💖کافه شعر💖
2.64K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
در گیر ظلمتم که پی یک نشانه است
هرجا چراغ دیده گمان کرده خانه است

دائم افول می کنم از خویش این منم
رودی ک برخلاف مسیرش روانه است

اشک روان و موی پریشان و بار غم
چیزی که قحطی آمده بعداز تو شانه است

آگاهی از درون تو یک آرزوی دور
چون کشف غارهای بدون دهانه است

جریان عشق در تو شبیه غزل ثقیل
در من ولی به سادگی یک ترانه است

در قلب بی حرارت تو جای عشق نیست
چکش زدن به آهن سرد احمقانه است

#جواد_منفرد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون بحر نفس زند، بخارش نامند
آنگه که چکد، ابر بهارش نامند

چون جمع شود، سیل و چو شد داخل بحر
دریاب که بحر بی‌کنارش نامند...

#رضاقلی‌خان_هدایت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را
یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را

یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را

هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل
کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را

گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت می‌دهی
جز سر نمی‌دانم نهادن عذر این اقدام را

چون بخت نیک انجام را با ما به کلی صلح شد
بگذار تا جان می‌دهد بدگوی بدفرجام را

سعدی علم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان
ما بت پرستی می‌کنیم آن گه چنین اصنام را

#سعدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب
شیشه ی گلویم
پراز شراب دلتنگیست..‌‌
جرعه جرعه حسرت نداشتنش ....
آی
بغضهای فرو خورده
مرا یاری کنید...
شاید در زلالی اشکها
او را در ترمه ی یک خواب شیرین
بپوشم....


#اڪرم_نورانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زندان کشیده ترسی از زندان ندارد
از این نترسانم که غم پایان ندارد!

یک گوشه بامن می نشیند سرد و ساکت
تنهایی ام کاری به این و آن ندارد

بیخود برایم دل نسوزان! رد شو از من
زخمی که خوردم ازخودم درمان ندارد

من کلبه ی متروکه ای بودم از آغاز
ویرانی ام ربطی به این طوفان ندارد!

طوری شکسته بندبند باورم که
دیگر به اعجاز کسی ایمان ندارد

یا من غریبی می کنم درکوچه هایش
یاطاقت بغض مرا زنجان ندارد

باور ندارد خسته باشم از پریدن
دیگر عقاب خسته ی او جان ندارد!

...بعد ازتو دیگر باکسی کاری ندارم
یک خانه ی طوفان زده مهمان ندارد

#رویا_باقری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

ما را که به تزویر و حیل نیست سر و کار
آن صید حلال است که در دام نگیریم

ما هیچ نداریم جز از ساقی و مطرب
منت نکشیم از کس و انعام نگیریم

دلبسته سازیم و اسیر می نابیم
گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم

#کلیم_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Ghadeghan
Shahryar Ghanbari
* قدغن *
#شهیار_قنبری

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


🌼🌼🌼🌼🌼🌼


🌹🌹🌹🌹🌹🌹


🌿🌿🌿🌿🌿🌿


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل را سپرده‌ایم به عشقش که قرن‌هاست

بنیان‌گذار وحدت دل‌ها «محمّد» است...

#رضا_نیکوکار


#میلاد_نبی_گرامی_اسلام_و_امام_جعفر_صادق_تبریک_و_تهنیت_باد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با قطاری که مرا دوش خودش بنشانده
عازم کوی غریبی شده ام درمانده

در جدل با دل خود یار کجا رفت چرا
مات و مبهوت جوابی که چه خالی مانده

#شهاب


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#دست_مرا_بگیر

یک شب بیا که وارده یک گفتگو شویم
با بغض و یادِ خاطره ها رو به رو شویم

فارغ ز هرچه غصه و غم در گذشته بود
بشکن سکوت را که پر از های و هو شویم

باران درد می چکد از ابر سینه ام
با من بمان که مانعِ بغض گلو شویم

دنیا به جرم عشق دم از غم اگر زند
جانم بیا که راهیِ یک سمت و سو شویم

دست مرا بگیر بیاسمت خود ببر
رویای وصل ماست، چرا آرزو شویم

اکنون تمام ثانیه ها را شمرده ایم
باشد که باتو لحظه ی در گفتگو شویم

#فیروز_احمد_سعیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نبودی در دلم انگار طوفان شد... چه طوفانی !
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی

صدایت کردم و سیبی به کف، با دامنی آبی
وزیدی بر لب ایوان ... و ایوان شد چه ایوانی !

نبودی بغض کردم... حرف ها را... خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد چه ویرانی !

گوزنی پیر بر مهمان سرای خانه ی خانی
به لطف سرپری تک لول مهمان شد، چه مهمانی !

یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو ...
یکی در تنگی آغوش زندان شد، چه زندانی !

پس از یوسف تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد، چه کنعانی !

من از «سهراب» بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو «گرد آفریدم» ، فصل پایان شد، چه پایانی ...!

#حامد_عسکری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من باختم این زندگی را در قمار درد
قلب شکسته بی پناه در اختیار درد

مانده به روی این دل ِ تنها کمی باور
از داستان عشق تو در روزگار درد

آشفته ام آشفته از تنهایی و‌ حسرت
از هر طرف مانده دلم زیر فشار درد

ای کاش یک لشکر شود همدرد ِ این عاشق
شاید شوم پیروز ، من در کارزار درد

صدها خراش عمقی ِ پُر درد دارد دل
حالا شده قلب شکسته شاهکار درد

وقتی که رُخ نمدار غربت گَشته طولانی
این عشق در ذاتش نبوده ریزه خوار درد

حالا که عمرم رفته چیزی نیست جز حسرت
انگار گشته این دل ِ من بیقرار ِ درد!

#فریما_محمودی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

چشم ساقی چو مـن از باده خراب است امـشب
حیف از آن دیـده که آمادهٔ خوابست امـشب


قمرا ! پرده برافکن که ز شــرم رُخ تـو
چهـرهٔ ماه فلک، زیر نقاب است امشب ...




#ملک‌الشعرا_بهار


#شبتون_آرام


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

..غمت ناخــوانده
    "مهمانے"   ست ....
      "هر "شبـــــــــ در سراے  من...!!!

"اگر"  یڪ شب؛
   توخود مهمانِ ،،،،
     "من" باشے چـــه خواهد شد.....؟


#عمــــاد_خــراسانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ڪــــــــــــــاش...
جان می‌دادم اما دل نمی‌دادم به تو
تا ڪه جانم را نگیرد حسرت دل دادنت



#مریم‌_عظیمے


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا به نیم‌ نگه می‌توان تسلی کرد...

هزار حیف که این شیوه را نمی‌دانی!

#میلی_مشهدی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و مرگ مردن نیست:
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه می رفتند
حرف می زدند
سیگار می کشیدند
و خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک می کردند...

#حسین_پناهی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب ز غم چون گذرانم من تنها مانده؟
ای خوش آن کس که شبش تکیه به پهلوی کسی ست

#امیرخسرو_دهلوی

#شبتون_ درکنار_یار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

پُر کن از باده ی چشمت،
قدح صبحِ مرا...

خود بگو
من ز ِ تو سرمست شوم،
یا خورشيد...؟





#مولانا
#صبحتون_پر_از_بهترین‌ها

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀