چمن
معین
معین
چمن
خیلی قدیمی
◁❚❚▷ ◉──── ❣♪
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چمن
خیلی قدیمی
◁❚❚▷ ◉──── ❣♪
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
❤❤❤❤
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کسی نمی داند چه می شود...
برادر با برادر
خواهر با خواهر
برادر با خواهر
حتی سرنوشت عاشق و معشوق را
دنیای عجیبی است
پول کاری کرده است
که حتی
#حال_عشق_هم_خوب_نیست...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برادر با برادر
خواهر با خواهر
برادر با خواهر
حتی سرنوشت عاشق و معشوق را
دنیای عجیبی است
پول کاری کرده است
که حتی
#حال_عشق_هم_خوب_نیست...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمیکند شب من کی سحر شود
شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این « هست و نیست» کاش که زیر و زبر شود
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل کنم و دردسر شود
ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود
موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فرقی نمیکند شب من کی سحر شود
شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این « هست و نیست» کاش که زیر و زبر شود
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل کنم و دردسر شود
ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود
موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای وسعتِ غم! در دلِ من جا شدهای
در حافظهی پنجره معنا شدهای
آواز نخوان، همدمِ گنجشک نباش
بی بال اگر ساکنِ دنیا شدهای
انگیزهی پرواز، تو را اینهمه کُشت
از شدّتِ درد است که زیبا شدهای
تقدیرِ تو حبسِ ابدی تا دمِ مرگ،
زنجیر به زنجیر سراپا شدهای
از لحظهی شومی که نگاهت به من است،
با منظرهی دلهره تنها شدهای
در فاصلهی عشق و هماغوش شدن،
تسلیم شب و وحشتِ سرما شدهای
خورشیدکِ افسرده و خونیندلِ من!
غمناکترین صحنهی دریا شدهای
#صنم_نافع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در حافظهی پنجره معنا شدهای
آواز نخوان، همدمِ گنجشک نباش
بی بال اگر ساکنِ دنیا شدهای
انگیزهی پرواز، تو را اینهمه کُشت
از شدّتِ درد است که زیبا شدهای
تقدیرِ تو حبسِ ابدی تا دمِ مرگ،
زنجیر به زنجیر سراپا شدهای
از لحظهی شومی که نگاهت به من است،
با منظرهی دلهره تنها شدهای
در فاصلهی عشق و هماغوش شدن،
تسلیم شب و وحشتِ سرما شدهای
خورشیدکِ افسرده و خونیندلِ من!
غمناکترین صحنهی دریا شدهای
#صنم_نافع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گاه آرزو می کنم ای کاش
برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دستهایت را گرم کند
اشکهایت را بخشکاند
و خنده را به لبانت باز آرد.
پرتو خورشیدی که
اعماق تاریک وجودت را روشن کند
روزت را غرق نور کند
یخ پیرامونت را آب کند
#مارگوت_بیکل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گاه آرزو می کنم ای کاش
برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دستهایت را گرم کند
اشکهایت را بخشکاند
و خنده را به لبانت باز آرد.
پرتو خورشیدی که
اعماق تاریک وجودت را روشن کند
روزت را غرق نور کند
یخ پیرامونت را آب کند
#مارگوت_بیکل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی
نیکبخت آن که تو در هر دو جهانش باشی
غم و اندیشه در آن دایره هرگز نرود
به حقیقت که تو چون نقطه میانش باشی
هرگزش باد صبا برگ پریشان نکند
بوستانی که چو تو سرو روانش باشی
همه عالم نگران تا نظر بخت بلند
بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی
تشنگانت به لب ای چشمه حیوان مردند
تشنهتر آن که تو نزدیک دهانش باشی
گر توان بود که دور فلک از سر گیرند
تو دگر نادره دور زمانش باشی
وصفت آن نیست که در وهم سخندان گنجد
ور کسی گفت مگر هم تو زبانش باشی
چون تحمل نکند بار فراق تو کسی
با همه درد دل آسایش جانش باشی
ای که بی دوست به سر مینتوانی که بری
شاید ار محتمل بار گرانش باشی
سعدی آن روز که غوغای قیامت باشد
چشم دارد که تو منظور نهانش باشی
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیکبخت آن که تو در هر دو جهانش باشی
غم و اندیشه در آن دایره هرگز نرود
به حقیقت که تو چون نقطه میانش باشی
هرگزش باد صبا برگ پریشان نکند
بوستانی که چو تو سرو روانش باشی
همه عالم نگران تا نظر بخت بلند
بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی
تشنگانت به لب ای چشمه حیوان مردند
تشنهتر آن که تو نزدیک دهانش باشی
گر توان بود که دور فلک از سر گیرند
تو دگر نادره دور زمانش باشی
وصفت آن نیست که در وهم سخندان گنجد
ور کسی گفت مگر هم تو زبانش باشی
چون تحمل نکند بار فراق تو کسی
با همه درد دل آسایش جانش باشی
ای که بی دوست به سر مینتوانی که بری
شاید ار محتمل بار گرانش باشی
سعدی آن روز که غوغای قیامت باشد
چشم دارد که تو منظور نهانش باشی
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مباش آرام حتی گر نشان از گردبادی نیست
به این صحرا که من می آیم از آن، اعتمادی نیست
به دنبال چه می گردندمردم در شبستان ها
در این مسجد که من دیدم، چراغ اعتقادی نیست
نه تنها غم، که لبخند سلامت بادمستان هم
گواهی می دهد دنیای ما دنیای شادی نیست
چرا بی عشق سر بر سجده تسلیم بگذارم
نمی خواهم نمازی را که در آن از تو یادی نیست
کنار بسترم بنشین و دستم را بگیرای عشق
برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست
مرا با چشم های بسته از پل بگذران ای دوست
تو وقتی با منی، دیگر مرا بیم معادی نیست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به این صحرا که من می آیم از آن، اعتمادی نیست
به دنبال چه می گردندمردم در شبستان ها
در این مسجد که من دیدم، چراغ اعتقادی نیست
نه تنها غم، که لبخند سلامت بادمستان هم
گواهی می دهد دنیای ما دنیای شادی نیست
چرا بی عشق سر بر سجده تسلیم بگذارم
نمی خواهم نمازی را که در آن از تو یادی نیست
کنار بسترم بنشین و دستم را بگیرای عشق
برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست
مرا با چشم های بسته از پل بگذران ای دوست
تو وقتی با منی، دیگر مرا بیم معادی نیست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بچین میز قمارت را دل از من روی ماه ازتو
بیا بردار بازی کن سفید از من سیاه ازتو
همیشه آخر بازی کسی که سوخت من بودم
همیشه باخت بامن بوده گاه از عشق گاه ازتو
تو رُخ میتابی و من قلعه ات را آرزومندم
خر است این اسب اگر یک لحظه بردارد نگاه ازتو
تمام خانه ها را بر سرم آوار کردی و
کسی جرأت ندارد تا بگیرد اشتباه از تو
قشنگم ، فیل ما مست است و گاهی کجروی دارد
نگیری خرده بر مستان اگر بستند راه از تو
مطیع رإی خوبانم . چه بگذاری چه برداری
کماکان برنمی گردد سر ما بی کلاه از تو
در این بن بست حیرانی کجا میرانی ام ؟ دیگر
چه دارم رو کنم زیبای کافر کیش،آه از تو.
#جواد_اسلامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا بردار بازی کن سفید از من سیاه ازتو
همیشه آخر بازی کسی که سوخت من بودم
همیشه باخت بامن بوده گاه از عشق گاه ازتو
تو رُخ میتابی و من قلعه ات را آرزومندم
خر است این اسب اگر یک لحظه بردارد نگاه ازتو
تمام خانه ها را بر سرم آوار کردی و
کسی جرأت ندارد تا بگیرد اشتباه از تو
قشنگم ، فیل ما مست است و گاهی کجروی دارد
نگیری خرده بر مستان اگر بستند راه از تو
مطیع رإی خوبانم . چه بگذاری چه برداری
کماکان برنمی گردد سر ما بی کلاه از تو
در این بن بست حیرانی کجا میرانی ام ؟ دیگر
چه دارم رو کنم زیبای کافر کیش،آه از تو.
#جواد_اسلامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر و بغل بغل یاد تو
بوی نرگسای شیراز و نقش
خط خال تو
خیال کبود تو و احساس پاره پاره
من
پیچش #عصر و مستی چشمهای تو
پنجره ای رو به #غروب
هوایی گرگ و میش
نم نم باران
بوی خیس با تو بودن
قهوه ای تلخ روی میز چوبی
غزل خوانی من برای تو
خنده های تو مال من
#سیامک_جعفری
#برای آنکس که خودش میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوی نرگسای شیراز و نقش
خط خال تو
خیال کبود تو و احساس پاره پاره
من
پیچش #عصر و مستی چشمهای تو
پنجره ای رو به #غروب
هوایی گرگ و میش
نم نم باران
بوی خیس با تو بودن
قهوه ای تلخ روی میز چوبی
غزل خوانی من برای تو
خنده های تو مال من
#سیامک_جعفری
#برای آنکس که خودش میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوز حرف می زنم ، هنوز راه می روم
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به سمت جای خالیت ، به اشتباه می روم
هنوز هم به عکس تو سلام می کنم ولی
بدون هیچ پاسخی دوباره راه می روم
هنوز ماجرای ما سر زبان مردم است
به هر طرف که می روم ، پر اشک و آه می روم
تو نیستی هنوز من ، به یاد با تو بودنم
به کوچه می روم به این ، شکنجه گاه می روم
هـنــوز هــم بـرای تـو پـُـر از دلـیـل بـودنــم
همین که حرف می زنم ، همین که راه می روم
#بهمن_محمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#جمعه ها
شرح جانم
بر گل های نیلوفری
برکه ی تو
شعری سپید
پُر از دلتنگی های پاییز
رقص قلم بر جان دفتر
واژه های رنگ پریده
در ردیف هم
اما عاجز
از وصف نقش چشمان تو
#جمعه و بی خبری
من زِ حال تو
در به دری احساسم
تهِ کوچه بودنت
بغض من و خنده ی خیالت
در پس این #جمعه
پاییزی
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شرح جانم
بر گل های نیلوفری
برکه ی تو
شعری سپید
پُر از دلتنگی های پاییز
رقص قلم بر جان دفتر
واژه های رنگ پریده
در ردیف هم
اما عاجز
از وصف نقش چشمان تو
#جمعه و بی خبری
من زِ حال تو
در به دری احساسم
تهِ کوچه بودنت
بغض من و خنده ی خیالت
در پس این #جمعه
پاییزی
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غم چند خوری ز کار نا آمده پیش
رنج است نصیب مردم دوراندیش
خوش باش و جهان تلخ مکن در بر خویش
کز خوردن غم قضا نگردد کم و بیش
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رنج است نصیب مردم دوراندیش
خوش باش و جهان تلخ مکن در بر خویش
کز خوردن غم قضا نگردد کم و بیش
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نامت فقط بر سر در بازار و دکان هاست
اما شعور فاطمی از ذهن ها منهاست
اینجا تو را تنها برای نوحه می خواهند
بر چشم های کورمان سربند یا زهراست
حال تو را حتی لب شمشیر می فهمد
وقتی حسینت زیر تیغ تیر ها پیداست
اما سپاه سایه ها هرگز نفهمیدند
خورشید خون آلود مغرب باز هم بالاست
تاریک، روشن بود و ما شاید خطا کردیم
حال بد امروزمان از ماست یا بر ماست؟!
نور و سیاهی تا ته دنیا هم آغوشند
اما یکی از این دو تا، در انتها تنهاست
روزی همین خورشید هم خاموش خواهد شد
شاید سیاهی حاکم پیروز این دنیاست
پیکی به سوی کربلا از ما خبر می برد:
اینکه لوای ظلم تا دنیاست پا بر جاست
#لیلا_صالح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما شعور فاطمی از ذهن ها منهاست
اینجا تو را تنها برای نوحه می خواهند
بر چشم های کورمان سربند یا زهراست
حال تو را حتی لب شمشیر می فهمد
وقتی حسینت زیر تیغ تیر ها پیداست
اما سپاه سایه ها هرگز نفهمیدند
خورشید خون آلود مغرب باز هم بالاست
تاریک، روشن بود و ما شاید خطا کردیم
حال بد امروزمان از ماست یا بر ماست؟!
نور و سیاهی تا ته دنیا هم آغوشند
اما یکی از این دو تا، در انتها تنهاست
روزی همین خورشید هم خاموش خواهد شد
شاید سیاهی حاکم پیروز این دنیاست
پیکی به سوی کربلا از ما خبر می برد:
اینکه لوای ظلم تا دنیاست پا بر جاست
#لیلا_صالح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صد حیف ایدل که مرد دیدار نهای
واقف به تجلیات اسرار نهای
قانع به همینی که دو چشمت باز است
خرگوش صفت، و لیک بیدار نهای
#رضی_الدین_آرتیمانی
- رباعی شماره ۸۹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واقف به تجلیات اسرار نهای
قانع به همینی که دو چشمت باز است
خرگوش صفت، و لیک بیدار نهای
#رضی_الدین_آرتیمانی
- رباعی شماره ۸۹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آغوش تو و عشق من و نغمهی سازم
دریا و گُهر باشد و... غوغایِ نیازم
باید به نفسهای تو آرام بگیرم
با زَخمهی چشمت، دل و جان را بنوازم
وقت است که ای نابترین سمفونی عشق
از خلوتِ بِکرِ بدنت شعر بسازم
در شهر دلم ولوله افتاده، بیا که...
چشمان غزلریز تو شد محرم رازم
دلتنگ شدم... کاش پیامی بفرستی
پایان بده این دلهره و سوز و گدازم
در من فوران میکند احساس تو، بنشین
تا با نفست یک غزل تازه بسازم
#هاله_محمودی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دریا و گُهر باشد و... غوغایِ نیازم
باید به نفسهای تو آرام بگیرم
با زَخمهی چشمت، دل و جان را بنوازم
وقت است که ای نابترین سمفونی عشق
از خلوتِ بِکرِ بدنت شعر بسازم
در شهر دلم ولوله افتاده، بیا که...
چشمان غزلریز تو شد محرم رازم
دلتنگ شدم... کاش پیامی بفرستی
پایان بده این دلهره و سوز و گدازم
در من فوران میکند احساس تو، بنشین
تا با نفست یک غزل تازه بسازم
#هاله_محمودی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
#حمیــــد_هیــــراد..🎙
آهنـگ زیبــای دلربــا🎼
◁❚❚▷ ◉──── ✌❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#حمیــــد_هیــــراد..🎙
آهنـگ زیبــای دلربــا🎼
◁❚❚▷ ◉──── ✌❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مال من باش
تا در اندازه هاے تو باشم
در قد و قواره ے دوست داشتنت
با آغوشے به وسعت باریڪے اندامت
و نگاهے براے خوب دیدنت
بوسه هایے آبدار در خور لبهایت
مشامے تشنه ے بوئیدنت
و چیزے ڪه تو را پر ڪند از هسته ے وجودم
مال من باش
تا در حجم پیراهنت بگنجم.
#علی_رامشه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا در اندازه هاے تو باشم
در قد و قواره ے دوست داشتنت
با آغوشے به وسعت باریڪے اندامت
و نگاهے براے خوب دیدنت
بوسه هایے آبدار در خور لبهایت
مشامے تشنه ے بوئیدنت
و چیزے ڪه تو را پر ڪند از هسته ے وجودم
مال من باش
تا در حجم پیراهنت بگنجم.
#علی_رامشه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک بار بی خبر به شبستان من درآ
چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ
از دوریت چو شام غریبان گرفتهایم
از در گشادهروی چو صبح وطن درآ
مانند شمع، جامهٔ فانوس شرم را
بیرون در گذار و به این انجمن درآ
دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است
بند قبا گشوده به آغوش من درآ
آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست
ای سنگدل به صائب شیرینسخن درآ
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ
از دوریت چو شام غریبان گرفتهایم
از در گشادهروی چو صبح وطن درآ
مانند شمع، جامهٔ فانوس شرم را
بیرون در گذار و به این انجمن درآ
دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است
بند قبا گشوده به آغوش من درآ
آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست
ای سنگدل به صائب شیرینسخن درآ
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀