💖کافه شعر💖
2.52K subscribers
4.37K photos
2.91K videos
12 files
1.02K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
پا به پایت تا ته این جاده می‌آیم، نترس
این منم؛ عاشق‌ترین دلداده... می‌آیم، نترس

در مسیر عشق، از آیینه هم صادق‌ترم
ساده بودم، ساده هستم، ساده می‌آیم، نترس

خم به ابرویت نیاور ذرّه‌ای، دق می‌کنم
عاشقت با خون تعهّد داده... می‌آیم، نترس

عقل می‌گوید نرو، امّا نمی‌فهمد که عشق
در دل وامانده‌ام افتاده... می‌آیم، نترس

در دل آتش برو، در آسمان پرواز کن
پا به پایت تا ته این جاده می‌آیم، نترس...

#فرزاد_نظافتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون در آخر واقف از عهد و قرار من شوی
ترسم از بدعهدی خود، شرمسار من شوی

هر زمان پیش تو بی‌دَردانه آهی می‌کشم
تا مرا هم بوالهوس دانیّ و یار من شوی

سادگی‌ها بین که از لطف تو منّت می‌کشم
ناگهان روزی به راهی گر دچار من شوی

بی‌وفایی‌هات هر ساعت نویدم می‌دهد
کآخر از اغیار برگردیّ و یار من شوی...

#ملالی_سبزواری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بوسه را
سرخ تر #بنویس
تا از نوش لب هایت تب کنم !
حاشا نکن
می دانم که
دوست داری
یک جرعه بیشتر برایت بمیرم ...



#معصومه_قنبری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من بسته به موی تو و تو سر به گریبان
در بافه‌ی گیسوی تو سنجاق ، پریشان

از مرحله‌ی عشق گذشتیم و رسیدیم
سرمنزل مقصود!، دوتا سایه‌ی لرزان

رشتیم بسی پنبه‌ی قالی که خورَد پا
ما پایْ خورانیم چو قالیچه‌ی کرمان

من بافتن موی تو از بر شدم آخر
تو بافته‌ای قلب مرا با لب خندان

آسان نشد این راه ولی ساده گذشتیم
از پستی و بالایی و از سنگِ فراوان

افتاده زپا گشته و پا پس نکشیدیم
دل سوختگانیم چنان شمع شبستان

یک حادثه از راه رسید و دلمان بُرد
لرزید دل از داغ جگرسوز عزیزان

دندان به جگر، وقفِ هم‌آغوشی ما شد
این آخر راه است سه تا نقطه...و پایان.

#پرویز_شالی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آوِِخ ٬هنوز زخمیم و رنج می برم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
 
مردم چه می کنند که لبخند می زنند ؟
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
 
قانون روزگار چگونه است کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نابرابرم
 
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی است
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
 
وا مانده ام که تا به کجا می توان گریخت
از این همیشه ها که ندارند باورم
 
حال مرا نپرس که هنجار ها مرا
مجبور می کنند بگویم که بهترم
 
زنده یاد #نجمه_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب می رسد
تو نیز می رسی از دورهای دور
از لابه‌لای عطرِ  تُرنج و...
پس ‌کوچه های کور!
شب می رسد
تو نیز ‌می رسی از شب بِرانی ام
مهتاب در دست 
ستاره به لب تا بخوانی ام
شب میرسد
تو نیز ‌می رسی تا ‌گمان کنم
مثل نسیم‌که دلتنگ غنچه هاست
چون اطلسی‌ که دلش با شکوفه هاست
یا مثلِ حوض که بی تاب ماه تاب
تو نیز دلت سخت تنگِ ماست
شب می رسد
تو نیز ‌میرسی،جان به لب شوم
با این خیال
یا این محال
که دلت سخت تنگِ ماست!

#حامد_نیازی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این روزها
در هنگامه ی زمستانی سرد
وقتی دانه های مرواریدِ برف
با رنگ سردِ یخی
طعنه به قامت سبز و استوار سرو پشت پنجره می زنند
وقتی خورشید کِز می کند پشت ابری دلتنگ
باران به وسعت یک آسمان می بارد
آن وقت است که بیشتر از همیشه
نیارمند گرمای بودن توام...‌
تو که باشی ای ضمیر عاشقانه هایم
عطر تغزل می پوشاند
زمین را با تمام حجم زمستان زده اش
پر می شود از بهار و غنچه های نورسته ی عشق....


#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلا از خواب بگشا چشم و، سر کن آه و یارب‌ها
که نبود خلوت در بسته‌ای چون ظلمت شب‌ها

به بیداری توان دیدن رخ کام دوعالم را
گشاده دیده از خوابست فتح‌الباب مطلب‌ها


#واعظ_قزوینی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کمکم کن که غمم اینهمه سنگین نشود
بیش از این ظلم به قلب من مسکین نشود

باورت نیست چرا؟ زنده و سرخوش پس از این
این زمین خورده ی دلمرده به تلقین نشود

گره ی کور که در کار وفا افتاده است
به دعا گر که نشد باز، به نفرین نشود

اینچنین گرچه اگر هست، ولی آن ظالم 
کاش هرگز سر آسوده به بالین نشود

وزن تلخی که نهفته است در این شعر حزین
شک مکن با عسل قافیه شیرین نشود

او که خود باعث شاعر شدنم بود شبی
گفت: دیگر غزلت مایه ی تسکین نشود

خسته ام، چشم امید دل من سمت شماست
همتی کن که دلم خسته تر از این نشود


#حامد_بیدل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بگذار دوستت داشته باشم
بگذار به لهجه ی زیبای عشق
در تمام ابیاتم
و در همه زندگی ام بسرایمت
بگذار هر روز
به هنگام طلوع خورشید
در پس نوازش های لطیف آفتاب
در کنار صبح بخیرهایم
دوستت دارمی بگویم
که انعکاس درخشش آن
در آینه چشمانت
شور و شوق زندگی را
به قلبم باز گرداند،
بگذار همچون ترنم باران
تمام علاقه ام را ببارم بر گل زیبای احساست
و آنگاه زندگی کنم در سایه سار عشقِ رویایی ات...!!!


#باران_مقدم


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در عهد صبی کرد جهالت پستت
ایام شباب کرد غفلت مستت

چون پیر شدی رفت نشاط از دستت
کی صید کند مرغ سعادت شستت

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قابِ عکسی کهنه ام، در گَنجه پیدا کن مرا
بـر غبـارِ صـورتم دستی بکِش‌؛ ها کن مرا

از تمـاشـا کردنِ بـاران کـه لذت می بری
روبـرویم ساعتی بنشین ، تمـاشـا کن مرا

دستهایت زیرِ چانه خیره شو در چشمِ من
بغض اگر کردی نترس و باز حاشا کن مرا

حاصلِ تفریقت ازآغوشِ من گرچه غم است
از حـواسِ جمعِ آن آغـوش ، منها کن مرا

به همان تنهایی ام بسپار... بعد از سالـها
یک صدا می آید از گنجه، که پیدا کن مرا

#علی_باقـری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
منصور و اناالحق زدن از دار و دگر هیچ
ماییم و لبالب شدن از یار و دگر هیچ

بر لوح مزارم بنویسید پس از مرگ
کای وای ز محرومی دیدار و دگر هیچ

#عرفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♥️🕊زندگیتون پراز خوشے های
♥️🕊تمام نشدنے ...🍃

♥️🕊پیشاپیش روز مادر مبارک




❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دانی ز چه عشق گلرخان مطلوبست
یا بهر چه ساز و سوزشان مطلوبست

از دوزخ مرهوب و بهشت مرغوب
آگاه شدن درین جهان مطلوبست

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عقرب در قمرت پاک بهم ریخت مرا
عطش چهره ی نمناک بهم ریخت مرا

مستی لعل لبت در خور اغیار مباد
سرخوشم یار که این تاک بهم ریخت مرا

عشق تو چون شرری خرمن جانم را سوخت
سوزش سینه ی صد چاک بهم ریخت مرا

" آسمان بار امانت نتوانست کشید "
طالع و قرعه ی افلاک بهم ریخت مرا

بیستون نام تو را تا که شنید از فرهاد
به خدا ناله ی پژواک بهم ریخت مرا

تا نگاهم به سر کو چه ی معشوق رسید
دست غیب آمد و بی باک بهم ریخت مرا

من که در سنگ دلی شهره به عالم بودم
عاقبت غمزه ای از خاک بهم ریخت مرا

#مرتضی_درویشی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در این دنیای بی‌احساس ، بریدم از خودم حتی

وفا از دوست یا دشمن ، ندیدم از خودم حتی

قفس افتاده می‌داند ، که از بی‌مرهمی چونم

چو تیر از هر کمان افتاد،رهیدم از خودم حتی


#گویا_فیروزکوه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نماندست چیزی به جزغم ... مهم نیست
گــرفته دلـــم از دو عالم ... مهـــم نیست

تـــو را دوست دارم قسم به خدا که...
اگر چه پس از تو خدا هم مهم نیست

فقــــط  آرزو  مـــی کنم  کــــه  بمیرم
پس از آن بهشت و جهنمّ مهم نیست

همان وقت رانده شدن به زمین ... آه !
بـــه خود گفت حوّا که آدم مهم نیست

بیا  تا  علف هــــای  هرزه  بکاریم
اگر مرگ گلهای مریم مهم نیست

ببین! مرگ هم شانس مي خواهد ای عشق
فقط  خوردن  جامی  از  سم  مهـــم  نیست

نماندست چیزی به جز غم، مهم نیست،
گرفته  دلـــم  از  دو عالم ،  مهم  نیست,

بمانم ، بخوانم ، برقصم ، بمیرم ...
دگر هیچ چیزي برایم مهم نیست

#سید_مهدی_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ڪلیپ#مـــــــادر❤️

مادر یعنے زندگے ،
مادر یعنے عشق ،
مادر یعنے مهر ،
مادر یعنے اون فرشته اے ڪه با اشڪت ، اشک میریزه ،
با خنده هات مے خنده ،
مادر یعنے اون فرشته اے ڪه نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگے میڪنه ،
مادر یعنے اون فرشته اے ڪه موهاش سفید میشه براے بزرگ ڪردنت و به تو میگه ؛ پیر بشے مادر ، درد و بلات به جونم...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌



❀═‎‌‌‌🌼
⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دعوت کن مرا
به یک عصر دل انگیز
میهمانم کن
به عمق نگاهت
و با آهنگ صدایت
بمیران مرا،
آن گاه ،
با دوکلمه ی دوستت دارم...
مرامخاطب خاصت کن
«احیایم کن به زندگی»...

#آناا_کیاجمالی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀