بایست بالای آسمان
ای نرسیده به درخت
پروانه ی بنفش
که دلداده به ساقه های گندم،
تو را
که پنجره باز است و
فکر پریدن نیست
به انتخاب حرف تازه رها می کنم.
که چون پر گشودن
بر سطح باران
چشمه ای نور شوی،
آنجا که ابر
رویایی باشد
در دل کویر.
می خواهم بند بیایم
از این آبیِِ فروریخته در اندامم
به رقص در بیاورم
خوشه های #جانم را
و هر روز
میان این همه خورشید
نامِ کوچکِ
ماه را صدا بزنم...!
#برای_تو_که_جان_و_دلی❤️🔥😘💖
#مرضیه_رشیدپور_کیمیا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای نرسیده به درخت
پروانه ی بنفش
که دلداده به ساقه های گندم،
تو را
که پنجره باز است و
فکر پریدن نیست
به انتخاب حرف تازه رها می کنم.
که چون پر گشودن
بر سطح باران
چشمه ای نور شوی،
آنجا که ابر
رویایی باشد
در دل کویر.
می خواهم بند بیایم
از این آبیِِ فروریخته در اندامم
به رقص در بیاورم
خوشه های #جانم را
و هر روز
میان این همه خورشید
نامِ کوچکِ
ماه را صدا بزنم...!
#برای_تو_که_جان_و_دلی❤️🔥😘💖
#مرضیه_رشیدپور_کیمیا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون گره بگشٖایی از مو
شام گـردد صُـبح ها
پَرده چون بگشایی از رو
صـُبح گردد شام ها....
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شام گـردد صُـبح ها
پَرده چون بگشایی از رو
صـُبح گردد شام ها....
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یکی بود
یکی نبود
غیر از نگاهی مهربان هیچ نبود
که همه را به #صبحی دعوت میکرد
سراسر، اشراق
سراپا، رویش
نگاهی که به معنای واقعی ،
خورشید بود.،
و به اندازهی عشق بارور کننده.
نگاهی که از ژرفای چشمه ای زلال برمیخواست
و از دریچه ی چشم هایش،
دشت و صحرا را به سبزینگی میکشاند
روزی بود و روزگاری
و نگاهی به صلابت یک #زن
و نجابت یک #مرد
در کشاکش ثانیه های به بار نشستن
صبح شده بود
و جهان، آغازیدن را
برای اولین بار تجربه میکرد
با نگاهی که
از یکی بود❤
#مطرب🎶
#ابراهیم_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یکی نبود
غیر از نگاهی مهربان هیچ نبود
که همه را به #صبحی دعوت میکرد
سراسر، اشراق
سراپا، رویش
نگاهی که به معنای واقعی ،
خورشید بود.،
و به اندازهی عشق بارور کننده.
نگاهی که از ژرفای چشمه ای زلال برمیخواست
و از دریچه ی چشم هایش،
دشت و صحرا را به سبزینگی میکشاند
روزی بود و روزگاری
و نگاهی به صلابت یک #زن
و نجابت یک #مرد
در کشاکش ثانیه های به بار نشستن
صبح شده بود
و جهان، آغازیدن را
برای اولین بار تجربه میکرد
با نگاهی که
از یکی بود❤
#مطرب🎶
#ابراهیم_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برخیز ساقیا بده آب حیات را
چون روح کن به معجزه احیا موات را
در حقّ من به ناحق اگر طعنه یی زنند
من نشنوم ز مدّعیان ترّهات را
کو روح معجزی که گر از من کند قبول
در وجه یک قنینه نهم کاینات را
#حکیم_نزاری_قهستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون روح کن به معجزه احیا موات را
در حقّ من به ناحق اگر طعنه یی زنند
من نشنوم ز مدّعیان ترّهات را
کو روح معجزی که گر از من کند قبول
در وجه یک قنینه نهم کاینات را
#حکیم_نزاری_قهستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیالت را به دست آب دادم
آب جاری شد
بهاری شد
تمام دشت و صحرا
غرق آواز قناری شد
خیالت را به دست باد دادم
باد توفان شد
پریشان شد
سر هر شاخه ای مست و غزلخوان شد
خیالت را به دست شعر دادم
شعر جوشید و
تراوید و
کنار چشمه آهویی خرامید و
گلی با ناز خندید و
جهان بی وقفه زیبا شد...
#شهراد_میدری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آب جاری شد
بهاری شد
تمام دشت و صحرا
غرق آواز قناری شد
خیالت را به دست باد دادم
باد توفان شد
پریشان شد
سر هر شاخه ای مست و غزلخوان شد
خیالت را به دست شعر دادم
شعر جوشید و
تراوید و
کنار چشمه آهویی خرامید و
گلی با ناز خندید و
جهان بی وقفه زیبا شد...
#شهراد_میدری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای رفته ز یاران تو به یک گوشه کران
فریاد تو از خوی بد و بار گران
گر شیر نری چه میگریزی ز نران
ور لاشه خری و سوی لاشه خران
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فریاد تو از خوی بد و بار گران
گر شیر نری چه میگریزی ز نران
ور لاشه خری و سوی لاشه خران
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه کنم ریشه ي ُگل،ساکن گلدان تو بود
پنجره باز اگر بود، به ایواِن تو بود
فال بسیار گرفتم،همه را گفت خطاست
قهوه ي زندگیم، تشنه ي فنجان تو بود
قصه ي نان و نمک چیست؟نمیدانم من
حرمت سفره ي من چشمِ نمكدان تو بود
درِ زندان بگشودند ولی یوسف ماند
بس که این یوسف ماعاشق زنداِن تو بود
نیمه ي پُر منم و نيمه ي خالي هم تو
خالی و ُپر همگی قصه ي لیوان تو بود
رسم عشق است که بوسه بزند لب بر لب
این چه عشقیست که لب،طعمه دندان تو بود
بال پروانه اگر عهد کند پَرنزندحرفی نیست
دل او پَر بِکشد، چون َسرِ پیمان تو بود
#ناصر_پرواني
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پنجره باز اگر بود، به ایواِن تو بود
فال بسیار گرفتم،همه را گفت خطاست
قهوه ي زندگیم، تشنه ي فنجان تو بود
قصه ي نان و نمک چیست؟نمیدانم من
حرمت سفره ي من چشمِ نمكدان تو بود
درِ زندان بگشودند ولی یوسف ماند
بس که این یوسف ماعاشق زنداِن تو بود
نیمه ي پُر منم و نيمه ي خالي هم تو
خالی و ُپر همگی قصه ي لیوان تو بود
رسم عشق است که بوسه بزند لب بر لب
این چه عشقیست که لب،طعمه دندان تو بود
بال پروانه اگر عهد کند پَرنزندحرفی نیست
دل او پَر بِکشد، چون َسرِ پیمان تو بود
#ناصر_پرواني
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون قهوه بدست گیرد آن حب نبات
از عکس رُخش قهوه شود آب حیات
عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم
خورشید برون آمده است از ظلمات
#شاطرعباس_صبوحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از عکس رُخش قهوه شود آب حیات
عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم
خورشید برون آمده است از ظلمات
#شاطرعباس_صبوحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیراهنی پوشیده ام از جنسِ پاییز
سُرخ است و زرد است و طلایی و تب انگیز
با خش خشِ تـُرد قدم هایِ قشنگت
از چشمِ من سُر می خورد ماهِ شباویز
می آیی از سمتی که می بارد طراوت
می باری از احساسِ گرمی حادثه خیز
تاوانِ شیرینِ سکوتی عاشقانه ست
پاشیدنِ قلبِ من از عشقی غزل ریز
خواب از منِ شوریده پر داده خیالت
بیهوده تر طی می شود بیداریم نیز
صبح است و گـُل هست و نسیمی عطر آگین
من هستم و یادِ تو و عشقی بلاخیز...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سُرخ است و زرد است و طلایی و تب انگیز
با خش خشِ تـُرد قدم هایِ قشنگت
از چشمِ من سُر می خورد ماهِ شباویز
می آیی از سمتی که می بارد طراوت
می باری از احساسِ گرمی حادثه خیز
تاوانِ شیرینِ سکوتی عاشقانه ست
پاشیدنِ قلبِ من از عشقی غزل ریز
خواب از منِ شوریده پر داده خیالت
بیهوده تر طی می شود بیداریم نیز
صبح است و گـُل هست و نسیمی عطر آگین
من هستم و یادِ تو و عشقی بلاخیز...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیوانه دیدی مثل من ؟
دیوانه ام کردی
شده ام دیوانه ترین دلبر
شده ام حوای دلبری
که لبخندت دلبر
دلم را برده است😍♥
✍#راحمه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیوانه ام کردی
شده ام دیوانه ترین دلبر
شده ام حوای دلبری
که لبخندت دلبر
دلم را برده است😍♥
✍#راحمه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو با فراغ خود امروز شاد و فردا هم
مرا ز مهر تو دین شد ز دست و دنیا هم
میان مسجد و میخانهام خجل مانده
ز بس که حرمتم آنجا نماند و اینجا هم
خراب بادهی عشق تواَم که نشئهی او
هزار دلشده دیوانه کرد و دانا هم
ز بس که آتش عشقت فروگرفت مرا
وجود من همه او شد، نهان و پیدا هم
به نیمجرعه کهخوردم چو «اهلی» از کفدوست
ز دست رفتم و آخر فتادم از پا هم...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا ز مهر تو دین شد ز دست و دنیا هم
میان مسجد و میخانهام خجل مانده
ز بس که حرمتم آنجا نماند و اینجا هم
خراب بادهی عشق تواَم که نشئهی او
هزار دلشده دیوانه کرد و دانا هم
ز بس که آتش عشقت فروگرفت مرا
وجود من همه او شد، نهان و پیدا هم
به نیمجرعه کهخوردم چو «اهلی» از کفدوست
ز دست رفتم و آخر فتادم از پا هم...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در مشرب فتوّت، می را حلال کردی
در مذهب مروّت غم را حرام گردان
رندی و مستیام را شاهدپرستیام را
مشهورِ خاص کردی، معلومِ عام گردان!
#حزین_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در مذهب مروّت غم را حرام گردان
رندی و مستیام را شاهدپرستیام را
مشهورِ خاص کردی، معلومِ عام گردان!
#حزین_لاهیجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرت را بالا بگیر
تمامِ زیباییت را به دنیا نشان بده
تو دخترکی!
می دانی! این کم مقامی نیست..
اینکه بتوانی بی منت عاشق باشی
اینکه آغوشت
امن ترین منزلگاهِ خستگی هایِ
یک مرد می تواند باشد!
اینکه چشمانت هرچقدر هم که بخواهی نشان بدهی سنگی
باز هم فاش می کند مهربانیت را...
تو دخترکی! عاشق که می شوی
از خنده هایت
از نگاهت پیدا می شود...
و این معجزه است...
که برایِ داشتنش
مرد می خواهد...
مجنون می خواهد...
#عادل_دانتیسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمامِ زیباییت را به دنیا نشان بده
تو دخترکی!
می دانی! این کم مقامی نیست..
اینکه بتوانی بی منت عاشق باشی
اینکه آغوشت
امن ترین منزلگاهِ خستگی هایِ
یک مرد می تواند باشد!
اینکه چشمانت هرچقدر هم که بخواهی نشان بدهی سنگی
باز هم فاش می کند مهربانیت را...
تو دخترکی! عاشق که می شوی
از خنده هایت
از نگاهت پیدا می شود...
و این معجزه است...
که برایِ داشتنش
مرد می خواهد...
مجنون می خواهد...
#عادل_دانتیسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانه هایت...
در هر کجای جهان که باشد،
مثل کوهی ست
که حتی بدون حضورت،
همیشه اولین و آخرین
جایگاه عاشقانه من است❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در هر کجای جهان که باشد،
مثل کوهی ست
که حتی بدون حضورت،
همیشه اولین و آخرین
جایگاه عاشقانه من است❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر را بنویس
به طعم قهوه ی تلخ
که کام من به شیرینی عادت ندارد!
دلبری شیرین بود، و کامم را تلخ کرد و رفت!
#عصر را بنویس
به رنگ احساس سرد
که گرمم نمی شود دیگر حتی به بوسه ی دلبر،
و الهه ی بوسه دل را برچید و رفت
#عصر را بنویس
به عطر مانده ی گل مریم
به گوشه ی یقه ی چروک آخرین پیراهن دیدار
که گلی بود مریم، گرانقیمت شد و رفت
#سعید کلانتری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به طعم قهوه ی تلخ
که کام من به شیرینی عادت ندارد!
دلبری شیرین بود، و کامم را تلخ کرد و رفت!
#عصر را بنویس
به رنگ احساس سرد
که گرمم نمی شود دیگر حتی به بوسه ی دلبر،
و الهه ی بوسه دل را برچید و رفت
#عصر را بنویس
به عطر مانده ی گل مریم
به گوشه ی یقه ی چروک آخرین پیراهن دیدار
که گلی بود مریم، گرانقیمت شد و رفت
#سعید کلانتری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀