با زندهدلان نشین و صادق نفسان
حق دشمن خود مکن به تعلیم کسان
خواهی که بر از ملک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان
#سعدی
- مواعظ
- رباعی شمارهٔ ۴۵
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حق دشمن خود مکن به تعلیم کسان
خواهی که بر از ملک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان
#سعدی
- مواعظ
- رباعی شمارهٔ ۴۵
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من در اینجای همین صورت بیجانم و بس
دلم آنجاست که آن دلبرِ عیّار آنجاست ...!
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم آنجاست که آن دلبرِ عیّار آنجاست ...!
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چای گاهی فقط یک بهانه است...
برای دقایقی در کنار هم بودن...
زندگیتون پر از گرمای عشق..
زندگی یعنی همین لحظه های با هم بودن
عصرتون بخیـــــــــر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای دقایقی در کنار هم بودن...
زندگیتون پر از گرمای عشق..
زندگی یعنی همین لحظه های با هم بودن
عصرتون بخیـــــــــر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عصـرتـون رؤیایـی🌼آرزو میڪنم
🌺درایڹ عصر زیبا
🌼نسیم مهر
🌺زلف خاطرتاڹ رابیاراید
🌼تپش عشق حیات را
🌺دروجودتاڹ، ڪَل افشاني ڪند
🌼وشورزندڪَي
🌺درجانتاڹ متلاطم ڪَردد
🌼عصرتون بخیر عزیزان🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
🌺درایڹ عصر زیبا
🌼نسیم مهر
🌺زلف خاطرتاڹ رابیاراید
🌼تپش عشق حیات را
🌺دروجودتاڹ، ڪَل افشاني ڪند
🌼وشورزندڪَي
🌺درجانتاڹ متلاطم ڪَردد
🌼عصرتون بخیر عزیزان🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و گریه شعرم
لبخند انتظار به جانِ
احساسم
بغض قلم
لکنت واژها
در به دری قافیه
به هوای چشمان تو
شعرم دیگر شعر نیست
آوای جان من است
به مضرابِ موهای تو
#سیامک_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لبخند انتظار به جانِ
احساسم
بغض قلم
لکنت واژها
در به دری قافیه
به هوای چشمان تو
شعرم دیگر شعر نیست
آوای جان من است
به مضرابِ موهای تو
#سیامک_جعفری
#برای_انکس_که_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#میخواهمت۰۰۰
نام تو را در آیینه تکرار کردم
با منطق و عقل خودم پیکار کردم
رویای شیرینِ هم آغوشی کجایی
یادِ قشنگی شب دیدار کردم
تا اینکه راه رفتنت مسدود باشد
دستان خود را دور تو دیوار کردم
میخواهمت میخواهمت اما نگفتم
این واژه را در خلوتم اقرار کردم
گفتی بگو عاشق شدی تا که بمانم
صد بار میگفتی و من انکار کردم
کم بودی و کمتر شدی مشکل ندارم
قانع خودم را با همین مقدار کردم
از پنجره چشمم به دنبال تو میگشت
نیمه شب است و میل بر سیگار کردم
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نام تو را در آیینه تکرار کردم
با منطق و عقل خودم پیکار کردم
رویای شیرینِ هم آغوشی کجایی
یادِ قشنگی شب دیدار کردم
تا اینکه راه رفتنت مسدود باشد
دستان خود را دور تو دیوار کردم
میخواهمت میخواهمت اما نگفتم
این واژه را در خلوتم اقرار کردم
گفتی بگو عاشق شدی تا که بمانم
صد بار میگفتی و من انکار کردم
کم بودی و کمتر شدی مشکل ندارم
قانع خودم را با همین مقدار کردم
از پنجره چشمم به دنبال تو میگشت
نیمه شب است و میل بر سیگار کردم
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پنج شنبه
یعنی تو را ندارم
اما خیالت
تا همیشه با من همراه است و
به دوست داشتنت دچارم
پنج شنبه
یعنی چون نیستی
سر بر شانه خیالت می گذارم و
با مرور خاطره هایت
دلتنگی هجران را به فراموشی می سپارم...
#امیرعباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یعنی تو را ندارم
اما خیالت
تا همیشه با من همراه است و
به دوست داشتنت دچارم
پنج شنبه
یعنی چون نیستی
سر بر شانه خیالت می گذارم و
با مرور خاطره هایت
دلتنگی هجران را به فراموشی می سپارم...
#امیرعباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نایی ببرید از نیستان استاد
با نه سوراخ و آدمش نام نهاد
ای نی تو از این لب آمدی در فریاد
آن لب را بین که این لبت را دم داد
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۶۱۱
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با نه سوراخ و آدمش نام نهاد
ای نی تو از این لب آمدی در فریاد
آن لب را بین که این لبت را دم داد
#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۶۱۱
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بدون مشورت با من، خودش تصمیم میگیرد
نمیدانم که قلبم از کجا تعلیم میگیرد!
من از روز تولد تا کنون، از بس که دلتنگم
همیشه روز میلادم، دل تقویم میگیرد!
چرا حس میکنم در جای دوری که نمیدانم،
یکی هر شب برایم مجلس ترحیم میگیرد؟!
مرا اینقدر در محدودیت نگذار! میمیرم
که قلب کشوری در موقع تحریم میگیرد
نگو در یک زمان خاص باید منتظر باشم
دل ِساعت - اگر زنگش شود تنظیم - میگیرد
به آرامی مرا توجیه کن گر ساده دل هستم
که قلب ساده، گاه از شدتِ تفهیم میگیرد
همه در موقع تصمیمگیری در پی عقلاند
برای من ولی تنها دلم تصمیم میگیرد ...
#اصغر_عظیمیمهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانم که قلبم از کجا تعلیم میگیرد!
من از روز تولد تا کنون، از بس که دلتنگم
همیشه روز میلادم، دل تقویم میگیرد!
چرا حس میکنم در جای دوری که نمیدانم،
یکی هر شب برایم مجلس ترحیم میگیرد؟!
مرا اینقدر در محدودیت نگذار! میمیرم
که قلب کشوری در موقع تحریم میگیرد
نگو در یک زمان خاص باید منتظر باشم
دل ِساعت - اگر زنگش شود تنظیم - میگیرد
به آرامی مرا توجیه کن گر ساده دل هستم
که قلب ساده، گاه از شدتِ تفهیم میگیرد
همه در موقع تصمیمگیری در پی عقلاند
برای من ولی تنها دلم تصمیم میگیرد ...
#اصغر_عظیمیمهر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمارآلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضتکش به بادامی بسازد
ندارم ظرف می، دل را بگویید
سفالی بشکند، جامی بسازد
قناعت بیش از این نبْود که عمری
به جامی، دُردیآشامی بسازد
چو من مرغی نکرده صید، ایام
مگر کز زلف او دامی بسازد
دعا، گو قحط شو، طالب حریفیست
که ایامی به دشنامی بسازد
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خمارآلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضتکش به بادامی بسازد
ندارم ظرف می، دل را بگویید
سفالی بشکند، جامی بسازد
قناعت بیش از این نبْود که عمری
به جامی، دُردیآشامی بسازد
چو من مرغی نکرده صید، ایام
مگر کز زلف او دامی بسازد
دعا، گو قحط شو، طالب حریفیست
که ایامی به دشنامی بسازد
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک غزل آورده ام از جان و دل وصفت کنم
فعل و فاعل یار شد سلطانِ دل وصفت کنم
واژه ها افتاده در دفتر بیا بر پا شوند
یک به یک معنا کنم ، یزدانِ دل وصفت کنم
تا قلم گیرم به دستم دفترم پیدا شود
چون که من شیدا شدم سامانِ دل وصفت کنم
هر کلامی من نوشتم وصف چشمانت گلم
پاک کردم باز تا جانان دل وصفت کنم
خود بیا طاقت ندارد این قلم همچون خودم
چون که میخواهد تو را ریحان دل وصفت کنم
بند دل هستی عزیزم نور چشمانم تویی
دفترم گوید تو را دلبان دل وصفت کنم
من سرابم بی تو حالا از سرم آبی گذشت
چون تویی جانان من مرجان دل وصفت کنم
زندگانی بی تو معنا کی دهد با من بمان
لطف کن با من بمان یاران دل وصفت کنم
عاشقم من آنچنان میخواهمت از جان و دل
جان فدایت میکنم بی جان و دل وصفت کنم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فعل و فاعل یار شد سلطانِ دل وصفت کنم
واژه ها افتاده در دفتر بیا بر پا شوند
یک به یک معنا کنم ، یزدانِ دل وصفت کنم
تا قلم گیرم به دستم دفترم پیدا شود
چون که من شیدا شدم سامانِ دل وصفت کنم
هر کلامی من نوشتم وصف چشمانت گلم
پاک کردم باز تا جانان دل وصفت کنم
خود بیا طاقت ندارد این قلم همچون خودم
چون که میخواهد تو را ریحان دل وصفت کنم
بند دل هستی عزیزم نور چشمانم تویی
دفترم گوید تو را دلبان دل وصفت کنم
من سرابم بی تو حالا از سرم آبی گذشت
چون تویی جانان من مرجان دل وصفت کنم
زندگانی بی تو معنا کی دهد با من بمان
لطف کن با من بمان یاران دل وصفت کنم
عاشقم من آنچنان میخواهمت از جان و دل
جان فدایت میکنم بی جان و دل وصفت کنم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ریشه کردی در دلم اخبار میخواهم چکار
آمدی در سینه ماندی یار میخواهم چکار
من فدای بودنت یا در کنارم باشی و
یا که دور از من بگو ، دیدار میخواهم چکار
نام تو یاد آور عطر گل مریم شده
رشته ی افکار من ، گلزار میخواهم چکار
آفرین ای نازنین عرفان به من آموختی
قلب پاکی داری و رخسار میخواهم چکار
با شراب جاری از لبهایت ای گیسو کمند
مست مستم کن سرِ هشیار میخواهم چکار
آخر ای محبوب زیبا زلف نم ناکت کجاست
هستی ام ، با زلف تر دستار میخواهم چکار
لحن شیرین داری و شهد از دهانت می چکد
اولین دکّان تویی بازار میخواهم چکار
ناز چشمت را خریدارم بگو قیمت به جان
زنده جانم مال تو ایثار میخواهم چکار
لرزه بر اندام راقب کمتر انداز ای صنم
یک نگاهت کافی و آوار میخواهم چکار
#بداهه_موشح_رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آمدی در سینه ماندی یار میخواهم چکار
من فدای بودنت یا در کنارم باشی و
یا که دور از من بگو ، دیدار میخواهم چکار
نام تو یاد آور عطر گل مریم شده
رشته ی افکار من ، گلزار میخواهم چکار
آفرین ای نازنین عرفان به من آموختی
قلب پاکی داری و رخسار میخواهم چکار
با شراب جاری از لبهایت ای گیسو کمند
مست مستم کن سرِ هشیار میخواهم چکار
آخر ای محبوب زیبا زلف نم ناکت کجاست
هستی ام ، با زلف تر دستار میخواهم چکار
لحن شیرین داری و شهد از دهانت می چکد
اولین دکّان تویی بازار میخواهم چکار
ناز چشمت را خریدارم بگو قیمت به جان
زنده جانم مال تو ایثار میخواهم چکار
لرزه بر اندام راقب کمتر انداز ای صنم
یک نگاهت کافی و آوار میخواهم چکار
#بداهه_موشح_رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شدیم خاک رهت گر به درد ما نرسی
چنان رویم که دیگر به گَردِ ما نرسی
......
مانده داغ عشق او بر جانم از هر آرزو
آرزو سوز است عشق و من سراسر آرزو
#آرزوی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چنان رویم که دیگر به گَردِ ما نرسی
......
مانده داغ عشق او بر جانم از هر آرزو
آرزو سوز است عشق و من سراسر آرزو
#آرزوی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Meh
Fereydoun Asraei
#فریدون_آسرایی
مه
🎵🎧🎵
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مه
🎵🎧🎵
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشقجانم
بودنت کنارم
یعنی خودخود خوشبختی
عاشقانه تو را دوست دارم.....!!
#مهسامحمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بودنت کنارم
یعنی خودخود خوشبختی
عاشقانه تو را دوست دارم.....!!
#مهسامحمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در هیزمی که سوخته، امید شعله نیست
انسان هزار بار که عاشق نمی شود...!
#سید_رضا_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
انسان هزار بار که عاشق نمی شود...!
#سید_رضا_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در کف باد خزان چون لالههای پرپرم
نامۀ خونبار عصر جمعۀ شهریورم
نامۀ شاهم به کاشان، دیرهنگام آمدم
باید از حمّام خون با چشم گریان بگذرم
کودتا در کودتا زندان به زندان تا ابد
تیر حسرت خوردۀ هشتاد و هشتی دیگرم
در شب تاریک آبان تیرباران میشوم
صبح دی چون برف میریزد زمین بال و پرم
سال و ماه من چه فرقی میکند؟ تا گل کنم
قتل عامم میکنند آبان اگر یا آذرم
آن ندا بودم که میدیدم صدایم میزنند
آن خیابانها که نوشیدند خون از پیکرم
آن گلی بودم که زیر چرخ ماشین له شدم
آن پرستویی که آغوش خزان شد بسترم
از خیابان بازگشتم گوشهای پنهان شوم
تکّهنانی شد تمام سهم من از کشورم
گرچه دستم را به زنجیر محبّت بستهاند
سرنوشتم را ببین از هر کسی تنهاترم
عشق ورزیدم به گلها با نوازش با نگاه
دیدم امّا هیچ کس دیگر ندارد باورم
عشق ورزیدم مگر باران به فریادم رسد
تا دلی پژمرده را از نو به دنیا آورم
آبرویم ریخت پای چشمهای آبیاش
تاجِ رسوایی نهاد آغوش دریا بر سرم
باز هم رؤیای آزادی سراغم آمده است
باز هم در فکر پرواز بلندی دیگرم
نبض دارد میزند سنگ مزارم گوش کن!
آتشی انگار پنهان است در خاکسترم
#سید_ابوالفضل_صمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نامۀ خونبار عصر جمعۀ شهریورم
نامۀ شاهم به کاشان، دیرهنگام آمدم
باید از حمّام خون با چشم گریان بگذرم
کودتا در کودتا زندان به زندان تا ابد
تیر حسرت خوردۀ هشتاد و هشتی دیگرم
در شب تاریک آبان تیرباران میشوم
صبح دی چون برف میریزد زمین بال و پرم
سال و ماه من چه فرقی میکند؟ تا گل کنم
قتل عامم میکنند آبان اگر یا آذرم
آن ندا بودم که میدیدم صدایم میزنند
آن خیابانها که نوشیدند خون از پیکرم
آن گلی بودم که زیر چرخ ماشین له شدم
آن پرستویی که آغوش خزان شد بسترم
از خیابان بازگشتم گوشهای پنهان شوم
تکّهنانی شد تمام سهم من از کشورم
گرچه دستم را به زنجیر محبّت بستهاند
سرنوشتم را ببین از هر کسی تنهاترم
عشق ورزیدم به گلها با نوازش با نگاه
دیدم امّا هیچ کس دیگر ندارد باورم
عشق ورزیدم مگر باران به فریادم رسد
تا دلی پژمرده را از نو به دنیا آورم
آبرویم ریخت پای چشمهای آبیاش
تاجِ رسوایی نهاد آغوش دریا بر سرم
باز هم رؤیای آزادی سراغم آمده است
باز هم در فکر پرواز بلندی دیگرم
نبض دارد میزند سنگ مزارم گوش کن!
آتشی انگار پنهان است در خاکسترم
#سید_ابوالفضل_صمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از هر چه در این ملک نیام کم، بیشم
از حاشیه بیگانه و با شه خویشم
نه بیم شناسم، نه امید اندیشم
بی آنکه روم، ز هر رونده پیشم
باباافضل کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از حاشیه بیگانه و با شه خویشم
نه بیم شناسم، نه امید اندیشم
بی آنکه روم، ز هر رونده پیشم
باباافضل کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غرورم را شکسته دیدنت اصرار می کردم
به یمن دیدنت مهتاب را دیدار می کردم
دلم شد طعمه ی طوفان عشقت بس چه آشوبم
دلیل این همه دلشوره را انکار می کردم
نمی گنجد میان شعر هایم لحن دلتنگی
به شوقت این کویر خشک دل گلزار می کردم
ردیف شعرهایم خفته در چشمان دریایت
تمام واژه را در وصف تو اشعار می کردم
میان سطر سطر دفترم افسانه خواهی شد
کنارت قصه ی فرهاد را تکرار می کردم
دمیدی روح عشقت در دلم هنگامه بر پا شد
مسیحایم در این غوغا تو را اقرار می کردم
#پونه_حاج_علیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به یمن دیدنت مهتاب را دیدار می کردم
دلم شد طعمه ی طوفان عشقت بس چه آشوبم
دلیل این همه دلشوره را انکار می کردم
نمی گنجد میان شعر هایم لحن دلتنگی
به شوقت این کویر خشک دل گلزار می کردم
ردیف شعرهایم خفته در چشمان دریایت
تمام واژه را در وصف تو اشعار می کردم
میان سطر سطر دفترم افسانه خواهی شد
کنارت قصه ی فرهاد را تکرار می کردم
دمیدی روح عشقت در دلم هنگامه بر پا شد
مسیحایم در این غوغا تو را اقرار می کردم
#پونه_حاج_علیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلا در وصف گیسویت ، چه دانم من غزلخوانی ،
که در تفسیر زلفینت ، حکایتهاست طولانی ،
منم زان حسرت رویت ، حزین در کنج افتاده ،
به بوی شبنم زلفت ، هزاران جان قربانی ،
فغان از آتش عشقت ، دل و جان گشت خاکستر ،
به عالم هیچ کس چون من ، نباشد در پریشانی ،
نِیَ ام انکس که دردم را ، به هر شیرین زبان گویم ،
خَسی هستم که سرگردان ، در این دریای طوفانی ،
شمارم روز وشبها را ، مگر هجران به سرآید ،
به چشم نرگست خوانم ، هزاران شعر عرفانی ،
اگر این جان مسکین را به جرم عشق سوزانند ،
همی گویم فدایت باد ، فدای ان گرانجانی ،
که میفهمد زبان ما ، زبان حال عاشق را ،
چو شمع خاموش و خاموشم نه نوریّ وُ نه نورانی ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که در تفسیر زلفینت ، حکایتهاست طولانی ،
منم زان حسرت رویت ، حزین در کنج افتاده ،
به بوی شبنم زلفت ، هزاران جان قربانی ،
فغان از آتش عشقت ، دل و جان گشت خاکستر ،
به عالم هیچ کس چون من ، نباشد در پریشانی ،
نِیَ ام انکس که دردم را ، به هر شیرین زبان گویم ،
خَسی هستم که سرگردان ، در این دریای طوفانی ،
شمارم روز وشبها را ، مگر هجران به سرآید ،
به چشم نرگست خوانم ، هزاران شعر عرفانی ،
اگر این جان مسکین را به جرم عشق سوزانند ،
همی گویم فدایت باد ، فدای ان گرانجانی ،
که میفهمد زبان ما ، زبان حال عاشق را ،
چو شمع خاموش و خاموشم نه نوریّ وُ نه نورانی ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀