💖کافه شعر💖
2.58K subscribers
4.39K photos
2.93K videos
12 files
1.04K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دنیا راهی بهشت منزلگاهی
این هر دو به نزد اهل معنی کاهی

گر عاشق صادقی زهر دو بگذر
تا دوست ترا به خود نماید راهی

#ابوسعید_البوالخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم

خون بود شرابی که ز مینای تو خوردم
غم بود نشاطی که به دوران تو کردم

آهیست کز آتشکدهٔ سینه برآمد
هر شمع که روشن به شبستان تو کردم

دل با همه آشفتگی از عهده برآمد
هر عهد که با زلف پریشان تو کردم

در حلقهٔ مرغان چمن ولوله انداخت
هر ناله که در صحن گلستان تو کردم
 
دوشینه به من این همه دشنام که دادی
پاداش دعایی است که بر جان تو کردم

#فروغی_بسطامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

تنها یک چیز را
از #تو_بیشتر_دوست_دارم
اینکه
" #تو را #دوست_دارم "
میخواهی #بمان
میخواهی #برو
رفتنِ #تو
دل انگیزتر از آمدن #دیگریست . .!

#محمد_ابراهیم_جعفری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبورم
مثل گلبرگهای نازک گلدان خیالم
هر روز #عصر از این فاصله
تنها کاری که می‌توانم انجام دهم
بوسه بر گل‌های سرخ گلدان کوچکی هست
که به یادت کاشته‌ام
نمی‌دانم این حجم از دلتنگی را
پای کدام گلدان خاک کنم
که گلهای سرخش پر پر نشود ...


#مینو_پناهپور♥️
               
#عصرتون_بدور_از_دلتنگي

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خط می‌کشد به روی تمام ترانه‌هام
شاید نمی‌رسند به او عاشقانه‌هام

آنقدر عاشق است که بالا نمی‌رود
خطّ نگاه ساده‌اش از حدّ شانه‌هام

هربار در حضور وی انکار می‌کنند
اندیشه‌ی وجود مرا هم نشانه‌هام

وقتی که می‌نشیند و لبخندهای نرم
می‌بافد از کلاف زمختِ بهانه‌هام-

پیداست با وجود نجیبش چه می‌کنند
شک‌هام و اشک‌هام و چراهام و چانه‌هام

شمعی که روی بستر من، شعله‌های او
پوشیده در ملافه‌ی سرد شبانه‌هام-

آیا به دست باد نخواهد سپرد، اگر
جا مانده پاره‌کاغذی از موریانه‌هام...؟

#کامران_عالیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من سیر نیم سیر نیم سیر نیم
زیرا که به اقبال تو ادبیر نیم

خرگوش نگیرم و نخواهم آهو
جز عاشق و جز طالب آن شیر نیم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوستت دارم
و از تمام حرف‌ها
صداها، واژه‌ها
جاری‌ام
چنان چون دریاچه‌ای
که در کوهستانی گرفتار شده
و از روزنه‌ای محال
خودش را
به درّه پرتاب می‌کند...

#فاطمه_مستوفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند بدون اینکه شایستگی‌اش را داشته باشی. اگر زنی به من بگوید عاشق توام چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه می‌خری و ظرف ها را هم خوب می‌شویی، مرا ناامید کرده. چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر می رسد. چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانه‌ی توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی. حتی اگر دروغگو و خودبین باشی...

#میلان_کوندرا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چندیست عاشقانه قلم میزند دلم
از ماجرای چشم تو دم میزند دلم
نام تو از شبی که به رگ‌های من دوید
یک در میان برای خودم میزند دلم
این را که مردمان ضربان نام کرده‌اند
دست خوشی است بر سر غم میزند دلم
روزی هزار بار ورق‌های کهنه را
مشتاق و بی قرار به‌هم میزند دلم
هر جا به سبز خاطره‌های تو می‌رسد
انگار در بهشت قدم میزند دلم
یک شب به خنده گفت چرا داد میزنی
انقدر هی نگو دلم ... میزند دلم
حرفش ادامه داشت که بی اختیار من
گفتم عزیزِ منْ، چه کنم ... میزند دلم
آرام برد گوش مرا روی سینه‌اش
دیدم چنین که اوست چه کم میزند دلم
دیدم دراین قمار دل او برنده است
دیدم فقط به قدر عدم میزند دلم

#حسن_دلبری♥️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
غزل گفتن نمي ارزيد دشنامش به تحسينش
بگو اي دوست بخشيدم دعايش را به نفرينش!

بدا قومي كه با "جهل و جمالش" فخر بفروشد
بدا اسبي كه مغرورش كند زيبايي زينش!

غلط مي گيرد از طرز اداي "ضاد" ضالينم
همان شيخي كه مي بينم هزاران رخنه در دينش

نخواهد ديد لطف بي شمارم را و غير از اين
نبايد انتظاري داشت از آن چشم كم بينش

جهان گشته ست و حالا كودكي بي دست و پا دارد
به ما درس تكامل مي دهد! مي سوزم از اينش...


#حسین_زحمتکش 

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن #شبِ سفید پوش که بوی
تنِ یاس
#تو با بوسهء #شب
سر به شانه های خیالم می گذاشت
حریر سبز چشمانِ
#تو چه غمزه ای داشت

گل باغِ چشمانم جان تازه ای گرفت
می پیچد بوی زلف
#تو میان ایوان نگاهم
شمعدانی نگاهت پروانه شد بر شمعِ جانم

آنجا که فرو ریخت آوار یاد
#تو زِ #شب
بر گونه های شعرِ سپید #من
باغِ شعرم پُر شد از ترنم نگاهِ #تو

آنگاه که تیغِ زرد آفتاب
می بُرد گلوی
#شب را
شبنمِ صبح کبود
سایه می افکند بر آبگینهء روز

آنجا که باد مست شد
به بوسهء پروانه
دامان گُلدار روز پهن شد
بر ایوان زمین

#من بودم و جاده ای بی انتها
پُر از وسوسه های آسمانی دلگیر
بر دامن مهتابی غبار گرفته

چه غباری نشسته بر پنجره های
آبی این شهر
زوزهء گُرگ بی کسی من
طنین انداز می‌شود بر
ویرانهء
#جانم .....

ای پرتو شرابِ
#شفقِ #جانم
ای که گل مست می‌شود از
خندهء دلربای
#تو ....

بیا ، بیا .....
بر گورِ عاشقانه های
#من
پَر پَر کن گلِ سرخ داشتنت را
بر خاکِ گورِ اینِ مردِ خاکستری


#سیامڪ_جعفرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.



دوست دارم
هر صبح
طنین خوش آهنگ صدای تو
در جانم بپیچد
باغ احساسم را
همچون نسیم روح نواز بهاری
نوازش دهد؛
طلوع هر روز چشمانم
رو به افق نگاه تو باشد
دستانم با گره ی دستان تو
شکوفه دهد و سبز شود
و عطر رازقی وجود تو
تمام دشت قلبم را پر کند
زیرا که
به شوق بودن تو
به معجزه ی عشق ایمان آورده ام
و زندگی را با تمام ناملایماتش پذیرفته ام
و این لبان خندان توست
که شوقی ابدی در دلم می آفریند برای زیستن
و دوست داشتن توست
که به بودنم در این جهان
معنا و زیبایی می بخشد....


#باران_مقدم




درود صبحتون زیبا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برخیز سحر، ناله و آهی می‌کن
استغفاری ز هر گناهی می‌کن

تا چند، به عیب دیگران درنگری
یکبار به عیب خود نگاهی می‌کن

#شیخ_بهایی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گیرم ٬تمام آبرویم٬ می‌رود بر باد
یک روز می‌بوسم لبت را هرچه باداباد

حال خراب عابران از دست الکل نیست
بی روسری بیرون نیا، ای خانه‌ات آباد

ضرب النگوهای دستت، ریز می‌آید
باباکرم اینجا کنار دست تو، آزاد

من شک ندارم مادرت قبل از سخن گفتن
اول اصول دلبری ٬بی‌حرف٬ یادت داد

کوچه به هم می‌ریزد از ناز قدمهایت
با اینهمه از دست تو، از دست تو فریاد

دی‌ماهی‌ام؛ یعنی من و تو جور می‌آییم؟
وقتی که هستی زاده‌ی ماه پس از خرداد

دریا برایم جای دلبازی‌ست اما باز
خوشبخت آن ماهی که در تنگ دلت افتاد

#احد_متقیان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر غفلت نهان در سنگِ خارا می کند ما را
جوانمردست درد عشق، پیدا می کند ما را


ز چشم بد خدا آن چشم میگون را نگه دارد
که در هر گردشی مستِ تماشا می کند ما را


همین عشقی که روز ما ازو شب شد، اگر خواهد
به داغی آفتاب عالـم آرا می کند ما را


            #صائب_تبريزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شمع پیش جلوه‌اش، آتش به جانی بیش نیست
گل برِ رخسار او، برگ خزانی بیش نیست

دل به زلف دلبران مفْروش ای ناقدردان!
سود این سودا چه می‌پرسی؟ زیانی بیش نیست

کِی تواند شد طرف با ناوَک‌انداز ابرویش؟
ماه نو در قبضه‌اش دیدم کمانی بیش نیست

می‌کند هرچند آهو گردنِ شوخی بلند
پیش آن چشم سخن‌گو، بی‌زبانی بیش نیست

در جناب عشق، شورش‌نامه‌ای خواندم کز آن
قصّه‌ی لیلیّ و مجنون داستانی بیش نیست

سخت دشوار است مردن هرکه را جانِ بقاست
بر سبک‌روحِ فنا، نقل مکانی بیش نیست

پیش تیرِ حادثات، افتادگی باشد سپر
هرکه گردن می‌کشد «واقف» نشانی بیش نیست

#واقف_لاهوری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جمله صید این جهانیم، ای پسر!
ما چو صعوه، مرگ بر سان زغن

هر گلی پژمرده گردد زو، نه دیر
مرگ بفْشارد همه در زیرِ غَن


#رودکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه جرعه
حس زیبا ببینین
زندگیتون پراز خوشی های
تمام نشدنی...

 ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دردا که در این شهر، دلی شاد نماندست
یک بنـده ز بنـدِ ستـم ، آزاد نمـاندست

هر جا کـه رَوم ناله و فریاد و فغان است
در شهـر بـه جز نـالـه و فریاد نماندست

غیـر از هنـرِ ظلـم کـه در حدّ‌ِ کمال است
در هیچ هنر، هیچ کس استاد نماندست

از ظلـمْ حکایت چه کنم ، قصّه دراز است
الـقصّـه مگوییـد: کـه شـدّاد نماندست

داد از کـه زنـم؟  چون هـمه بیدادگرانند
مـا را هم از این جـور ، سرِ داد نماندست

از خـانـه‌ خرابی، هـمه هم‌ خانهٔ جغدیم
فـریـاد کـه یک خـانـهٔ آبـاد نمانـدست

ویـرانـه شد ایـن مُلک و امـارت نپذیرد!
کـز سیـلِ فنـا خـانـه ز بنیـاد نماندست

#اهلی شیرازی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من دوش فراق را جفا میگفتم
با دهر فراق پیش می‌آشفتم

خود را دیدم که با خیالت جفتم
با جفت خیال تو برفتم خفتم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀