دلا! تا تو ز من دوری، نه در خوابم نه بیدارم
نشانِ بیدلی پیداست از گفتار و کردارم
دلا! تا تو ز من دوری، ندانم بر چه کردارم
مرا بینی، چنان بینی که من یکساله بیمارم
#فرخی_سیستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نشانِ بیدلی پیداست از گفتار و کردارم
دلا! تا تو ز من دوری، ندانم بر چه کردارم
مرا بینی، چنان بینی که من یکساله بیمارم
#فرخی_سیستانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
افسرده حال و دل پریشم یاورم باش
در وقـت پـروازم بیا! بـال و پرم باش
یـک دم بـیا و با دل غـمـدیده سـرکن
در کافــه ی تنهایی دل، سـاغـرم باش
دراوج این نا بـاوری ها ،دل به مـن ده
شـیوا تـرین شعرم ، مـیان دفترم باش
می سـوزم از سرمـای هجـرانت نـگارا
در یک شب یلـدای سـردت آذرم بـاش
بـــازا بــه بـالیـن دلــم بــهــر عـیادت
بر پیــکر بیـمار دل ،غــم پــرورم بـاش
داغــی بـه دل دارم ز اخــم گاه گاهـت
گاهـی بیـا و فـکـر حــال بــهـترم بـاش
خـشکیده دل مانند تـالابی بـه صـحـرا
در بـرکــه ی خشکیده ام نیلوفـرم باش
گــفتـی نــمی آیی ببیـن در احتــضارم
در لحــظه ی مـردن بیـا احیـاگـرم باش
یــک قـافیه از ســاز دل، بـر سـر گذارم
بـی قـافیـه گشـتم بـیا! تـاج سـرم بـاش
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در وقـت پـروازم بیا! بـال و پرم باش
یـک دم بـیا و با دل غـمـدیده سـرکن
در کافــه ی تنهایی دل، سـاغـرم باش
دراوج این نا بـاوری ها ،دل به مـن ده
شـیوا تـرین شعرم ، مـیان دفترم باش
می سـوزم از سرمـای هجـرانت نـگارا
در یک شب یلـدای سـردت آذرم بـاش
بـــازا بــه بـالیـن دلــم بــهــر عـیادت
بر پیــکر بیـمار دل ،غــم پــرورم بـاش
داغــی بـه دل دارم ز اخــم گاه گاهـت
گاهـی بیـا و فـکـر حــال بــهـترم بـاش
خـشکیده دل مانند تـالابی بـه صـحـرا
در بـرکــه ی خشکیده ام نیلوفـرم باش
گــفتـی نــمی آیی ببیـن در احتــضارم
در لحــظه ی مـردن بیـا احیـاگـرم باش
یــک قـافیه از ســاز دل، بـر سـر گذارم
بـی قـافیـه گشـتم بـیا! تـاج سـرم بـاش
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دختری روسری انداخت، سرش را بردند
مُشت یک مرد گِره شد، جگرش را بردند
نوجوانی وسط معرکه افتاد به خاک
نیمه شب، چند سیاهی پدرش را بردند
مادری در غم همسایه عزاداری کرد
در سحرگاهِ همان شب، پسرش را بردند
شاعری درددلی کرد و دو خط شعر نوشت
دست و پا بسته، خودش با اثرش را بردند
فکر پرواز گذشت از سرِ مرغی در بند
پاسبانانِ قفس، بال و پرش را بردند
بت شکن بر سرِ آن بود که کاری بکند
بت پرستان به تغیُّر، تبرش را بردند
آه از این خاک ستمدیده که در طول زمان
آبرو داشت، ولی بیشترش را بردند! :)
#مصطفی_علوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مُشت یک مرد گِره شد، جگرش را بردند
نوجوانی وسط معرکه افتاد به خاک
نیمه شب، چند سیاهی پدرش را بردند
مادری در غم همسایه عزاداری کرد
در سحرگاهِ همان شب، پسرش را بردند
شاعری درددلی کرد و دو خط شعر نوشت
دست و پا بسته، خودش با اثرش را بردند
فکر پرواز گذشت از سرِ مرغی در بند
پاسبانانِ قفس، بال و پرش را بردند
بت شکن بر سرِ آن بود که کاری بکند
بت پرستان به تغیُّر، تبرش را بردند
آه از این خاک ستمدیده که در طول زمان
آبرو داشت، ولی بیشترش را بردند! :)
#مصطفی_علوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا رب از عرفان مرا پیمانهای سرشار دِه
چشــم بینا جــانِ آگـاه و دلِ بیــدار دِه
هر سرِ موی حواسِ من به راهی میرود
این پریشان سِیر را در بزمِ وحدت بار دِه
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشــم بینا جــانِ آگـاه و دلِ بیــدار دِه
هر سرِ موی حواسِ من به راهی میرود
این پریشان سِیر را در بزمِ وحدت بار دِه
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سر از بهشت درآرم، فریب اگر بگذارد
فریب آن دو نگاه نجیب اگر بگذارد
سرِ سلامت از این باغ میبرم به در، آری
مرا به حال خودم عطر سیب اگر بگذارد
عجیب نیست اگر با منِ غریب بماند
بهانههای عجیب و غریب اگر بگذارد
نخست خواند به عشق و سپس سپرد به این دو
که « من اگر بپسندم » ، « رقیب اگر بگذارد »
به چشم خستهی من نیز خواب میرسد اما
شب فراق، دلِ بیشکیب اگر بگذارد
به کفر خویش به هم میزنم زمین و زمان را
خدای عشق، مرا بینصیب اگر بگذارد
#سجاد_رشیدیپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فریب آن دو نگاه نجیب اگر بگذارد
سرِ سلامت از این باغ میبرم به در، آری
مرا به حال خودم عطر سیب اگر بگذارد
عجیب نیست اگر با منِ غریب بماند
بهانههای عجیب و غریب اگر بگذارد
نخست خواند به عشق و سپس سپرد به این دو
که « من اگر بپسندم » ، « رقیب اگر بگذارد »
به چشم خستهی من نیز خواب میرسد اما
شب فراق، دلِ بیشکیب اگر بگذارد
به کفر خویش به هم میزنم زمین و زمان را
خدای عشق، مرا بینصیب اگر بگذارد
#سجاد_رشیدیپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای غم!
نمیدانم روز ِرسیدن، روزی ِگام ِکه خواهد بود
اما درین کابوس ِخونآلود
در پیچ و تاب ِاین شب ِبنبست
بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست!
دردیست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته میگرید
در من کسی آهسته میگرید
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانم روز ِرسیدن، روزی ِگام ِکه خواهد بود
اما درین کابوس ِخونآلود
در پیچ و تاب ِاین شب ِبنبست
بنگر چه جانهای گرامی رفتهاند از دست!
دردیست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته میگرید
در من کسی آهسته میگرید
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تــو
مثل حس خوب
یک فنجان شعرے
آدم نمی داند
تو را تا انتها بخواند
یا خیره
به چشمانت
به تماشای #تــو بنشیند...
#محمــد_بشیـرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل حس خوب
یک فنجان شعرے
آدم نمی داند
تو را تا انتها بخواند
یا خیره
به چشمانت
به تماشای #تــو بنشیند...
#محمــد_بشیـرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگر روزی خواستی گریه کنی
مرا صدا بزن
قول نمی دهم بتوانم بخندانمت
ولی می توانم با تو بگریم...
اگر روزی برآن شدی که بگریزی
در این که مرا صدا بزنی هیچ درنگ مکن
قول نمی دهم از تو بخواهم که بمانی ولی می توانم با تو بگریزم...
اگر روزی نمی خواستی با کسی سخنی بگویی مرا صدا بزن تا با هم سکوت کنیم...
ولی اگر روزی مرا صدا زدی و من پاسخت ندادم به نزد من بشتاب
زیرا قطعاً من به تو نیاز خواهم داشت...!
#گابریل_گارسیامارکز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا صدا بزن
قول نمی دهم بتوانم بخندانمت
ولی می توانم با تو بگریم...
اگر روزی برآن شدی که بگریزی
در این که مرا صدا بزنی هیچ درنگ مکن
قول نمی دهم از تو بخواهم که بمانی ولی می توانم با تو بگریزم...
اگر روزی نمی خواستی با کسی سخنی بگویی مرا صدا بزن تا با هم سکوت کنیم...
ولی اگر روزی مرا صدا زدی و من پاسخت ندادم به نزد من بشتاب
زیرا قطعاً من به تو نیاز خواهم داشت...!
#گابریل_گارسیامارکز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در این حصار شب دلم کمی سکوت
میخواهد و چند خط شعر ..
دلم گرفته از این شهر
خرابم و ویران وقتی میبینم
شعرهایی که من از دل نوشتم و
هرگز تو را عاشق نکرد .....
باید رفت .....
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میخواهد و چند خط شعر ..
دلم گرفته از این شهر
خرابم و ویران وقتی میبینم
شعرهایی که من از دل نوشتم و
هرگز تو را عاشق نکرد .....
باید رفت .....
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می نویسم بر قامتِ
سیاه #شب
شعری از جنس شکستن
یک مرد
مردی که پنجره ی بودنش شکست
در دلِ سیاه #شب
روحش مالامال درد
احساسش بِسان
اسبی نفس بریده
نگاهش پُر از فریاد
فریادی مملو از سکوتی
پاره پاره
و امّا نیازش حبس
در سینه اش
سوختن و دَم نزدن
در امتداد شعله ای شکسته
رو به باد...
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سیاه #شب
شعری از جنس شکستن
یک مرد
مردی که پنجره ی بودنش شکست
در دلِ سیاه #شب
روحش مالامال درد
احساسش بِسان
اسبی نفس بریده
نگاهش پُر از فریاد
فریادی مملو از سکوتی
پاره پاره
و امّا نیازش حبس
در سینه اش
سوختن و دَم نزدن
در امتداد شعله ای شکسته
رو به باد...
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
We Disappeared With the Winter Sun
Mustafa Avşaroğlu
علاوه بر خود آهنگ، چه اسم قشنگی هم داره،
#ما_با_نور_آفتاب_زمستان_محو_میشیم ...
◁❚❚▷ ◉──── ❣♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#ما_با_نور_آفتاب_زمستان_محو_میشیم ...
◁❚❚▷ ◉──── ❣♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
ما را که ره دهد به
سراپرده ی وصال
ای باد صبحدم خبری
ده ز ساحتش
باران چون ستارهام
از دیدگان بریخت
رویی که صبح خیره
شود در صباحتش
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را که ره دهد به
سراپرده ی وصال
ای باد صبحدم خبری
ده ز ساحتش
باران چون ستارهام
از دیدگان بریخت
رویی که صبح خیره
شود در صباحتش
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای روی تو آفتاب تابان
بردی دل و نیست بر تو تاوان
تو آفت جانی و جهانی
نام تو نهادهاند جانان
چون عهد تو پشت من شکسته
چون جعد تو کار من پریشان
#وطواط
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بردی دل و نیست بر تو تاوان
تو آفت جانی و جهانی
نام تو نهادهاند جانان
چون عهد تو پشت من شکسته
چون جعد تو کار من پریشان
#وطواط
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح شروع عاشقیست !
پس عاشقانه شروع میکنم
صبح دوست داشتنت را
که وجودت،
شب و روزم را بخیر میکند...
#رضا_کریمپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پس عاشقانه شروع میکنم
صبح دوست داشتنت را
که وجودت،
شب و روزم را بخیر میکند...
#رضا_کریمپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امروز آرزویم
اختران چشمان مهربان توست
چشمهاییکه
به سخره گرفته اند ذهن مرا
با دیدنشان پروانه ای در باغ دلم
از خواب می پَرد
می خواهد
سوار بر قاصدک هایی عاشق
روانه ی دورترین جاده های پر پیچِ
شراره های نگاهت شود
تا بر حریر قلبت
بذر عشق بکارد
کاش برآورده شوی!
بیا که فرصت دیدارکوتاه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اختران چشمان مهربان توست
چشمهاییکه
به سخره گرفته اند ذهن مرا
با دیدنشان پروانه ای در باغ دلم
از خواب می پَرد
می خواهد
سوار بر قاصدک هایی عاشق
روانه ی دورترین جاده های پر پیچِ
شراره های نگاهت شود
تا بر حریر قلبت
بذر عشق بکارد
کاش برآورده شوی!
بیا که فرصت دیدارکوتاه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
" پنجه به پنجه "
چشم من افتاده به تو، شبپره افتاد به دام!
قلب تو و سینه ی من، پنجه به پنجه ،سنگ و جام!
رام نمی شود دلم پشت حصار عقل و دین
اسب ِ غرور و منطِقَم بند بُریده از لِجام
آهوی دشت ِ بی کسی وقت خرامیدنِ توست
شیر ِ خیال عاشقم پای گسسته از کُنام!
در نظرت چه آتش است؟ شعله زده به دامنم
نای و نِی ام در آتش است، وای ز خاکستر ِ خام
ابر سیاه بغض من، تشنه لبی ِ خاک ِ تو ..
امر به بارشَم کنی ،بارَمَت از صبح به شام
تحفه ی درویش #سپهر ،شعر تَر است و صد غزل
می برَمت به آسمان ، پله به پله، بام، بام ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم من افتاده به تو، شبپره افتاد به دام!
قلب تو و سینه ی من، پنجه به پنجه ،سنگ و جام!
رام نمی شود دلم پشت حصار عقل و دین
اسب ِ غرور و منطِقَم بند بُریده از لِجام
آهوی دشت ِ بی کسی وقت خرامیدنِ توست
شیر ِ خیال عاشقم پای گسسته از کُنام!
در نظرت چه آتش است؟ شعله زده به دامنم
نای و نِی ام در آتش است، وای ز خاکستر ِ خام
ابر سیاه بغض من، تشنه لبی ِ خاک ِ تو ..
امر به بارشَم کنی ،بارَمَت از صبح به شام
تحفه ی درویش #سپهر ،شعر تَر است و صد غزل
می برَمت به آسمان ، پله به پله، بام، بام ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مرا یک شب تحمل کن
که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود
مدارا میکنم هر شب
• آواز: همایون شجریان
• تار : علی قمصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود
مدارا میکنم هر شب
• آواز: همایون شجریان
• تار : علی قمصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀