نموده صبح صادق جامه پاره
فتاد، لرزه بر جان ستاره
در آن مجلس که خلد جاودان بود
ز آثار جمالش هم چنان بود
که گر از چشم پابیرون نهادی
نگه چون مست از پا اوفتادی
#ابوالحسن_فراهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فتاد، لرزه بر جان ستاره
در آن مجلس که خلد جاودان بود
ز آثار جمالش هم چنان بود
که گر از چشم پابیرون نهادی
نگه چون مست از پا اوفتادی
#ابوالحسن_فراهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای تو ز آغاز و انتها همه دانا
قدرت تو کرده خاک مرده توانا
بال فرو ریخت مرغ وهم ز اوجت
لال به وصفت زبان فکرت دانا
قطرهٔ باران کجا و چشمهٔ خورشید
قطره کجا میشود محیط به دریا
#آشفته_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قدرت تو کرده خاک مرده توانا
بال فرو ریخت مرغ وهم ز اوجت
لال به وصفت زبان فکرت دانا
قطرهٔ باران کجا و چشمهٔ خورشید
قطره کجا میشود محیط به دریا
#آشفته_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من آن مرغ سحرخيزم رياض آفرينش را
که فريادم نسيم صبح را بيدار مي سازد...!
#صائب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که فريادم نسيم صبح را بيدار مي سازد...!
#صائب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دور از رخت ای سرو قد شکر لب
صبحم همه شام بود و روزم همه شب
چون روز نبود مدت عمر مرا
از روز فراق اگر ننالم چه عجب
#ابوالحسن_فراهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبحم همه شام بود و روزم همه شب
چون روز نبود مدت عمر مرا
از روز فراق اگر ننالم چه عجب
#ابوالحسن_فراهانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آشفته خیالم، سر و برگ چمنم نیست
دامن چه گشایم، که گلی در چمنم نیست
در ساحتِ آرامگهِ دهر غریبم
من قدسیام، این کشور خاکی وطنم نیست
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دامن چه گشایم، که گلی در چمنم نیست
در ساحتِ آرامگهِ دهر غریبم
من قدسیام، این کشور خاکی وطنم نیست
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مه روشن میان اختران پنهان نمیماند
میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی
#رهی_معیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مه روشن میان اختران پنهان نمیماند
میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی
#رهی_معیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
در شبانه های ابری احساسم
از دلتنگی می نویسم
از بغض
از تنهائی
از باران
و از نبودن های تو
به من بگو
کجای این غربت و دلتنگی ایستاده ایی
کجای این نیامدن ها مانده ایی
که هر چه در عاشقانه هایم می سرایمت
تو نمی بینی
نمیخوانی
و من در این نوای عاشقی
صبورانه و بارانی تر از باران
به جاان می خوانمت
و خیس می شود مژگان به انتظار نشسته ام
در پهنه ی وسیع چشمانی منتظر...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در شبانه های ابری احساسم
از دلتنگی می نویسم
از بغض
از تنهائی
از باران
و از نبودن های تو
به من بگو
کجای این غربت و دلتنگی ایستاده ایی
کجای این نیامدن ها مانده ایی
که هر چه در عاشقانه هایم می سرایمت
تو نمی بینی
نمیخوانی
و من در این نوای عاشقی
صبورانه و بارانی تر از باران
به جاان می خوانمت
و خیس می شود مژگان به انتظار نشسته ام
در پهنه ی وسیع چشمانی منتظر...
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من ندانم ز نگاه تو چه خواندم اما
دانم این چشم همان قاتل دلخواه من است
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دانم این چشم همان قاتل دلخواه من است
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نه سراغی ، نه سلامی، خبری می خواهم
قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم
خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛
جز مگر یاد تو یار سفری می خواهم؟
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی است
رو به بیرون زدن از خویش، دری می خواهم
بعد عمری که قفس واشد و آزاد شدم
تازه برگشتم و دیدم که پری می خواهم
سر به راهم تو مرا سر به هوا می خواهی
پس نه راهی، نه هوایی، نه سری می خواهم
چشم در شوق تو بیدارتری می طلبم
دلِ در دام تو افتاده تری می خواهم
در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
بی تو خشکیدم و لطف تبری می خواهم
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم
خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛
جز مگر یاد تو یار سفری می خواهم؟
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی است
رو به بیرون زدن از خویش، دری می خواهم
بعد عمری که قفس واشد و آزاد شدم
تازه برگشتم و دیدم که پری می خواهم
سر به راهم تو مرا سر به هوا می خواهی
پس نه راهی، نه هوایی، نه سری می خواهم
چشم در شوق تو بیدارتری می طلبم
دلِ در دام تو افتاده تری می خواهم
در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
بی تو خشکیدم و لطف تبری می خواهم
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پرچمی سرخ به تابوت وطن میپیچد
پیِ هر حادثه را شعر به تن میپیچد
از افق سر زده انگار فروغی اما
نالهی مرغ سحر در سر من میپیچد
سوسن و یاسمن آورده بهاران اما
بوی دلمردهی کافور و کفن میپیچد
بوی مُشکی نوَزَد زیر دماغم اما
ترکمانچای چرا سوی خُتَن میپیچد؟
از همان روز که گفت از فر ایمان با ما
پیچک هرزگیاش را به سُنَن میپیچد
گرچه در قالی او نیست ترنجی اما
با خشونت لچکی بر سر زن میپیچد
مصلحتبین که خودش ساکن سعدآبادست
مردم اما همه در لُنگ یمن میپیچد
انقلابی که بنا بود بکاهد از فقر
سفره گسترده ولی بوی لجن میپیچد
تشت رسواگر جنگش که شب از بام افتاد
نسخهای تازهتر از صلح حسن میپیچد
هر زمان راه به جایی نبرد مرگامرگ
بر خَرش هُش کند و رو به وین میپیچد
من امیدم همه بیداری مردم باشد
عاقبت میرسد آن روز و سخن می پیچد
#زهرا_آهن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیِ هر حادثه را شعر به تن میپیچد
از افق سر زده انگار فروغی اما
نالهی مرغ سحر در سر من میپیچد
سوسن و یاسمن آورده بهاران اما
بوی دلمردهی کافور و کفن میپیچد
بوی مُشکی نوَزَد زیر دماغم اما
ترکمانچای چرا سوی خُتَن میپیچد؟
از همان روز که گفت از فر ایمان با ما
پیچک هرزگیاش را به سُنَن میپیچد
گرچه در قالی او نیست ترنجی اما
با خشونت لچکی بر سر زن میپیچد
مصلحتبین که خودش ساکن سعدآبادست
مردم اما همه در لُنگ یمن میپیچد
انقلابی که بنا بود بکاهد از فقر
سفره گسترده ولی بوی لجن میپیچد
تشت رسواگر جنگش که شب از بام افتاد
نسخهای تازهتر از صلح حسن میپیچد
هر زمان راه به جایی نبرد مرگامرگ
بر خَرش هُش کند و رو به وین میپیچد
من امیدم همه بیداری مردم باشد
عاقبت میرسد آن روز و سخن می پیچد
#زهرا_آهن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دل بسته ام به غم، که جز او هر که دیدهام
یا دیر آمدهست و یا زود رفته است
#مژگان_عباسلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل بسته ام به غم، که جز او هر که دیدهام
یا دیر آمدهست و یا زود رفته است
#مژگان_عباسلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاخه را محکم گرفتن این زمانبیفایدهست
برگ میریزد، ستیزش با خزان بیفایدهست
گاه سکّان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان، بادبان بیفایدهست
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایدهست
تیر از جایی که فکرش را نمیکردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایدهست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم
سعی من در سربهزیری بیگمانبیفایدهست
در من ِعاشق توان ِ ذرهای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایدهست
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خستهاند
حرف موسی را نمیفهمدشبان،بیفایدهست
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان میگردم اما همچنان بیفایدهست
#کاظم_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برگ میریزد، ستیزش با خزان بیفایدهست
گاه سکّان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان، بادبان بیفایدهست
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایدهست
تیر از جایی که فکرش را نمیکردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایدهست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم
سعی من در سربهزیری بیگمانبیفایدهست
در من ِعاشق توان ِ ذرهای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایدهست
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خستهاند
حرف موسی را نمیفهمدشبان،بیفایدهست
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان میگردم اما همچنان بیفایدهست
#کاظم_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر فضل کنی ندارم از عالم باک
ور قهر کنی، شوم به یک بار هلاک
روزی صد بار گویم ای صانع پاک
مشتی خاکم، چه آید از مشتی خاک
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ور قهر کنی، شوم به یک بار هلاک
روزی صد بار گویم ای صانع پاک
مشتی خاکم، چه آید از مشتی خاک
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Raftani
Nivad
.
مرا آغوشِ ٺو مانند
آٺش در نیسٺان اسٺ
خوشا آن نِی ڪه در آغوشِ
؏شـقی آتشین سوزد......
#سهیل_هدایت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا آغوشِ ٺو مانند
آٺش در نیسٺان اسٺ
خوشا آن نِی ڪه در آغوشِ
؏شـقی آتشین سوزد......
#سهیل_هدایت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر تو پنداری که جز تو غمگسارم نیست، هست
ور چنان دانی که جز تو خواستگارم نیست، هست
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ور چنان دانی که جز تو خواستگارم نیست، هست
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدایت
یکی نرگس نوشکفتهست
که از پشت رگبار میایستد
روبهروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید
در آهم
تو میگویی و لاله میروید
از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد
از چوب
تو میگویی و تازه میروید
از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد
از مرگ...!
#منوچهر آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یکی نرگس نوشکفتهست
که از پشت رگبار میایستد
روبهروی نگاهم
و عطری هوسناک بالا میآید
در آهم
تو میگویی و لاله میروید
از سنگ
تو میگویی و غنچه میجوشد
از چوب
تو میگویی و تازه میروید
از خشک
تو میگویی و زنده میخیزد
از مرگ...!
#منوچهر آتشی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کل احساس مرا با چشمکی بلعید و رفت
این دل دیوانه را از دست من قاپید و رفت
پنجره واشد هوایی شد هوای خانه ام
مثل پیچک بر تن سردم شبی پیچید و رفت
گرچه بر بالینم آمد یار اما باز هم
ناله های این دل ویرانه را نشنید و رفت
گفته بودم ناز چشمت می کشم آمد ولی
با لوندی پیش چشمم اندکی رقصید و رفت
عطر ناب باغ اندامش مرا دیوانه کرد
بر من دیوانه اش عطر جفا پاشید و رفت
سروقدی که خودم با خون دل پروردمش
در دل شام سیاهم ماه شد تابید و رفت
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این دل دیوانه را از دست من قاپید و رفت
پنجره واشد هوایی شد هوای خانه ام
مثل پیچک بر تن سردم شبی پیچید و رفت
گرچه بر بالینم آمد یار اما باز هم
ناله های این دل ویرانه را نشنید و رفت
گفته بودم ناز چشمت می کشم آمد ولی
با لوندی پیش چشمم اندکی رقصید و رفت
عطر ناب باغ اندامش مرا دیوانه کرد
بر من دیوانه اش عطر جفا پاشید و رفت
سروقدی که خودم با خون دل پروردمش
در دل شام سیاهم ماه شد تابید و رفت
#شیدا_التیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀