💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
سلام ای شهرِ غم ! از بوی بارانت نمی گویی؟
از اندوهِ شب و بغضِ خیابانت نمی گویی؟

هوا بس ناجوانمردانه غمگین است ! ثالث جان
دو خط از شعرِ جانسوزِ زمستانت نمی گویی؟

خدایا پس طلوعِ آسمانِ لاله زارت کو؟
سلامِ تازه ای دیگر به طهرانت نمی گویی؟

به این دنیای بد عهدی چه آوردی ؟ بگو سعدی
فدای صبحِ سیمینِ گلستانت ! نمی گویی؟

سکوتِ خانه شد سنگین ، درودت خواجه شمس الدین
غزل با دُرفشانی های دیوانت نمی گویی؟

"به صحرا بنگرم صحرا ته وینم " کاش میدیدی
کمی از آن دو بیتی های "عریانت" نمی گویی؟

به دیدارت " ثریا " آمد امشب ! شهریارِ غم
چه شد پس؟ " آمدی جانم به قربانت " نمی گویی؟

#مهدی_حبیبی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا دیدهٔ دل ز دیده‌ها نگشایی
هرگز ندهند دیده‌ها بینایی

امروز از این شراب جامی در کش
مسکین تو که در امید پس فردایی

#باباافضل_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#لبخند_بزن

صبحی که تو باشی و من و بوسه و آغوش

صبحی‌ست  پر از  حال خوشِ  ثانیه‌هایش

#لبخند_بزن  تا که  جهان  محو  تو  باشد

چون  شعر  که  معنا  شده  در قافیه‌هایش

#حمید_رضا_یگانه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی سر ِچوب جهالت می شود دار
بر دار میگردد حقایقهای بسیار

باید که بر نامردمان فریاد کردن
وقتی که تقدیرت ترا دادست پیکار

محکم بزن فریاد خود همرزم و همراز
خون جوانان وطن شد بانگ بیدار

شانه به شانه همصدا مانند امواج
هر تار موی ما شود دار جفا کار

آرامش ما را بهم زد شیخ ِمفتی
از دست آزارش شده دل زار و بیزار

اینک سه تار مویمان شوری بپا کرد
زن، زندگی، آزادی اش سرفصل اخبار

عنوان شعرم را نهادم زندگی ، زن
ای شیرزن آزادیت را هی بزن جار
 
#نسرین_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح است ساقیا
استاد شجریان
‍ ‍ ‍ صبح است ساقیا قدحے پرشراب ڪن
دور فلک درنگ ندارد شتاب ڪن
زان پیشتر ڪه عالم فانے شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب ڪن
خورشید مے ز مشرق ساغر طلوع ڪرد
گر برگ عیش می‌طلبے ترک خواب ڪن
روزے ڪه چرخ از گل ما ڪوزه‌ها ڪند
زنهار ڪاسه سر مرا پرشراب ڪن
ڪار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم ڪار صواب ڪن

حضرت حافظ
صبح است ساقیا
استاد:محمدرضاشجریان
اهنگسازی:استادپرویز مشڪاتیان

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿


🌼🌼🌼🌼🌼


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اشڪی روان برگونه ام
جاے بوسه ات را دنبال می‌ڪند
دردے در سینه ام
نوازش می‌ڪند تنهایی ام را
خاطره ے یه آغوش گرم
تلخندے برلبم می نشاند
چقدر دورم از آن روزها



#هانیه_امجــد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیجان فوق‌العاده‌ لحظه‌ی بهم رسیدن رو
#هوشنگ_ابتهاج خیلی قشنگ توصیف کرده:
آمدمت که بنگرم ، گریه نمی‌دهد امان…

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀  ‌‌     ‌‌   
محشری زیر کمان خم ابروت بپاست
نازنینم! بخدا چشمک تو عین بلاست

کیمیا خلق شده در لب انگوری تو
ذره‌ای از اثر بوسه‌‌ی تو آب بقاست

باز با چشمِ تو باید به اجابت برسم
زیر انبوهِ نگاهِ تو لبم غرقِ دعاست

غزل آویخته بر موی بلندت، قلمم
شاعری ساخته پرداخته‌ی زلف شماست

من همینم؛ بگذارید به بیراهه روم
راه من مدتی از مذهب این شیخ، جداست

عاکف آورده غزل،‌ باز پر از شور و شرر
بس که معشوقه‌ی او باز پر از ناز و اداس

#محمدعلی_عربنژاد_عاکف

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
تو را، ای کهن بوم و بر دوست دارم
تو را ، ای کهن پیر جاوید برنا
تو را دوست دارم، اگر دوست دارم🇮🇷

#مهدی_اخوان_ثالث

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاش چون دریا جهانی رو به ساحل داشتم!
بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم

از نگاهت شرم می‌بارید و من درویش‌وار
کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم

پیش هرکس می‌نشستم حرف چشمان تو بود
من نه با تو، با تمام شهر مشکل داشتم

زندگی با طعنه‌های دوستان آسان نبود
کاش من هم دشمنانی صاف و یکدل داشتم

لطف بودن با تو از من شاعری دیوانه ساخت
ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم

#محمدحسن_جمشیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل ما بیدلان بردند و رفتند
مثال شعله افسردند و رفتند


بیا یک لحظه با عامان درآمیز
که خاصان باده ها خوردند و رفتند

#اقبال_لاهوری

۱۸ آبان ماه
زادروز محمد اقبال لاهوری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هرجابری_پایتم_من

‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم
بر دامن آن عهد شکن چنگ زدم

دل بر دل او نهادم از شوق وصال
هم عاقبت آبگینه بر سنگ زدم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پیچڪی در خانه دارم با صدایم آشناست
با غزلهای منو حال و هوایم آشناست

دوستش دارم ڪنارش مینشینم روزو شب
ریشه وبرگ وگلش حتی برایم آشناست

زلف افشانده ست از هرسو،، به بام خانه ام
با خیال نیمه ی شبها رهایم آشناست

در حیاط خانه ی همسایه ها سربرده است
بهتر از من با همه همسایه هایم آشناست

میشناسد رهگذرها را ولی بیش از همه
با دل پر آتش عقده گشایم آشناست

آن قدر نام تو را در پیش او آورده ام
با تو ای نام آشنای آشنایم آشناست

#ارس_آرامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علی_رزاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عطر گیسوی تو را ، مونس جانم کردم ،
حلقه ی مِهرتو را ، مُهر وُ نشانم کردم ،

عشق تو گَنج دل است ، در دل ویرانه ی من ،
همه در باب تصرف ، به میانم کردم ،

اتشی سر زده آمد ، به نهانخانه ی دل ،
سِحر بندِ دهن وُ ، بندِ زبانم کردم ،

سالها بود پِیِ همچو تویی میگشتم ،
نام تو در غزلم ، جان وُ جهانم کردم ،


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امان از دل که می‌گوید بزن بر طبل رسوایی



ولی دیوانگی‌های مرا گردن نمی‌گیرد


#محمدحسن_جمشیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

عصرها دلم
تو رو می خواهد
و باران و یک بغل اغوش
یک الاچیق و یک قلیان
و یک عالمه حرف های نگفته
و شعری که تنها هدفش
تماشای دیدگان پرنور وتماشایی توست

عصرپاییزی شمیـــم خـوش ودقــایقـت
پر ز عشق یاران جان ♥️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
عصر ها وابسته تر میشویم...!!!؟
دل بسته تر...
عاشق تر....
تنها تر....!!!؟
گاهی فکر می کنم
هیچکس نیست ترجمان زبان ما باشد..!!!؟
دنیای ما...
دل ما و ارزوهای ما....
#عصر که میشود...
خورشید که میرود...
تنها تر میشویم..
عاشق تر..
دل بسته تر....

#دلنوشته

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جای خوبی نبود
هبوط ،
به هر جا که دل بستم
ستونش آوار شد
بر سرم ریخت ،
در هر صحنه به تماشا که
نشستم ،
تصویر از برابرم گریخت ،
دل بستم
به یک جفت چشمِ
آتش زنه
بر جان ،
آه !
سوخت جانم  و حوالی ام
را بهم ریخت ،
دل بریده ام از این
افتادن های مدام ،
باید که
پرنده بود و با دلِ
آبیِ آسمان ها
آمیخت . . .



#فرشاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀