💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
‌‌‌‌‌ ‌‌
دیڪتاتـور؛
فقط دلـــــمـ..
ڪہ حرف اول و آخرش‌،،
دوست‌داشتن توست.....!!


#فرشتہ‌_امیرے
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اهل امروزم و با حادثه ای پیر شدم
و به زیبایی چشمان تو درگیر شدم

گاهی از باور یک حسّ تَرِ بارانی
می نویسم به قُلِ عشق تو زنجیر شدم

سَرَکی قلب مرا میزنی و می فهمی
دوستت دارم و از دست خودم سیر شدم

تازه گی شعر پُر از نم نم باران گفتم
کمَکی عاشقم ای دوست،کمی شیر شدم

ول کُنِ بازی شعر و دُم این قافیه ها
نیستم من به تبِ چشم تو درگیر شدم

#فاروق_تیموریان



جوابیه 👇👇👇👇👇


رخ    زیبای    تو   را   دیده   ،  زمین   گیر  شدم
از   خودم   خسته   و   آزرده   و   دل  گیر شدم

مشق   عشقی  که  نوشتی  پس  از  آن  باور  تر
یکسره   خواندم   و  با  حس  تو   درگیر   شدم

نه   سرک   بلکه   تماما   شده ام   محو  تو  یار
راهی   راه  تو   گشتم   و   چه  شب  گیر  شدم

از  پس   نم نم   باران   شده ای   شاعر  محض
قلب  تو   پر   ز   طراوت   شده    پاگیر    شدم

بازی    شعر    و    دم     قافیه   را    ول    کردم
مثل   راقب    شده ام    لاک   غلط   گیر   شدم

#رامین_راقب 


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلبرم !
دوست دارم تو را
از میان خیال و وَهم خود بیرون بکشم....
حس حضورت را نقاشی کنم در کنار دلتنگیهایم...

با قلمویی از عشق
جان‌ ببخشم به رویایِ بودنت
و سبز شوم در آغوشت
بسان نوبرانه های معطر و زیباا....

دلم می خواهد
تو را بهارانه بکشم
بهارانه وسبز
منی که از تبار پاییزم و زرد....

عزیز جانم!
خواستنت بی انتهاست
وعشقت رنگ ارغوانی می بخشد
به بوم سپید زندگانی ام...

جانان من‌...
این عطر حضور توست
که نبض احساس مرا
به تپش وا می دارد....



🖌#باران_مقدم
📕#یک_فنجان_بهار_نارنج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنوز هم جای قدم‌های تو
بر چشم تمام ترانه‌هاست
هنوز هم همنشین نام و امضای منی
دیگر تنها دلخوشی‌ام
همین هوای سرودن است
همین شکفتن شعله
همین تبلور بغض
به خدا هنوز هم از دیدن تو
در پس پرده باران بی امان
شاد می‌شوم! بانو

#یغما_گلرویی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من پذیرفتم شکست خویش را،
پندهای عقل دوراندیش را،

من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است

میروم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم

میروم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتر از من میشوی
آرزو دارم شبی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را

آرزو دارم خدا شادت کند
بعد شادی تشنه ی نامم کند

آرزو دارم شبی سردت کند
بعد آن شب همدم دردت کند

تا بفهمی با دلم بد کرده ای
با وجود احتیاج دست مرا رد کرده‌ای

می رسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنی
می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

می رسد روزی که تنها در کنار عکس من
نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی ...........

#حمید_مصدق

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون کشته ببینی‌ام، دو لب گشته فراز
از جان تهی این قالب فرسوده به آز

بر بالینم نشین و می‌گوی بناز:
کای من تو بکشته و پشیمان شده باز

#رودکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بعد عمری در کجا باید که پیدایت کنم؟!
از کدامین پنجره باید تمنایت کنم؟

من نمی گویم زمین را زیر و رو کردم، ولی
"سالها" گشتم به دنبالت که پیدایت کنم...

بارها رفتم کنار آینه... شاید که تو
ذره ای جامانده باشی و تماشایت کنم!

تا به کی باید برای پنجره، گلدان پیر...
یا برای آینه، امروز و فردایت کنم؟!

من برای این دل دیوانه ی چشم انتظار
با کدامین قسمت و تقدیر معنایت کنم؟

من چگونه این در ودیوار و حجم خانه را
بی نصیب از گرمی عطر نفس هایت کنم؟!

باید از دیوارهای روبرویم رد شوم
بی تو می پوسد دلم... باید که پیدایت کنم

#محمود_گل_محمدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

مرا گویی که رایی، من چه دانم
چنین مجنون چرایی، من چه دانم

        مرا گویی بدین زاری که هستی
        به عشقم چون برآیی، من چه دانم

مرا گویی چه می‌جویی دگر تو
ورای روشـــــنایی، من چه دانم

        مرا گویی تو را با این قفس چیست
        اگر مرغ هوایی، من چه دانم


#مولانا‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
"دستِ‌دنیا" تا "تورا" درسرنوشتِ‌من نوشت
_می‌وَزد از جانِبت بر خاطرم بویِ بهشت

تا که "مردادِ تنت" یخ از تنم وا می‌کند_
می‌شود "
#اسفندِ قلبم" بی‌گمان اردیبهشت!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

"امشب"
عاشقانه هایم را بنوش؛
"فردا" خاطره میشوند ،،
لابلای ایکاشها پنهان می مانَند،
پیدایشان نمیکنی
پیدایت نمیکند ....
امشب
شعرهایم را بپوش ؛
هوای عشق
گرمت میکند ...!!

#مریم_رضایی_حامی♥️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرشارم از احساسی لطیف
در #صبحی که نسیم یاد تو می وزد
هر روز به وقت طلوع،
با چشمان آسمانیت
عشق بازی می کنم

نگاه زیبایت
همچون خورشید
آینه گردان عشقی زیبا است
وقتی با لبخند مرا به خود می خواند
من بهار می شوم
شکوفه می دهم
زیر نوازش مهربان صدایت دوباره جان می گیرم..!


#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
الهی تا ز حسن و عشق در عالم نشان باشد
به کام عشق بازان شاه حسنت کامران باشد

الهی خلعت حسنت که جیبش ظاهر است اکنون
ظهور دامنش تا دامن آخر زمان باشد

الهی تا ز باغ حسن خیزد نخل استغنا
تذر و عصمتت را برترین شاخ آشیان باشد


#محتشم_کاشانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد

با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
روزی که تو را نبینم آن روز مباد

#رودکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه‌روزی از چه ماهی از چه سالی عاشقت بودم؟
پریشان مانده‌ام در بین این اعداد سرگردان

دلم را می‌دهم از دست با لبخند زیبایت
که افتاده‌ست در دام خودش صیّاد سرگردان...

#محبوبه_راه‌پیما

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درمیان کوه و صحرا مانده ام یاور کجایی

سربه دریای جنون بگذاشتم یاور کجایی

درد ها دارد کجایی غصه ها دارد دلم

درد خود را سهل می پنداشتم یاور کجایی

سوته دل را یار بودم بی کسان را مرحمی

هم نفس با ناله ها افتاده ام یاور کجایی

گر بگیری دست من فارغ شم از ناله ها

میشوم من ساغر میخانه ها یاور کجایی

#رضابزرگی            

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
معلوم نشد با دل خود چند به چندم
ای نوش لبت،باعث بیماری قندم

بسم الله،ازین خنده  که دیوانه نموده است
شهری ، که بدنبال تو ای ماه بلندم !

جانا مشکن هیمنه ام را به  نگاهی
در عشق تو آن شیر درافتاده به بندم

از باده ی خیامی  چشمان تو  لولم
بانوی اساطیری!   دیوانه پسندم

یک جرعه رباعی زده ام از خم خیام
تا شور خدا را به دل خویش فکندم

لبخند تو دیوانه   نموده است خدا را
ای نوش لبت! باعت بیماری    قندم

#مختار_فیلی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀