دیر شد انتظار من ... ای رطبم چه میکنی ؟
جان ودلم طالب توست ای طلبم چه میکنی ؟
موسم باغ وگل رسید غنچه شکفت و گل دمید ،
توبه شکست و دل رمید ، شهد لبم چه میکنی ؟
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان ودلم طالب توست ای طلبم چه میکنی ؟
موسم باغ وگل رسید غنچه شکفت و گل دمید ،
توبه شکست و دل رمید ، شهد لبم چه میکنی ؟
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مِثل جشنی که در آن تنبک و تنبور نبود
شهرم از بی نفسی اهل شر و شور نبود
تیرگیچیره شداز یورش تاریکی محض
در پسِ پنجره ای روزنی از نور نبود
بسکه در کوری شب طبل عزا را زده اند
فرصت زمزمه در گوشه ی ماهور نبود
قاضی و شیخ ریا در پیِ اعدام منند
ورنه در کوچه ی ما اینهمه مامور نبود
عمری از روی توهّم دهَدم زاهد شهر
وعده ی باغ بهشتی که درآن حور نبود
به همانخون سیاوش کهچکید ازتن گل
محفل لاله رخان شیونِ بر گور نبود
می زدم نت به نت از خاطر بانو عسلم
غم ِ بنهفته اگر در دلِ سنتور نبود
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شهرم از بی نفسی اهل شر و شور نبود
تیرگیچیره شداز یورش تاریکی محض
در پسِ پنجره ای روزنی از نور نبود
بسکه در کوری شب طبل عزا را زده اند
فرصت زمزمه در گوشه ی ماهور نبود
قاضی و شیخ ریا در پیِ اعدام منند
ورنه در کوچه ی ما اینهمه مامور نبود
عمری از روی توهّم دهَدم زاهد شهر
وعده ی باغ بهشتی که درآن حور نبود
به همانخون سیاوش کهچکید ازتن گل
محفل لاله رخان شیونِ بر گور نبود
می زدم نت به نت از خاطر بانو عسلم
غم ِ بنهفته اگر در دلِ سنتور نبود
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
#عصر ها وابسته تر میشویم...!!!؟
دل بسته تر...
عاشق تر....
تنها تر....!!!؟
گاهی فکر می کنم
هیچکس نیست ترجمان زبان ما باشد..!!!؟
دنیای ما...
دل ما و ارزوهای ما....
#عصر که میشود...
خورشید که میرود...
تنها تر میشویم..
عاشق تر..
دل بسته تر....
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر ها وابسته تر میشویم...!!!؟
دل بسته تر...
عاشق تر....
تنها تر....!!!؟
گاهی فکر می کنم
هیچکس نیست ترجمان زبان ما باشد..!!!؟
دنیای ما...
دل ما و ارزوهای ما....
#عصر که میشود...
خورشید که میرود...
تنها تر میشویم..
عاشق تر..
دل بسته تر....
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
سر مگردان که خاک پای توام
عهد مشکن که در وفای توام
تا تو چون آسمان شدی سرکش
من زمینوار خاک پای توام
تا تو سلطانِ آرزوبخشی
من به صد آرزو گدای توام
چند بیگانگی کنی آخر؟
میشناسی که آشنای توام
گر نه رأیت بُود، نیآرم زیست
من که خود زندهام برای توام
گر اجابت کنی دعای کسی
من شب و روز در دعای توام
از درت دور نیستم چو «حسن»
چه توان کرد؟ مبتلای توام...
#امیرحسن_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سر مگردان که خاک پای توام
عهد مشکن که در وفای توام
تا تو چون آسمان شدی سرکش
من زمینوار خاک پای توام
تا تو سلطانِ آرزوبخشی
من به صد آرزو گدای توام
چند بیگانگی کنی آخر؟
میشناسی که آشنای توام
گر نه رأیت بُود، نیآرم زیست
من که خود زندهام برای توام
گر اجابت کنی دعای کسی
من شب و روز در دعای توام
از درت دور نیستم چو «حسن»
چه توان کرد؟ مبتلای توام...
#امیرحسن_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گویند مرو در پی آن سرو بلند
انگشت نمای خلق بودن تا چند؟
بیفایده پندم مده ای دانشمند
من چون نروم که میبرندم به کمند؟
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
انگشت نمای خلق بودن تا چند؟
بیفایده پندم مده ای دانشمند
من چون نروم که میبرندم به کمند؟
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مانده ام #من درمیان واژه ها
#پشت_پلک_چشم_های_دفترم
شعرهایم بوی خیس کوچه است
بوی نم چیزی شبیه بوی دشت.
گاه ازجنس سکوت !
گاه ازجنسی غریب!
گاه هق هق می شوند
#من «نفس»
یک عابر تنهاییم
دیده برراه تودارم
ای همه خوبی بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#پشت_پلک_چشم_های_دفترم
شعرهایم بوی خیس کوچه است
بوی نم چیزی شبیه بوی دشت.
گاه ازجنس سکوت !
گاه ازجنسی غریب!
گاه هق هق می شوند
#من «نفس»
یک عابر تنهاییم
دیده برراه تودارم
ای همه خوبی بیا.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل ِمرغی در قفس جامانده آوازم شکست
بی صدا احساس ِخوب ِ بال ِپروازم شکست
روز و شب مشتاق ِ دیدار ِتو بودم نازنین
آرزوی دیدنت در شرم ِ ابرازم شکست
من که مشتاق ِ بهاران در بهار ِ گلشنم
از غم ِ بی همزبانی گلشن ِ رازم شکست
کولی آواره ای رقص ِ تغزّل می سرود
دفترم شد شعله ور آتش دلِ سازم شکست
آرزوی همدلی تنها امید ِ زندگیست
خنده های بی جوابم شوق ِاعجازم شکست
بس که عمری با تغافل حرف بی مهری زدی
حٌرمت دلدادگی در شور ِ شهنازم شکست
شد طلا دیوانه از نیش ِ زبان ِ عقربت
در مسیر ِ گفتگو ها عهد ِ اغمازم شکست
#طلعت_خیاط_پیشه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی صدا احساس ِخوب ِ بال ِپروازم شکست
روز و شب مشتاق ِ دیدار ِتو بودم نازنین
آرزوی دیدنت در شرم ِ ابرازم شکست
من که مشتاق ِ بهاران در بهار ِ گلشنم
از غم ِ بی همزبانی گلشن ِ رازم شکست
کولی آواره ای رقص ِ تغزّل می سرود
دفترم شد شعله ور آتش دلِ سازم شکست
آرزوی همدلی تنها امید ِ زندگیست
خنده های بی جوابم شوق ِاعجازم شکست
بس که عمری با تغافل حرف بی مهری زدی
حٌرمت دلدادگی در شور ِ شهنازم شکست
شد طلا دیوانه از نیش ِ زبان ِ عقربت
در مسیر ِ گفتگو ها عهد ِ اغمازم شکست
#طلعت_خیاط_پیشه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را نه ترنج از تو مرادست نه به
تو خود شکری پسته و بادام مده
گر نار ز پستان تو که باشد و مه
هرگز نبود به از زنخدان تو به
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو خود شکری پسته و بادام مده
گر نار ز پستان تو که باشد و مه
هرگز نبود به از زنخدان تو به
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای منست
لیک دیوانه تر از من،دل شیدای منست
آخر از راه دل و دیده سرآرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو درپای منست
رخت بربست ز دل شادی و ،هنگام وداع
با غمت گفت که:یا جای تو یا جای منست
جامه ای را که به خون رنگ نمودم،امروز
برجفا کاری تو شاهد فردای منست
سرتسلیم به چرخ آنکه نیاورد فرود
با همه جور و ستم همت والای منست
دل تماشایی تو،دیده تماشایی دل
من به فکر دل و خلقی به تماشای منست
آنکه در راه طلب خسته نگردد هرگز
پای پر آبله بادیه پیمای منست...
#محمد_فرخی_یزدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لیک دیوانه تر از من،دل شیدای منست
آخر از راه دل و دیده سرآرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو درپای منست
رخت بربست ز دل شادی و ،هنگام وداع
با غمت گفت که:یا جای تو یا جای منست
جامه ای را که به خون رنگ نمودم،امروز
برجفا کاری تو شاهد فردای منست
سرتسلیم به چرخ آنکه نیاورد فرود
با همه جور و ستم همت والای منست
دل تماشایی تو،دیده تماشایی دل
من به فکر دل و خلقی به تماشای منست
آنکه در راه طلب خسته نگردد هرگز
پای پر آبله بادیه پیمای منست...
#محمد_فرخی_یزدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی روی تو، خونابه فشاند چشمم
کاری به جز از گریه، نداند چشمم
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاری به جز از گریه، نداند چشمم
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم یک آدمِ غریبهی امن و آرام میخواهد،
وَ پذیرنده، و شنونده، و پناه دهنده ...
کسی که قضاوتم نکند و فقط گوش کند. کنجکاو نشود، بیشتر نپرسد، سرزنش نکند، دلیل نخواهد.
دلم نگاهی بیگانه اما گرم میخواهد
یک دوستیِ عمیق ولی کوتاه
یک همنشینیِ سالم اما بدون ادامه.
یک نفر که انگار مرا از جنگل سرد و تاریکی که در آن گم شدهام نجات بدهد، به کلبهی دنج و گرم خودش ببرد، برایم چای بریزد و بیآنکه بپرسد چرا و از کجا میآیم، مقابلم بنشیند، حرفهای مرا بشنود و شانههای مرا برای تسکین بفِشارد و حالم که خوب شد، نپرسد کجا؟ فقط راه خیابان را نشانم بدهد، در آغوشم بگیرد و برایم آرزوهای خوب کند و از او که دور شدم، احساس کنم خدا را در کالبد یک انسان ملاقات کردهام که اینقدر آرامم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وَ پذیرنده، و شنونده، و پناه دهنده ...
کسی که قضاوتم نکند و فقط گوش کند. کنجکاو نشود، بیشتر نپرسد، سرزنش نکند، دلیل نخواهد.
دلم نگاهی بیگانه اما گرم میخواهد
یک دوستیِ عمیق ولی کوتاه
یک همنشینیِ سالم اما بدون ادامه.
یک نفر که انگار مرا از جنگل سرد و تاریکی که در آن گم شدهام نجات بدهد، به کلبهی دنج و گرم خودش ببرد، برایم چای بریزد و بیآنکه بپرسد چرا و از کجا میآیم، مقابلم بنشیند، حرفهای مرا بشنود و شانههای مرا برای تسکین بفِشارد و حالم که خوب شد، نپرسد کجا؟ فقط راه خیابان را نشانم بدهد، در آغوشم بگیرد و برایم آرزوهای خوب کند و از او که دور شدم، احساس کنم خدا را در کالبد یک انسان ملاقات کردهام که اینقدر آرامم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیمههای شب
زمانیکه سکوت همه جا را فرا میگیرد
ملودی ِ آرامش بخشی
در آرامگاه سینهام پخش میشود
که فقط
به عشق تو مینوازد
هرگاه احساس کردی
آشوب و اضطراب در وجودت بلوا میکند
کافیست
سرت را بر پهنای
سینهام بگذاری و
به نجوای آن گوش جان بسپاری
تا معجزهء آرامش را
در این بستر امن تجربه کنی ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمانیکه سکوت همه جا را فرا میگیرد
ملودی ِ آرامش بخشی
در آرامگاه سینهام پخش میشود
که فقط
به عشق تو مینوازد
هرگاه احساس کردی
آشوب و اضطراب در وجودت بلوا میکند
کافیست
سرت را بر پهنای
سینهام بگذاری و
به نجوای آن گوش جان بسپاری
تا معجزهء آرامش را
در این بستر امن تجربه کنی ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من شب را
به امید صبحی روشن
که آزادی بر پیشانیش سو سو بزند
بیدار مانده ام
و حالا روشنایی صبح دمیده
بیایید از سایه روشن برویم!
بر لب شبنم بایستیم،
در برگ فرود آییم
و اگر جا پایی دیدیم ،
مسافر کهن را از پی برویم.
نیاویزیم، نه به بند گریز،
نه به دامان پناه.
نشتابیم،نه به سوی روشن نزدیک،
نه به سمت مبهم دور.
برویم ، برویم،
و بی کرانی را زمزمه کنیم...
#سهراب سپهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به امید صبحی روشن
که آزادی بر پیشانیش سو سو بزند
بیدار مانده ام
و حالا روشنایی صبح دمیده
بیایید از سایه روشن برویم!
بر لب شبنم بایستیم،
در برگ فرود آییم
و اگر جا پایی دیدیم ،
مسافر کهن را از پی برویم.
نیاویزیم، نه به بند گریز،
نه به دامان پناه.
نشتابیم،نه به سوی روشن نزدیک،
نه به سمت مبهم دور.
برویم ، برویم،
و بی کرانی را زمزمه کنیم...
#سهراب سپهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر صبح به مهر چشمانت سلام می کنم
که در پس هر طلوعش
آفتاب را مهمان آسمان وجودم می کند
تو می آیی و من نسیم را
دعوت می کنم به بزم دلبری
عطر خوش مهربانیت
و گلخند شکفته ی بوسه هایت
که تداعی نوازش
خنکای بهار ست بر روی غنچه لبانم،،
و من
هر صبح دلتنگ تر از قبل
دلم را به سرزمین دور افتاده ی رویاهایم می فرستم
برای عشق بازی چشمانمان
نوازش پریشانی گیسوانم با
سر انگشتان احساس تو،،،
دلم تنگ ست...
برای یک دل سیر
عاشقانه سرودن از دوست داشتن هایم
در یک آغوش از خواستن تو
دوست داشتنی که به زلالی باران ست
و به عظمت آسمان
و همچون دریا بیکران،،،
دوست داشتنی به قداست عشق.....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که در پس هر طلوعش
آفتاب را مهمان آسمان وجودم می کند
تو می آیی و من نسیم را
دعوت می کنم به بزم دلبری
عطر خوش مهربانیت
و گلخند شکفته ی بوسه هایت
که تداعی نوازش
خنکای بهار ست بر روی غنچه لبانم،،
و من
هر صبح دلتنگ تر از قبل
دلم را به سرزمین دور افتاده ی رویاهایم می فرستم
برای عشق بازی چشمانمان
نوازش پریشانی گیسوانم با
سر انگشتان احساس تو،،،
دلم تنگ ست...
برای یک دل سیر
عاشقانه سرودن از دوست داشتن هایم
در یک آغوش از خواستن تو
دوست داشتنی که به زلالی باران ست
و به عظمت آسمان
و همچون دریا بیکران،،،
دوست داشتنی به قداست عشق.....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر گذر افتد چو باد صبح، بر خاک منش
همچو گرد از خاک برخیزم بگیرم دامنش
آن پری رو را چه لایق کلبهٔ تاریک دل؟
مردم چشمست، بنشانم به چشم روشنش
#هلالی_جغتایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همچو گرد از خاک برخیزم بگیرم دامنش
آن پری رو را چه لایق کلبهٔ تاریک دل؟
مردم چشمست، بنشانم به چشم روشنش
#هلالی_جغتایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای صبا ای رازدار عاشقان
ای صبا ای پیک یار عاشقان
ای ز تو جان ها به قالبها روان
ای دمت هر ناتوانی را توان
ای صبوری بخش دلهای فگار
ای شکیب آموز جان بی قرار
#بلند_اقبال
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای صبا ای پیک یار عاشقان
ای ز تو جان ها به قالبها روان
ای دمت هر ناتوانی را توان
ای صبوری بخش دلهای فگار
ای شکیب آموز جان بی قرار
#بلند_اقبال
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم شکایت از این سردی زمانه کند
مگر به فصل زمستان گلی جوانه کند
به قعرچاه مرا دردِ دوریت ای گل
زبیکسی چه کنم روز وشب روانه کند
چراهمیشه مرا دیدنت شده عادت؟
که وصل روی تورا دم به دم بهانه کند
چه میشود برسد دست من به پیچش زلف
به اشتیاق شبی گیسوی تو شانه کند
چه چاره ای کنم این فکرِ پر سراسیمه
برای دیدن تو فکر زیرکانه کند
به تیرغیب دچارم که بخت بد دارم
به سنگ میخورد اقبالم و کمانه کند
بیا وبادل من همنشین و همدم باش
که مرغ دل به هوایت هوای دانه کند
نه میروم پی یاری دگر نه جام شراب
اگر که تیرنگاهت مرا نشانه کند
#داودواعظی_مصباح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مگر به فصل زمستان گلی جوانه کند
به قعرچاه مرا دردِ دوریت ای گل
زبیکسی چه کنم روز وشب روانه کند
چراهمیشه مرا دیدنت شده عادت؟
که وصل روی تورا دم به دم بهانه کند
چه میشود برسد دست من به پیچش زلف
به اشتیاق شبی گیسوی تو شانه کند
چه چاره ای کنم این فکرِ پر سراسیمه
برای دیدن تو فکر زیرکانه کند
به تیرغیب دچارم که بخت بد دارم
به سنگ میخورد اقبالم و کمانه کند
بیا وبادل من همنشین و همدم باش
که مرغ دل به هوایت هوای دانه کند
نه میروم پی یاری دگر نه جام شراب
اگر که تیرنگاهت مرا نشانه کند
#داودواعظی_مصباح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در جان و دل چو آتش عشقش علم کشید
سلطان صبر رخت به ملک عدم کشید
مهرش چو جای کرد در اوراق خاطرم
بر حرفهای غیر یکایک قلم کشید
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سلطان صبر رخت به ملک عدم کشید
مهرش چو جای کرد در اوراق خاطرم
بر حرفهای غیر یکایک قلم کشید
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا در "بـاغِ" شعرِ من شبی "مهمان" بشو با من
کنـارِ نرگس وُ "سوسنْ" دَمی پنـهان بشو با من
شبیهِ "ابـرِ" رنگارنگ، بـزن "ساز" و بزن "آهنگ"
بگیرم آسمان در "چنگْ" نَـمِ "بـاران" بشو با من
بخوان شعروُغزل با شور به نای وُ نغمهٔ ماهور
"غروبِ" کهکشان در نـور، مَـهِ تابان بشو با من
سراغِ پنجره با "ماهْ" شرابِ بزمِ "شبْ" دلخواه
بِزَنپیکی خودتدرد وُ خودتدرمان بشو با من
"سلامِ" فصلِ "پاییز" وُ غـزلْ از "عشقْ" لبریز وُ
شبیابـری، شبیطوفان، شبی گریانْ بشو با من
"غریبِ" کـــویِ جانانم "همـــایِ" طلعتِ "آنَـــم"
تو هَمْجانوُ تو هَمْجانانْ شبیجانان بشو با من
زده "پـرتو" به "صبـحِ" کوچههایِ مستِ بابونه
بیا در "بـاغِ" شعرِ من شبی "مهمان" بشو با من
#بنفشه_انصارے_پرتــو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کنـارِ نرگس وُ "سوسنْ" دَمی پنـهان بشو با من
شبیهِ "ابـرِ" رنگارنگ، بـزن "ساز" و بزن "آهنگ"
بگیرم آسمان در "چنگْ" نَـمِ "بـاران" بشو با من
بخوان شعروُغزل با شور به نای وُ نغمهٔ ماهور
"غروبِ" کهکشان در نـور، مَـهِ تابان بشو با من
سراغِ پنجره با "ماهْ" شرابِ بزمِ "شبْ" دلخواه
بِزَنپیکی خودتدرد وُ خودتدرمان بشو با من
"سلامِ" فصلِ "پاییز" وُ غـزلْ از "عشقْ" لبریز وُ
شبیابـری، شبیطوفان، شبی گریانْ بشو با من
"غریبِ" کـــویِ جانانم "همـــایِ" طلعتِ "آنَـــم"
تو هَمْجانوُ تو هَمْجانانْ شبیجانان بشو با من
زده "پـرتو" به "صبـحِ" کوچههایِ مستِ بابونه
بیا در "بـاغِ" شعرِ من شبی "مهمان" بشو با من
#بنفشه_انصارے_پرتــو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀