غمش رهایی و خوشحالیاش گرفتاری
هزار خوشدلی آکنده با خودآزاری
درست میشنوی؛ عاشقانه میگویم
بدان که شعر دروغ است و عشق، بیماری!
سراغی از تو نگیرم، بگو چهکار کنم؟
که جان به لب شدم از قهر و آشتی، آری
به دوست داشتنت افتخار خواهم کرد
ولی کلافهام از این جنون ادواری
اگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباش
مرا رها کن و خود را بزن به بیزاری
دو روز بیخبرم از تو و نمیمیرم
چنین نبود گمانم به خویشتنداری!
دلم به زندگی سخت و مرگ راحت بود
مگر تو باز بگویی که دوستم داری...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هزار خوشدلی آکنده با خودآزاری
درست میشنوی؛ عاشقانه میگویم
بدان که شعر دروغ است و عشق، بیماری!
سراغی از تو نگیرم، بگو چهکار کنم؟
که جان به لب شدم از قهر و آشتی، آری
به دوست داشتنت افتخار خواهم کرد
ولی کلافهام از این جنون ادواری
اگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباش
مرا رها کن و خود را بزن به بیزاری
دو روز بیخبرم از تو و نمیمیرم
چنین نبود گمانم به خویشتنداری!
دلم به زندگی سخت و مرگ راحت بود
مگر تو باز بگویی که دوستم داری...
#مهدی_فرجی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به تعجب ننگر زردی این سیمایم
عجب آن است که تو باشی ومن تنهایم
تو چنان ترکِ منِ بی دلِ لیلی گفتی
دل مجنون نشدی تا شنوی نجوایم
گره از دست گشودی و رهایم کردی
درعوض صد گره از غصه شدی در نایم
خبرت هست که طاعون زده ی هجرانم؟
به شبی میکُشی آخر سر این سودایم؟
تو کجا یاد کنی از دل بی دل شده ام؟
تو کجا پای به پای آمده ای با پایم؟
پای از دایره بگذار برون ، تا برسد
نفسی چند ، که در زیر وبَمَش، آسایم
دل خود را به تمنا ، به دل من بسپار
که تسلی بدهد ، بر منِ دل رسوایم
#لیل_ملایی_علمداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عجب آن است که تو باشی ومن تنهایم
تو چنان ترکِ منِ بی دلِ لیلی گفتی
دل مجنون نشدی تا شنوی نجوایم
گره از دست گشودی و رهایم کردی
درعوض صد گره از غصه شدی در نایم
خبرت هست که طاعون زده ی هجرانم؟
به شبی میکُشی آخر سر این سودایم؟
تو کجا یاد کنی از دل بی دل شده ام؟
تو کجا پای به پای آمده ای با پایم؟
پای از دایره بگذار برون ، تا برسد
نفسی چند ، که در زیر وبَمَش، آسایم
دل خود را به تمنا ، به دل من بسپار
که تسلی بدهد ، بر منِ دل رسوایم
#لیل_ملایی_علمداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نفس کشیدم و گفتی زمانه جانکاه است
نفس نمیکشم، این آه از پی آه است
در آسمان خبری از ستارهٔ من نیست
که هرچه بخت بلند است، عمر کوتاه است
به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است
شب مشاهدهٔ چشم آن کمان ابروست
کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است
اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم
شب خجالت من از لب تو در راه است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نفس نمیکشم، این آه از پی آه است
در آسمان خبری از ستارهٔ من نیست
که هرچه بخت بلند است، عمر کوتاه است
به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است
شب مشاهدهٔ چشم آن کمان ابروست
کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است
اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم
شب خجالت من از لب تو در راه است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک نفس ای خواجه دامن کشان
آستنی بر همه عالم فشان
رنج مشو راحت رنجور باش
ساعتی از محتشمی دور باش
حکم چو بر عاقبت اندیشی است
محتشمی بنده درویشی است
ملک سلیمان مطلب کان کجاست
ملک همانست سلیمان کجاست
حجله همانست که عذراش بست
بزم همانست که وامق نشست
حجله و بزم اینک تنها شده
وامق افتاده و عذرا شده
سال جهان گر چه بسی درگذشت
از سر مویش سر موئی نگشت
خاک همان خصم قوی گردن است
چرخ همان ظالم گردن زن است
صحبت گیتی که تمنا کند
با که وفا کرد؟ که با ما کند
خاک شد آنکس که برین خاک زیست
خاک چه داند که درین خاک چیست
#نظامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آستنی بر همه عالم فشان
رنج مشو راحت رنجور باش
ساعتی از محتشمی دور باش
حکم چو بر عاقبت اندیشی است
محتشمی بنده درویشی است
ملک سلیمان مطلب کان کجاست
ملک همانست سلیمان کجاست
حجله همانست که عذراش بست
بزم همانست که وامق نشست
حجله و بزم اینک تنها شده
وامق افتاده و عذرا شده
سال جهان گر چه بسی درگذشت
از سر مویش سر موئی نگشت
خاک همان خصم قوی گردن است
چرخ همان ظالم گردن زن است
صحبت گیتی که تمنا کند
با که وفا کرد؟ که با ما کند
خاک شد آنکس که برین خاک زیست
خاک چه داند که درین خاک چیست
#نظامی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
شبی ز قدِ تو افتاد سایه بر دیوار
هنوز عاشقِ بیچاره رو به دیوار است
#آصفی_هروی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی ز قدِ تو افتاد سایه بر دیوار
هنوز عاشقِ بیچاره رو به دیوار است
#آصفی_هروی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق یعنی همه شب در دل و جانت باشد
مثلِ جان در تن و در روح و روانت باشد
سینه ات در هدفِ آتش عشقش سوزان
زخمِ عشقش به جگر تیرِ کمانت باشد
عشق یعنی همه تن پا بشوی تا کویش
شور وصلش به دلت، دردِ نهانت باشد
مثلِ آن برکه دلتنگ که ماهش رفته است
او نباشد، قفسی تار، مکانت باشد
عشق یعنی همه دم زیر لبت بشماری
کِی، کجا می گذرد، ردّ زمانت باشد
در سرت جز هوس عشق نباشد یعنی
در دلت آه جگرسوز نشانت باشد
عشق یعنی که ببوسی لب شورانگیزش
حی در خیر عمل، ذکر لبانت باشد
تا کند از سر کویت گذری، دلواپس
دائما ذکر دعا ورد زبانت باشد
عشق یعنی تو نیایی ز غمت می میرم
جان ز تن پر بزند گر که فغانت باشد
#الهام_حسینی_ابهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثلِ جان در تن و در روح و روانت باشد
سینه ات در هدفِ آتش عشقش سوزان
زخمِ عشقش به جگر تیرِ کمانت باشد
عشق یعنی همه تن پا بشوی تا کویش
شور وصلش به دلت، دردِ نهانت باشد
مثلِ آن برکه دلتنگ که ماهش رفته است
او نباشد، قفسی تار، مکانت باشد
عشق یعنی همه دم زیر لبت بشماری
کِی، کجا می گذرد، ردّ زمانت باشد
در سرت جز هوس عشق نباشد یعنی
در دلت آه جگرسوز نشانت باشد
عشق یعنی که ببوسی لب شورانگیزش
حی در خیر عمل، ذکر لبانت باشد
تا کند از سر کویت گذری، دلواپس
دائما ذکر دعا ورد زبانت باشد
عشق یعنی تو نیایی ز غمت می میرم
جان ز تن پر بزند گر که فغانت باشد
#الهام_حسینی_ابهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با درد، شب دروغ را سر کردند
در خون، دل باغ را شناور کردند
در ظهرِ هزارهی عطش باریدند
تا بوتهی خشک را صنوبر کردند...
#سلمان_هراتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در خون، دل باغ را شناور کردند
در ظهرِ هزارهی عطش باریدند
تا بوتهی خشک را صنوبر کردند...
#سلمان_هراتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#چمدان_دلتنگی_هایم_را_بستم
و چشمانم را
به ردپای
چشم هایت دوخته ام
دیگر وقتی
برای
تلف کردن باقی نمانده است
من ردپای #تــُ را
#تا_بینهایت_دنبال_خواهم_کرد...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و چشمانم را
به ردپای
چشم هایت دوخته ام
دیگر وقتی
برای
تلف کردن باقی نمانده است
من ردپای #تــُ را
#تا_بینهایت_دنبال_خواهم_کرد...
#محمـد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Tanha Ba Golha
Hayede
به چه کَس
گویم
غم و دردی را
که به دل دارم؟؟؟
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
😔😔😔😔😔😔😔
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گویم
غم و دردی را
که به دل دارم؟؟؟
◁❚❚▷ ◉──── ❤♪
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
😔😔😔😔😔😔😔
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امان از دل که میگوید بزن بر طبل رسوایی
ولی دیوانگیهای مرا گردن نمیگیرد ... !
#محمدحسن_جمشیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ولی دیوانگیهای مرا گردن نمیگیرد ... !
#محمدحسن_جمشیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن شاعران که از تو به توصیف "تن" خوشند
"کور"ند آنقدر که به یک "پیرهن" خوشند
زیباییات وسیعتر از حد وصف ماست
بدبخت مردمی که به اشعار من خوشند!
دلخوش به خندههای رقیبان من مباش
دیوانهها به لطف خدا غالبا خوشند!
مو واکن و ببین که در این شهر عدهای
با این کمند گرم به هم ریختن خوشند
گاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است
آنان که بیکساند، به یک در زدن خوشند...
#حسین_زحمتکش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"کور"ند آنقدر که به یک "پیرهن" خوشند
زیباییات وسیعتر از حد وصف ماست
بدبخت مردمی که به اشعار من خوشند!
دلخوش به خندههای رقیبان من مباش
دیوانهها به لطف خدا غالبا خوشند!
مو واکن و ببین که در این شهر عدهای
با این کمند گرم به هم ریختن خوشند
گاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است
آنان که بیکساند، به یک در زدن خوشند...
#حسین_زحمتکش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم
به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم
کجاست پیرهن ِ چاک ِ عاشقی که چو گل
ز خون دل ، می ِ گلگون سبو سبو بزنیم
بریده نای ِ صراحی و در برابر خلق
شراب ِ تلخ ِ جگر سوز تا گلو بزنیم
به جستجوی سپیدی ِ صبحدم ، همه شب
چراغ ِ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم
ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از مهر
که حلقه بر در کاشانه ی ِ عدو بزنیم
غبار عقل بپوشیده دید ِ چشم مرا
مگر به گریه بر او رنگ ِ شستشو بزنیم
کجاست آینه رویی ، که چون بتابد روی
به سینه سنگ تمنای ِ عشق او بزنیم
به گریه شاخه ی ِ گلهای عاشقی شکنیم
به خنده بر لب ِ آن یار ِ تندخو بزنیم
امید ما همه این است تا مگر روزی
دوباره خیمه سر ِ کوی آرزو بزنیم
#بیژن_ترقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم
کجاست پیرهن ِ چاک ِ عاشقی که چو گل
ز خون دل ، می ِ گلگون سبو سبو بزنیم
بریده نای ِ صراحی و در برابر خلق
شراب ِ تلخ ِ جگر سوز تا گلو بزنیم
به جستجوی سپیدی ِ صبحدم ، همه شب
چراغ ِ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم
ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از مهر
که حلقه بر در کاشانه ی ِ عدو بزنیم
غبار عقل بپوشیده دید ِ چشم مرا
مگر به گریه بر او رنگ ِ شستشو بزنیم
کجاست آینه رویی ، که چون بتابد روی
به سینه سنگ تمنای ِ عشق او بزنیم
به گریه شاخه ی ِ گلهای عاشقی شکنیم
به خنده بر لب ِ آن یار ِ تندخو بزنیم
امید ما همه این است تا مگر روزی
دوباره خیمه سر ِ کوی آرزو بزنیم
#بیژن_ترقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگرچه ناله نیارامد، آرمیده بگیر
بگیر گوش خودت را و ناشنیده بگیر
به باد اگر که سری میرود، نرفته شمار
ز باغ اگر که گلی چیده شد، نچیده بگیر
به چهرههای هراسیده داغِ سیلی را
بر آسمان سحر، سرخیِ سپیده بگیر
به لب رسیدن و از لب پریدنِ جان را
پریدن لبه از ظرف لبپریده بگیر
نفوس بد مزن و عاقبت به لانهی خود
کلاغ دربهدر قصه را رسیده بگیر
چه فرق میکند آه است یا که خمیازه؟
نفسنفسزدهای را نفسکشیده بگیر
اگر که قطرهی اشکی به دیدهام دیدی
گمان گریه مبر، دیده را ندیده بگیر...
#وحید_عیدگاه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگیر گوش خودت را و ناشنیده بگیر
به باد اگر که سری میرود، نرفته شمار
ز باغ اگر که گلی چیده شد، نچیده بگیر
به چهرههای هراسیده داغِ سیلی را
بر آسمان سحر، سرخیِ سپیده بگیر
به لب رسیدن و از لب پریدنِ جان را
پریدن لبه از ظرف لبپریده بگیر
نفوس بد مزن و عاقبت به لانهی خود
کلاغ دربهدر قصه را رسیده بگیر
چه فرق میکند آه است یا که خمیازه؟
نفسنفسزدهای را نفسکشیده بگیر
اگر که قطرهی اشکی به دیدهام دیدی
گمان گریه مبر، دیده را ندیده بگیر...
#وحید_عیدگاه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیر شد باید بخوابی نازنینم شب بخیر
با وفای ساده ی خلوت گزینم ، شب بخیر
خسته ای ای مهربانم ، چشمهایت را ببند
اینچنین خصمانه منشین در کمینم،شب بخیر
غصه ی فردا و فرداهای دیگر را مخور
ای غریب افتاده ی تنها نشینم ، شب بخیر
در شب یلدای چشمانت چه آتش ها بپاست
ای نگاهت تکیه گاهِ آتشینم ، شب بخیر
اشک های بی کسی را از دو چشمت پاک کن
ای پناه اولین و آخرینم ، شب بخیر
بیت بیت این غزل هایم فدای چشم تو
آه ای هم خانه ی شعر آفرینم ، شب بخیر
راقبم من پاسبان خلوت شبهای تو
با تو هستم آشنایم ، بهترینم ، شب بخیر
#رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با وفای ساده ی خلوت گزینم ، شب بخیر
خسته ای ای مهربانم ، چشمهایت را ببند
اینچنین خصمانه منشین در کمینم،شب بخیر
غصه ی فردا و فرداهای دیگر را مخور
ای غریب افتاده ی تنها نشینم ، شب بخیر
در شب یلدای چشمانت چه آتش ها بپاست
ای نگاهت تکیه گاهِ آتشینم ، شب بخیر
اشک های بی کسی را از دو چشمت پاک کن
ای پناه اولین و آخرینم ، شب بخیر
بیت بیت این غزل هایم فدای چشم تو
آه ای هم خانه ی شعر آفرینم ، شب بخیر
راقبم من پاسبان خلوت شبهای تو
با تو هستم آشنایم ، بهترینم ، شب بخیر
#رامین_راقب
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر صبا بویی ز مویت -ای صنم- آرَد مرا
دیگر اندوه شب هجران نیازارد مرا
یا رب! آن مَهپاره گر عمرم نباشد، پس چرا
بُگذرد چون برق و در افسوس بُگذارد مرا؟
تا نسازد یکسر اندوهش دل و دینم تباه
دست از سر، کِی غم جانانه بردارد مرا؟
عاقبت شد کشتیِ دل غرقه در دریای اشک
ناخدایی کو کز این دریا برون آرَد مرا...؟
#پروین_محتشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیگر اندوه شب هجران نیازارد مرا
یا رب! آن مَهپاره گر عمرم نباشد، پس چرا
بُگذرد چون برق و در افسوس بُگذارد مرا؟
تا نسازد یکسر اندوهش دل و دینم تباه
دست از سر، کِی غم جانانه بردارد مرا؟
عاقبت شد کشتیِ دل غرقه در دریای اشک
ناخدایی کو کز این دریا برون آرَد مرا...؟
#پروین_محتشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
منم که مهر نبی و ولی پناه من است
دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه
گدای خاک ره دوست پادشاه من است
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه
گدای خاک ره دوست پادشاه من است
#فیض_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تلاش کن برای آنچه قلبت می گوید
شکرگزار باش و هر روز قدمی بردار
روزها می گذرند
شتابان و بی مکث!
آرام بگیر
کاری که باید را به انجام برسان
و دور دست ها را به او واگذار.
به قلبت بگو آرام بگیرد
که زندگی همین لحظه هاست...!
#معصومه_صابر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شکرگزار باش و هر روز قدمی بردار
روزها می گذرند
شتابان و بی مکث!
آرام بگیر
کاری که باید را به انجام برسان
و دور دست ها را به او واگذار.
به قلبت بگو آرام بگیرد
که زندگی همین لحظه هاست...!
#معصومه_صابر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هاتف آنروز بمن مژدهٔ این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبریست کزان شاخ نباتم دادند
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀