This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو😔😔😔😔😔
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#ای_خاص_ترین_مخاطبِ
خاص من....
که هم آشکار جهانم شده ای
و هم پنهان جهانم
#با_تو_صبح_و_عصر_و_شب_ندارد...
#که_با_تو ...
#هر_ساعت_و_هر_لحظه_و_هر_ثانیه_من
#حضرت_آرام_دل_آرام_تو_هستم
#شک_نکن...
#امید_آذر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خاص من....
که هم آشکار جهانم شده ای
و هم پنهان جهانم
#با_تو_صبح_و_عصر_و_شب_ندارد...
#که_با_تو ...
#هر_ساعت_و_هر_لحظه_و_هر_ثانیه_من
#حضرت_آرام_دل_آرام_تو_هستم
#شک_نکن...
#امید_آذر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تُوی چشمانت چراغی روشن است
در چراغت نور چشمان من است
هی، مواظب باش ، چشمت میزنند
ناکسان با چشم ، زخمت میزنند
میروی بازار هیزان ، هوش باش
بین مستان، تو سراپا گوش باش
تیرها از چلّه بیرون میکنند
ناوک مژگان تو خون میکنند
تا نپیچی چون گَوَن در دست باد
درنیابی خاک را همدست باد
ترس من از چشمهای خیره است
از سکوت آسمان تیره است
باید از این چشمها پنهان شوی
شیر شرزه بین کفتاران شوی
تو نه تنها نور چشمان منی
بل که میرانندهی اهریمنی
سهم من از آسمانها و زمین
تو تویی من تو تو من هستی، همین...
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در چراغت نور چشمان من است
هی، مواظب باش ، چشمت میزنند
ناکسان با چشم ، زخمت میزنند
میروی بازار هیزان ، هوش باش
بین مستان، تو سراپا گوش باش
تیرها از چلّه بیرون میکنند
ناوک مژگان تو خون میکنند
تا نپیچی چون گَوَن در دست باد
درنیابی خاک را همدست باد
ترس من از چشمهای خیره است
از سکوت آسمان تیره است
باید از این چشمها پنهان شوی
شیر شرزه بین کفتاران شوی
تو نه تنها نور چشمان منی
بل که میرانندهی اهریمنی
سهم من از آسمانها و زمین
تو تویی من تو تو من هستی، همین...
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تورا داشتن لذتیست
ڪه فقط من میدانم و شب
و سڪوت و مستی و خواب ؛
هر شب پنجرهے خیالم را
به روے عطر حضورت باز میڪنم
آرامش جانم شو در قرارے ڪه
دلم دیوانڪَی را فریاد میڪشد ؛
امشب به بهانهٔ دلم قرار دل بیقرار باش.
#پریساسیروس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪه فقط من میدانم و شب
و سڪوت و مستی و خواب ؛
هر شب پنجرهے خیالم را
به روے عطر حضورت باز میڪنم
آرامش جانم شو در قرارے ڪه
دلم دیوانڪَی را فریاد میڪشد ؛
امشب به بهانهٔ دلم قرار دل بیقرار باش.
#پریساسیروس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رزق شعرم را نگاه دل نوازت می دهد
رنگ شب را گیسوی پر رمز و رازت می دهد
خون من را با سپاه چشم های خود بریز
خون بهای صد چو من را چشم نازت می دهد
بر سر سجاده دستم سوی تو باشد دراز
حاجتم را یک نخ از چادر نمازت می دهد
چون دل مهتاب می گیرد شبیه قلب من
عاشقانه گوش بر راز و نیازت می دهد
عقل میگوید نرو در کوچه ی بن بست او
عشق هر دم مژده ی آغوش بازت می دهد
#سجاد_احمدیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رنگ شب را گیسوی پر رمز و رازت می دهد
خون من را با سپاه چشم های خود بریز
خون بهای صد چو من را چشم نازت می دهد
بر سر سجاده دستم سوی تو باشد دراز
حاجتم را یک نخ از چادر نمازت می دهد
چون دل مهتاب می گیرد شبیه قلب من
عاشقانه گوش بر راز و نیازت می دهد
عقل میگوید نرو در کوچه ی بن بست او
عشق هر دم مژده ی آغوش بازت می دهد
#سجاد_احمدیان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
انگورها
از تبِ لبانت
آب دار مے شوند
نگاهم را
زیرِ بارانِ بوسه هات
به خلسه مے بری
#فرزانه_صیاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تبِ لبانت
آب دار مے شوند
نگاهم را
زیرِ بارانِ بوسه هات
به خلسه مے بری
#فرزانه_صیاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این چه شوریست که در دور قمر میبینم
همه افاق پر از فتنه و شــــــــــر میبینم
هـــــــر کسی روزه بِهی میطلــبد از ایام
علت آنست که هـــــــر روز بــَتَر میبیــــنم
ابلهان را همه شـــربت زگلاب و قند است
قوت دانا همه از خون جگــــــــر میبینم
اســـــــب تازی شـــده زخمی به زیر پالان
طوق زرین همـــه بر گردن خــر میبینم
دختران را همه در جنگ و جدل با مـــادر
پســــــــران را همه بد خواه پدر میبینم
هیـــــچ رحـــــمی نه برادر به برادر دارد
هیـــــچ شفقت نه پدر را به پـسر میبینم
پند حـــــــافظ بشنو خواجه برو نیکی کن
که من این پند به از گنج و گُهر میبینم
#ایرج_جنتی_عطایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همه افاق پر از فتنه و شــــــــــر میبینم
هـــــــر کسی روزه بِهی میطلــبد از ایام
علت آنست که هـــــــر روز بــَتَر میبیــــنم
ابلهان را همه شـــربت زگلاب و قند است
قوت دانا همه از خون جگــــــــر میبینم
اســـــــب تازی شـــده زخمی به زیر پالان
طوق زرین همـــه بر گردن خــر میبینم
دختران را همه در جنگ و جدل با مـــادر
پســــــــران را همه بد خواه پدر میبینم
هیـــــچ رحـــــمی نه برادر به برادر دارد
هیـــــچ شفقت نه پدر را به پـسر میبینم
پند حـــــــافظ بشنو خواجه برو نیکی کن
که من این پند به از گنج و گُهر میبینم
#ایرج_جنتی_عطایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گروه سون -- دوست دارم
💯کانالرسمیبرنامهدورهمی💯
#گروه_سون
#دوست_دارم 😘😍
#دوست_دارم_هنوز_عشق_منی ❤✌
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
💃💃💃💃💃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دوست_دارم 😘😍
#دوست_دارم_هنوز_عشق_منی ❤✌
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
💃💃💃💃💃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سایه #مهرت مستدام
آسمان نگاهت پرنور
دیدگانت لبریز از #عشق
#چشمانت #مالامال از #روشنایی
و #خانه دلت❤
تا همیشه گرم از
لطف #کبریایی
#دوستت_دارم
ختم کلام
#امیر_عباس_خالق_وردی❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آسمان نگاهت پرنور
دیدگانت لبریز از #عشق
#چشمانت #مالامال از #روشنایی
و #خانه دلت❤
تا همیشه گرم از
لطف #کبریایی
#دوستت_دارم
ختم کلام
#امیر_عباس_خالق_وردی❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شکست اگر دلت از حرف من، ببخش مرا
که سنگ حرف دلش را به شیشه میگوید!
#محمد_شریف
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که سنگ حرف دلش را به شیشه میگوید!
#محمد_شریف
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو دلگیرم ولی از زندگانی بیشتر
آشکارا دوستت دارم، نهانی بیشتر
عاقلم، دیوانه ام، مستم؛ چه فرقی می کند
دوستت دارم تو را از هر زمانی بیشتر
گرچه از نازک خیالان تلخکامی ها رواست
بر تو می آید ولی شیرین زبانی، بیشتر
صخره هر اندازه از امواج سیلی می خورد
می شود در صخره شوق میزبانی بیشتر
با نگاهت مستِ مستِ مستِ مستم می کنی
با عسل های لبانت می توانی بیشتر
مثل سایه در کنارت هستم و خوشبخت تر
گر برانی عاشقت هستم، بخوانی، بیشتر
با شما، تنگِ غروب ساحل رود ارس
چای می چسبد ولیکن شعرخوانی بیشتر
#ابراهیم_قبله_آرباطان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آشکارا دوستت دارم، نهانی بیشتر
عاقلم، دیوانه ام، مستم؛ چه فرقی می کند
دوستت دارم تو را از هر زمانی بیشتر
گرچه از نازک خیالان تلخکامی ها رواست
بر تو می آید ولی شیرین زبانی، بیشتر
صخره هر اندازه از امواج سیلی می خورد
می شود در صخره شوق میزبانی بیشتر
با نگاهت مستِ مستِ مستِ مستم می کنی
با عسل های لبانت می توانی بیشتر
مثل سایه در کنارت هستم و خوشبخت تر
گر برانی عاشقت هستم، بخوانی، بیشتر
با شما، تنگِ غروب ساحل رود ارس
چای می چسبد ولیکن شعرخوانی بیشتر
#ابراهیم_قبله_آرباطان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عَذبَم که دهی، عین عذاب است
افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان
تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو، ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عَذبَم که دهی، عین عذاب است
افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان
تحریرِ خیالِ خطِ او نقشِ بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو، ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم:«بدوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گويم گله ها را
چون آينه پيش تو نشستم که ببينی
در من اثر سخت ترين زلزله ها را
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نيست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخی نه گفتنمان را که چشيديم
وقت است بنوشيم از اين پس بله ها را
بگذار ببينيم بر اين جغد نشسته
يک بار دگر پر زدن چلچله ها را
يک بار هم ای عشق من از عقل مينديش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را...
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا زودتر از واقعه گويم گله ها را
چون آينه پيش تو نشستم که ببينی
در من اثر سخت ترين زلزله ها را
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نيست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخی نه گفتنمان را که چشيديم
وقت است بنوشيم از اين پس بله ها را
بگذار ببينيم بر اين جغد نشسته
يک بار دگر پر زدن چلچله ها را
يک بار هم ای عشق من از عقل مينديش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را...
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای فلک دیگر ندارم ناه باید ایستاد
گاه گاهی در میان راه باید ایستاد
تا مگر همراه او یک شب تماشایی شویم
شب به شب در زیر نور ماه باید ایستاد
روز و شب در زندگانی گر چه می باید دوید
قدر یک احوالپرسی گاه باید ایستاد
می رسانم با تو تا آخر مسیر عشق را
زیر بار این غم جانکاه باید ایستاد
تا که سربازت بگیرد تاج و تخت دشمنان
در تماشا مثل شاهنشاه باید ایستاد
باد در دستان باد است از دویدن های خام
شد درخت میوه دار آگاه باید ایستاد
تا که جانت سبز گردد مثل دریا رود من
در کنار ساحل دلخواه باید ایستاد
تا به روی ریل می افتد قطار زندگی
شعله در جان می کشد سوت آه باید ایستاد
ایستادن می دمد تردامنی ها آب را
مثل گل در خاکدان کوتاه باید ایستاد
#رحمان_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گاه گاهی در میان راه باید ایستاد
تا مگر همراه او یک شب تماشایی شویم
شب به شب در زیر نور ماه باید ایستاد
روز و شب در زندگانی گر چه می باید دوید
قدر یک احوالپرسی گاه باید ایستاد
می رسانم با تو تا آخر مسیر عشق را
زیر بار این غم جانکاه باید ایستاد
تا که سربازت بگیرد تاج و تخت دشمنان
در تماشا مثل شاهنشاه باید ایستاد
باد در دستان باد است از دویدن های خام
شد درخت میوه دار آگاه باید ایستاد
تا که جانت سبز گردد مثل دریا رود من
در کنار ساحل دلخواه باید ایستاد
تا به روی ریل می افتد قطار زندگی
شعله در جان می کشد سوت آه باید ایستاد
ایستادن می دمد تردامنی ها آب را
مثل گل در خاکدان کوتاه باید ایستاد
#رحمان_زارع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای چهره ی زیبای تو رشک بتان آزری
هر چند وصفت می کنم، در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری
آفاق را گر دیده ام، مهر بتان ورزیده ام
بسیار خوبان دیده ام، اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان، با قد چون سرو روان
زینسان مرو دامن کشان، کآرام جانم می بری
عزم تماشا کرده ای، آهنگ صحرا کرده ای
جان و دل ما برده ای، این است رسم دلبری
عالم همه یغمای تو، خلقی همه شیدای تو
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریب است و گدا، افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
#امیرخسرو_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر چند وصفت می کنم، در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری
آفاق را گر دیده ام، مهر بتان ورزیده ام
بسیار خوبان دیده ام، اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان، با قد چون سرو روان
زینسان مرو دامن کشان، کآرام جانم می بری
عزم تماشا کرده ای، آهنگ صحرا کرده ای
جان و دل ما برده ای، این است رسم دلبری
عالم همه یغمای تو، خلقی همه شیدای تو
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریب است و گدا، افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
#امیرخسرو_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
نگاهم خیس و باران سمتِ هامون برنمیگردد
به این کابوسِ تنهایی شبیخون برنمیگردد
ببُر امشب صدایت را که دلگیرم گرامافون
نخوان در شور تا وقتی همایون برنمیگردد
امان از قابِ عکسِ مانده بر دیوارِ دلتنگی
دو چشمِ دلربای غرقِ افسون برنمیگردد
چه آهی میکشد از سینه ، خرمشهر بعد از تو
نوازشگر نسیمی سمتِ کارون برنمیگردد
"شفا" در واژه یعنی خنده های حاکی از مهرت
که دیگر " ابن سینا" طبقِ " قانون" برنمیگردد
قلم هم روی کاغذ از نفس افتاد ، می بینی؟
به رقصِ واژه ها حالاتِ موزون برنمیگردد
نفس تنگ است و قلبم نامنظم میزند امشب
نمی دانم به رگهایم چرا خون برنمیگردد
"نظامی" آخرِ این قصه با اندوه می گوید
نباشی منتظر لیلا که مجنون برنمیگردد
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگاهم خیس و باران سمتِ هامون برنمیگردد
به این کابوسِ تنهایی شبیخون برنمیگردد
ببُر امشب صدایت را که دلگیرم گرامافون
نخوان در شور تا وقتی همایون برنمیگردد
امان از قابِ عکسِ مانده بر دیوارِ دلتنگی
دو چشمِ دلربای غرقِ افسون برنمیگردد
چه آهی میکشد از سینه ، خرمشهر بعد از تو
نوازشگر نسیمی سمتِ کارون برنمیگردد
"شفا" در واژه یعنی خنده های حاکی از مهرت
که دیگر " ابن سینا" طبقِ " قانون" برنمیگردد
قلم هم روی کاغذ از نفس افتاد ، می بینی؟
به رقصِ واژه ها حالاتِ موزون برنمیگردد
نفس تنگ است و قلبم نامنظم میزند امشب
نمی دانم به رگهایم چرا خون برنمیگردد
"نظامی" آخرِ این قصه با اندوه می گوید
نباشی منتظر لیلا که مجنون برنمیگردد
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀