد و غم بی پایان بود
باور دل نشد آخر که شکستی پیمان
گرچه پیمان شکنی در نظرت آسان بود
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زخمهای دلِ محزون مرا درمان بود
میروی روح جدا میشود از تن، امّا
نیست باکی که جهان بی تو مرا زندان بود
پس فرستاد نگاهت دل بی صاحب را
دو سه روزی دل من نزد شما مهمان بود
سرخوش و مست و خرامان همه جا میگردی
سهمم از عشق تو درد و غم بی پایان بود
باور دل نشد آخر که شکستی پیمان
گرچه پیمان شکنی در نظرت آسان بود
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#نفس در سینهام بال تپیدنهای #دل باشد
عجب هنگامهای دارم در این غوغای تنهایی.
بگفتا #عاشقم رفت و غبارین وحشتی باشد
سرود خستهای دارم کنون در پای تنهایی.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عجب هنگامهای دارم در این غوغای تنهایی.
بگفتا #عاشقم رفت و غبارین وحشتی باشد
سرود خستهای دارم کنون در پای تنهایی.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را چه صدا بزنم
که صدای دوست داشتنت
زمزمه ی دلتنگی مرا
به تاراج نگاهت ببرد
آوازم را به تکرار
به سکوت لبهات بنشاند
زخم ناسوزی قلبم را
به نرمی انگشتانت بسپارد
تو را چه صدا بزنم
تا اشکهای کودکی
به انتظار نشسته ام
فریاد اه را از گلو بردارد
بغضهای بی نشان را
در فصل به فصل زندگیم
خاموش کند
تو را چه صدا بزنم
تا خدا شاهدم باشد
تکه ای از خورشید را
به سیب گونه ی صورتم جای دهد
و لبخند را با رقص گیسوانم
به دست باد بسپارد...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را چه صدا بزنم
که صدای دوست داشتنت
زمزمه ی دلتنگی مرا
به تاراج نگاهت ببرد
آوازم را به تکرار
به سکوت لبهات بنشاند
زخم ناسوزی قلبم را
به نرمی انگشتانت بسپارد
تو را چه صدا بزنم
تا اشکهای کودکی
به انتظار نشسته ام
فریاد اه را از گلو بردارد
بغضهای بی نشان را
در فصل به فصل زندگیم
خاموش کند
تو را چه صدا بزنم
تا خدا شاهدم باشد
تکه ای از خورشید را
به سیب گونه ی صورتم جای دهد
و لبخند را با رقص گیسوانم
به دست باد بسپارد...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شهاب شب شکنم!
هر شب در سوسوورقص ستاره ها
چشمان منتظر من
دوست داشتنت را
با کوله بار چشم انتظاری
بغض ميكنندوبیداد
درياى غم نبودنت در دلم
طوفانی از جنس حسرت بپا میکند
وعصاره ی یغمای دلم این میان
آواریست به نام "تاوان"
تاوان دوست داشتن "تو"...
استاد #زنوز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر شب در سوسوورقص ستاره ها
چشمان منتظر من
دوست داشتنت را
با کوله بار چشم انتظاری
بغض ميكنندوبیداد
درياى غم نبودنت در دلم
طوفانی از جنس حسرت بپا میکند
وعصاره ی یغمای دلم این میان
آواریست به نام "تاوان"
تاوان دوست داشتن "تو"...
استاد #زنوز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چرا صبحِ مرا، زندانیِ پیراهنت داری؟
تو که خورشید را، چون خونِ جاری در تنت داری
دو سار از چشمهایِ تو به یکدیگر نشان دادند
دو مُرغِ سینه سُرخی را که در پیراهنت داری
لبت را غُنچه کن، بُرده به سویَم با نفسهایت
همه گُلبرگهایی را که رویِ ناخُنت داری
#حسین_منزوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو که خورشید را، چون خونِ جاری در تنت داری
دو سار از چشمهایِ تو به یکدیگر نشان دادند
دو مُرغِ سینه سُرخی را که در پیراهنت داری
لبت را غُنچه کن، بُرده به سویَم با نفسهایت
همه گُلبرگهایی را که رویِ ناخُنت داری
#حسین_منزوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به خروش میکِشندم نفحات صبحگاهت
به جنون لاعلاجی لمعات گاه گاهت
به شب سیاه فرقت به کدام شاهبالی
ره آسمان بپویم به وصال روی ماهت
نه ترنج و تیغ خواهد محکی برای حسنت
همه مات از جمالت، همه مست از نگاهت
به نثار خاک پایت گل و سبزه نیست قابل
گل باغ آفرینش، سرو جان نثار راهت
توئی آنکه دلسپردن به ولای اوست ایمان
خُنُک آندلی که هرگز ندهد زکف پناهت
#صفا_یغمایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به جنون لاعلاجی لمعات گاه گاهت
به شب سیاه فرقت به کدام شاهبالی
ره آسمان بپویم به وصال روی ماهت
نه ترنج و تیغ خواهد محکی برای حسنت
همه مات از جمالت، همه مست از نگاهت
به نثار خاک پایت گل و سبزه نیست قابل
گل باغ آفرینش، سرو جان نثار راهت
توئی آنکه دلسپردن به ولای اوست ایمان
خُنُک آندلی که هرگز ندهد زکف پناهت
#صفا_یغمایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوسه ی صبحِ تو
نقشے به یادماندنے مے زند
بر ڪتیبه ے دلم
و جوانه ے عشقت را درونِ باغِ دلم می رویاند
مرا در آغوشت بڪش
و با بوسه هاے آبدارت پذیرایے ڪن
بگذار چشمانم
رو به خورشیدِ نگاهت گشوده شود
و من لبریز شوم از عشق
#شهاب_شهابے👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نقشے به یادماندنے مے زند
بر ڪتیبه ے دلم
و جوانه ے عشقت را درونِ باغِ دلم می رویاند
مرا در آغوشت بڪش
و با بوسه هاے آبدارت پذیرایے ڪن
بگذار چشمانم
رو به خورشیدِ نگاهت گشوده شود
و من لبریز شوم از عشق
#شهاب_شهابے👌❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با یاد تو آتش به تنِ خشک و تر افتاد
دل سوخت و با نام تو جان در خطر افتاد
هجرت همه شب ناله ی شبگیر شد ای عشق
بعد از تو دلِ خسته ز غم دربدر افتاد
دل مرد و نفس بی تو دمی تاب نیاورد
آن لحظه که از چشم تو ؛ دل بی خبر افتاد
جانانهی من طالب و مطلوب همِه عشق
با یاد غمت عاشق تو؛ بی سپر افتاد
در دام شبِ تار فتادم من و غم گفت
آواره ی مجنون صفتی بی ثمر افتاد
🖌#فریبا_م
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل سوخت و با نام تو جان در خطر افتاد
هجرت همه شب ناله ی شبگیر شد ای عشق
بعد از تو دلِ خسته ز غم دربدر افتاد
دل مرد و نفس بی تو دمی تاب نیاورد
آن لحظه که از چشم تو ؛ دل بی خبر افتاد
جانانهی من طالب و مطلوب همِه عشق
با یاد غمت عاشق تو؛ بی سپر افتاد
در دام شبِ تار فتادم من و غم گفت
آواره ی مجنون صفتی بی ثمر افتاد
🖌#فریبا_م
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در کار تو هر روز گرفتارترم
غمهای ترا به جان خریدارترم
هر روز به چشم من نکو رویتری
هرچند که بیش بینمت زارترم
#انوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غمهای ترا به جان خریدارترم
هر روز به چشم من نکو رویتری
هرچند که بیش بینمت زارترم
#انوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوری و نداری ، زِ حالم خبر انگار
میمیرَم و میدانی و ، انگار نه انگار
غم خیمه زده بر تن و روح منِ عاشق
تو می نگری حالم و انگار نه انگار
من رهگذر کوی خودم بودم و عاقل
#دیوانه نمودی من و انگار نه انگار
عاشق شدم و معتکف کوی تو گشتم
لبخند زنان میگذری ، انگار نه انگار
من با دلِ دیوانه چه گویم پس از این عشق
حالِ دلِ من دیدی و ، انگار نه انگار
این عَدل نباشد که کُشی عاشق محزون
ایرج به تماشا و ، تو انگار نه انگار
#ایرج_ریاحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میمیرَم و میدانی و ، انگار نه انگار
غم خیمه زده بر تن و روح منِ عاشق
تو می نگری حالم و انگار نه انگار
من رهگذر کوی خودم بودم و عاقل
#دیوانه نمودی من و انگار نه انگار
عاشق شدم و معتکف کوی تو گشتم
لبخند زنان میگذری ، انگار نه انگار
من با دلِ دیوانه چه گویم پس از این عشق
حالِ دلِ من دیدی و ، انگار نه انگار
این عَدل نباشد که کُشی عاشق محزون
ایرج به تماشا و ، تو انگار نه انگار
#ایرج_ریاحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مشغول رخ ساقی، سرگرم خط جامم
در حلقهٔ مِیخواران، نیک است سرانجامم
اول نگهش کردم، آخر به رهش مُردم
وه وه که چه نیکو شد، آغازم و انجامم
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در حلقهٔ مِیخواران، نیک است سرانجامم
اول نگهش کردم، آخر به رهش مُردم
وه وه که چه نیکو شد، آغازم و انجامم
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پوچ است غیر تو ، همه ی انتخاب ها
تلخ است در قیاس لبانت قطاب ها
نوش دلم لب تو ، حلال و حرام چیست؟
از واجبات دین من است این ثواب ها
افتادنم به پای تو از روی عجز نیست
اثبات جاذبه ست سقوط شهاب ها
رقصان عبور میکنی از دام ها غزال
لرزیده است قلب تمام خشاب ها
هر شب تو را خیال به من وعده میدهد
تعبیر شو ، فرار کن از چنگ خواب ها
#افسانه_افشردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تلخ است در قیاس لبانت قطاب ها
نوش دلم لب تو ، حلال و حرام چیست؟
از واجبات دین من است این ثواب ها
افتادنم به پای تو از روی عجز نیست
اثبات جاذبه ست سقوط شهاب ها
رقصان عبور میکنی از دام ها غزال
لرزیده است قلب تمام خشاب ها
هر شب تو را خیال به من وعده میدهد
تعبیر شو ، فرار کن از چنگ خواب ها
#افسانه_افشردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ، ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ، ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
#ژولیده_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ، ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ، ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
#ژولیده_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می خواهم #تـღـو_را
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون دوست داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین،
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون دوست داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین،
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀