#عصر امروز
نگاهم آرام
کوچهٔ تنگ دلم
زندگی را چیدم
سبدی میوه به دست
پرِ از #عشق و وفا
روی هر طاقچه از خانهٔ عشق،
برگی از لطف و صفا پاشیدم.
من به خود می گویم:
خارج از فاصله ها
تا نفس هست به جان
گرم با آتش عشق
زندگی باید کرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگاهم آرام
کوچهٔ تنگ دلم
زندگی را چیدم
سبدی میوه به دست
پرِ از #عشق و وفا
روی هر طاقچه از خانهٔ عشق،
برگی از لطف و صفا پاشیدم.
من به خود می گویم:
خارج از فاصله ها
تا نفس هست به جان
گرم با آتش عشق
زندگی باید کرد.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلم در میان انگشتان
نگاه کاغذ را
تیره می کرد
و مرتب
واژه می ریخت
شعر از دیوار احساس بالا رفته بود
و
تو
کنار هر واژه
تکثیر می شدی
تا صبح!
#سیناخالقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگاه کاغذ را
تیره می کرد
و مرتب
واژه می ریخت
شعر از دیوار احساس بالا رفته بود
و
تو
کنار هر واژه
تکثیر می شدی
تا صبح!
#سیناخالقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای کاش دلت از دل تنگم خبری داشت
یا ناله من در دل سنگت اثری داشت
یا شام فراقت ز پی خود سحری داشت
یا نرگس مخمور تو بر من نظری داشت
ای زلف طلایی، تو کجایی، تو کجایی
کز کار فرو بسته دل عقده گشایی
جز گونه ات، ای مه، گل بی خار که دیده
جز چشمِ تو مردم کش بیمار که دیده
جز سروِ قدت، سرو به رفتار که دیده
جز لعلِ لبت، لعل شکربار که دیده
ای برده سر زلف تو آرام و قرارم
تا چند برای تو غم دل بشمارم
تا چند به جای تو بُوَد اشک کنارم
از مرغ سحر پرس که هر شب به چه کارم
ایکاش سرم بر سر زانوی تو باشد
یا پنجه من شانه گیسوی تو باشد
امشب لب من بر لب خوش گوی تو باشد
شب تا به سحر چشمِ من و رویِ تو باشد
#عماد_خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا ناله من در دل سنگت اثری داشت
یا شام فراقت ز پی خود سحری داشت
یا نرگس مخمور تو بر من نظری داشت
ای زلف طلایی، تو کجایی، تو کجایی
کز کار فرو بسته دل عقده گشایی
جز گونه ات، ای مه، گل بی خار که دیده
جز چشمِ تو مردم کش بیمار که دیده
جز سروِ قدت، سرو به رفتار که دیده
جز لعلِ لبت، لعل شکربار که دیده
ای برده سر زلف تو آرام و قرارم
تا چند برای تو غم دل بشمارم
تا چند به جای تو بُوَد اشک کنارم
از مرغ سحر پرس که هر شب به چه کارم
ایکاش سرم بر سر زانوی تو باشد
یا پنجه من شانه گیسوی تو باشد
امشب لب من بر لب خوش گوی تو باشد
شب تا به سحر چشمِ من و رویِ تو باشد
#عماد_خراسانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار
که چیست قیمت مردم هر آنچ میجوید
بشو دو دست ز خویش و بیا بخوان بنشین
که آب بهر وی آمد که دست و رو شوید"
❤️
#مولوي
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار
که چیست قیمت مردم هر آنچ میجوید
بشو دو دست ز خویش و بیا بخوان بنشین
که آب بهر وی آمد که دست و رو شوید"
❤️
#مولوي
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جای تو خالی ست!
در تنهایی هایی که مرا
تا عمیق ترین دره های بی قراری
می کشانند
جای تو خالی ست
در سردترین شبهایی
که لبخند های مهربانی را به تبعید
می برند... ❤️
جای تو خالی ست
در دریغ نا مکرری
که به پایان رسیدن را فریاد می کنند
جای تو خالی ست
در هر آن نا کجایی
که منم ... ❤️
#حمید_مصدق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در تنهایی هایی که مرا
تا عمیق ترین دره های بی قراری
می کشانند
جای تو خالی ست
در سردترین شبهایی
که لبخند های مهربانی را به تبعید
می برند... ❤️
جای تو خالی ست
در دریغ نا مکرری
که به پایان رسیدن را فریاد می کنند
جای تو خالی ست
در هر آن نا کجایی
که منم ... ❤️
#حمید_مصدق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با دلم بازی نکن من بی تـو رسوا می شوم
آشنــای غـربـتِ، اینجـا و آنجـا می شوم
عشقِ نـافـرجامِ تـو آتـش بـه جانم میزند
بـا همـه دلـبستگی ها بـاز تنهـا می شوم
یـادِ تـو زخمی بـه قلبم میزند هرشب ولی
با نوازش های تو یک شب مداوا می شوم
کُنجِ آغـوشت اگر جایـم دهی امشب مـرا
مـن پُـرآوازه تـرین معشوقِ دنیا می شوم
می نشینم امشبـم، در خلوتِ شب های تو
با حضورت تا سحر ، من غرقِ رؤیا می شوم
دست هایت گر شود مهمـانِ دستانم شبی
در میانِ دستِ تو، افسون و شيدا می شوم
چونکه یک شب تاسحر یادِ تورا خلوت کنم
من گريزان تر یقین، از صبحِ فردا می شوم
#آنجـلا_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آشنــای غـربـتِ، اینجـا و آنجـا می شوم
عشقِ نـافـرجامِ تـو آتـش بـه جانم میزند
بـا همـه دلـبستگی ها بـاز تنهـا می شوم
یـادِ تـو زخمی بـه قلبم میزند هرشب ولی
با نوازش های تو یک شب مداوا می شوم
کُنجِ آغـوشت اگر جایـم دهی امشب مـرا
مـن پُـرآوازه تـرین معشوقِ دنیا می شوم
می نشینم امشبـم، در خلوتِ شب های تو
با حضورت تا سحر ، من غرقِ رؤیا می شوم
دست هایت گر شود مهمـانِ دستانم شبی
در میانِ دستِ تو، افسون و شيدا می شوم
چونکه یک شب تاسحر یادِ تورا خلوت کنم
من گريزان تر یقین، از صبحِ فردا می شوم
#آنجـلا_راد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب به شب آسمانِ چشمانت، شعر در آستینِ من میریخت
ماه را با ستاره می آورد، توی قلب ِغمینِ من میریخت
چشمها را دمی که میبستم،دل به آرامش ِتو میبستم
تو همان نور ِلایزالی که ،عشق را در یقینِ من می ریخت
مهربان و عزیز و دلسوزی.مثل مادر برای یک فرزند
کاش قدری خدا به خاطر ِتو، ماه در سرزمین من می ریخت
زیرِ باران غیبتت گم شد ،عهدهایی که با خدا بستم
منتظر مانده ام که برگردی، بی تو قانون ِدین من می ریخت
ترس دارم من از نبودن ِتو، دلخوشم کن به اینکه می آیی
همه ی حسرتم ندیدن توست، که غزل بر جبین من می ریخت
#صفيه_قومنجانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ماه را با ستاره می آورد، توی قلب ِغمینِ من میریخت
چشمها را دمی که میبستم،دل به آرامش ِتو میبستم
تو همان نور ِلایزالی که ،عشق را در یقینِ من می ریخت
مهربان و عزیز و دلسوزی.مثل مادر برای یک فرزند
کاش قدری خدا به خاطر ِتو، ماه در سرزمین من می ریخت
زیرِ باران غیبتت گم شد ،عهدهایی که با خدا بستم
منتظر مانده ام که برگردی، بی تو قانون ِدین من می ریخت
ترس دارم من از نبودن ِتو، دلخوشم کن به اینکه می آیی
همه ی حسرتم ندیدن توست، که غزل بر جبین من می ریخت
#صفيه_قومنجانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وجودم از تمنّای تو ! سرشار است
زمان در بستر شب ،
خواب و بیدار است
هوا آرام،
شب خاموش ،
راه آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز ...
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمان در بستر شب ،
خواب و بیدار است
هوا آرام،
شب خاموش ،
راه آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز ...
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیدهٔ شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
❤️
#فروغ_فرخزاد
#پرنده_مردنی_است
#ایمان_بیاوریم_به_آغاز_فصل_سرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیدهٔ شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
❤️
#فروغ_فرخزاد
#پرنده_مردنی_است
#ایمان_بیاوریم_به_آغاز_فصل_سرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح است
من سرمست از بوسه ی خواب دوشین
پلک می گشایم
غرق می شوم در رویای خیالت
به یاد می آورم چشمانت را
و زیر آفتاب نگاهت
گرم می شوم ،
گرم از عشقی که زمستان را
از قلب احساسم دور می کند
آنگاه کوچ می کنم
به سرزمین نوبرانه های آغوشت
چه زیباست خیال ِداشتنت ...!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من سرمست از بوسه ی خواب دوشین
پلک می گشایم
غرق می شوم در رویای خیالت
به یاد می آورم چشمانت را
و زیر آفتاب نگاهت
گرم می شوم ،
گرم از عشقی که زمستان را
از قلب احساسم دور می کند
آنگاه کوچ می کنم
به سرزمین نوبرانه های آغوشت
چه زیباست خیال ِداشتنت ...!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به توفیق خدای صانع پاک
که دانش میدهد بر ملک و افلاک
ز بلبل نامه بیتی چند گویم
چو آب رفته باز آمد به جویم
قلم برگیر و راز دل عیان کن
سرآغازش به نام غیب دان کن
#عطار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که دانش میدهد بر ملک و افلاک
ز بلبل نامه بیتی چند گویم
چو آب رفته باز آمد به جویم
قلم برگیر و راز دل عیان کن
سرآغازش به نام غیب دان کن
#عطار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز پیمان تازه کردم با پریشان زلف جانان
باز امشب وعدهها دادم دل دیوانهام را
آرزوهای دل شوریده بر بالش نوشتم
نیمهشب پرواز دادم در فضا پروانهام را
گفتمش پروانه جان! پرواز کن تا دوردستان
من دگر رُفتم ز گرد آرزوها خانهام را...
#مهدی_اخوان_ثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز امشب وعدهها دادم دل دیوانهام را
آرزوهای دل شوریده بر بالش نوشتم
نیمهشب پرواز دادم در فضا پروانهام را
گفتمش پروانه جان! پرواز کن تا دوردستان
من دگر رُفتم ز گرد آرزوها خانهام را...
#مهدی_اخوان_ثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#جمعه ها
دلتنگی را بغل می کنم
پشت پنجره ی چشمات
شعرم را به قاصدک نگاهت
می سپارم
دشتِ شقایق بودنت را
سنجاق می کنم به کویر بودنم
تو را میطلبم از باران
شُرشُر آمدنت کجاست؟
تو کجا و من کجا
ی قابِ شکسته
ی پنجره ی نیمه باز
خاطره ی یاس تو
خیالِ تو و شکستن مردِ من
بُهت احساسم پشت حصار
فاصله
موتِ شعر و پَرپَر شدن واژه
#جمعه و بی خبری من
زِ حال تو
حوالی آغوشت را به من
بسپار
تا تنِ مردانه ام را ذوب کنم
بر پیچک تنِ زنانه ات
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگی را بغل می کنم
پشت پنجره ی چشمات
شعرم را به قاصدک نگاهت
می سپارم
دشتِ شقایق بودنت را
سنجاق می کنم به کویر بودنم
تو را میطلبم از باران
شُرشُر آمدنت کجاست؟
تو کجا و من کجا
ی قابِ شکسته
ی پنجره ی نیمه باز
خاطره ی یاس تو
خیالِ تو و شکستن مردِ من
بُهت احساسم پشت حصار
فاصله
موتِ شعر و پَرپَر شدن واژه
#جمعه و بی خبری من
زِ حال تو
حوالی آغوشت را به من
بسپار
تا تنِ مردانه ام را ذوب کنم
بر پیچک تنِ زنانه ات
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک عمر شهان تربیت عیش کنند
تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند
نازم به جهان همت درویشان را
کایشان به یکی لقمه دو صد عیش کنند
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند
نازم به جهان همت درویشان را
کایشان به یکی لقمه دو صد عیش کنند
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و خودت میدانی
مثل چنگیز مغول
هر چه در کشورِ دل بود، به یغما بردی...
#وحید_ابراهیمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل چنگیز مغول
هر چه در کشورِ دل بود، به یغما بردی...
#وحید_ابراهیمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصر مے شود
"بدون تو" مے گذرد
بدون لحظه هایے ڪه باید باشی
و نیستے ...
عصرها هم عاشق هستند
عاشق اینڪه یادت را براے من مرور ڪنند ...
#لیلا_صابری_منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"بدون تو" مے گذرد
بدون لحظه هایے ڪه باید باشی
و نیستے ...
عصرها هم عاشق هستند
عاشق اینڪه یادت را براے من مرور ڪنند ...
#لیلا_صابری_منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عقل دور است از آن جهان که منم
عشق داند مرا چنان که منم
نوبهارم خزان نمیداند
خرّم این باغ و بوستان که منم
منم اینک، چه میتواند کرد
مرگ با جانِ جاودان که منم؟
بر سرم سایهٔ همایی هست
مَنْگر این مشت استخوان که منم
تهی از باده کس ندیده حزین
خسروانی خُمِ مغان که منم
#حزین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق داند مرا چنان که منم
نوبهارم خزان نمیداند
خرّم این باغ و بوستان که منم
منم اینک، چه میتواند کرد
مرگ با جانِ جاودان که منم؟
بر سرم سایهٔ همایی هست
مَنْگر این مشت استخوان که منم
تهی از باده کس ندیده حزین
خسروانی خُمِ مغان که منم
#حزین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت میدارم !
چونان بلوطی ڪه زخمِ ..
یادگارِ عشقی برباد رفته را..!
ستارهای ڪه شب را..
برای چشمڪ زدن !
و پرندهای اسیر..
ڪه پرندهی آزادی را ..
تا رهایی به بار بنشیند..
آنسوی حیرانیِ میلههای قفس..!
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چونان بلوطی ڪه زخمِ ..
یادگارِ عشقی برباد رفته را..!
ستارهای ڪه شب را..
برای چشمڪ زدن !
و پرندهای اسیر..
ڪه پرندهی آزادی را ..
تا رهایی به بار بنشیند..
آنسوی حیرانیِ میلههای قفس..!
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀