حسرت به دل ماندم ولی آرام دارم می روم
دلتنگم و از چنگِ خون آشام دارم می روم
دیگر خداحافظ نگو با بغضِ سنگینِ گلو
از قلبِ تاریکِ جهان، ناکام دارم می روم
تنها نشسته روبرو ، در انتهای برکه قو
من زیرِ باران با خیالی خام دارم می روم
در هر قدم بغضِ صدا ، اندوهِ برگی زیرِپا
بی حوصله ، دلگیر و نافرجام دارم می روم
پاییزِ زردم ، خیسِ دردم ، بر نمی گردم ولی
از من به دلدارم ببر پیغام ! دارم می روم
غمگین و پاورچین خودم را می برم سمت عدم
هرچند سنگین میگذارم گام ، دارم می روم
یادم کن و شادم کن و با گریه فریادم کن و ...
قبل از طلوعِ صبحِ آبی فام دارم می روم
با من نگو از های و هو ، غرقِ هزاران آرزو ،
تا پای دار و چوبه ی اعدام دارم می روم
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگم و از چنگِ خون آشام دارم می روم
دیگر خداحافظ نگو با بغضِ سنگینِ گلو
از قلبِ تاریکِ جهان، ناکام دارم می روم
تنها نشسته روبرو ، در انتهای برکه قو
من زیرِ باران با خیالی خام دارم می روم
در هر قدم بغضِ صدا ، اندوهِ برگی زیرِپا
بی حوصله ، دلگیر و نافرجام دارم می روم
پاییزِ زردم ، خیسِ دردم ، بر نمی گردم ولی
از من به دلدارم ببر پیغام ! دارم می روم
غمگین و پاورچین خودم را می برم سمت عدم
هرچند سنگین میگذارم گام ، دارم می روم
یادم کن و شادم کن و با گریه فریادم کن و ...
قبل از طلوعِ صبحِ آبی فام دارم می روم
با من نگو از های و هو ، غرقِ هزاران آرزو ،
تا پای دار و چوبه ی اعدام دارم می روم
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر عاشق روی قیصر روم شوی
امید بود که حی قیوم شوی
از هجر مگو به پیش سلطان وصال
میترس کزین حدیث محروم شوی
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امید بود که حی قیوم شوی
از هجر مگو به پیش سلطان وصال
میترس کزین حدیث محروم شوی
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ذرّهای از مهر رخسار تو، جانی را بس است
یک شرر از آتش حُسنت جهانی را بس است
روز هجر -ای گنجِ حُسن- از بهرِ ویران ساختن
اشک و آه من، زمین و آسمانی را بس است
نالهی من میرسد ای گل به گرد کوی تو
بلبل مستی بدینسان گلْسِتانی را بس است
شرح زخم من ز پیکان تو میآید برون
یک زبان تیزِ شمع من، دهانی را بس است
قتل ما را چون «سحابی» حاجت شمشیر نیست
ناوَکی از غمزهات، آزردهجانی را بس است...
#سحابی_استرآبادی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک شرر از آتش حُسنت جهانی را بس است
روز هجر -ای گنجِ حُسن- از بهرِ ویران ساختن
اشک و آه من، زمین و آسمانی را بس است
نالهی من میرسد ای گل به گرد کوی تو
بلبل مستی بدینسان گلْسِتانی را بس است
شرح زخم من ز پیکان تو میآید برون
یک زبان تیزِ شمع من، دهانی را بس است
قتل ما را چون «سحابی» حاجت شمشیر نیست
ناوَکی از غمزهات، آزردهجانی را بس است...
#سحابی_استرآبادی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگر چنانچه بزرگی به شکل انسان است
شتر میان بزرگان هم از بزرگانست
در این مقام بزرگی به قدر قیمت نیست
قبول حضرت حق هر که شد بزرگ آن است
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شتر میان بزرگان هم از بزرگانست
در این مقام بزرگی به قدر قیمت نیست
قبول حضرت حق هر که شد بزرگ آن است
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ زیبای ساحل آرامش ❤😍
آرون افشار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آرون افشار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر که میشود
دلم می خواهد
چونان پروانه
گرداگرد شمع حضورت را
طواف دارم
بیایم دستت را بگیرم
با تو در مسیر خوشبختی
گام بردارم
عصر که می شود
بیشتر از هر چیز
لمس حضورت را کم دارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم می خواهد
چونان پروانه
گرداگرد شمع حضورت را
طواف دارم
بیایم دستت را بگیرم
با تو در مسیر خوشبختی
گام بردارم
عصر که می شود
بیشتر از هر چیز
لمس حضورت را کم دارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدی ای عشق ، کسی نیست خریدار دلم؟
خودمم در خود من ، تکیه به دیوار دلم؟
منم آن عاشق شیدا که دراین شهر جنون
نبود هیچ کسی محرم اسرار دلم
من و این آینه و عکس رخ ماه نگار
بی گُمان می کُشَدَم حسرت اقرار دلم
گریه شد کار دوچشمم زفراقش همه شب
گوهر اشک شده گرمی بازار دلم
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جان
دشمن جان شدی و مایه ی آزار دلم
به جز از دفتر شعر و غزلم ،،حتی تو
داده ای دست به هم در شب غمبار دلم
می گدازم زغم بی کسی و می نالم
شده ام مرثیه خوان شب خونبار دلم
دیگر از دست غزل هم بخدا خسته شدم
را ه تدبیر دگرنیست، جز اشعار دلم
#بانوفخری_آزادی
#متخلص_به_بهار
جوابیه 👇👇👇👇👇👇👇👇
روضه بس کن که خودم یکه خریدار دلم
از برایت شده ام تکیه و دیوار دلم
منه در شهر جنون پای که ویران شده است
یک نظر بنگر و من محرم اسرار دلم
ناصح اینگونه بگفت از رخ مه گون نگار
رشته کن هر چه که من منشع اقرار دلم
آخر این گریه مداوای تو و درد تو نیست
قدر اشک تو شده آتش بازار دلم
به خدا دشمن جانت نه منم مغلته گوست
همه سعی ام شده دل ، من نه به آزار دلم
سایه ی دفتر شعر و غزل ات سنگین است
تا زدودنده ی این حالت غمبار دلم
مگداز از غم و از غصه من اینجا شده ام
از تو خواهم نسرا از غم خونبار دلم
نازنینا به غزل های تو شاعر شده ام
زده ای ره به دل و راه به اشعار دلم
لحظه ای را به تصور بکش ای شعر بهار
یک زمانی شده ای راقبِ اخبار دلم
#استاد_رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خودمم در خود من ، تکیه به دیوار دلم؟
منم آن عاشق شیدا که دراین شهر جنون
نبود هیچ کسی محرم اسرار دلم
من و این آینه و عکس رخ ماه نگار
بی گُمان می کُشَدَم حسرت اقرار دلم
گریه شد کار دوچشمم زفراقش همه شب
گوهر اشک شده گرمی بازار دلم
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جان
دشمن جان شدی و مایه ی آزار دلم
به جز از دفتر شعر و غزلم ،،حتی تو
داده ای دست به هم در شب غمبار دلم
می گدازم زغم بی کسی و می نالم
شده ام مرثیه خوان شب خونبار دلم
دیگر از دست غزل هم بخدا خسته شدم
را ه تدبیر دگرنیست، جز اشعار دلم
#بانوفخری_آزادی
#متخلص_به_بهار
جوابیه 👇👇👇👇👇👇👇👇
روضه بس کن که خودم یکه خریدار دلم
از برایت شده ام تکیه و دیوار دلم
منه در شهر جنون پای که ویران شده است
یک نظر بنگر و من محرم اسرار دلم
ناصح اینگونه بگفت از رخ مه گون نگار
رشته کن هر چه که من منشع اقرار دلم
آخر این گریه مداوای تو و درد تو نیست
قدر اشک تو شده آتش بازار دلم
به خدا دشمن جانت نه منم مغلته گوست
همه سعی ام شده دل ، من نه به آزار دلم
سایه ی دفتر شعر و غزل ات سنگین است
تا زدودنده ی این حالت غمبار دلم
مگداز از غم و از غصه من اینجا شده ام
از تو خواهم نسرا از غم خونبار دلم
نازنینا به غزل های تو شاعر شده ام
زده ای ره به دل و راه به اشعار دلم
لحظه ای را به تصور بکش ای شعر بهار
یک زمانی شده ای راقبِ اخبار دلم
#استاد_رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#حالــم ،...
مثل کودکی است
که مادر خود را گم کرده است
شایدم مثل بچه ای
که
دفتر مشق خود را جا گذاشته است
و یا مثل مسافری ،
که از قطار جامانده است
شایدم بیشتر
شبیه شاعری است
که
#دفتر_شعرش_را_گم_کرده_است...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل کودکی است
که مادر خود را گم کرده است
شایدم مثل بچه ای
که
دفتر مشق خود را جا گذاشته است
و یا مثل مسافری ،
که از قطار جامانده است
شایدم بیشتر
شبیه شاعری است
که
#دفتر_شعرش_را_گم_کرده_است...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمان شهلای تو را، من دوست دارم مهربان
با من سخن ها دارد و زیباست چون رنگین کمان
تو در خیال و باورم، آرامش دیرینه ای
رؤیای شیرین منی، در هر زمان، در هر مکان
حرفی در دل دارم و بر لب نمی آرم سخن
مفتونی و دلدادگی، از چشم مشتاقم بخوان
تو گوهر نابی و من چون یک صدف بر گِرد تو
یا رب از این لطف و کرم دارم سپاس بیکران
من که اسیر و واله ام، جانم گروگان تو شد
حرف از جداییها نزن، با من بمان آرام جان
شرح جدایی از تو را اینگونه می گویم و بس
روزم به تاریکی شب، فصل بهارم چون خزان
#مسعود_ثروت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با من سخن ها دارد و زیباست چون رنگین کمان
تو در خیال و باورم، آرامش دیرینه ای
رؤیای شیرین منی، در هر زمان، در هر مکان
حرفی در دل دارم و بر لب نمی آرم سخن
مفتونی و دلدادگی، از چشم مشتاقم بخوان
تو گوهر نابی و من چون یک صدف بر گِرد تو
یا رب از این لطف و کرم دارم سپاس بیکران
من که اسیر و واله ام، جانم گروگان تو شد
حرف از جداییها نزن، با من بمان آرام جان
شرح جدایی از تو را اینگونه می گویم و بس
روزم به تاریکی شب، فصل بهارم چون خزان
#مسعود_ثروت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو...
یک مثنوی در دهانِ مولانا
یک قونیه زیرِ قدومِ شمس
آشنا و صمیمی
چون شبنم با گونهی داوودی
و چنان از تو گفتنم زیباست
که شعر معنیاش کنند دِگران
زیبایی و دوستت دارمهایم
به گوشهایت میآیند
چون انتظار به پنجره
زیباترینی
و در شعرترین حالتِ ممکنِ زنی،
که چنان میداند شعر را
که گویی هزار سال پیش،
از شعری زاده شده که شاعرش را با خود
به عشقآباد بُردهست نسیمی
دوستت دارمهایت اکسیرِ حیات بخشیست
که میدارَدَم جاودان!
که میبخشَدَم نفس
من زندهام از تو..
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو...
یک مثنوی در دهانِ مولانا
یک قونیه زیرِ قدومِ شمس
آشنا و صمیمی
چون شبنم با گونهی داوودی
و چنان از تو گفتنم زیباست
که شعر معنیاش کنند دِگران
زیبایی و دوستت دارمهایم
به گوشهایت میآیند
چون انتظار به پنجره
زیباترینی
و در شعرترین حالتِ ممکنِ زنی،
که چنان میداند شعر را
که گویی هزار سال پیش،
از شعری زاده شده که شاعرش را با خود
به عشقآباد بُردهست نسیمی
دوستت دارمهایت اکسیرِ حیات بخشیست
که میدارَدَم جاودان!
که میبخشَدَم نفس
من زندهام از تو..
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"میخواهم بدانی که تمام نشده ای!"
از ذهنم نرفتهای و هنوز در قلبم
ادامه داری تو حتی همین حالا
که نیستی هم از صبح تا شب در
کارهای روزمرهیِ من
خلاصه شده ای و رویایِ
"اینجا بودنت" به خوابِ همیشگیِ
بیداری هایم تبدیل شده است.
میخواهم بدانی که همهیِ این ها
به زبانِ ساده یعنی: "#دوستت_دارم ".
و گمان میکنم این ساده ترین
تعبیرِ دوست داشتن است...
#زیور_شیبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از ذهنم نرفتهای و هنوز در قلبم
ادامه داری تو حتی همین حالا
که نیستی هم از صبح تا شب در
کارهای روزمرهیِ من
خلاصه شده ای و رویایِ
"اینجا بودنت" به خوابِ همیشگیِ
بیداری هایم تبدیل شده است.
میخواهم بدانی که همهیِ این ها
به زبانِ ساده یعنی: "#دوستت_دارم ".
و گمان میکنم این ساده ترین
تعبیرِ دوست داشتن است...
#زیور_شیبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من همه رو میبینم ولی فقط به تو نگاه میکنم. من صدای همه رو میشنوم ولی فقط به صدای تو گوش می کنم. من همه ی آدمارو به نحوی می فهمم ولی فقط تورو بلدم. من وجود آدمای اطرافمو متوجه میشم ولی فقط وجود تورو حس میکنم. من همه رو ملاقات میکنم ولی فقط با تو پرواز میکنم. من همه رو جزئی از زندگیم میدونم ولی تورو خود زندگیم. من در مورد همه حرف میزنم ولی در مورد تو صبح تا شب فکر میکنم. من افرادی که بهم نزدیکن رو دوست دارم ولی فقط #عاشق_تو_هستم
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آهنگ حجاز مینمودم من زار
کامد سحری به گوش دل این گفتار
یارب، به چه روی جانب کعبه رود
گبری که کلیسا از او دارد عار
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کامد سحری به گوش دل این گفتار
یارب، به چه روی جانب کعبه رود
گبری که کلیسا از او دارد عار
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب رو دوست دارم
برای بوسیدن یواشکی تو
برای تشنگی
برای در آغوش کشیدنت
و تا صبح با حرفهای دلربات
مست شدن رو
خیلی دوست دارم
شب رو دوست دارم
برای اینکه انگشتات قلاب بشه توی موهام و برای اینکه با عطر تار به تار موهام
دیوانگی تو گل کنه و
خلاصه شب رو دوست دارم
برای اینکه بازوهات مثل گل پیچک محاصره میکنه و
تو آروم در گوشم میخونی
هی کوچولو دوست داشتنی خودم
دلم برات خیلی تنگ شده
شب رو دوست دارم
وقتی اسمت میشینه روی لبهام
و برای اینکه چشمات برق میزنه
و تنها من میتونم بفهمم دلت
لک زده برای
بوسه گرفتن از لبهام
شب رو دوست دارم
وقتی تمام انتظار من با بودنت تموم میشه
و این شب هیچ وقت شب نمیمونه
و بالاخره میرسیم
من و تو به یک صبحی که
برای همیشه سهم هم میشیم
و اینکه من بهت میگم
دوست داشتنت سر خط تمام
اخبار های جهانه
تیتر درشت زندگی منی
#حضرت_دلبر😍♥
#دوستت_دارم♥
#راحمه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای بوسیدن یواشکی تو
برای تشنگی
برای در آغوش کشیدنت
و تا صبح با حرفهای دلربات
مست شدن رو
خیلی دوست دارم
شب رو دوست دارم
برای اینکه انگشتات قلاب بشه توی موهام و برای اینکه با عطر تار به تار موهام
دیوانگی تو گل کنه و
خلاصه شب رو دوست دارم
برای اینکه بازوهات مثل گل پیچک محاصره میکنه و
تو آروم در گوشم میخونی
هی کوچولو دوست داشتنی خودم
دلم برات خیلی تنگ شده
شب رو دوست دارم
وقتی اسمت میشینه روی لبهام
و برای اینکه چشمات برق میزنه
و تنها من میتونم بفهمم دلت
لک زده برای
بوسه گرفتن از لبهام
شب رو دوست دارم
وقتی تمام انتظار من با بودنت تموم میشه
و این شب هیچ وقت شب نمیمونه
و بالاخره میرسیم
من و تو به یک صبحی که
برای همیشه سهم هم میشیم
و اینکه من بهت میگم
دوست داشتنت سر خط تمام
اخبار های جهانه
تیتر درشت زندگی منی
#حضرت_دلبر😍♥
#دوستت_دارم♥
#راحمه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من
با طلوع تماشایت
به زندگی سلام می گویم
الماس چشمانت تماشاییست
و تا با دیدگانت
پیش روی نگاهم
چشم می گشایی
گویی صبح به وقت تماشایت
طلوع می کند
نگاهم کن و
نگاهت را به دیدگانم زنجیر نما
و بگذار طلوع خورشید عشق
روشن دارد دقایقی را که
به دلتنگی دچارم
من تو را دوست دارم
و خوب می دانم
گشایش پنجره ی چشم هایت
رو به دیدگانم
آغاز صبحی است که هر لحظه اش
با عشق قرین است
#امیر عباس خالق وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با طلوع تماشایت
به زندگی سلام می گویم
الماس چشمانت تماشاییست
و تا با دیدگانت
پیش روی نگاهم
چشم می گشایی
گویی صبح به وقت تماشایت
طلوع می کند
نگاهم کن و
نگاهت را به دیدگانم زنجیر نما
و بگذار طلوع خورشید عشق
روشن دارد دقایقی را که
به دلتنگی دچارم
من تو را دوست دارم
و خوب می دانم
گشایش پنجره ی چشم هایت
رو به دیدگانم
آغاز صبحی است که هر لحظه اش
با عشق قرین است
#امیر عباس خالق وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کاش هر صبح به دیدار تو بیدار شدن
تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدن
با تو بودن همه عمر نفس در نفسات
سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن
مثل برگ گل سرخ و لب خورشید بهار
سیر از طعم خوش بوسه دیدار شدن
حُسن آن نیست که آن کودک کنعانی داشت
حُسن را چشم تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیم نگاهی بکنی
گل بابونه ندارد غم بی بار شدن...
#کریم سهرابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدن
با تو بودن همه عمر نفس در نفسات
سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن
مثل برگ گل سرخ و لب خورشید بهار
سیر از طعم خوش بوسه دیدار شدن
حُسن آن نیست که آن کودک کنعانی داشت
حُسن را چشم تو بایست خریدار شدن
تو اگر باغچه را نیم نگاهی بکنی
گل بابونه ندارد غم بی بار شدن...
#کریم سهرابی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما به غیر از یار اول کس نمی گیریم یار
اختیار اولین نیک است کردیم اختیار
تن یکی داریم و در یک تن نمی باشد دو سر
دل یکی داریم و در یک دل نمی گنجد دو یار
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اختیار اولین نیک است کردیم اختیار
تن یکی داریم و در یک تن نمی باشد دو سر
دل یکی داریم و در یک دل نمی گنجد دو یار
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
(ای سرا پا همه انکار مرا یادت هست)
شاهد عشق دل آزار مرا یادت هست
گشتم از دوری روی تو چو بیمار و حزین
ای طبیب دل بیمار مرا یادت هست؟
چند وقتیست که دل را به تو پیوند زدم
ای همه باعث این کار مرا یادت هست؟
شده ام واله و شیدای تو ای جان دلم
دلبرا ، لحظه ی دیدار، مرا یادت هست؟
کاش میشد،که شبی لب بگذاری به لبم
بوسه بازی ، پس دیوار ،مرا یادت هست
عشق در چشم تو پیداست ،دلم میگوید
شاعر کوچه ی دلدار ، مرا یادت هست
منکه میترسم ازین عاقبت کار ولی
راستی، عاقبت کار ، مرا یادت هست؟
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاهد عشق دل آزار مرا یادت هست
گشتم از دوری روی تو چو بیمار و حزین
ای طبیب دل بیمار مرا یادت هست؟
چند وقتیست که دل را به تو پیوند زدم
ای همه باعث این کار مرا یادت هست؟
شده ام واله و شیدای تو ای جان دلم
دلبرا ، لحظه ی دیدار، مرا یادت هست؟
کاش میشد،که شبی لب بگذاری به لبم
بوسه بازی ، پس دیوار ،مرا یادت هست
عشق در چشم تو پیداست ،دلم میگوید
شاعر کوچه ی دلدار ، مرا یادت هست
منکه میترسم ازین عاقبت کار ولی
راستی، عاقبت کار ، مرا یادت هست؟
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در مدرسه جز خون جگر، نیست حلال
آسوده دلی، در آن محال است، محال
این طرفه که تحصیل بدین خون جگر
در هر دو جهان، جمله وبال است، وبال
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آسوده دلی، در آن محال است، محال
این طرفه که تحصیل بدین خون جگر
در هر دو جهان، جمله وبال است، وبال
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا دهان او لبالب شد ز نوش
غنچه را در پوست خون آمد به جوش
بزم او بهتر ز گلگشت بهشت
نام او خوش تر ز الهام سروش
با غمش تا طاقتی داری بساز
در پیاش تا ممکنت باشد بکوش
صید قید او نمییابد خلاص
مست جام او نمیآید به هوش
با چنان صورت چسان بندم نظر
با چنین آتش چسان مانم خموش
میخرم خار جفایش را به جان
میکشم بار گرانش را به دوش
ما و گلزاری که از نیرنگ عشق
گل بود خاموش و بلبل در خروش
تا پیامش بشنوی از هر لبی
پنبهٔ غفلت برون آور ز گوش
رهزن آدم شد آن خال سیاه
آه از این گندمنمای جوفروش
دوش در خوابش فروغی دیدهایم
تا قیامت سرخوشیم از خواب دوش
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غنچه را در پوست خون آمد به جوش
بزم او بهتر ز گلگشت بهشت
نام او خوش تر ز الهام سروش
با غمش تا طاقتی داری بساز
در پیاش تا ممکنت باشد بکوش
صید قید او نمییابد خلاص
مست جام او نمیآید به هوش
با چنان صورت چسان بندم نظر
با چنین آتش چسان مانم خموش
میخرم خار جفایش را به جان
میکشم بار گرانش را به دوش
ما و گلزاری که از نیرنگ عشق
گل بود خاموش و بلبل در خروش
تا پیامش بشنوی از هر لبی
پنبهٔ غفلت برون آور ز گوش
رهزن آدم شد آن خال سیاه
آه از این گندمنمای جوفروش
دوش در خوابش فروغی دیدهایم
تا قیامت سرخوشیم از خواب دوش
#فروغی_بسطامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀