ما را گُلے از روے تو چيدن نگذارند
چيدن چه خيال است؟ ڪه ديدن نگذارند!

صد شربتِ شيرين ز لبت خسته‌دلان را!
نزديک لب آرند و چشيدن نگذارند!

گفتم شنوَد مژده‌ے دشنامِ تو گوشم!
آن نيز شنيدم ڪه شنيدن نگذارند!

زلف تو چه امڪان ِ ڪشيدن ڪه رقيبان!
سر در قدمت نيز ڪشيدن نگذارند!

بخشاے بر آن مرغ ڪه خونش گه ِ بِسمل!
بر خاک بريزند و تپيدن نگذارند!

دل شد ز تو صدپاره و فرياد ڪه اين قوم!
نعره زدن و جامه دريدن نگذارند!

مگريز "ڪمال" از سرِ زلفش ڪه در اين دام!
مرغے ڪه در افتاد، پريدن نگذارند


#ڪمال_خجندے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌
طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
‌‌
‌آواز : #بنان
فلوت : #سیروس_حدادی
شعر : #فروغی_بسطامی
دستگاه، آواز : #شوشتری
‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

🌸عصرتون سرشار

💜از عــشق و شـادی

🌸رنـگ دلتــون شــاد

💜وطعم لحظه هاتون شیرین

🌸عصرتـون زیبـا و بـا طراوت

💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

♡  ⃟♥️

‍ ‍ می نویسم
از جان کندن #عصر
شکستن من
در حصار فاصله ی بی رحم
نوشتن از خیال سبز تو
تو آسمون دلدادگی من
محبوس قاب چشمان تو
فریاد شعر من
در بی کران این #عصر
زخمی
بوی پیچک آغوش تو
نفس نفس زدن واژه ها
به هوای تو
مُچاله شدن احساسم
در نهایت نداشتنت
کاش دست هایت بودم
نه، کاش لبهایت بودم
بازم هم نه
کاش من تمامی تو بودم
ی عصر و من و تو
ما


#سیامک_جعفری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

مرا گرفت در آغوش تنگ ، تنهایی

چقدر عطر تنش بوی ماندگاری داشت!

#فرزانه_میرزاخانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

ز شوق دوست نالم زار در پوست
نگنجم در قبا چون مار در پوست

من آن کافردل زاهد جبینم
که دارد سبحه‌ام زنار در پوست

مرا ز آهنگ ساز ناله گویی
که دارد سینه موسیقار در پوست

ترنج غبغبش تا دیدم از شوق
نمی‌گنجد دلم چون مار در پوست

ازین پهلو به‌آن پهلو نپیچم
چنان غلطم که دارم خار در پوست

سخن در پرده گویم با دل خویش
که دارد لذتِ گفتار در پوست

برآ از پرده همچون مغز «طالب»
که عارف می نسازد کار در پوست


#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

موزیک ویدیو  ⚜   تــورکی

  #تقدیم دوستان عزیز  شادباشید
       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‎❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

میزند در را دلم ، ای دلبرم آماده باش
آمدم با خود برم من ساغرم آماده باش

آمدم من آمدم ای یار من ، دلدار من
ای گلم آماده باش ، ای گوهرم آماده باش

آمدم دریا دلم با خود برم من یار خویش
من فدایت ای گلم ، ای یاورم آماده باش

عاشقم از جان و دل تنها تو هستی در دلم
من که دانم محشری ای محشرم آماده باش

دوست دارم تا تو باشی ماهِ من در هر شبم
من که میخواهم تو را ای اخترم آماده باش

حاضرم جان را فدا بر چشم طنازت کنم
هر قَدر نازی کنی من میخرم آماده باش

#کریم‌زاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

به هر بیگانه باشد خوی او از آشنا بهتر


به آن بیگانه خود را آشنا کردم، ندانستم...

#هلالی_جغتایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

غزل پایانی فریدون مشیری

مرگ عاشقانه

جان زنده‌است اگر چه به رنج از تنم هنوز
با خون اين و آن نفسی می‌زنم هنوز

از خون تابناك و طربناك و پاك خود
يك يا دو قطره شعله كشد در تنم هنوز

گرمای عشق تاخته تا مغز استخوان
شعرم شرار اوست اگر روشنم هنوز

برگی به شاخسار حياتم نمانده‌است
خار چمن گرفته به كف، دامنم هنوز

از صحبت و صفای تو دل بر نمی‌كنم
از دست دل، به جان تو، جان می‌كنم هنوز


آخرین غزل زنده یاد #فريدون_مشيري

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

به تعداد نفوسِ خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخابِ راه دشوار است و دلخواه است!

قلندر ها و درویشان و حق گویان و عیاران
من از راهی خبر دارم که ذکرش قل هو الله است!

ندارم آرزویی جز مقامِ عشق ورزیدن
که از دل آخری حُبّی که بیرون میشود ، جاه است!

سکوتی سایه افکنده است همچون ابر بر صحرا
شب آرام است و نخلستان پر از تنهاییِ ماه است!

کسی با چاه رازِ رنجِ خود را باز میگوید
چه تسبیحی ست؟ این آه است... آه است...

نمیخوانم خدایش ، گرچه از اوصاف او پیداست
که هم بر عیب ستار است و هم بر غیب آگاه است

به سویش بس که مردم چون گدا دست طلب دارند
جوانمردانِ بسیاری گمان دارند او شاه است!

به سلطانِ جهان ، شاهِ عرب گفتند و عیبی نیست
به هر تقدیر دستِ لفظ از توصیف کوتاه است!

#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

#سکوت_عشق

#حضرت عشق چو آمد به دهان دوخت لبم
بوسه ای بر لب من زد ز تبش سوخت #لبم

#گره از زلف قشنگش که گشودم آن شب
همه تن پند شد و موعظه آموخت #لبم

#من به سودای وصالش به در میکده و
کولی دهر شدم ، تجربه اندوخت #لبم

#شاهد معرکه فرموده که خاموش شوم
حضرت عشق چو آمد به دهان دوخت #لبم

#محمد_فارابی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

دیوونتم
تو رو دوست دارم خیلی زیاد

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤♪


❤❤❤❤❤❤❤❤❤


🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿


🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

جا خشک ڪرده
در پستوے نگاهت
ڪرور ڪرور
#عشق❤️


#ابراهیم_حسینے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

تو عاشقانه ترین فصل، از کتاب منی
غنای ساده و معصوم شعر ناب منی

رفیق غربت خاموش روز خلوت من
حریف خواب و خیالِ شبِ شراب منی

#حسین_منزوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

#دارالعشق

به دارالعشق بندم ، در حصارم ،

زلعل شکرش ، مستم خمارم ،

مرا گویند چه است ، این چهره ی زرد ؟

ندانند ، یادگار است ، از نگارم ،،

چنان افتاده ام ، اندر ، رَهِ دوست ،

ندانم ذره خاکم ،، یا غبارم ،

پَرَندِ اشک گلگونم به دریاست ،

به دل بارانی ام ،،، ابر بهارم ،

شدم نخجیر او ، بس ناتوانم ،

چنین هستم چنین است کار و بارم ،

خدایا بر دلم صبر و قراری ،

ز هجرش جان نشاید بی قرارم ،

به پا بوسش ندارم بخت و اقبال ،

به عزلت بسته ام دل ، در کنارم ،

چه میپرسی نشان از منسب ما ،

که خاموشم ، ز رنجِ بی شمارم ،

به چشمم در جهان چیزی نیاید ،

به تو صیفم ، نیاید روز گارم ،

چه میپرسی متاعِ جان ، #راحم ،

کزین سودا ، هزاران جان سپارم ،


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

شقایق های سرخ
رقصان در دشتِ باز
چشمان من خیره به افق
دلم بِسان چشمه ی جوشان
چشمانم بارانی
دستانم سرد و بی روح
در امتداد بودن شقایقی
از دیار عاشقی

#سیامک_جعفری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست
هر شیشه گلرنگ عقیق یمنی نیست

هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست

بر مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست

با مرد خدا، پنجه میفکن چو نمرود ...
این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست

خشنود نشو، دشمن اگر کرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست

جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست

صد بار اگر دایه، به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست !

#شمس تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

بی تو ماندم باز تنها دلشکسته بیقرار
میدهد آزار دل را غصه های روزگار

بی خبر از من سفر کردی خدا همراه تو
بازهم من ماندم و شبهای تلخ انتظار

من کویری تشنه ام بی یاور و بی هم نفس
باز هم باران عشقت را به آغوشم ببار

ای که از دیوانه ات اصلا نمیگیری خبر
مانده ام بی تو کنار خاطرات ماندگار

قهر او هر چند آتش میزند بر جان من
قلب من در عشق او یکدنده است واستوار


#شیدا_التیام

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

آدم از دست خودش سیر که شد می‌میرد
مثل یک شیر به زنجیر که شد می‌میرد

زندگی هرنفسش نقش جدیدی دارد
آدمی بی‌کس و دلگیر که شد می‌میرد

موج دریای وجود تو چه‌ زیبا شده است
سهم دل موج نفس‌گیر که شد می‌میرد

کوچه باغ دل عاشق شده چون فصل بهار
وقت دیدار کمی دیر که شد می‌میرد

غزلم مثل غزالی است که تنها مانده
نفس گرم غزل پیر که شد می‌میرد

ساقی اینجا شده تنها و غریب دل خود
تن اسیر غم شبگیر که شد می‌میرد


#علی_کیانلویی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

‏دوست داشتم اینجا بودی ، در را می‌زدی و

می‌گفتی منم، حدس بزن چی آوردم؟ و خودت را برایم می‌آوردی ...


#بوریس_ویان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀