💖کافه شعر💖
2.77K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
شب را می شکنم
اتاقی بِکر
من‌ و تو
حریر تنت در قاموس چشمانم
می رقصد
ماهِ تنت را بُگشا شَبم را ستاره باران
کن
منحنی لب هایت را ترسیم کن
بر اندام مردانه ام
بگذار فتح کنم گوشه به گوشه ی
تنت را
مرا غرق دریای آغوشت کن

#سیامڪ_جعفرے‌‌
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

😍😉

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوله بار #صبح
روی دوشِ شب
سلامی به ما می‌دهد
بوی یاسِ #صبح میپیچد
میان ایوانِ نگاهِ تو

چشمانِ خورشید تو
#صبح من است
قوری شعرم پُر از عاشقانه های
تو
روی تنِ داغِ تو
دو بیت شعر دَم کرده
با فنجان لبهای تو

چه شیرین می‌شود
#صبحی که پُر است از
شعری سپید با فنجانِ
لبهای رازقی تو

#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چو مطربان سحر چنگ در رباب زنند
صبوحیان نفس از آتش مذاب زنند

بتاب سینه چراغ فلک بر افروزند
ز آب دیده نمک بر دل کباب زنند

چو آفتاب ز جیب افق برآرد سر
ز ماه یکشبه آتش در آفتاب زنند


#خواجوی_کرمانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می خواهم ببوسمت
اگر این شعر های شعله ورم دهانی بگذارند
می خواهم دستت را بگیرم
اگر که دست دهد این دست این قلم
دستی بگذارند
اینان به نوشتن از تو چنان معتادند
که مجسمه ها به سنگ
و سربازان
به خیالات پیروزی...


#شمس_لنگرودی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هزار شکوه به دل ماند و تا گلو نرسید
چه نامه‌ها که نوشتم، ولی به او نرسید

خوشا به گریه، که روزِ وداع، دستانم
اگر رسید به گیسوش، بی‌وضو نرسید

هزار حرفِ جگرسوز بر دهانم بود
شکست بغضم و کارم به گفتگو نرسید

میانِ شهر، گریبان دریدم از غمِ خویش
رمیده بودم و عقلم به آبرو نرسید

جهان چه بزمِ خسیسانه‌ای به پا کرده‌ست
که عمرِ ما به سر آمد، ولی سبو نرسید

#حسین_دهلوی       

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کمی با من بنشین تا
در آن نقشه ی جغرافیاییِ عشق،
تجدید نظر کنیم.
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرزِ چشمانِ توست،
تا کجاها مرزِ غم­هایِ من!
کمی با من بنشین
تا بر سرِ شیوه ­ای از عشق
به توافق برسیم.

#نزار_قبانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چقدر ساختگـــــی بود شعار من و تو
خاک عالم به سر قول و قرار من و تو

هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند
تُف به روی دل بی ایل و تبـار من و تو

گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم
آسمان نیــــز نشد آینــــه دار من و تو

حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم
آخرش نیـــــز نخوردند بــــه کــار من و تـــو

چقــــدر زود بریـدی و بـــــــه من بد کـردی
دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!

باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود
مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تــو

آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم
فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو

#علی_اکبر_یاغی_تبار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دستت را به من بده
نترس !
با هم خواهیم پَرید،
من از روی رویاهایی که رو به باد وُ
تو از روی بوته هایی که باران پَرَست.
امید و علاقه ی من از تو،
اندوه و اضطرابِ تو از من.
واژه ها، کتاب ها و ترانه های من از تو،
سکوت، هراس و تنهایی تو از من.
حضور، حیات و حوصله ی من از تو،
تَراخُم، تشنگی و کسالتِ تو از من.
هلهله، حروف، هر چه هستِ من از تو،
درد، بلا و بی کسی های تو از من

#سید_علی_صالحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موزیک ویدیو

سهراب پاکزاد💕

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هیچکس چشم به راه من دیوانه نبود
هرچه بر در زدم انگار کسی خانه نبود

راندی از خویشم و من مردن خود را دیدم
کاش تشییع من اینقدر غریبانه نبود

سر به میخانه یادت زدم اما دیگر
جای لب های تو روی لب پیمانه نبود

در دلم بودی و شرمنده ز مهمان بودم
که سزاوار تو این خانه ویرانه نبود

پیش چشم همه ای عشق ! جوانم کن باز
تا ببینند، که اعجاز تو افسانه نبود


#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در کام دریاییّ و دریا را نمی‌فهمی
ای سنگ سیلی‌خورده! معنا را نمی‌فهمی

یک پلّه بالا می‌روی، صد پلّه پایین‌تر
فوّاره‌ای، مفهوم این‌ها را نمی‌فهمی

ای ماه! دریا را نکش بیهوده دنبالت
عمری‌ست حرف جذر و مدها را نمی‌فهمی

تا بال پرواز تو پایین است ای گنجشک!
هرجا که باشی، درد عَنقا را نمی‌فهمی

با این‌همه شوری که در سر داری، ای چشمه!
عاشق نباشی، طعم دریا را نمی‌فهمی...

#رضا_کرمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل

به فصل خزان درنبینی درخت
که بی برگ ماند ز سرمای سخت

#سعدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
محبوبم ،،،
شراره‌های نگاهت
قلب مرا به تپش وا میدارد .
هنوز هم
در این سرای دلسپرده
تو خدایی به حُسن و جمال 
هنوز هم با نگاهی
همچون
سیلاب مرا غرق در خود میکنی ...
محبوبم ،،،
گنجایش قلب من اندک
و عظمت زیبایی تو بسیار است
اندکی آرام تر رخ بنما ...!!


#پارس🖊  

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀                                     
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یڪ عصرِ
دل انڪَیز و
پر از شادےِ بسیار ....


حیف است
نڪَیرم دو سہ بوسه
زِ لبِ یار ....


#محسن_پیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی ایوان نگاهت
سفره ایی پر از شعر
پهن کرده ام
فنجانم را
پر از خواستن تو می کنم،
بگردان
آن سبوی شادی آورِمھرت را
در این پهنهٔ سپید
#برف!
نکند
سـاقه های تُرد احساسم
در غُبار فاصله ها
بشکند!
با عشق پرواز کن
چون‌ پروانه ای
در تکاپوی قشنگِ پرواز!
به رقصا
به ھمپاییِ ضربآھنگ قلبِ پرشتابم،
بخوان شعر هایم را در کتاب عشق،
بخوان
واژه واژه دسـتباف
محبت توست.

#فریبا_قربان_کریمی
‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‏لم یکن یحبّنی، لکن کان یتعافی بی من قصة أخری، و هذا اسوأ ما قد یدرکه انسان.

«دوستم نداشت،
بلکه داشت به‌واسطه‌یِ بودن با من از داستانِ "عشقِ دیگری" بهبودی می‌جست،

و این دردناک‌ترین ادراک "و نتیجه‌ایست" که آدمیزاد ممکن است به آن برسد.»

#دلنوشته

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غزلی نگفته دارم، که کند ز تو حکایت
به چکامه چون سرایم، آنهمه لطف و صفایت

همه دم وصف تو گویم همه شب فکر تو باشم
که تو آیت بهشتی، تو فرشته ای به غایت

تو به جسم نیمه جانم، روح تازه ای دمیدی
چو دم مسیح مانی، که کند زنده هوایت

نه امید با تو بودن، نه توان از تو رستن
تو اگر کنی اشارت، سر و جان کنم فدایت

طاقتم نیست که بینم آن همه جور و جفایت
نزد خود هم نتوانم، که کنم ز تو شکایت

گر چه پیمان بشکستی، تو به چشم واله من
همه حسنی و رضایت، نتوان دید خطایت

به هوای رُخت ای جان ،دل و دین همه بدادم
مرغ دل، به شوق دیدار پر کِشدسوی سرایت

#مسعود_ثروت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#درد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم #جوانی من
با تو ام ای شعر به من گوش کن
نقشه نکش حرف نزن گوش کن
#شعر تو را با خفه خون ساختند
از تو #هیولای جنون ساختند
ریشه به خونابه و خون میرسد
میوه که شد بمب جنون میرسد
محض خودت بمب منم ، دور تر !
می ترکم چند قدم دور تر !
از همه ی #کودکی ام درد ماند
نیم وجب بچه #ولگرد ماند
حال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر #سیگار پرس
از سر شب تا به سحر سوختن
#حادثه را از دو سه سر سوختن
خانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست

#علیرضا_آذر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خواهی شرف مردم دانا باشد
عزت مطلب فروتنی تا باشد

با صدر نشینان منشین کز میزان
هر سنگ سبک‌تر است بالا باشد

#خاقانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀