💖کافه شعر💖
2.27K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
923 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
"خانه دوست کجاست ؟"
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن‌ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:

"نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهٔ پرهای صداقت آبی است
می‌روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می‌آرد
پس به سمت گل تنهایی می‌پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می‌مانی
و ترا ترسی شفاف فرا می‌گیرد
در صمیمیت سیّال فضا خش خشی می‌شنوی
کودکی می‌بینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی؛

خانه دوست کجاست؟"

#سهراب_سپهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آمده ام همراه نسیم صبحگاه
از راه‌های دور
از پشت جنگلهای انبوه
سوار بر پرتو نور خورشید
دستانم را عطر آگین کرده‌ام به عطر گل های کمیاب و زیبای دامنه ء کوه ها
برای نوازش گونه‌های لطیف تو
پنجره بگشا
گیسو بر افشان و پیام عشق را
از فرسنگها فاصله احساس کن ...
دلتنگم
و قاصدکهای دلم را
روانه ء آسمان آبی صبح کرده ام
تا به تو بگویند
شبی را سخت و پر از یاد تورا گذرانده ام
شب سیاهی که سرشار از جای خالی تو بود ،،،
عزیز راه دورم
ندایِ قلبم را احساس کن ...!!

#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بده بیار که می مایه ی حیات من است
ز بدو خلقت من متصل به ذات من است

به وقت صبح درآیم زخواب و برخیزم
به بانگ چنگ که قدقامت الصلات من است

به خواب دیده ام ای دوست در حلال و حرام
که فاسقات به امر تو صالحات من است


#حکیم_نزاری_قهستانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح یعنی ، تو بخندی و بهاری برسد
آفتابی !که پس از یک شبِ تاری برسد

خنده ات مژده ی آغاز خوشیها باشد
شادی از هرطرف و گوشه کناری برسد

نفست نغمه ی آهنگِ خیالم هرصبح
چون نوای دف و سنتور و سه تاری برسد

توکه یک صبح بهاری ، به تو دلگرم شدم
که به دادِ دلِ من ، صبر و قراری برسد

صبح یعنی تو پراز شوق رسیدن باشی
جاده مشتاق تماشاست که یاری برسد

#یحیی_ماندگار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وَ چشمت ائتلافِ آتش و باد_
که جاری کرد در من شورِ "مرداد"!

"نگاهم" با "نگاهت" تا گره خورد
_به ناگه "سیبِ دل" از شاخه افتاد!


#یاس_امینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای طره گیسوی تو، زیباترین طرح جهان
هرکس که بیند روی تو، مدهوش و شیدا می شود

از آن دو چشم دلفریب، اعجازها آمد پدید
کوری که بینا گشته و پیری که برنا می شود

قلبی که از تو جان گرفت، یادت در آن مأوا گرفت
دل در نبودت سردو سخت، چون سنگ خارا می شود

شبهای تلخ انتظار، گویی که پایانی نداشت
شبهای بی تو بودنم، چون شب یلدا می شود

در تار و پودم عشق تو، پروانه ام بر گرد تو
روزی که بی تو سر شود، روز مبادا می شود

هرگز نگشتی صید من، صیدم به دامت ناگزیر
گویی زلیخا یوسف و یوسف زلیخا می شود

در ظاهرم آرامش و در باطنم رؤیای تو
دستان من می لرزد و رازم هویدا می شود

#مسعود_ثروت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد
چون مست شدی ز دیده بیرون نجهند

چون پاک آئی ز هر دو عالم به یقین
آنگه بنشان نفرت انگشت نهند

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر اندیشه کند ط‌رز نگاه او را
جوش حیرت مژه سازد نگه آهو را

ما هم ازتاب وتب عشق به خود می‌بالیم
بر سر آتش اگر هست دمیدن مو را

عرض شوخی چه دهد نالهٔ محروم اثر
تیغ بی‌جوهر ماکرد سفید ابرو را

بس‌که تنگ است فضای چمن از نالهٔ من
بر زمین برگ‌ل از سایه نهد پهلو را

سرنوشتم نتوان خواند مگر در تسلیم
توأم جبههٔ خود ساخته‌ام زانو را

خاک گردیدم و از طعن خسان وارستم
آخر انباشتم از خود دهن بدگو را

نبض دل هم به تپش ناله طرازنفس است
چنگ اگر شانه به مضراب زندگیسو را

خال از نسبت رخسار تو رنگین‌تر شد
قرب خورشید به شب‌کرد مدد هندو را

صافی دیده و دل مانع تمییز دویی‌ست
پشت عینک به تفاوت نرساند رو را

تا نظر می‌کنی ازکسوت رنگ‌ آزادیم
رگ‌گل چند به زنجیرنشاند بورا

بیدل این‌عرصه تماشاکدة الفت نیست
سبزکرده‌ست در و دشت رم آهو را

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دست بر زلفش زدم، شب بود، چشمش مست خواب
برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب

گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو
گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب

#شاطرعباس_صبوحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خیام_نیشابوری

این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست
این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیداد گری شیوه دیرینه تست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست .


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بندهٔ ساقی ما شو تا شوی سلطان ما
جان فدا کن تا شوی جانان ما ای جان ما

چشم صورت بین ببند و دیدهٔ معنی گشا
تا ببینی بر سریر ملک دل سلطان ما

گر گدای عشق باشی پادشاه عالمی
حکم تو گردد روان گر می بری فرمان ما

از نم چشم و غم دل نُقل و باده می خوریم
الصلا گر عاشقی نزلی بخور از خوان ما

حال ما پیدا شود بر ساکنان صومعه
گر جمال خود نماید شاهد پنهان ما

همدم جامیم ساقی را حریف سرخوشیم
ذوق اگر داری طلب کن خدمت رندان ما

مجلس عشقست و سید عاشق و معشوق او
این چنین بزمی بیابی گر شوی مهمان ما

#شاه_نعمت_الله_ولی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یار بی پرده کمر بست به رسوایی ما
ما تماشایی او ، خلق تماشایی ما

او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال
خود پسندیدن او بنگر و خودرایی ما..

#فروغی_بسطامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


مثل «او»
و تمام زنان دیگری که نامشان را از یاد برده‌ای
فراموش می‌شوم
و بعد از آن
در بی‌نامی ادامه‌ می‌دهم

فراموش می‌کنی آخرین‌بار کجا بوسیدمت،
فراموش می‌کنی آخرین‌بار
من را در این شعر دیده‌ای
و روزی که این سطرها را جایی بشنوی،
انگار دکمه‌ای گوشۀ خانه‌ات پیدا کرده‌ای
که یادت نیست روزی از آستینِ «او» افتاده!

فراموشم می‌کنی
طوری‌که از خواندنِ نامم بر سنگ قبر حتی
ناتوان می‌شوی. 





#لیلا_کردبچه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
لینکدونی رایگان ❤️سلطان قلبها

اگر میخای لینک گروه و کانالتو رایگان ثبت کنی به این ایدی مراجعه کنید👇

@Majid1690

به سایرین هم اعلام کنید باتشکر 🙏🙏
#عصر که میشود
می نشینم پشت میز خاطره
بادوفنجان چای سرد
آه ......
نفس عمیقی میکشم
تیری دردناک از سینه ام عبور می کند
چشمانم را
میبندم تا هوای ابری دلم
قصد باریدن نکند
امانبودنت
امان از نداشتنت
گریه امانم نمیدهد
دست در دست خاطره هایت
باید گریست تا التیام بخش
دردهایم باشد......



#آسمان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سلام! در چه هوایی جناب عالی من؟
بیا به طعم خوشِ پرسه در حوالی من

قفس اگر به قساوت گرفته بال مرا
هراس داشته از جنگ احتمالی من

طلسم قهوه ی چشمت ربوده عقل مرا
نشسته بر ته فنجان و فال خالی من!

به خود نگاه کن از چشمهای آینه ام
کسی نکرده نگاهی به این زلالی من

گِره گِره غم دوری به تار و پود دلم
فقط نشانده خزان، بر نقوش قالی من

درون دفتر شعرم تراکم غم عشق
نفوذ کرده به صد واژه ی سؤالی من


#حامد_بیدل💖

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نشانے قلبت💖را
از یاد نمے برم
هوایت ڪه به سرم مےزند
مے نشانمت ڪنار رویاهایم
دست دلواپسےام را
به دست قلم مے دهم
و با تــو
در بارانے ترین لحظه‌ها
تمامِ عاشقانه هایمان را
نفس به نفس
مرور مے ڪنم...




#ساقی_یگانہ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀