در او غرقم که در آیینه غرق گیسو افشانی ست
پریشان کسی هستم که درگیر پریشانی ست
تویی آن که رسیدن به وصالش یعنی آزادی
برای هرکه چون من در خودش یک عمر زندانی ست
همیشه تازه ای و دیدنت یک اتفاق بکر
شبیه رویت مهتاب در شبهای بارانی ست
مداوا می شوم وقتی که می خندی و می خندم
منی که راه رفع دردهایم خنده درمانی ست
بیا در دست من ها کن که هوهوی دم گرمت
وزیدن های باد گرم در عصری زمستانی ست
بیا و بی خیال منطقی بودن شو ایندفعه
که عشق و عاشقی همواره کاری غیر عقلانی ست
#جواد_منفرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پریشان کسی هستم که درگیر پریشانی ست
تویی آن که رسیدن به وصالش یعنی آزادی
برای هرکه چون من در خودش یک عمر زندانی ست
همیشه تازه ای و دیدنت یک اتفاق بکر
شبیه رویت مهتاب در شبهای بارانی ست
مداوا می شوم وقتی که می خندی و می خندم
منی که راه رفع دردهایم خنده درمانی ست
بیا در دست من ها کن که هوهوی دم گرمت
وزیدن های باد گرم در عصری زمستانی ست
بیا و بی خیال منطقی بودن شو ایندفعه
که عشق و عاشقی همواره کاری غیر عقلانی ست
#جواد_منفرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
الا که از همه گانت عزیز تر دارم
شکسته باد دلم، گر دل از تو بردارم
اگرچه دشمن جان منی، نمی دانم
چرا ز دوست ترت نیز، دوست تر دارم
بورز عشق و تحاشی مکن که باخبری
تو نیز از دل من، کز دلت خبر دارم!
قسم به چشم تو، که کور باد چشمانم
اگر به غیر تو با دیگری نظر دارم
اسیر سر به هوایی شوم، هم از تو بتر
اگر هوای یکی چون تو را، به سر دارم
کدام دلبری؟ آخر به سینه، غیر دلی
که برده ای تو، دل دیگری مگر دارم؟
برای آمدنم آن چه دیگران دانند
بهانه ای است که من مقصد دگر دارم
دلم به سوی تو پر می زند که می آیم
به شوق توست که آهنگ این سفر دارم
دلم برای تو یک ذره شد، هم از این روست
که شوق چشمه ی خورشیدت، این قدر دارم
اگر به عشق هواداری ام کنی وقت است
که صبر کرده ام و نوبت ِ ظفر دارم
به شوکران نکنم خو، منی که در دهنت
سراغ بوسه ی شیرین تر از شکر دارم
شب است و خاطره ای می خزد به بستر من
تو نیستی و خیال ِ تو را، به بر دارم...
برای آن که به شوق تو پا نهم در راه
شب است و چشم شباویز با سحر دارم.
#حسین_منزوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شکسته باد دلم، گر دل از تو بردارم
اگرچه دشمن جان منی، نمی دانم
چرا ز دوست ترت نیز، دوست تر دارم
بورز عشق و تحاشی مکن که باخبری
تو نیز از دل من، کز دلت خبر دارم!
قسم به چشم تو، که کور باد چشمانم
اگر به غیر تو با دیگری نظر دارم
اسیر سر به هوایی شوم، هم از تو بتر
اگر هوای یکی چون تو را، به سر دارم
کدام دلبری؟ آخر به سینه، غیر دلی
که برده ای تو، دل دیگری مگر دارم؟
برای آمدنم آن چه دیگران دانند
بهانه ای است که من مقصد دگر دارم
دلم به سوی تو پر می زند که می آیم
به شوق توست که آهنگ این سفر دارم
دلم برای تو یک ذره شد، هم از این روست
که شوق چشمه ی خورشیدت، این قدر دارم
اگر به عشق هواداری ام کنی وقت است
که صبر کرده ام و نوبت ِ ظفر دارم
به شوکران نکنم خو، منی که در دهنت
سراغ بوسه ی شیرین تر از شکر دارم
شب است و خاطره ای می خزد به بستر من
تو نیستی و خیال ِ تو را، به بر دارم...
برای آن که به شوق تو پا نهم در راه
شب است و چشم شباویز با سحر دارم.
#حسین_منزوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک عمر دویدیم و به دیوار رسیدیم
بر خوش تپیدیم و به آوار رسیدیم
ما دانهی یک مزرعهی سوخته بودیم
گویی که به ناچار به ناچار رسیدیم
چون خسته کلاغی چو به هر بام پریدیم
در آخر هر قصه عزادار رسیدیم
بیهوده بر این خاکِ سیهپوش نشستیم
بیهوده بر این خاک به زنگار رسیدیم
از عشق جز افسانه ندیدیم چراغی
درمانده به یک خوشهی سیگار رسیدیم
هی زخم فرود آمد و فریاد نکردیم
مستانه در این محنت سرشار رسیدیم
یک عمر دویدیم و نگفتیم کلامی
یک عمر از این یأس به انکار رسیدیم
از درد به هرگوشه گرفتیم پناهی
هرگز نرسیدیم و تو پندار... رسیدیم
#آبان_طاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر خوش تپیدیم و به آوار رسیدیم
ما دانهی یک مزرعهی سوخته بودیم
گویی که به ناچار به ناچار رسیدیم
چون خسته کلاغی چو به هر بام پریدیم
در آخر هر قصه عزادار رسیدیم
بیهوده بر این خاکِ سیهپوش نشستیم
بیهوده بر این خاک به زنگار رسیدیم
از عشق جز افسانه ندیدیم چراغی
درمانده به یک خوشهی سیگار رسیدیم
هی زخم فرود آمد و فریاد نکردیم
مستانه در این محنت سرشار رسیدیم
یک عمر دویدیم و نگفتیم کلامی
یک عمر از این یأس به انکار رسیدیم
از درد به هرگوشه گرفتیم پناهی
هرگز نرسیدیم و تو پندار... رسیدیم
#آبان_طاهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش عشقم به دلت رخنه کند جا بشود
گرهیِ چشمِ تو با دست دلم وا بشود
کاش روزی برسد لب بنهم بر لب تو
و در آن لحظهیِ خوش، آخرِ دنیا بشود
یا که روزی برسد واژه به واژه به دلم
رازِ چشمـانِ غـزلخیز تـو افشا بشود
کاشکی سر برسد دورهی دوری، پس از آن
منِ من، با منِ تو جمع شود، "ما" بشود
کاش عشقت به دلِ قافیه هایم بِوَزد
تا که شعر و غزلم عاشقِ شیدا بشود
کاشکی هر غزلم با نفس و بوسهی تو
روی هر واژه و هر قافیه امضا بشود
کاش بـر روی حـریـر تـن دریـایـیِ تـو
نقشی از بوسهی لبهای تنم جا بشود...
#مجتبی_خوش_زبان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گرهیِ چشمِ تو با دست دلم وا بشود
کاش روزی برسد لب بنهم بر لب تو
و در آن لحظهیِ خوش، آخرِ دنیا بشود
یا که روزی برسد واژه به واژه به دلم
رازِ چشمـانِ غـزلخیز تـو افشا بشود
کاشکی سر برسد دورهی دوری، پس از آن
منِ من، با منِ تو جمع شود، "ما" بشود
کاش عشقت به دلِ قافیه هایم بِوَزد
تا که شعر و غزلم عاشقِ شیدا بشود
کاشکی هر غزلم با نفس و بوسهی تو
روی هر واژه و هر قافیه امضا بشود
کاش بـر روی حـریـر تـن دریـایـیِ تـو
نقشی از بوسهی لبهای تنم جا بشود...
#مجتبی_خوش_زبان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه کـــه تصویـــر تـــو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت
در قنوتـــم ز خدا «عقـل» طلب مــــی کردم
«عشق» اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
نتوانست فـــرامــــوش کند مستــــی را
هر که از دست تو یک قطره، مِیِ ناب گرفت
کــِـی بـــــه انداختن سنگِ پیاپـی در آب
ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آه از آیینه کـــه تصویـــر تـــو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت
در قنوتـــم ز خدا «عقـل» طلب مــــی کردم
«عشق» اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
نتوانست فـــرامــــوش کند مستــــی را
هر که از دست تو یک قطره، مِیِ ناب گرفت
کــِـی بـــــه انداختن سنگِ پیاپـی در آب
ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زین خوشترت کجا خبری در زَنَد، که دوست
سر بی خبر به ما زد و، از ما خبر گرفت
بار غمی که شانه تهی کرد از او ،فلک
این زلف و شانه ،خواهَدَم از دوش برگرفت
یک تار موی او، به دو عالم نمیدهند
با عشقش این معامله گفتیم و، سرگرفت
چون شعر خواجه، تازه و تر بود شهریار
شعر توهم ،که درس خود از چشمِ تر گرفت...
#شهریار
#شبتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سر بی خبر به ما زد و، از ما خبر گرفت
بار غمی که شانه تهی کرد از او ،فلک
این زلف و شانه ،خواهَدَم از دوش برگرفت
یک تار موی او، به دو عالم نمیدهند
با عشقش این معامله گفتیم و، سرگرفت
چون شعر خواجه، تازه و تر بود شهریار
شعر توهم ،که درس خود از چشمِ تر گرفت...
#شهریار
#شبتون_بخیروعاشقانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دیدهی شب نخفته را
وصفِ دو زلفِ او مکن
با دلِ پاسبان
مگو حالِ شبِ دراز را
#امیرشاهیسبزواری
#شبتون_رویایی
دیدهی شب نخفته را
وصفِ دو زلفِ او مکن
با دلِ پاسبان
مگو حالِ شبِ دراز را
#امیرشاهیسبزواری
#شبتون_رویایی
.
ستاره گم شدو خورشیدسر زد
پرستویی به بام خانه سر زد
پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمه های شورو مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرور عشق و آزادی پرستی
پرستو باشم از بامی به بامی
صفای صبح را گویم سلامی
#فریدون_مشیری
#روزتون_به_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ستاره گم شدو خورشیدسر زد
پرستویی به بام خانه سر زد
پرستو باشم و از بام هستی
بخوانم نغمه های شورو مستی
سرودی سر کنم با خاطری شاد
سرور عشق و آزادی پرستی
پرستو باشم از بامی به بامی
صفای صبح را گویم سلامی
#فریدون_مشیری
#روزتون_به_عشق
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سحر کِرشمه چشمت به خواب میدیدم
زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست ...!
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست ...!
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بار دگر آن صبح
بخندید و بتابید
تا خفتهی صدساله
هم از خواب درآمد
بار دگرآن قاضی
حاجات ندا کـرد
خیزید که آن
فاتح ابواب در آمد
#مولانای_جان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بار دگر آن صبح
بخندید و بتابید
تا خفتهی صدساله
هم از خواب درآمد
بار دگرآن قاضی
حاجات ندا کـرد
خیزید که آن
فاتح ابواب در آمد
#مولانای_جان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم برای تو و شعر تازهات تنگ است
دلم هوایی آن لهجهی خوشآهنگ است
من از خودم، به دلم میگریزم، آری من
منی که عقل و دلم سالهاست در جنگ است
قبا به قد من ای عقلِ پابرهنه مدوز
برای قامت ما، این لباسها تنگ است
برای متهمانِ ردیفِ اولِ عشق
قبول مصلحتاندیشی و خرد، ننگ است
هنوز پرسه زدن در نگاه او خوب است
هنوز سادگی چشم یار، خوشرنگ است
چه دیر میگذرد لحظههای آمدنش
همیشه عقربهی انتظارها لنگ است
#جمیلهسادات_کراماتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم هوایی آن لهجهی خوشآهنگ است
من از خودم، به دلم میگریزم، آری من
منی که عقل و دلم سالهاست در جنگ است
قبا به قد من ای عقلِ پابرهنه مدوز
برای قامت ما، این لباسها تنگ است
برای متهمانِ ردیفِ اولِ عشق
قبول مصلحتاندیشی و خرد، ننگ است
هنوز پرسه زدن در نگاه او خوب است
هنوز سادگی چشم یار، خوشرنگ است
چه دیر میگذرد لحظههای آمدنش
همیشه عقربهی انتظارها لنگ است
#جمیلهسادات_کراماتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای در میان جانم و؛ جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و؛ جهان از تو بی خبر!
نقش تو در خیال و؛ خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و؛ زبان از تو بی خبر!
#عطار...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وز تو جهان پر است و؛ جهان از تو بی خبر!
نقش تو در خیال و؛ خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و؛ زبان از تو بی خبر!
#عطار...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Baran
Pedram Paliz
🎧🎵🎵🎵
ز چشم می پرست او چنان مستم که از مستی
به خاطر ناورم هرگز شراب تلخ صهبا را...
#کیهان_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز چشم می پرست او چنان مستم که از مستی
به خاطر ناورم هرگز شراب تلخ صهبا را...
#کیهان_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چاى داغِ صبح را پُر بوسه باید دَم کنی
با لبِ ٺـو،
تا خودِ شب روبهراهم
روبهراه ...
#محمد_بزاز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با لبِ ٺـو،
تا خودِ شب روبهراهم
روبهراه ...
#محمد_بزاز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀