بیا بیا که تویی جان جان جان سماع
هزار شمع منور به خاندان سماع
چو صد هزار ستاره ز تست روشن دل
بیا که ماه تمامی در آسمان سماع
بیا که جان و جهان در رخ تو حیرانست
بیا که بوالعجبی نیک در جهان سماع
بیا که بی تو به بازار عشق نقدی نیست
بیا که چون تو زری را ندید کان سماع
بیا که بر در تو شستهاند مشتاقان
ز بام خویش فروکن تو نردبان سماع
بیا که رونق بازار عشق از لب تست
که شاهدیست نهانی در این دکان سماع
بیار قند معانی ز شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
❤️
#حضرت_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هزار شمع منور به خاندان سماع
چو صد هزار ستاره ز تست روشن دل
بیا که ماه تمامی در آسمان سماع
بیا که جان و جهان در رخ تو حیرانست
بیا که بوالعجبی نیک در جهان سماع
بیا که بی تو به بازار عشق نقدی نیست
بیا که چون تو زری را ندید کان سماع
بیا که بر در تو شستهاند مشتاقان
ز بام خویش فروکن تو نردبان سماع
بیا که رونق بازار عشق از لب تست
که شاهدیست نهانی در این دکان سماع
بیار قند معانی ز شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
❤️
#حضرت_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آشوبگری کردی و یک فتنه به پا شد
آن لحظه که موهای تو در باد رها شد
از ریزش گیسوی تو بر شانه ات انگار
تا قوس کمر منطقه ی سعی و صفا شد
❤️
#مسعود_محمدپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن لحظه که موهای تو در باد رها شد
از ریزش گیسوی تو بر شانه ات انگار
تا قوس کمر منطقه ی سعی و صفا شد
❤️
#مسعود_محمدپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلبرم ، صدای نفس اردیبهشت
در سرمستی چشمان بهارینه ات دیدنی است .
اصلا تو باشی بهار باشد و اردیبهشت ،
دل من عاشقتر .
میگی دلبرانه ام فدای دلبریهات .
دختر شرقی سرزمین عاشقی ، نفس تو که باشد، نگاهت در نگاهم باشد .
لبهای به رنگ تمشکی ات لبخند بزند .
هر روز من اردیبهشتی و نوبرانه است.
❤️
#ثریا_شجاعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در سرمستی چشمان بهارینه ات دیدنی است .
اصلا تو باشی بهار باشد و اردیبهشت ،
دل من عاشقتر .
میگی دلبرانه ام فدای دلبریهات .
دختر شرقی سرزمین عاشقی ، نفس تو که باشد، نگاهت در نگاهم باشد .
لبهای به رنگ تمشکی ات لبخند بزند .
هر روز من اردیبهشتی و نوبرانه است.
❤️
#ثریا_شجاعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گل های شادی را از کوهپایه می چینم
فندق های سیاه تو را
و سبدهایی از حصیر جنگل
پر از بوسه ها
با تو چنان می کنم
که بهار
با درختان گیلاس..
❤️
پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فندق های سیاه تو را
و سبدهایی از حصیر جنگل
پر از بوسه ها
با تو چنان می کنم
که بهار
با درختان گیلاس..
❤️
پابلو_نرودا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام، بنشین تماشایت کنم
الماسِ اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم
گل های باغ شعر را زیبِ سراپایت کنم
بنشین که با من هر نظر، با چشم دل، با چشم سر
هر لحظه خود را مست تر، از روی زیبایت کنم
بنشینم و بنشانمت، آنسان که خواهم خوانمت
وین جانِ بر لب مانده را، مهمانِ لبهایت کنم
بوسم تو را با هر نفس، ای بختِ دور از دسترس
وَر بانگ برداری که بس! غمگین تماشایت کنم
تا کهکشان، تا بی نشان، بازو به بازویت دهم
با همزمانی، همدلی، جان را هم آوایت کنم
ای عطر و نور تواَمان، یک دم اگر یابم امان
در شعری از رنگین کمان، بانوی رویایت کنم
بانوی رویاهای من، خورشید دنیاهای من
امید فرداهای من، تا کی تمنایت کنم؟!
❤️
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اکنون که پیدا کرده ام، بنشین تماشایت کنم
الماسِ اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم
گل های باغ شعر را زیبِ سراپایت کنم
بنشین که با من هر نظر، با چشم دل، با چشم سر
هر لحظه خود را مست تر، از روی زیبایت کنم
بنشینم و بنشانمت، آنسان که خواهم خوانمت
وین جانِ بر لب مانده را، مهمانِ لبهایت کنم
بوسم تو را با هر نفس، ای بختِ دور از دسترس
وَر بانگ برداری که بس! غمگین تماشایت کنم
تا کهکشان، تا بی نشان، بازو به بازویت دهم
با همزمانی، همدلی، جان را هم آوایت کنم
ای عطر و نور تواَمان، یک دم اگر یابم امان
در شعری از رنگین کمان، بانوی رویایت کنم
بانوی رویاهای من، خورشید دنیاهای من
امید فرداهای من، تا کی تمنایت کنم؟!
❤️
#فریدون_مشیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق یعنی؛
مرا جغرافیا در کار نباشد
تو را تاریخ در کار نباشد
یعنی تو با صدایم سخن گویی
با چشمانم ببینی
و جهان را با انگشتانم کشف کنی ...!
❤️
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق یعنی؛
مرا جغرافیا در کار نباشد
تو را تاریخ در کار نباشد
یعنی تو با صدایم سخن گویی
با چشمانم ببینی
و جهان را با انگشتانم کشف کنی ...!
❤️
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخنشناس نهای جان من خطا اینجاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارکالله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خستهدل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق بهدست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینۀ حافظ هنوز پر ز صداست
❤️
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخنشناس نهای جان من خطا اینجاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارکالله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خستهدل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق بهدست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینۀ حافظ هنوز پر ز صداست
❤️
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باد
قاصدک را برد
تو
تمام مرا
دستان تو آشیان
قلب من است
مرا آرام دوست بدار...
❤️
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قاصدک را برد
تو
تمام مرا
دستان تو آشیان
قلب من است
مرا آرام دوست بدار...
❤️
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب از جفاے تو
مینالم و چو مینڪَرم
همان دعاے تو
با نالههاے نیمه شبیست
به یڪ ڪرشمهٔ
چشم فسونڪَر تو شود
یڪی هلاڪ
یڪی زنده این چه بوالعجبیست
❤️
#هاتف_اصفهانی
#شبتون_عاشقونه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مینالم و چو مینڪَرم
همان دعاے تو
با نالههاے نیمه شبیست
به یڪ ڪرشمهٔ
چشم فسونڪَر تو شود
یڪی هلاڪ
یڪی زنده این چه بوالعجبیست
❤️
#هاتف_اصفهانی
#شبتون_عاشقونه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای مایه شادی درا، روزی به اقبال از درم
باشد کزین غمها فرج، یابم به بخت مقبلت
❤️
#سلمان_ساوجی
#صبحتون_بهشت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باشد کزین غمها فرج، یابم به بخت مقبلت
❤️
#سلمان_ساوجی
#صبحتون_بهشت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز هم قلبی به پایم اوفتاد
باز هم چشمی به رویم خیره شد
باز هم در گیر و دار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد
***
باز هم از چشمهٔ لبهای من
تشنه ای سیراب شد ، سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من
رهرویی در خواب شد ، در خواب شد
***
بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
خود نمی دانم چه می جویم در او
عاشقی دیوانه می خواهم که زود
بگذرد از جاه و مال و آبرو
***
او شراب بوسه می خواهد ز من
من چه گویم قلب پر امّید را
او به فکر لذت و غافل که من
طالبم آن لذت جاوید را
***
من صفای عشق می خواهم از او
تا فدا سازم وجود خویش را
او تنی می خواهد از من آتشین
تا بسوزاند در او تشویش را
***
او به من می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن ، که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا آشنا
بگذر از من ، من تو را بیگانه ام
***
آه از این دل ، آه از این جام امید
عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای
ای دریغا ، کس به آوازش نخواند
❤️
#فروغ_فرخزاد
#ناآشنا
#اسیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز هم چشمی به رویم خیره شد
باز هم در گیر و دار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد
***
باز هم از چشمهٔ لبهای من
تشنه ای سیراب شد ، سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من
رهرویی در خواب شد ، در خواب شد
***
بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
خود نمی دانم چه می جویم در او
عاشقی دیوانه می خواهم که زود
بگذرد از جاه و مال و آبرو
***
او شراب بوسه می خواهد ز من
من چه گویم قلب پر امّید را
او به فکر لذت و غافل که من
طالبم آن لذت جاوید را
***
من صفای عشق می خواهم از او
تا فدا سازم وجود خویش را
او تنی می خواهد از من آتشین
تا بسوزاند در او تشویش را
***
او به من می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن ، که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا آشنا
بگذر از من ، من تو را بیگانه ام
***
آه از این دل ، آه از این جام امید
عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای
ای دریغا ، کس به آوازش نخواند
❤️
#فروغ_فرخزاد
#ناآشنا
#اسیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
. به تنهايي گرفتارند مشتي بي پناه اينجا
مسافرخانه رنج است يا تبعيدگاه اينجا
غرض رنجيدن ما بود از دنيا كه حاصل شد
مكن اي زندگي عمر مرا ديگر تباه اينجا
براي چرخش اين آسياب كهنه دلسنگ
به خون خويش ميغلطند خلقي بيگناه اينجا
نشان خانه ما را در اين صحراي سر در گم
بپرس از كاروان هايي كه گم كردند راه اينجا
اگر شادي سراغ از ما بگيرد جاي حيرت نيست
نشان ميجويد از من تا نيايد اشتباه اينجا
تو زيبايي و زيبايي در اينجا كم گناهي نيست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا
❤️
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مسافرخانه رنج است يا تبعيدگاه اينجا
غرض رنجيدن ما بود از دنيا كه حاصل شد
مكن اي زندگي عمر مرا ديگر تباه اينجا
براي چرخش اين آسياب كهنه دلسنگ
به خون خويش ميغلطند خلقي بيگناه اينجا
نشان خانه ما را در اين صحراي سر در گم
بپرس از كاروان هايي كه گم كردند راه اينجا
اگر شادي سراغ از ما بگيرد جاي حيرت نيست
نشان ميجويد از من تا نيايد اشتباه اينجا
تو زيبايي و زيبايي در اينجا كم گناهي نيست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا
❤️
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
❤️
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل من داند و من دانم و دل داند و من
❤️
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به که گویم که دل از آتش هجر تو بسوخت؟
شده ای قاتل دل؛ حیف ندانی که ندانی
همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی
❤️
#شهریار_جان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شده ای قاتل دل؛ حیف ندانی که ندانی
همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی
❤️
#شهریار_جان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی صلاة ظهر میشد
هر کسی تُنگی برمیداشت
سمت چشمه میرفت .
سر سفره گلدار مادر بخار برنج
مثل مهی بود که از تپهی روبروی
خانه ، از لابلای زرشکها عبور میکرد.
پدر میدانست که من عاشق بخاری
هیزمی هستم.
بعد از نهار رادیو ضبط
را روشن میکرد تا با صدای ویالون
یاحقی به خلسهای عمیق فرو برود .
من اما پشتم را به گرمای بخاری
میدادم و از پنجرهی چوبی به
کوه نگاه میکردم
و با موسیقی
کم کم دامن خیالم را به رقص
در میآوردم و شعرهایم را آرام آرام
به میهمانی آلالههای نمناک میبردم.
❤️
#مهتاب_میرقاسمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر کسی تُنگی برمیداشت
سمت چشمه میرفت .
سر سفره گلدار مادر بخار برنج
مثل مهی بود که از تپهی روبروی
خانه ، از لابلای زرشکها عبور میکرد.
پدر میدانست که من عاشق بخاری
هیزمی هستم.
بعد از نهار رادیو ضبط
را روشن میکرد تا با صدای ویالون
یاحقی به خلسهای عمیق فرو برود .
من اما پشتم را به گرمای بخاری
میدادم و از پنجرهی چوبی به
کوه نگاه میکردم
و با موسیقی
کم کم دامن خیالم را به رقص
در میآوردم و شعرهایم را آرام آرام
به میهمانی آلالههای نمناک میبردم.
❤️
#مهتاب_میرقاسمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اندازه ی دنیادوسش دارم
دلِ من وصله به جونت عشقم ...♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلِ من وصله به جونت عشقم ...♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪنارم نیستی اما
نبودنت را
هرگز احساس نمیڪنم
چرا کہ تورا با همہ وجودم
در تمام عاشقانہهایم
ترسیم میکنم....
تویی کہ تا همیشہ دوستت دارم🤞💔
#لادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نبودنت را
هرگز احساس نمیڪنم
چرا کہ تورا با همہ وجودم
در تمام عاشقانہهایم
ترسیم میکنم....
تویی کہ تا همیشہ دوستت دارم🤞💔
#لادری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تبسّمی بر لب
دعوتت می کنم
به جنگلِ رٶیاییِ #عشق
درخت ها فالگوش می ایستند
پرنده ها سرک می کشند
از کاشانهٔ خویش
خش خشِ پیراهنت
به رقص می آورد
مرغانِ برکه را
قدم می زنی
شاخه ها نگران می شوند
مویِ پریشانت را
نگاهم که می کنی
دیگر مهارِ قلبم ممکن نیست
#فرشته_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دعوتت می کنم
به جنگلِ رٶیاییِ #عشق
درخت ها فالگوش می ایستند
پرنده ها سرک می کشند
از کاشانهٔ خویش
خش خشِ پیراهنت
به رقص می آورد
مرغانِ برکه را
قدم می زنی
شاخه ها نگران می شوند
مویِ پریشانت را
نگاهم که می کنی
دیگر مهارِ قلبم ممکن نیست
#فرشته_امیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀